بخشی از مقاله
مقدمه
نمازعالي ترين واساسي ترين رشته الفت و عامل محبت بين بندگان و حضرت حق است. نماز، نور دل وصفاي قلب وروح جان وسلامت روان وفروغ ذات عباد صالح خداست.
فرهنگ نماز، مجموعه حقايق ومعارفي است كه بشر در گذرگاه حيات مي آموزد تا به نيروي ايمان وجهاد از پايگاه با توجه به اين كه نماز ستون دين مي باشد و اولين فريضه اي است كه بعد از بعثت رسول اكرم به ايشان آموزش داده شده و بارها و بارها در روايات واحاديث وآيات بر اهميت آن تاكيد شده است.اما هميشه درعمل مظلوم وكم اهميت به شمار آمده است.
در اين تحقيق تلاش شده به بعضي از زواياي نماز اشاراتي هر چند كوچك شود تا هر آنچه كه تا امروز در مورد نماز فراگرفته ايم مجددا يادآوري شود.
با آرزوي آن كه اين چند صفحه ناچيز بتواند تا حدي از دين بزرگ ما نسبت به نماز بكاهد هر چند كه بزرگترين روش براي اداي دين برپا كردن صف هاي طويل نماز جمعت در تمام دنيا و خواندن آن به خالصانه ترين صورت مي باشد
.
آمنه ملايي
آذر 1384
نماز واجب و فرضيه اي بزرگ است.
وجوب نماز يكي از ضروريات دين مقدس اسلام، فريضه اي بزرگ و وظيفه اي سنگين در اين آيين پاك است.
منكر آن از دين خارج و به اتفاق دانشمندان اسلامي كافر است.
و تارك آن ،با اعتراف به وجودش بايد تعزير شود. به علاوه ، اگر منكر وجوب آن،مرد، واصولا مسلمان بوده باشد به اين معنا كه انعقاد نطفه اش در حال اسلام پدر و مادر ، و يا يكي از آنها شده باشد كه در اصطلاح او را مرتد فطري مي خوانند بايد كشته شود. واگر اين چنين نبوده بلكه خود اسلام اختيار كرده كه در اين صورت اگر منكر وجوب نماز شد اصطلاحا وي را مرتد ملي مي نامند از او توبه
مي خواهند اگر توبه كرد كه هيچ و اگر حاضر به توبه نشد بايد او را كشت. و اگر زن مسلمان در هر صورت منكر وجوب نماز شود البته از او توبه مي خواهند اگر توبه كرد كه خوب واگر توبه نكرد زندانش مي كنند و در زندان بر او سخت مي گيرند تا توبه كند و اگر باز توبه نكرد به همين حال در زندان مي ماند تا بميرد. اما كسي كه نماز نكند ولي اقرار به وجوب آن داشته باشد تعزيرش مي كنند يعني او را مقداري شلاق مي زنند. اگر نمازش را خواند كه كاري با او ندارد واگرباز نماز را ترك كرد براي
دومين بار شلاقش مي زنند واگر در اين مرتبه هم نماز نخواند، به فتواي بعضي از فقها بايد او را كشت و به فتواي بعضي ديگر در اين مرتبه نيز شلاق مي خورد اگر سر به راه نشد و باز گستاخي نمود و نماز را ترك كرد در اين دفعه مسلم است كه بايد كشته شود. و اين اختلاف ناشي از اختلاف روايات، مدارك اين حكم است كه در كتابهاي فقهي استدلالي مشروحا بيان شده است
چند آيه از قرآن مجيد در اين باره مي نگاريم:
«البته نماز بر مومنان به طور حتم فرض و واجب شده »(سوره النساء آيه 104)
«نماز را بپاي دار ،زيرا نماز-نمازگزار را- از كار زشت وناپسند باز مي دارد» سوره (العنكبوت آيه 44)
«محافظت داشته باشيد بر نمازها خصوصا نماز ميانه» (سوره البقره آيه 240)
نماز عمود دين وفرضيه نخستين
در همان لحظه اي كه بعثت پيامبر گرامي (ص) آغاز شد ، نماز فرض و واجب شد. جبرئيل امين به امر خدا آن را به رسول اكرم(ص) در حالي كه هنوز هيچ يك از فرايض ديني به عنوان فرضيه ووظيفه واجب نشده بود. نخستين نماز آن حضرت ،نماز ظهر بود كه در دامنه كوهي در مكه همراه حضرت علي (ع) به جماعت خواندند.
