بخشی از مقاله
پيشرفت صنعت كشاورزي و آلودگيهاي محيط زيست (تركيبات آلي كلره)
مقدمه
با پيشرفت صنعت كشاورزي در جوامع و بالا رفتن سطح بهداشت عمومي در جوامع مختلف ميزان مصرف آب و به تبع آن ميزان توليد فاضلاب افزايش يافته است پيشرفت صنعت كشاورزي وبالا رفتن سطح بهداشت عمومي يك مسئله خوشايند در جهان امروز است اما توليد فاضلاب و زائداتي كه در آن وجود دارد باعث نگراني دولتها و مردم و سازمانهاي بين المللي زيست محيطي شده است .
يكي از منابعي كه در معرض آلودگي ناشي از فاضلاب قرار دارد منابع آب ميباشد آلودگيهاي مختلف فيزكي ،شيميايي و بيولوژيكي از طريق فاضلاب وارد آب ميشوند و كيفيت آب را دچار كنترل ميكنند . آب ارتباط مستقيمي با سلامت انسان دارد وآلوده كنندههاي مختلف موجود درآب اثرات نامطلوب بر روي سلامت انسان ميگذارد كه گاهي اثرات جبران ناپذير است .بنابراين قبل از تمييز فاضلاب در آب و محيط زيست بايد با توجه به ماهيت آنها ،مصارف پيش بيني شئه واستاندارهاي زيست محيطي تصفيه هاي لازم بر روي آنها صورت گيرد تا
ضمن حفظ كيفيت آنها سلامتي انسان نيز تأمين شود يكي از زائدات ناشي از فاضلابهاي كشاورزي، صنعتي و امور ديگر تركيبات آلي كلره ميباشد .اين تركيبات در طبقه بندي مواد زائد خطرناك قرار گرفتهاند وبه دين كاربرد زياد اين موارد در صنعت كشاورزي و امور ديگر و با توجه به اثرات آنها بر سلامت انسان ومحيط زيست در سالهاي اخير توجه افزايش يابندهاي به اين تركيبات شده است .اين تركيبات داراي سميت و مقاومت بالايي هستند و اثراتشان را از طريق مكانيسم عملهاي مختلف نشان ميدهند .تركيبات آلي كلره از طرق مختلف از جمله
دفع زائدات صنعتي ودفع پسابهاي كشاورزي به داخل آبها وارد ميشوند و انسان به طريق غذا، آب واز طريق تماس مستقيم با اين تركيبات مواجهه پيدا ميكند. به دلايل گفته شده وجود اين تركيبات در محيط زيست يك مسئله بغرنج زيست محيطي به شمار ميرود. به همين دليل بايد به فكر چارهاي براي كم كردن اين تركيبات در محيط زيست بود. مهمترين استراتژي در اين مورد كاهش توليد اين مواد در منبع ميباشد و گزينه بعدتي تصفيه فاضلابهاي حاوي اين مواد براي كاهش آنها و رساندن مقدار آنها در حد استانداردهاي زيست محيطي بين المللي ميباشد. در اين پروژه به نكاتي همچون كاربردها، راه هاي ورود اثرات و تصفيههاي بعضي از اين تركيبات بحث شده است.
مهمترين تركيبات آلي كلره شامل موارد زير ميباشد
- حشره كشها و علف كشها كلره از جمله DDT
- تري كلرواتيلن
- دي كلرواتيلن
- 1و 2 ديكلرواتان
- تتراكلرواتيلن
- پري كلرواتيلن PCE
- تتراكلريدكربن
- تركيبات PCBs
- كلروفرم
-1و1و1-تري كلرواتان
- كلريد وينيل
- كلريد وينيل
- كلريد متيلن
- دي اكسين ها وشبه دي اكسين ها
- كلرو 2-نيتروبترن
-2-كلرو فنول
- هگزا كلروبترن
- پنتا كلروفنول
-1و4 دي كلروبترن
كاربردها و راههاي ورد برخي تركيبات مهم آلي كلره به محيط زيست
حشركشها و علف كشها:
حشرهكشها و علف كشهاي كلره از طرق مختلف و در آب ميگردند.
1- از طريق بكار بردن مستقيم آنها براي كنترل گياهان و حشرات در آب.
