بخشی از مقاله
مقدمه
تشیع، یکی از دو جریان اصلی دین اسلام، از ابتدای حیات آن، بـه ویـژه در ایـران، بـا تهدیدها و موانع گوناگونی مواجه بوده است؛ اما قدرتگرفتن آل بویه در ایـران در ابتـدای قرن چهارم هجری، نقطه عطفی در زمینه گسترش و توسعه تشیع به شمار میآید. سیطره سلجوقیان بر بخش وسیعی از سرزمینهای اسلامی 429) ـ 590ه.ق)، باعـث شـد آنـان بهعنوان حامی مذهبسـنّت و خلافـت، بـه درگیـریهـای نظـامی بـا سـاکنان المـوت (اسماعیلیان) بپردازند و این درگیری پیشآمده بین مهم ترین رقیبان تشـیع امامیـه، راه را برای گسترش بیشازپیشِ تشیع امامیه هموارتر ساخت.پس از روی کار آمدن سـلجوقیانِ سنّیمذهب و چالشهای مذهبی کـه در ایـن دوره وجـود داشـت، شـیعه امامیـه فـارغ از
درگیریهای پیشآمده بین سلاجقه و شیعیان اسماعیلی، به رشد و گسـترش خـود ادامـه داد. این پژوهش، بر آن است تا با بررسی منابع تاریخی و جغرافیـایی موجـود، پراکنـدگی جغرافیایی تشیع در دوران فرمانروایی سلجوقیان بر ایران را ترسیم نماید.
جغرافیای انسانی، رابطه متقابل انسان و عوامل جغرافیایی را مورد بررسی قرار میدهد؛ به عبارت دیگر، در این رشته، آثار متقابل محیط بـر جامعـه انسـانی و انسـان بـر محـیط زندگی، مورد پژوهش قرار می گیرد. در این مقاله، با استفاده از منابع تاریخی و جغرافیایی، وضعیت پراکندگی جغرافیایی تشیع درایرانِ عصـر سـلجوقی، ابتـدا در نـواحی مرکـزی و شمالی و سپس در نواحی جنوبی، از برآمدن تا سقوط سلاجقه در ایران، بررسی میگـردد؛ با اذعان به این نکته که سایر منابع نیز در این باره راهگشا میباشند.
در این خصوص، سه فرضیه مطرح است: نخست: جغرافیای انسـانی شـیعه، در دوران سلاطین سلجوقی توسعه یافت. دوم: با وجود گسترش و برجستگی سیاستمداران شـیعی در دوره سلاطین متأخر سلجوقی، دربُعد جغرافیایی، تحول چشمگیری در جنوب و حـوزه شهرهای بزرگ سنّینشین رخ نداد وتقریباً همان چهره پیشین، با اندک دگرگونی تثبیـت گردید. سوم: گسترش شیعه اثنیعشری از شهر قم در کویر مرکزی ایران آغـاز شـد و بـا
سال شانزدهم، شماره اول، بهار 1394، شماره مسلسل 61 33
تلاش اندیشمندان شیعیِ بازمانده از نسل وزیران و فرهیختگان عصـر آلبویـه، تشـیع در نیمه شمالی ایران و مسیر جاده ابریشم گسترش یافت.