(بحار –ج18-ص196)
نماز عصر آن روز را در خانه به همراه خديجه (س) به جماعت خوانند وبعد از مدتي، روزي حضرت ابوطالب با پسرش جعفر به هنگام نماز به خانه پيامبر آمدند. ديدند آن حضرت با حضرت علي(ع) و خديجه(س) نماز مي خوانند. ابوطالب به پسرش جعفر گفت: بايست و با پسر عمويت پيغمبر(ص) نماز بخوان. جعفر هم در كنار برادر خويش علي بن ابي طالب(ع) ايستاد و به جماعت نماز خواند.
هر كه اسلام مي آورد نخستين فرضيه واول وظيفه اي كه بر او عرضه مي شد و او را به آن تكليف مي كردند همانا نماز بوده و البته هميشه اين طور بوده وفعلا هم هست. رسول اكرم (ص) فرمود:
«روز قيامت كه بپا مي شود و بندگان را براي محاسبه مي خوانند ابتدا از نمازش پرسش مي كنند و بازجويي مي نمايند اگر درست بودكه خوب واگر درست نبود او را به دوزخ مي برند»
«ملازم نماز باشيد، ملازم نماز باشيد، زيرا نماز ستون دين شما است»
(بحار –ج82-ص 222)
آيا ضرورت وعذري مجوز ترك نمازم ميشود؟
هر مسلمان كه به بلوغ شرعي رسيده است مكلف به نماز است يعني نماز فرض وواجب است و هيچ ضرورت و عذري مجوز ترك نماز نمي شود و در هر حال به هر شكل نماز بايد خوانده شود.مگر در دوحالت براي زنها يعني در اين حالت نبايد نماز بخوانند. يكي در حال حيض وايام عادت (رگل) و ديگري در چند روزي كه از زايمان زن مي گذرد. كه البته شرح و تفصيل آن در رساله هاي عمليه بيان شده است.
علاوه بر آن نماز يك فرضيه واجب هست و به هر حال و شكلي بايد خوانده شود. روايات زيادي وجود دارد كه آدابي را براي هر چه بهتر خواندن نماز پيش نهاد مي كند.مانند : در هنگام شنيدن اذان دست از كار بكشيم. و به خواندن نماز بپردازيم. قبل از نماز مسواك بزنيم، بهترين لباس خود را بپوشيم، لباسمان پاك و پاكيزه باشد، لباسمان را معطر كنيم. به خصوص زن ها باز نيت آلات خود نماز بخوانند.
حضرت صادق عليه السلام فرمود:
«دو ركعت نماز با بوي خوش بهتر و افضل است از هفتاد ركعت نماز بدون بوي خوش»
(وسائل الشيعه- ج3-ص 316)
محافظت بر نمازهاي پنج گانه
محافظت بر نمازهاي پنج گانه يوميه يعني گزاردن آن در اول وقت به جماعت و سنن و آداب، پس اگر بي علتي وعذري از اول وقت تاخير كند يا به جماعت حاضر نشود يا سنتي از سنن يا ادبي از آداب آن را فرو گذارد الا نادرا، از سلوك راه بيرون رفته و با ساير عوام كه در بيابان جهالت وضلالت، سرگردان مي چرند و از راه و مقصد بيخبرند وايشان را هرگز ترقي اي نيست، مساوي است.امام صادق در مورد اهميت نماز اول وقت مي فرمايند:
«برتري نماز اول وقت بر زمانهاي بعد، همانند برتري آخرت بر دنيا مي باشد.»
(بحار-ج82-ص 359)
تقواي قلب مطلوب است نه صورت
هرگز به خداي تعالي گوشتهاي قرباني كه صدقه مي دهيد و نه خون هاي آنها نمي رسد( يعني گوشت و خون حيوان قرباني به محل رضا و قبول خداوند نمي رسد) ولكن به او مي رسد(به محل رضا وقبول خداوندي) تقواي شما آنچه همراه قرباني است كه پرهيزگاري شما است به محل رضا و قبول حق مي رسد.