2- به علت عبور آب از زمينهاي كشاورزي و از فاضلابهاي صنعتي
بسياري از سموم دفع آفات و هيدروكربورهاي كلردار خيلي سريع جذب رسوبات و يا مواد معلق ميشوند و اين خاصيت ميتواند براي جداكردن آنها در اعمال تصفية آب از طريق روش انعقاد پس از رسوب كردن مواد معلق مورد استفاده قرار گيرد. براي بهتر جدا كردن اين مواد ميتوان از جذب بوسيلة ذغال فعال استفاده كرد. پودر زغال فعال ممكن است در مرحلة آخر واحدهاي تصفيه، بر روي صافيها و يا شفاف كنندهها قرار داده شود و يا زغال فعال گرانول شده در مرحلة آخر صاف كردن به كار ميرود. ترجيح داده ميشود كه ميزان كوم دفع آفات را قبل از تصفيه كردن آب محدود ساخت.
تري كلرواتين
اين ماده بيرنگ، سفاف غير قابل اشتعال، فرادويك چربي زدايي بسيار عالي است و به عنوان حلال و استخراج در برخي از صنايع غذايي نظير جداسازي كافئين از قهوه كاربرد دارد تبخير اين ماده در طي توليد و استفاده در فعاليتهاي مختلف عامل عمدة افزايش آن موجود ميباشد اين ماده در بافتهاي انسان، هوا و غذا يافت شده است.
دي كلروانينن
در بين 3 ايزومردي كلرواتيلن 1 و 1- دي كلرواتين به طور گسترده در صنايع شيميايي كاربرد دارد از كاربردي اين ماده به كارگري آن به عنوان ماده واسطه در توليد متيل كلروفرم و PVCD ميباشد به غير از دفع مواد زائد و تخليه پسابها كه منبع مستقيم انتشار اين مواد زائد به آبهاي طبيعي ميباشد مقاديري از اين ماده نيز ناشي از تجربه او اوالتري كلرودتان ميباشد.
1و 2 دي كلرودتان
اين ماده شيميايي به فرمول و يك مايع با دانستيه نسبي 25/1 ميباشد به عنوان حلال در بسياري از صنايع شيميايي كاربرد دارد . همچنين از اين ماده به عنوان يك ماده واسطه در تهيه ساخت مواد شيميايي ديگر نيز استفاده ميشود. از كاربردهاي ديگران در مقياس محدودتر به عنوان يك حشرهكش ميباشد. به عبت معرف زياد و گسترده اين ماده در صنعت مقادير زيادي از آن در آبهاي سطحي و همچنين آبهاي آشاميدني اندازهگيري شده است.
اگر چه قاس از طريق خوراكي نيز ممكن است ولي تماسها عمدتاً در حوالي مراكز توليد و يا دفع اين مورد و از طريق استنشاق و يا پوست ايجاد شدهاند حدود 60درصد كل انتشار (2/0 درصد كل توليد) تاكنون به هوا، آب، خاك و وارد شده كه همگي ناشي از فعاليتهاي صنعتي است. از آنجايي كه اين ماده در توليد كلريد وينيل به كار ميرود حدود مقدار مذكور در اثر دور ريز كردن باقيماندههاي سنگين در توليد كلريد وينيل به محيط زيست وارد ميشود. مكانيسم زدايش اين مواد زائد خطرناك از محيط زيست عمدتاً تغييرات و نقش عواملي چون تجزيه شيميايي و تجزيه زدايش اهميت ندارد.
تتراكلرواتن (تتراكلرواتين، پروكلرواتين PCE)
1و1و2و2 تتراكلرواتن يك مادة بيرنگ، غيرقابل اشتغال و مايع است كه عمدتاً به عنوان حلال در صنايع مورد استفاده قرار ميگيرد و در بسياري از صنايع فلزي جهش زدايش چربي از فلزات در مراحل تكميلي و همچنين در پارهاي از فعاليتها نظير خشكشوييها كاربرد فراوان. مقاديري از اين ماده نيز در فرآيندهاي تكميل در نساجي و همچنين در تهيه كلروفلروكربنها كاربرد دارد حدود 85 درصد از توليد ساليانه اين ماده به جو وارد ميشود.