در زمینه معرفی منـاطق شـیعهنشـین ایـران در دوران سـلجوقیان، تـاکنون پـژوهش مستقلی به زبان فارسی صورت نگرفته است؛ گرچه پژوهشگرانی که در تاریخ تشـیع ایـن دوره تحقیق کردهاند، به این مسئله اشاره هـایی نمـوده انـد؛ بـهعنـوان نمونـه، »باسـانی« نویسنده مقالهای در بخش سوم جلد پنجم کتـاب تاريخ ايران از آمدنن سدجوقياان تدا فروپاشي دولت ايجخانان (پژوهش دانشگاه کیمبریج) با عنوان »دین در دوره سلجوقی«، تنها به چگونگی تعامل جریـان هـای مـذهبی بـا یکـدیگر و گسـترش و پویـایی هریـک می پردازد. همچنین، رسول جعفریان در کتاب تاريخ تشاع در ايران فقط به صورت گـذرا نکتههایی در این زمینه آورده، بـه برخـی نـواحی شـیعهمـذهب ایـران اشـاره دارد؛ ولـی پراکندگی جغرافیای انسانی شیعه را ترسیم نمیکند. افزون بر این، دکتر سید محمد حسین منظور الاجداد در رساله دکتری خود با عنوان »امامیه در عصر سـلجوقیان« بـه توصـیف جایگاه امامیه در عصر سلجوقیان پرداخته و بیشتر به وضعیت شیعیان عراق و روابط آن ها با خلافت بغداد پرداخته است. وی خاندانهای شیعه عـراق، مثـل آلمزیـد و دانشـمندان شیعی حوزههای علمی بغداد را مورد بررسی قرار داده؛ ولی به صـورت اختصاصـی، شـیعه امامیه در ایران را بررسی نکرده و پراکندگی جغرافیایی شیعه در ایـن دوره را مـورد توجـه قرار نداده است. عباسعلی دادخواه در سال 1341ه.ش در رسـاله دکتـری خـود بـا عنـوان »ایران و تشیع« که اکنون در کتابخانه تاریخ قم موجود اسـت، مطـالبی انـدک و نـاقص درباره مراکز شیعه امامیه در این دوره بیان کرده و تعدادی از علمای شیعه را نیـز معرفـی نموده است که البته عمده مطالب خویش را از کتاب النقض استفاده کرده است. بـا توجـه به موارد پیشگفته، نمیتوان به پژوهشی مستقل در موضـوع جغرافیـای انسـانی شـیعیان ایران در دوره سلجوقی دست یافت.
با تکیه بر پیشینه پژوهش مذکور، پرداختن به این موضـوع ضـرورت خواهـد یافـت و
43 پراکندگی جغرافیایی امامیه در ایران دوره سلجوقی
انجام چنین تحقیقی برای شناخت علل گسـترش شـیعه اثنـیعشـریه در دوره سـلجوقی بهعنوان دولتمردانی با تعصبات مذهبی اهل سنّت و راز ماندگاری آن، بـرای پژوهشـگران امروزی لازم است.
یکی از مهمترین و قدیمیترین منابع مورد استفاده ایـن مقالـه، کتـاب النقض تـألیف عبــدالجلیل قزوینــی رازی (متوفــای بعــد از 585ه.ق) مــیباشــد. نصــیرالدین ابوالرشــید عبـدالجلیل قزوینــی رازی، ایــن کتــاب را در سـال 560ه.ق، و در پاســخ بــه کتــابی کــه شهابالدین شافعی در سال 555ه.ق، نوشته و در آن 67 نسبت ناروا به شیعه نسبت داده، تألیف کرد. کتاب شافعی با عنوان بعض فضائح الروافض مفقـود شـد؛ ولـی عبـدالجلیل قزوینی رازی، بخش اعظمی از آن را در کتابش (النقض) آورده و به نقد آن پرداخته است.
عبدالجلیل، از بزرگ ترین واعظان و علمای شیعیمذهب در ری بود. وی بر آن شد تـا
تهمتهای شهابالدین شافعی را در کتاب بع فضائح الرواف ، نقض و رد کند. ازایـنرو،
کتاب او به بع مثالب القواصب فی نض بع فضائح النرواف مشـهور گردیـد و بـه طـور
خلاصه، النقض نامیده شد. این کتاب، نمونه ارزشمندی از نثر فارسـی آن دوره اسـت کـه مبانی و اصول مذهب شیعه، تاریخ بزرگان و اخبار آنان را بیان میکند.1 همچنین، نویسنده شرح حال بسیاری از شاعران را در این کتاب یادآور میشـود و در کنـار اخبـار تـاریخی و اجتماعی زمانش، از مراکز تعلیم و کتابخانههای شیعی گزارش میدهد. به نظر مـیرسـد، نویسنده القض در نوشتن کتاب خویش، اصل تقیه را رعایت کرده است.
از جمله مهمترین کتبی که اطلاعات بسیار جامعی در باب سیستم حکومتی سلجوقیان و اوضاع اجتماعی آن عصر به دست میدهد، کتاب سیاستنامه یا سیر الملوک نوشته خواجه نظامالملک طوسی می باشد که در این مقاله، از کتاب فوق و آثار مهم دیگری مانند: راحن
الصدور وآی الصدور نوشته راوندی، تبصرة العوام فی معرف مضاالت االنام تألیف سید مرتضی
حسنی (م 598ه.ق)، مجالس المؤمقین اثـر قاضـی سـید نـوراالله شوشـتری (م 1019ه.ق)،
سال شانزدهم، شماره اول، بهار 1394، شماره مسلسل 61 35
العراض فی الحکای السلجوقی تألیف حسینی یـزدی (م 743ه.ق) و آثـاری از ایـن دسـت، استفاده شده است.