(سوره حج-آيه 37)
بنابراين نتيجه مي گيريم كه مهم تقواي دل است نه تقواي ظاهري. اخلاص در نيت و قلب آدم ها موجب نزديكشان به خداوند مي شود. اين نوع تقواست كه موجب ميشود آدمي خود را وامي دارد كه دستورات حق تعالي را گرامي و بزرگ بداند. بنابراين نماز اگر با تقواي قلبي همراه نباشد بي فايده است.يعني در نماز مهم توجه قلبي است نه مجرد افعال واقوال.
از رسول خدا (ص) مروي است كه خداوند به دلهاي شما مي نگردند به صورتهايتان.
نماز بايد مهمترين كار درنظرها باشد
اما بيان كيفيت تحصيل حضور قلب در نماز و پيدا شدن آن متوقف بر تحصيل مقتضي وورفع مانع است يعني بايد چيزهايي كه موجب پيدا شدن حضور قلب مي شود آماده كرد وچيزهايي كه مانع آن است برداشت يا از پيدا شدنش جلوگيري نمود.
اما نسبت به جهت مقتضي : نخست بايد نماز در نظر نمازگزار از هر چيز ديگري مهمتر باشد زيرا نفس انساني طوري است كه اگر چيز مهمتري از نماز در نظرش بود، در حال نماز به آن متوجه مي گردد ونمي گذارد حضور قلب نسبت به نماز پيدا شود.
نماز در اديان ديگر
نماز در تمامي اديان ستون دين ونخستين فرضيه وبزرگترين وظيفه به شمار مي آيد. فقط از نظر اسم با هم متفاوت هستند. اما يك فرضيه روزانه و در همه اديان در ساعات معيني انجام مي گرفته است.
در قاموس كتاب مقدس- تاليف مسترهاكس- در معناي واژه نماز نوشته:
«نماز معروف است، يكي از واجبات دينيه هر روزه تمام ملل ومذاهب است چه منفردا وچه جماعتا..»
سپس به شرح معناي نماز و بيان خصوصيات آن بر مبناي تورات وانجيل پرداخته تا آنكه مي نويسد:
«احدي جز منكرين خدا منكر نماز و دعا نيست..»
اما مراعات اوقات معينه براي نماز خالي از اهميت نخواهد بود، چنانچه يهود درساعات سوم وششم و نهم روز و ساعات اول شب وآخر شب ووقت تناول طعام نماز مي گزاردند..»
اين فراز از سخن اين نويسنده «احدي جز منكرين خدا منكر نماز نيست» خيلي عجيب و جالب است. يعني وجوب ولزوم نماز در همه اديان ودر تمام مذاهب به طور ضروري ومسلم است و به حدي بديهي است و اصالت دارد كه انكار آن مساوي با انكار خدا است ومنكر آن قهراكافر است.
اينك پاره اي از آيات و روايات مربوطه را كه شاهد وگواه مدعا است مي نگاريم:
خداي متعال آنجا كه سخنان عيسي را براي ما حكايت مي كند مي فرمايد:
«خداوند مرا به نماز وزكات سفارش فرمود تا زنده هستم.»
(سوره مريم آيه 32)
معلوم مي شود نماز و زكات در آيين عيسي دو فرضيه مهم و ودو واجب بزرگ بوده كه در مورد آن دو بخصوص از جانب خدا به وي سفارش شده.
و به موسي هم خطاب شده كه اقامه نماز كن.
«نماز را بپا دار براي ياد من»
(سوره طه-آيه 14)
يعني كه مرا ياد كني، به ياد من باشي، از من غفلت نَورزي در اين خطاب يكي از فلسفه هاي بزرگ وعميق نماز بيان شده كه عبارت است از ياد خدا كه اصل هر خير وسعادت است.
نماز وشخصيتهاي علمي
به جاست براي درك افزون تر قدر نماز، تأملي در عبارات انديشمندان جهان داشته باشيم.