مهمترين شكل زيست محيطي آن استفاده بيرويه و كنترل نشده در صنايع آهن و فولاد و همچنين خشكشوييها بوده است.
از طريق پسابهاي صنعتي كارخانجات و مراكز استفاده كنندگان به آبهاي سطحي تخليه ميگردد. در انگليس آبهاي سيستم شبكه شهري محتوي حدوداً 38% پركلرواتين ميباشد.
تتراكلريدكربن
اين ماده به فرمول و يك امكان هالوژن دور ميباشد كه در مقياس بسيار وسيعي در صنايع يكي از مودير استفادة آن در توليد فلوئوروكربن باشد. در برخي موار مشكلات مشاهده شده در اثر تخليه اين موارد به داخل محيطهاي آبي ايجاد شده است. ولي وجود آنها در جو بيشتر به دليل استفاده گسترده و از يك طرف فواديت ماده از طرف ديگر در حوالي مناطق صنعتي است.
تركيبات پلي كلرنيتير بي فنيلها
اين تركيبات به دليل بسياري از خواص در كاربردهاي صنعتي سودمند هستند اين خواص عمدتاً عبارت است از: پايداري، فشار اندك، اشتغال پذيري اندك، ظرفيت گرمايي ويژه بالا، هدايت الكتريكي كم، ثابت دي الكتريك بالا و خورندگي بسيار كم و جزئي: متأسفانه اين واد شيميايي قادرند كه از راههاي مختلف پوستي، ؟؟ خوراكي و وارد بدن شده و در بافت چربي تجمع يابند بيشترين استفاده آن در دستگاههاي الكتريكي به عنوان روغن عايق ميباشد. كاربردهاي مهم PCB – در ترانسفروماتورها، خازنها، نرم كنندهها، روغنهاي هيدروليك و روغنهاي روانكاوي، كاغذ كپي بدون كربن، مرود استفاده مختلف صنعتي، سيالات انتقال ( حرارت، افزودنيهاي بنزين)
كلروفرم: كلروفرم يكي از تركيبات گروه تري هالوسان است. استفادة عمده و وسيع كلروفرم در صنايع تهيه و ساخت كلرودي فلوروستان به عنوان ماده برد، مواد فشار و يك مادة مهم در تهيه تترافلورواتن ميباشد. كلروفرم يك حلال آلي بسيار قوي نيز ميباشد و از اين مواد زدايش چربي و روغن و فرآيندي تكيملي در بسياري از صنايع كاربرد دارد. كلروفرم به تعداد نازك به عنوان داروي بيهوشي روغنهاي طبي در برخي از لوسيونها و خمير دندان به كار ميرود.
مقدار كلروفرم در آب آشاميدني عمدتاً واكنش در روند كلر زني به آب ايجاد ميگردد به عبارت ديگر بيشترين منشأ كلروفرم در آب آشاميدني از طريق غير مستقيم است و نه از طريق دفع مستقيم مواد زائد به داخل آبهاي سطحي و منابع آبي
1و1و1- تري كلروتان:
يك هيدرو كربن كلره است كه از كلريدوينيل با كلريد وينيليون از طريق كلريناسيون توليد ميگردد. اين ماده در زدايش چربي صنايع فلزي و به عنوان حلال در بسياري از صنايع كاربرد دارد. همچنين به عنوان يك ماده واسطه در بسياري از صنايع شيميايي به كار ميرود تري كلرواتيلن.
به عنوان حلال در بسياري از امور مصرف در استفادههاي آن ؟؟ زدايش چربي از فلزات، تميز كردن پارچه، فرآيندهاي استخراج با حلال ميشود.
تري كلرواتيلن ممكن است از صنايع به صورت بخار و يا از طريق پسابها و زوائد صنعتي به محيط زيست انتشار يابد.
كلرووينيل:
از گروه اتنهاي كلره است. اتنهاي كلره به مقدار زياد در صنايع به عنوان حلال نرم كنده رقيق كننده، و مواد مورد استفاده در خشكشوييها به كار گرفته ميشود. وينيل كلرايديك مادة سرمانزا است اين ماده عمدتاً جهت توليد پلي كلريدوينيل (PVC) مورد استفاده قرار ميگيرد مورد استفاده ديگر وينيل كلرايد به عنوان مادة واسطه در تهيه متيل كلروفرم است. بيشترين استفاده PVC در تهيه لوله و آب بندها ميباشد. در كارخانجات ساخت و تهيه لاتكس مقادير اندكي كلريد وينيل در پساب خروجي اندازهگيري شده است.
كلريد ميتلن:
در وسعت زياد در خصوص زدايش رنگ و به عنوان يك حلال چند منظوره مورد استفاده قرار ميگيرد. حدود 80 درصد ميزان توليد شده از اين ماده و در اتمسفر ميشود.
اثرات تركيبات آلي كلره:
تركيبات آلي كلره گروه بزرگي از تركيبات با تنوع پيچدهاي از اثرات بيولوژيكي با مكانيسمهاي عمل متفاوت تشكيل ميدهند. اين تركيبات از جلمه دي اكسينها و DDT كميت و مقاومت بالايي دارند سم شناسي اين تركيبات يك موضوع مهم ميباشد.
از جلمه اثرات مشكوك و بحراني كه در اثر تماس انسان، با سطوح پس زمينهاي اين تركيبات اتفاق ميافتد ميتوان به سرطان و اثرات بر توليدمثل، رفتارهاي عصبي و اثرات بر سيستم ايمني و سيستمهاي هورموني اشاره كرد.
به منظور انجام نظارت و ارزيابي خطرات اين گونه تركيبات به دادهها و مطالعات ابيدميولوژيك اضافي نياز است به ويژه پيشنهاد ميكنند كه اين چنين اثراتي در جمعيتهاي انساني رخ ميدهند و بنابراين به منظور كاهش تماس با اين تركيبات بايد از آزادسازي بيشتر اين تركيبات در محيط جلوگيري كرد.
اين فصل خلاصهاي از سميت تعدادي از اين تركيبات الي كلره بر پايه وجود كلي آنها به عنوان آلوده كنندههاي محيط زيست و اطلاعات در دسترس انتخاب شدهاند ارائه ميدهد.
تركيبات انتخاب شده شامل دي اكسين () DDT و تعدادي ديگر از حشرهكشهاي ارگانو كلره ميشود.
ولي تركيبات آلي كلره متعدد وجود دارد و در حقيقت بزرگترين قسمت اين گروه كه بطور قابل ملاحظهاي براي انسان سميت ندارند و يا با توجه به وجود آنها و يا اثرات آنها تاكنون بطور كافي مطالعه نشدهاند دي اكسين و DDT و حشرهكشهاي الي كلره قسمتهاي متعدد دارند كه به طور معمول سم شناسي آنها را با اهميت ميكند. آنها به طور كلي نسبت به تجزيههاي شيميايي و بيولوژيكي مقاوم هستند و خاصيت ليپوفيليك آنها بالا است در نتيجه آنها در زنجيرة غذايي تجمع پيدا ميكنند و تماس انسان با آنها ابتدا از طريق غذا اتفاق ميافتد.
تشكيل تركيبات آلوده كننده پيدا شده در بافتهاي انسان نهاتياً احتمالي است. اما بر طبق تفاوتهاي ناحيه، آلودگي تركيبات گوناگون و همچنين عادات غذايي جمعيتهاي متفاوت متغير است مثلاً در سوئد ماهي منبع غالب تماس با اين تركيبات است در حالي كه در هلند ورود محصولات بنيايي مهمترين منبع تماس ميباشند. با وجود اينكه ميزانهاي برآورده شده از حذف اين تركيبات متغير است ولي تعدادي از تركيبات آلي كلره استثنائاً به آساني از بدن رفع ميشوند. در ميان زنان شير دادن مهمترين راه دفع براي اين تركيبات است در نتيجه كودكان شيرخوار به طور زيادي با اين تركيبات تماس پيدا ميكنند. براي اكثر تركيبات شيميايي ظرفيت بدن با افزايش سن افزايش مييابد و اين احتمال وجود دارد كه با افزايش سن ذخيره تجمعي اين مواد در بدن افزايش يابد و اشخاص حاد علمي و نگراني علمي تبديل شدهاند.
در سالهاي اخير بحثهاي عمومي بر روي دخالت تركيبات آلي كلره معين بر روي سيستمهاي هورموني و به طور ويژه سيستم استروژني متمركز شده است. به دليل تماس بالا و احتمال حساسيت بالا، جنين انسان و كودكان شيرخوار به عنوان مهمترين گروه در معرض خطر مطرح هستند.
در اين بخش اولاً بر روي اثرات بحراني كه احتمالآً در اثر تماس انسان با سطوح پس زمينهاي اتفاق ميافتد مانند سرطان و اثرات بر روي توليد مثل، رفتارهاي عصبي و سيستم ايمني اشاره ميشود و به ويژه در مورد اثرات بر روي جنين و كودكان بحث ميكند و تعدادي مكانيسمهاي عمل كه باعث بوجود آوردن اين اثرات ميشود پيشنهاد ميكند.
تركيبات آلي كلره مقاوم
دي اكسين دو تركيبات شبه دي اكسينها:
2-3-7و8 تتراكلروبترن پي دي اكسين (TCDD) مهمترين دي اكسين سمي است كه در سم شناسي به عنوان نمونه اصلي تركيبات شبه دي اكسين استفاده ميشود.
شبه دي اكسينها: تركيباتي كه از نظر ساختاري و سم شناسي شبيه به TCDD هستند.
شبه دي اكسينهاي و در 2-3-7و8 جايگاه مولكول كلرينه شدهاند و قدرت آنها با افزايش تعداد بيشتر كلريناسيون افزايش مييابد.
همچنين هايي كه فقط در قسمتهاي جانبي مولكول كلرينه شدهاند بالاترين سميت شبه دي اسكينها را دارا هستند. تركيبات كاهش مصرف غذا، سندرومهاي مضر، دخالت و درگير كردن غذهاي لنفاوي و تيموس و اثر بر روي ياختههاي كبدي به همراه اثرات بر روي سيستم ايمني، سرطانزايي، سميت پوستي اثرات گوناگون بر روي هورمونها و فاكتورهاي رشد و اثر بر روي انجام فاز 1 و2 متابوليسمهاي دارويي آنزيمهاي فعل. سميت در انسانهاي تماس يافته با تركيبات شبه دي اكسين بعد از تماس اتفاقي و شغلي شامل عوارض پوستي، فيبروزه شدن جگر، از دست دادن اشتها، كاهش وزن بدن افزايش بيش از حد تري گليسريد را شامل ميشود.
اثرات تماس با شبه دي اكسينها كه به عنوان اثرات بحراني براي انسان شناسايي شدهاند، سرطان اثر بر روي توليد مثل، اثرات رفتاري و اثر بر روي اعمال سيستم ايمني را شامل ميشود.
سرطان و اثرات بر روي رفتار و سيستم ايمني بعد از تماس طولاني مدت با دموزهاي نسبتاً پايين از مشاهده شدهاند. همچنين تركيبات PCB، شبه دي اكسينها يا غير شبه دي اكسينها كه مسئول اين اثرات هستند تاكنون شناخته نشدهاند.
DDT و ديگر حشرهكشهاي آلي كلره:
DDT و تعدادي ديگر از حشره كشهاي آلي كلره تشخيص داده شدهاند كه مشغول تومورهاي كبدي در جوندگان هستند همچنين گزارش شده است كه تعدادي از اين تركيبات اثرات استروژني در سيستمهاي حيواني دارند. ولي براي DDT در اين مورد استثناء وجود دارد.
اطلاعات توكسيكولوژي در مورد حشره كشهاي كلره با توجه به اثرات آنها كمياب است. همانند مشكلي كه در ارزيابي سميت DDT وجود دارد اين هست كه تركيبات گوناگون DDT اثرات مختلفي نشان ميدهند و احتمالاً از طريق مكانيسمهاي گوناگون عمل ميكنند.
مهمترين مشكل استروژني DDT به DDT - اوليه و به مقدار بسيار كمتر از DDT - تشكيل شده است.
تركيبات زيست محيطي آلي كلره:
در تعدادي از مطالعات جمعيتيهاي انساني كه با مخلوط از آلوده كنندههاي مقاوم از طرق مصرف مواد غذايي آلوده مثل ماهي تماس يافتهاند بررسي شدهاند. اثرات ديده شده در اين مطالعات نميتوانند به طور واضح با هر يك از اين آلوده كنندهها كه در زنجير غذايي يا بافتهاي انسان ديده شدهاند مربوط دانست. ولي احتمال بوجود آمدن اين اثرات توسط اين تركيبات وجود دارد.
مكانيسم عمل: تركيبات آلي كلره از طرق مكانيسمهاي مختلف سميتشان را به كار ميگيرد ولي عمل باند شدن تركيبات شبه دي اكسين بار سپتور Ah داخل ياختههاي و يا دخالت در سيستم هورموني به عنوان مكانيسمهاي مطرح براي اثرات اتفاق افتاده در اثر تماس با دوزهاي كم اين مواد شيميايي مورد توجه قرار دارند.
مكانيسمهاي هورموني:
تركيبات آلي كلره كه در اين بخش بحث شدهاند بر روي چند سيستم هورموني مثل هورمون استروژن هورمون ميكروئيد، گلكوگورتيسوئيد و اسيد رتينوئيك تأثير ميگذارند. اين اقرات در سطوح مختلف اتفاق ميافتد، نظير تغيير متابوليسم هورمونها، تغيير سطوح رسپورتها يا دخالت در انتقال ؟؟ در زير اثرات بر روي هورمونهاي جنس، استروژن و اندروژن به طور مختصر بحث شدهاند.
Antiestrogenicty
مدارك قابل توجهي وجود دارد كه نشان ميدهد TCDD از قسمتهاي ضد استروژني تشكيل شده است اين مدارك جلوگيري از گسترش خود بخودي تو موردي پستاني در رنهاي ماده و زنجيرة گوناگون واكنشهاي ضد استروژني در جوندگان و سلولهاي سرطاني پستان انسان را شامل ميشود.
نتايج حاصله از مطالعات بر روي نژاد موشها و رشتههاي سلولي مختلف در عمليات رسپتور Ah همچنين مطالعات ساختار فعاليت مختلف پيشنهاد ميكند كه واكنشهاي ضد استروژني در TCDD و تركيبات واسطهاي مرتبط از طريق رسپتور Ah اتفاق ميافتد.
هر چند متابوليسم ناشي از 17 استراديول بوسيلة تركيبات شبه دي اكسين ممكن است تعدادي از اثرات TCDD در دوزهاي بالا را بوجود آورند.
نتايج زير اين فرضيه را حمايت نميكنند فرضيه: سطوح جابجا شده 17 استراديول تحت تأثير TCDD قرار نميگرد و مهار كم رسپوراستروژن هم زودتر و هم دردوزاي كمتر نسبت به جهش آنزيمي اتفاق ميافتد استروژنيستي، اثرات ضد استروژني ناشي از TCDD نيستند يا نتيجه عمل متقابل استراديول با هر رسپوتوردگير نيستند. در عوض اطلاعات پيشنهاد ميكند كه كمپكس AhR- Ligand نستزرسپوتورهاي استروژني mRnA را تنظيم ميكند.
Eatrogenicity
مدارك قابل ملاحظهاي در مورد استروژنيستي DDT - وجود دارد. تعدادي (شايد همة) اثرات بوسيلة باند شدن DDT - با رسپورتورهاي استروژني بوجود ميآيند. فعاليت ضد استروژني در تعدادي از مطالعات حيواني براي
DDT - مورد توجه قرار داده شده است.
PCB هيدروكسيلي كه به خاطر جانشيني ارتوبيك ساختار محدود كتننده است و به دليل شابهت ساختار با استراديول درباند شدن رسپتور استروژن مؤثر ميباشد. در نتيجه تركيبات PCB معين، متابوليستهاي مشهور PCB و كمپكهاي PCB ميتواند استروژنيك باشند.
حشرهكشها آلي كلره، متوكس كلر و كلروكين ميتوانند عامل يكي از اثرات يا اثرات استرونيك بيشتر باشند. در مجموع اثرات استروژنسيتي invitro براي توكافن، ديلورين و اندوسولفان گزارش شده است. هر چند كه تاكنون اثرات invitro آنها ثابت نشده است. تركيبات آلي كلره در اين مورد اثرات استروژنسيتي ضعيفتري را نسبت به ivst نشان ميدهند.
هر چند تركيبات آلي كلره با نيمه عمرهاي كوتاه بيولوژيكي در زنجيرة غذايي تجمع مييابد مكن است به غلظتهاي به اندازه كافي بالا براي بوجود آوردن اثرات استروژنسيتي شخص برسند.
آنتي آندروژنسيتي:
علاوه برا اثرات استروژنسيتي اخيراً مشاهده شده است كه آلايندهاي زيست محيطي آلي كلره همچنين ممكن است از طريق راههاي آندروژني عمل كنند DDE - متابوليت اصلي درست ميتواند آنتي آندوروژنيك باشد.
اثرات بحراني بر انسان:
اثرات بر روي گسترش تومورها، همچنين گسترش اثرات بر روي توليد مثل، رفتارهاي عصبي و اعمال ايمني به عنوان ناشي از تماس انسان با تركيبات شبه دي اكسينها پيشنهاد شدهاند. جنين و كودكان در حال رشد در گونهاي مختلف نسبت به دي اكسينها و ها حساسيت بالايي دارند.
ارزيابي خطر تركيبات شبه دي اكسين بر اساس سرطانزايي اين تركيبات هست و نگرانيهاي اخير در مورد دي اكسينها PCB و DDT بر اساس گسترش سميت آنها است.
سرطان:
مطالعات طولاني مدت نشان دادهاند كه TCDD سرطانزاي بافتهاي مختلف در هر دو جنس نر و ماده ميباشد. به لحاظ مكانيسم TCDD يك گسترش دهنده قوي تومور با فعاليت ضعيف و ابتدايي است.
تومورهاي ناشي از رتها ابتدا در جنس مادة آنها پيدا شدند و حساسيت نسبت به تومور را ميتواند بوسيلة هورمونها تعديل شود. بنابراين فعل و انفعالات TCDD با رويدادهاي واسطهاي هورموني به نظر ميرشد يكي از اجزاي بحراني مكانيسم سرطانزايي TCDD باشد. علاوه بر اين جلوگيري از گسترش خودبه خودي تومورهاي پستاني در رتهاي ماده را نيز نشان داده است كه اين اثرات به خوبي با فعاليتهاي آنتي استروژنسيتي TCDD مطابقت ميكند.
PCB هايي پيدا شدهاند كه ترويج دهنده تومورهاي مؤثر در رتهاي و جوندگان ميباشند. توانايي تركيبهاي CB براي توليد تومورهاي كبدي به درجة كلريناسيون اين تركيبات مرتبط است. در ارزيابي اخير در مورد سرطاني شدن كبد، مطالعات تركبيات PCB نسخ به اين شد كه تنها تركيبات با كلرينه بالا ميتوانند يك تركيب سرطانزايي قوي باشند.
به علاوه يك تركيب PCB با كلرينه بالا كاهش خود به خودي تومورهاي پستاني در رتها را نشان داده است. تركيبات هم جنس PCB (شبه دي اكسين، غير دي اكسين) ممكن است بوسيلة مكانيسمهاي مختلف باعث ايجاد سرطان شوند هر چند كه ترويج دهنده تومورهاي nongenotoxic هستند افزايش در ميزان بروز تومورهاي كبدي در حيواناتي كه در معرض DDT قرار گرفتهاند در چند بررسي تأييد شده است.
گزارش شده است كه DDT و آنالوگهاي ساختاري آن همگي nongemotoci هستند و DDT - و D باعث افزايش رشد تومورهاي ستاني در رتهاي نر ميشود. به هر حال مشخص شده است كه اثر افزايشي آشكار DDT در رتهاي نر وجود دارد و هيچ مشاهدهاي مبني بر سرطان شدن پستان در رتهاي ماده و جوندگان كه غذايشان حاوي ميزان مشخصي از DDT و DDE - - D بود صورت نگرفت. ارتباط اين يافتهها با سرطان پستان در زنان قابل بحث و پرسش است. همچنين چندين حشره كش كلرينه ديگر پيدا شده است كه سرطان كبد را درجوندگان توليد ميكند.
اگر چه مطالعات اپيدميولوژي مختلف در مورد تماسهاي شغلي و اتفاقي با دياكسينها و ارتباط اين تركيبات را با بروز تومورهاي مختلف نشان ميدهد ولي كيفيت پايين و يا قدرت پايين اين مطالعات تفسير آنها را شكل ميكند.