در پایان، باید یادآوری کرد که مراد از تشیع در ایـن بررسـی، تأکیـد بـر شـیعه دوازده امامی می باشد و ناظر به تمام گرایش های شیعی در دوران مورد مطالعه نیست. به هـر رو، از بررسی گزارش های موجود، این نکته نمایان می گردد که تشیع نیز همپای سایر گـروه-هــای مــذهبی، در دوران ســلجوقی،تقریبــاً در سراســر ایــران گســترش یافتــه و دارای پایگاههایی بوده است؛ اما بدیهی است که این گسترش، در برخی نواحی چشمگیرتر است؛ به عبارت دیگر، تکاپوهای شیعی در بعضی مناطق، به چند دلیل با موفقیت بیشتری همراه بوده است. در این مختصر، تلاش خواهد شـد تـا ضـمن بررسـی کلـی منـاطق مختلـف، مهمترین شهرها و نواحی شیعی نیز معرفی شوند.
.1 شهرهای شیعهنشین حوزه کویر مرکزی ایران
صاحب فضائح النرواف در کتاب خود نقل کرده که شهرهای شیعی چون: قم، کاشان، ورامین، ساری و اُرَم1 رواجی ندارند. مؤلف نض در پاسخ، وضعیت دینی شهرهای شیعی را بیان کرده است. نویسنده فضائح الرواف مینویسد:
و در هیچ شهری که رافضیان آنجا غلبه دارند، چون بقگری دین و شریعت را آنجا جمال نباشد و جمع اهل رف را بها نبود؛ چون قم و کاشان و آبه و ورامین و ساری اُرَوم که قریقه الموت است. بدان که خیرالعمل آشنکارا ننقند و در ری در مصلحگاه و در خراسان و در سبزوار جماعت نکققد. نه شرع را قوتی باشند و نه مسجدهایشان را نوری.2
بنابراین، از شهرهای شیعهنشین که در محدوده جغرافیایی نیمه شـمالی کشـور ایـران می باشند، بنابه گفته یک فرد سنّی که خود پیش تر مذهب شیعه امامیه داشته، یک نمای کلی به دست آمد. اینکه چرا با وجود مسیر حرکت امام رضا به طوس که از خوزستان،
63 پراکندگی جغرافیایی امامیه در ایران دوره سلجوقی
فارس و یزد به خراسان بوده، در کتب تاریخی اشاره نشده کـه آیـا در ایـن مسـیر، شـهر شیعهنشین بوده یا خیر، جای تحقیق دارد.
فهرست شهرهای شیعهنشین تقریباً در همه منابع یکسـان مـی باشـد. ایـن یکسـانی، زمینهساز این تردید خواهد بود که آیا این فهرست، اقتباسی بوده و یا استقرایی؟ حال ایـن پرسش پیش میآید که در کجای ایران شمار شیعیان بیش از جاهای دیگر بود؟ باید گفت، شهرهایی که بیشتر منابع در شیعهنشین بودن آنها توافق دارند3، عبارت بودند از: قم، ری، آوه و کاشان. البته شهرهای: ساری واُرَم که در بلاد مازندران بـوده انـد و نیـز نیشـابور و ســبزوار، در منــابع آن دوره جــزء شــهرهای شــیعهنشــین بــودهانــد. از همــین رو، نظــر پطروشفسکی، خاورشناس برجسته روس را که معتقد است: »مذهب شیعه در ایران، بیشتر در محیط روستا رواج داشته4« و اقلیت شیعه »از حُسن توجه روستاییان و لایههای شهری برخوردار بوده است5«، می توان پذیرفت؛ اما افـزودن شـهری چـون قـزوین بـه فهرسـت شهرهای با اکثریت شیعی، جای تأمل دارد:
اثقیعشریها بیشتر در مراکز شهری مقطضه جبال، یعقی: ری، قزوین، قم، آوه و کاشان نفوذ داشتقد.6
(1) ری