مهاتماگاندي
گاندي كه هند را با روش مسالمت آميزي از يوغ امپرياليزم ودشمنان خارجي رهايي بخشيد، رنج بسياري در راه آرمان خود تحمل كرد. اين رنج ها به قدري سنگين وجانكاه بود كه تحمل اين بار سنگين ناممكن مي نمود، اما او همواره با كمك نماز به خود نيروي تازه اي مي بخشيد. وي در اين باره مي گويد: اگر كمك نماز نبود، خيلي پيش از اين مي بايست ديوانه مي شدم.
دليل كارنگي
بيان گذار مركز مطالعات وپژوهش هاي نيويورك كه از دانشمندان طراز اول جهان معاصر است مي گويد: هر وقت همه نيروهاي خودمان را در برابر ناملايمات به كار مي برديم وتمام راه حل ها را مي آزموديم ونتيجه دلخواه به دستمان نمي آمد، در حالي كه امواج سهمگين يأس و نوميدي قلب و روحمان را مي آزرد، دست نياز و نماز به سوي خداوند دراز مي كرديم و از او ياري مي طلبيم، راستي چرا ما قبل از اينكه دچار نوميدي شويم، چنين كاري نمي كنيم و چرا هر روز با خواندن نماز و نيايش به درگاه خداوند از او ياري نمي خواهيم؟
ژاك دميش
8-سرتسليم راگوي چوگان رضا قرار ميدهد و در عين مجاهده با نفس دل در عرصه طلب مي تازد.
9-از جفاي دوران وجور مردم زمان ملول ومتفكر نمي شود.
10-در ناگواري ها بردبار، درسختي ها صبور، در مهين دوستي ثابت قدم ودر رفاه و آسايش شاكر است.
11-هميشه طمع خود را فرو مي نشاند و منافع غيريا مصالح اجتماعي را فداي منافع خود نمي كند.
12-داراي چنان روحيه قوي وجسم سالم زندگي مقرون به سعادتي است كه به ظواهر مادي وقدرت وجبروت دنيايي چندان اعتنايي ندارد.
13-هر گونه مشكلي را سهل مي انگارد واز هيچ امري نمي هراسد.
14-عشرت وناداني را پيشه خود قرار نمي دهد واز تن پروري و خوشگذاراني ولاقيدي، شهوت و بي حالي و جهالت پرهيز مي كند و بهره مندي از جذبه الهي وصفاي خاطوش روز افزون است.
مردان خدا پرده پنداردريدند يعني همه جا غير خدا هيچ نديدند
15-..
بهترين كارها در بهترين جاها
گر چه نماز خواندن درهر مكاني كه مباح باشد صحيح است .ليكن سزاوار است اين عمل شريف را در بهترين اماكن به جاي آورد كه مساجد و مشاهد مشرفه باشد.
از حضرت صادق (ع) مروي است كه فرمود هرگاه به در هر مسجد رسيدي پس بايد بداني كه سلطان عظيم را قصد كرده اي كه بر بساط و مجلس او قدم نمي گذارد مگر كساني كه پاك شده اند.
مصابح الشريعه (باب دخول المسجد)
حاصل فقرات ديگر حديث آن است كه بايد بداني كه خداوند قادر است با تو به فضل و بخشش معامله فرمايد و هم چنين از روي عدل پس از اگر به فضلش با تو معامله فرمايد كار خالص وصادقانه را مطالبه نمايد پس كارت را رد خواهد فرمود لذا بايد از او بخواهي كه با تو به فضلش رفتار فرمايد
زماني كه خود را نيازمند ديدي وبيچارگي و عجز خود را دانستي واز روي صدق واخلاص به كرمش پناهنده شدي البته نظر رحتمش را به تو قرار مي دهد زيرا او كريم است و دوست ميدارد كرامت را براي بندگان بيچاره خود كه به سوي او روي آورده اند كه آنانكه سوختگان و به سوي خوشنوديهاي از نظر كنندگان.
توجه به راست و چپ نشانه نبودن حضور قلب
در روايتي از حضرت رسول (ص) چنين رسيده :كسي كه صورتش را در نماز مي گرداند، آيا نمي ترسد كه خداوند صورتش را به شكل الاغ درآورد؟
توجه به چپ و راست در نماز، نشانه اين است كه حضورقلب ندارد ومانند بي بهره بودن الاغ از مقامات عاليه نمازگزاران چنين شخصي نيز بي بهره است.