به دليل وجود قسمتهاي استروژنيك، تركيبات آلي كلره به عنوان مسئول براي (قسمتي از) سرطانهاي افزايش يابنده پستان در انسان پيشنهاد شدهاند.
اغلب مطالعات اپيدميولوژيك به دليل اندازه كوچك نمونههاي آنها و كمبود و كنترل كافي براي شناخت فاكتورهاي خطرناك سرطان پستان تفسير آنها مشكل است با وجود اين دو آناليز ناتواني و كنترل – مورد از دادههاي كوهورت كه مطالعات طراحي شده بزرگتري هستند وجود دارد كه يكي از اين مطالعات او رابطه بين DDE - Peg و سرطان پستان حمايت ميكند. با وجود اين مطالعات طراحي شده بزرگتر و بهتر نتيجه معكوس در ارتباط با اين نوع از تماسها را ميدهند. بنابراين از آن نتيجه ميشود كه ارتباط بين تماسهاي انساني با سطوح زيست محيطي تركيبات آلي كلر و افزايش در گسترش تومورهاي پستاني بوسيلة اين دادهها حمايت نشده است. هر چند نتايج مطالعات اخير بر روي همسران ماهيگيران سوئدي از رابطة بين تماس با اين تركيبات آلي كلره مقاوم از راه مصرف ماهي و خطر افزايش يافته سرطان پستان حمايت ميكنند. اگر تماس با تركيبات استروژني و ضد استروژني در كل جمعيت اثرات شديدي در بزرگسالان بوجود نياورند اين تركيبات ممكن است بر روي سيستمهاي حساس نظير جنين كودكان در حال رشد تأثير گذار باشند.
اثرات توليد مثلي
تركيبات آلي كلره مختلف اثرات گسترش متنوعي بر روي سيستمهاي تفاسلي هم در حيوانات ماده و هم در حيوانات نر بوجود ميآورند. دوزهاي بسيار پايين TCDD قبل از زايمان بر روي گسترش تناسلي رتهاي نر تأثير ميگذارند.
در بزرگسالات اسپرماتوژندها كاهش مييابد. رفتار جنس هر دو گروهند و ماده تغيير ميكند. اثرات مشابه بر روي گسترش تناسلي نرها بوسيله Gray نيز نشان داده شده است. Gray كسي كه اصلاح و تغيير تناسلي در نوزادان ماده شامل نقص عضو تناسلي را در مقالهاي طولاني گزارش داد مطالعات نشان ميدهد كه اكثريت اين اثرات بوسيلة تماسهاي قبل از تولد بوجود آمدهاند بر روي توليد مثل و سيستمهاي تناسلي مانند اثرات بر روي سيكل تخمك سازي و قاعدگي تأثير ميگذارند. تماس نوزادي رتها منجر به بلوغ زودرس ميشود. سميت تناسلي ممكن است با قسمتهاي استروژني و ضد استروژني تركيبات PCB مختلف مرتبط باشد. تماس يا DDT - تأثيرات استروژني را نشان ميدهد. تماس نوزادي DDT - منجر به عقيمي دائمي و بلوغ زودرس در رتهاي ماده ميشود. علاوه بر اين هر دو تركيب
DDT - و DDT - ميتوانن رفتارهاي جنس را در رتهاي ماده تغيير دهند. اغلب دادهها در مورد اثرات تناسلي DDT با اثرات بر روي رتهاي ماده مرتبط است. همچنين ديگر حشرهكشهاي آلي كلره نشان دادهاند كه بر روي سيستمهاي تناسلي اثر ميگذارند.
متوكسي كلر، متيلهاي نسبتاً ميتل زايي شده و كلروكن در رتها بر روي رحم تأثير ميگذارند.
در مقايسه با اغلب مطالعات جانوري گزارشهاي پراكنده در مورد اثرات بر روي سيستمهاي تناسلي در انسان به مردان و پسران مربوط است. در گزارش آمده است كه كلروكن در مرداني كه به طور اتفاقي با وسايل توليد كلروكن تماس يافتهاند باعث بوجود آوردن اسپرماتوژنيز غير نرمال ميشود در تايوان در ميان بچههاي متولد شده از ما رواني كه بوسيله و DsDF مسموم شدهاند اندام تناسلي كوچكتر زماني كه به بلوغ ميرسند مشاهده شده است.