ری، پس از جنگ نهاوند، به تصرف مسلمانان درآمد و پس از آن، دین اسلام در ایـن شهر نفوذ یافت.7 از آنجا که در میان یاران امام صادق و امام بـاقر مردمـی از ری بودهاند، پس،تشیع در همان قرن اوّل به ری راه پیدا کرده است.8 شیعیان ری، با پادشاهی خاندان شیعه آل بویه قـدرت و اعتبـار یافتنـد و شـاعران، دانشـمندان، فقیهـان و عالمـان شیعیمذهب در آنجا ظهور یافتند. نزدیکی ری به طبرستان که مـأمن و پناهگـاه علویـان بود، باعث کثرت حضور علویان در ری شد. مهاجران علوی که به ری وارد میشدند، چهار دسته بوده اند؛ نخست، آنانکه از جور و ستم امویها به این سو آمده بودند. دوم، آنـانکـه در جریان ولایتعهدی امام رضا به ایران و ری کوچ کردند. سوم، فعالان بر ضد خاندان
سال شانزدهم، شماره اول، بهار 1394، شماره مسلسل 61 37
عباسی که پس از شکست به این نواحی میآمدند و چهارم، کسانی کـه در هنگـام ظهـور علویان در طبرستان، در این نواحی استقرار یافتند.9 پس از اینکـه علویـان آوازه ولایـت و
عهدنامه مأمون بر ولیعهدی امام رضا را شنیدند، تعدادی از آنها به ری رسیدند و پس
از شنیدن خبر شهادت امام رضا ، در کوهستان دیلم و طبرستان پراکنده شدند.10 قبـر
حمزه، فرزند موسی بن جعفر که در ری می باشد، توسط حضرت عبدالعظیم الحسـنی
(متوفای 252ه.ق)، پس از آمدن به ری در نیمه قرن سوم، زیارت شده اسـت. ایـن قبـر، همواره برای شیعه وسنّی زیارتگاه بوده است.11
با این حال، مقدسی که در زمان آل بویه می زیسته، از تشیع مردم ری سخنی به میـان نیاورده است؛ اما شاید دلیل آن، قدرت و حاکمیت شیعه در دوران آلبویه بوده کـه نیـازی به منازعه با سایر مذاهب نداشته و بیتقیه زندگی می کرده اند. با وجود گفتههای مقدسـی، شکی نیست که مردم ری بیشتر شیعه بودهاند؛ چنانکـه وقتـی محمـود غزنـوی در سـال 420ه.ق بر آنجا دست یافت، با آنان بهخشونت و آزار رفتار کرد.12همه منابعِ بهجایمانده از دوران سلاجقه اعتراف دارند که پس از روی کار آمدن سلجوقیان، شیعه کثرت یافـت و عظمت پیش از هجوم غزنویان را در ری به دست آورد. این مطلب را مـی تـوان از تعـداد قابل توجه محله های شیعهنشین این شهر اثبات کرد. عبدالجلیل قزوینـی رازی در کتـاب القض شیعیان ری را محلهبهمحله نام برده است و مینویسد:
لشکر آل مرتضی، دانی که باشد؟ شیرمردان فلیسان باشد و سپهسناالران در عایش وسادات درِ ناد مهران وجوانمردان درِ مصنلحگاه ومعتضندان درِ رشنضان و... 13.
البته باید توجه داشت که ری در مسیر جاده معروف ابریشـم واقـع شـده بـود و دارای مرکزیت سیاسی و علمی بود. بنابراین، شیعه امامیه مثل سایر گـروههـا و مـذاهب، سـعی داشت تا این نقطه را که چهارراه تمدن اسلامی در میان شرق و غرب و شـمال و جنـوب بود، در اختیار داشته باشد. ابن طباطبـا نویسـنده کتـاب مقتضلن الطالبین تعـداد بسـیاری از
83 پراکندگی جغرافیایی امامیه در ایران دوره سلجوقی
شخصیتهای علوی و خاندانهای آنان را که در ری ساکن شده انـد، آورده اسـت. وجـود مراقد امامزادگان در یک محل، زمینهساز اجتماع شیعیان در آن محل میشد. این مسـئله، بهخصوص زمانی بود کهعلویِ مدفون گردیده یا به دست دشمن کشتهشده و یا به لحـاظ علمی و معنوی، از موقعیتی ویژه برخوردار بوده باشد. قوامی رازی درباره امامزاده مقتـولی که در محله زعفرانجای در ری مدفون بوده و اختصاص به شیعیان داشته، چنین سـروده است: