بخشی از مقاله

آموزش در معماری مدرن


چکیده

روش آموزش طراحی در دانشکده های معماری مختلف ایران تفاوت چندانی با هم ندارند و هر یک از اساتید با توجه به تجربه و توان عملی خود، هدایت هر آتلیه را در یک بازه زمانی به عهده می گیرند. البته تلاش هایی در جهت رونق بخشیدن دوباره به آتلیه ها صورت گرفته است، اما هدف نهایی آن ها برقراری کامل و مجدد نظام آتلیه ای نیست بلکه صرفا کوششی در راستای بهره گیری از برخی سنت های خوب گذشته و ترکیب آن ها با ملزومات و مقتضیات زمانه است تا موجب افزایش اعتبار آتلیه ها و بازگرداندن شور و نشاط به آن ها شود. در حالیکه الگوهای آموزش معماری در غرب، همواره توانسته است، روندی موفقیت آمیز را در پرورش معماران در پیش گیرد. در این نوشتار با بررسی مختصری از تاریخچه و روند تکامل آموزش مدرن معماری، سعی شده است، تا به سیر تکاملی آن پی برده و از نکات مثبت آن استفاده شود. با این هدف پس از بررسی مختصر تاریخچه مدرسه بوزار، مدرسه باهاوس، جنبش 1968 در فرانسه و تاریخچه شکل گیری دانشکده های معماری در ایران، به روند آموزش امروز معماری در سه دانشگاه مطرح ایران از جمله دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی و دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت و همچنین شیوه های آموزشی در دو دانشگاه موفق دنیا، AA در انگلستان و SCI-Arc در آمریکا پرداخته شده است. امید آن می رود که این مقاله آغازی برای رفع کمبودهای موجود در سیستم آموزش معماری ایران به منظور هویت بخشیدن به معماری نه از جنبه های ظاهری و کلیشه ای بلکه از جنبه های معنایی و کاربردی باشد. در نهایت پیشنهاد می شود با گذاشتن بازدید از مکانهای متعددی که از حیث معماری ایرانی بسیار درخور توجه اند، دانشجو را با هویت معماری ایرانی آشنا نمود و آموزش را از قالب تئوری، خارج و آن را برای نسل امروز ملموستر ساخت تا امکان بهره گیری از پیشینه چندین هزار ساله معماری ایرانی به عنوان منبع غنی از کاربردهای سودمند در طراحی فراهم گردد.

واژههای کلیدی: آموزش مدرن معماری، مدرسه بوزار، مدرسه باهاوس، مدرسه AA ، مدرسه SCI-Arc، معماری ایرانی.

-1 مقدمه


-1-1 اهمیت پرداختن به مقوله آموزش در معماری

1

مسئله آموزش معماری امروزه از اهمیت والایی در بین دست اندر کاران این رشته برخوردار است و از آنجا که مقوله طراحی به عنوان یکی از اصلی ترین محورهای آموزش معماری مطرح است، بنابراین ارتقای کیفیت آموزش آن امری ضروری به نظر می رسد
(مجله آبادی،ش66،ص.(6

-2-1 ماهیت رشته معماری

معماری دانش جامعیست که به نسبت و رابطه انسان با محیط و فضای زیست او در شهر و در گستره وسیع تر سرزمین حساس است و سعی در تامین پایداری فضایی دارد که انسان در آن زندگی می کند (مالکی شجاع،1390،ص.(2
در واقع معماری ماهیت چندگانه از هنر، فن، مسائل اجتماعی، روانشناسی و غیره دارد و گستره علوم در این رشته به مانند اقیانوسی است پهناور هرچند با عمقی نسبتا کم! به این معنی که یک معمار نه تنها در زمینه معماری بلکه در زمینه علوم مرتبط با معماری نیز باید اشراف کامل داشته باشد.

-3-1 هدف از بررسی شیوه های آموزش در معماری مدرن

همانطور که می دانیم شیوه های فعلی آموزش معماری در ایران چندان کارآمد و موفق نیستند. در این مقاله سعی شده تا با بررسی تاریخچه آموزش در معماری مدرن و تاثیرات آن بر آموزش معماری در ایران و همچنین بررسی مدارس پیشروی امروزی در آموزش معماری، به نقصان های موجود در سیستم آموزش معماری ایران آگاهی پیدا کرده و گام های اولیه در جهت رفع و بهبود بخشیدن به وضعیت موجود را برداریم.

-4-1 زمینه آموزش در معماری مدرن

معماری مقوله ای است که سابقه نظریات مدرن آن به بـیش از 2500 سـال مـی رسـد مـوقعی کـه ویترویـوس در رم آسـایش - استحکام - زیبایی را در معماری اساس می شناسد، از آن زمان تا قرن 17-20 بطور کلی می توان گفت معماری به صورت سـنتی و استاد شاگردی بوده یعنی کسی که در آینده ممکن بود معمار شود در آغاز با شاگردی در کارگاه یک استاد نجار و یا استاد بنا به کار مشغول می شود و بتدریج پس از آنکه خود بنا یا نجار می شد چنان بصیرت می یافت که می توانست بـه سـلک اسـتاد کـاری درآید که بر تمام کار ساختمان نظارت و سرپرستی کند. در نتیجه کلاس و یا آمـوزش خاصـی رایـج نبـود امّـا پـس از تغییـرات و تحولات اقتصادی-فرهنگی، جوامع مختلف از جمله جوامع اروپایی نگاه به آموزش به ویـژه آمـوزش معمـاری دسـتخوش تغییـرات بنیادی گردید و در این ارتباط می توان دو مؤسسه شاخص را نام برد که یکی از آنها مدرسه بوزار پاریس و دیگر مدرسه باهاوس در وایمار آلمان. برای توصیف علل و عوامل شکل گیری آموزشهای این دو مؤسسه که ضمن وجود تفاوت در دیدگاه های آنهامشترکاً، آموزشهای مدرنیستی را سرلوحه کار خود قرار داده بودند به ترتیب به شرایط ویژگیهای بوزار و باهاوس پرداخته می شود.

-2 بستر موضوع


-1-2 مدرسه بوزار

» آکادمی بوزار« یکی از آکادمی͏ های پنج گانه ای بود که در قرن هفدهم و هجدهم در ادامه آکادمیهای سلطنتی که پس از انقلاب کبیر، »انستیتو دفرانس« نامیده شد به وجود آمدند. آغاز این آکادمی به سال 1648 باز می گردد و پایه گذار آن نقاشی بود به نام

2

»شارل لوبرن« که بعدا نقاش اعظم دربار لوئی چهاردهم شد. نزدیک به یک قرن و نیم نام آن، آکادمی پادشاهی نقاشی و مجسمه سازی بود تا آنکه به سال 1795 همراه با سایر تغییرات انقلاب، به آکادمی هنرهای زیبا (بوزار) تغییر نام یافت.

مدرسه بوزار از نظر اداری تابع آکادمی بوزار بود ولی با آن یکی نبود. آکادمی مقررات خاص داشت و اعضای آن مادام العمر عضویت آکادمی را داشتند و به تعبیری راه و رسم هنری فرانسه را در زمینه » نقاشی«، »تندیسگری« و » معماری« معلوم می کردند. آکادمی بوزار در واقع همپای »آکادمی ادبیات فرانسه« بود که در امور ادبی و زبان فرانسه آخرین مرجع و صاحب شناخته می شد،

شکل(:(1 مدرسه بوزار شکل(:(2 مدرسه بوزار
اما مدرسه بوزار که در آن نقاشی، تندیسگری و معماری تدریس می شد، مثل هر مدرسه دیگری مرکب از استادان، شاگردان و اعضای اداری بود (مزینی،1386،ص.(44

-1-1-2 محورهای آموزش در بوزار

برنامه آموزش معماری در مدرسه »بوزار« بر نظام آتلیه استوار بوده و هست. هر آتلیه زیر نظر استادی است که از میان هنرمندان برجسته انتخاب می شود. اساتید هر کدام برنامه های خاص خود را برای آتلیه خود تنظیم می͏کنند.
دروس از دو بخش نظری و عملی تشکیل می شد: » - 1دروس نظری« در کلاس تدریس می شد.
» - 2دروس عملی« در کارگاه یا آتلیه و هر آتلیه زیر نظر هنرمندی به نام، یا معماری صاحب اعتبار و با تجربه اداره می شد و نام او را داشت. زمانی مدرسه بوزار دارای 4 آتلیه نقاشی و 4 آتلیه تندیسگری و 7 آتلیه معماری بود.
بزرگترین تفاوت بوزار با مدارس دیگر معماری در این بود که در بوزار تاکید اصلی بر »طراحی« بود و دروس نظری فقط برای درک بهتر و آمادگی بیشتر دانشجویان برای طراحی، تدریس می شد. در طراحی معماری نیز دست کم به تدریج بر »گرافیک« و نوع ارائه یا به اصطلاح معمول بوزار، »راندو« تاکید می͏شد (مزینی،1386،ص.(44

هم و غم دانشجویان بوزار در طراحی هایشان این بود که این طرحها هم زیبا و هم جالب توجه باشد. در بسیاری از موارد هم زیبایی و جذابیت طرح فقط به راندو محدود می شد، پاره ای از شاگردان بوزار در »راندو« که در واقع نمایش »گرافیک طرح معماری« است، خبرگی می یافتند و از خود روشهایی در راندو اختراع می کردند. همین نکته باعث شده بود که توجه شاگردان از واقعیت کار معطوف به ترسیم گرافیکی آن می شود و در نتیجه دانشجویان بسیار موفق بوزار، عملا در عرصه کار موفقیتی به دست نیاوردند (مزینی،1386،ص.(45-44 کارهای عملی بخش معماری بوزار شامل سه قسمت بود: پروژه، دکور و اسکیس.

-2-1-2 پروژه

3

(مزینی،1386،ص.(47-46

(مزینی،1386،ص.(45-44

پروژه در تمام مدارس معماری جهان اساس کار شاگردان معماری است. موضوع یک پروژه ممکن بود طرح یک کتابخانه باشد، یک بانک و یا یک مرکز فرهنگی. برای طرح هر پروژه مدتی نزدیک به دو ماه به دانشجویان فرصت داده می شد. از روز نخست که برنامه پروژه داده می شد، استاد بر کار دانشجویان نظارت داشت. نخست برنامه را توضیح می داد و سپس با تصحیح یا کرکسیون طرح͏های دانشجویان، کار ادامه می یافت تا به مرحله پختگی یا مرحله نهایی برسد که معمولا پنج تا شش روز قبل از پایان مدت پروژه بود. آنگاه طرحهای مدادی با قلم و روی کاغذهای ضخیم تر و به صورت تمام شده روی شاسی ترسیم می شد و اینجا بود که

هنر راندو مطرح می شد


شکل(:(3 پروژه دانشجویان بوزار شکل(:(4 برنامه دکور


شکل(:(5 نمونه هایی از کارهای دانشجویان مدرسه بوزار

-3-1-2 دکور

دکور نیز وضعی شبیه پروژه داشت، با این تفاوت که برنامه دکور شامل طرح داخلی و موضوعاتی نظیر یک اتاق کنفرانس، یک پاسیو و یک کاباره می شد.در این نوع برنامه ها پلان نسبت به مقطع که درون بخش مورد نظر را نشان می داد، اهمیت کمتر داشت. راندو نیز بیش از پروژه اهمیت داشت و در اکثر یا همه موارد رنگ (معمولا گواش یا آبرنگ) به کار گرفته می شد و طرح

دیوار، میز و صندلی، چراغ، گلدان و اشیائی مانند آنها همه جزو برنامه دکور بود

-4-1-2 اسکیس

4

نوع سوم برنامه را » اسکیس« می نامیدند. مدت اسکیس دوازده ساعت بود و در آن پلان و مقطع تقریبا اهمیت نداشت. بلکه پرسپکتیو که معمولا با زغال و نه با دقت بلکه به صورت آزاد ترسیم می شد اهمیت داشت. موضوعات اسکیس هم معمولا طوری انتخاب می شد که برای ترسیم پرسپکتیو آزاد مناسب باشد. موضوعاتی مانند سردر یک تالار ورزشی، ورودی یک ایستگاه مترو، یک کیوسک مجله و کتاب در ایستگاه راه آهن و از این قبیل برنامه اسکیس را به وجود می آورد (مزینی،1386،ص.(47


-5-1-2 آیا بوزار پاسخ گوی مسائل روز معماری مدرن بود؟

آنچه بوزار را از نظرها انداخت این بود که این مدرسه با همه اهمیت و تاثیر خود نسبت به تحولاتی که زمان پدید می͏آورد، روی هم رفته بی اعتنا بود و نمی توانست نقش رهبری را که در خور قدمت و اعتبارش بود داشته باشد (مزینی،1386،ص.(44


شکل(:(6 مدرسه باهاوس شکل(:(7 مدرسه باهاوس

شکل(:(8 تالار ماشین شکل(:(9 صندلی کاندینسکی

-2-2 مدرسه باهاوس (پیوند هنر و صنعت)

باهاوس در زبان آلمانی به معنی ساخت خانه است. این مدرسه برخلاف عمر کوتاهی که در آموزش معماری داشت، نقش پررنگی در تحول معماری مدرن ایفا کرد. این مدرسه در سال 1919 تأسیس شد و مدیریت مدرسه را وان ده بعهده داشت ولی بعد از او به پیشنهاد خودش والتر گریپیوس جانشین وی شد، والتر گریپیوس که از پیشگامان معماری مدرن بشمار می رفت مدیریت مدرسه را بر عهده گرفت. فلسفه اصلی باهاوس آشتی و پیوند هنر و صنعت بود. وظیفه گریپیوس برای مؤسسات، تهیه طرح صنعتی آلمان در کارگاه͏های این مدرسه بود. و این مدرسه می کوشید تا خود را با ماشین هماهنگ کند. طرح گریپیوس برای تالار ماشین (مجله معماری همشهری، شماره 7، ص.(13

5


-1-2-2 محورهای آموزشی باهاوس

برنامه این مدرسه را جمعی از هنرمندان پیشرو اروپایی تنظیم می کردند که برخی از آنها عبارتنداز: یوهانس ایتن - واسیلی کاندینسکی - پل کله - والتر گریپیوس میس وندر روهه. شعار پایه ای این مدرسه در همه رشته ها این بود: »هدف همه فعالیت های هنری ساخت است« یا اینکه »هیچ تفاوتی میان هنرمند و صنعتگر وجود ندارد« (مجله معماری همشهری، شماره 7، ص.(13

در مدرسه باهاوس 25 دانشجو بعد از گذراندن یک دوره عمومی که در آن روش یادگیری شامل کار عملی و شناخت نظریه های هنری در مورد زیبا شناختی بود، به دوره های تخصصی در زمینه های چوب و فلز - سرامیک و پارچه راه می یافتند (تاج الدینی،1379،ص.(76


-2-2-2 نقش صنعت و طراحی صنعتی در آموزش باهاوس

اشیا ساخته شده در این دورهها، به عنوان نمونه به کارخانههای صنعتی داده میشد که بسیاری از آنها به الگوهایی برای اشیا مورد پسند جامعه معاصر تبدیل گردید. هدف باهاوس در تربیت متخصص در بعد عملیاتی بود نه تئوریک (تاج الدینی،1379،ص.(76

-3-2-2 نحوه کنار رفتن باهاوس

میس وندروهه در سال 1932 به دلیل توسعه نفوذ نازی ها از ریاست مدرسه بر کنار و مدرسه تعطیل شد. میس مدرسه را به برلین منتقل کرد ولی نازی ها آن مدرسه را نیز در سال 1933 تعطیل کردند. نازی ها علاقه به یک معماری باعظمت و جاودانه، همچـون معماری کلاسیک داشتند. تمامی فعالیت های هنری و روشنفکری می بایست تحت نظر آنها صورت می گرفـت. لـذا عقایـد مـدرن و متمایل به چپ مدیریت باهاوس نمیتوانست جایی در حکومت نازیها داشته باشد (قبادیان، 1390، ص .(52


-3-2 جنبش 1968 فرانسه

این انقلاب در سال 1968 از دانشگاه سوربن فرانسه آغاز شد و همه خاک فرانسه را در بر گرفت. یکی از حامیان اصلی دانشجویان، ژان پل سارتر بود. هدف دانشجویان از جنبش 1968 فرانسه، تغییر برنامههای درسی مطابق مقتضیات روز و رفع فاصله طبقاتی با طبقه کارگر بود (مالکی شجاع،1390،ص.(11 ناگقته نماند که موج این جنبشهای دانشجویی به ایران نیز رسید و درست یک سال بعد، یعنی در سال 1969 جرقههای اولیه اعتراضات دانشجویی نسبت به سیستم آموزشی از دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی) آغاز شد و در حدود 6 ماه بعد به دانشگاه تهران نیز سرایت نمود که موجب تحولاتی در روند آموزشی دانشگاههای ایران گردید.


-1-3-2 تاثیرات جنبش در آموزش معماری

به دنبال تحولات هنری در دهههای آغازین قرن بیستم میلادی، موج تازهای از افکار نو، اصطلاحات » معماری و تکنیک« و »معماری بیانی است از واقعیت« کم کم ایده »معماری هنر است« را در دانشکده های معماری کمرنگ ساخت و لازم شد که دانشجویان اضافه بر اینکه رابطه بین ذهن و دست را تقویت میکنند، در بحثهای جامعه شناسی، اقتصاد و و سیاست هم وارد شوند. در آن زمان با توجه پیدایش صنعت، توجه به موضوعاتی مثل شهرهای خدماتی، مجتمعهای ورزشی، فرودگاهها و غیره آغاز


6

شد و تمام فعالیتهای بشری را دربر گرفت. در معماری به مسائلی مانند: معماری و جامعه شناسی، عملکرد گرایی، بیان و اندیشه در معماری، فضای اجتماعی و فضای معماری، رفته رفته توجه گردید (مالکی شجاع،1390،ص.(12

-2-3-2 تاثیر جنبش فرانسه در مدرسه بوزار و آموزش معماری ایران

دانشکده هنرهای زیبا به ریاست آندره گدار در سال 1318 شروع به کار کرد. در سال های شروع، به دلیل بهره گیری از مهندسان معمار خارجی، به خصوص فرانسوی و همچنین به خاطر شهرت معماری دانشکده های فرانسه (بوزار)، روش آموزش دانشکده هنرهای زیبا نیز از دانشکده بوزار پاریس الگو برداری شد. بدین طریق که برنامه های بوزار به زبان فرانسه به دانشکده می رسید و توسط صادق هدایت به زبان فارسی برگردانده می شد. برنامه های دکور، اسکیس و پروژه و همچنین سیستم آتلیه هایی که در بوزار برقرار بود در این دانشکده هم اجرا شد. در این سیستم آتلیه ای هر استاد برای خود یک کارگاه به نام خود داشت و دانشجویان بر حسب شناخت از استاد، در یکی از آتلیه ها ثبت نام می کردند. در سال 1340 هوشنگ سیحون به ریاست دانشکده برگزیده شد و تا سال 1347 دانشکده با همان روال سابق اداره شد. در همین زمان در دانشکده های معماری آلمان (باهاوس) اصطلاح معماری و تکنیک رواج پیدا کرده بود ولی چون دانشکده هنرهای زیبا، بیشتر تحت تاثیر آموزش معماری فرانسه بود ازهمان ایده »معماری هنر است« پیروی می کرد (مجله آبادی،1374،ص.(4-3

پس از جنبش 1968 فرانسه، در سیستم آموزشی هنرهای زیبای پاریس »بوزار« تغییراتی شـکل گرفـت و نفـوذ آن بـه ایـران نیـز رسید. بعد از آن زمان، برنامه درسهای گروه معماری به صورت سیستم آتلیهای نبود بلکه به صورت کارگاهی بود. تفاوتی کـه بـین سیستم آتلیه ای و سیستم کارگاهها وجود داشت این بود که در سیستم آتلیهای یک دانشجو فقط با یک استاد کار میکـرد ولـی در سیتم کارگاهی با حضور در 5 کارگاه با استادان و شیوههای مختلف آشنایی پیدا میکرد. پس از این جنبش مسـائل اجتمـاعی وارد روند معماری شد و پروژه ها از حالت فردی به حالت گروهی درآمد و به مسائلی مانند مسائل اجتماعی، مبانی نظری، علوم رفتـاری و جامعه شناسی توجه بسیاری شد (شارستان، 1387، خلاصهای از .(30-23

-3 آموزش کنونی معماری در دانشگاه های ایران

امروزه روش آموزش طراحی در دانشکده های معماری مختلف ایران تفاوت چندانی با هم ندارند و هر یک از اساتید با توجه به تجربه و توان عملی خود، هدایت هر آتلیه را در یک بازه زمانی به عهده می گیرند. بنابراین اگرچه در اکثر دانشکده ها آتلیه ها برقرارند اما با توجه به نظام مدیریتی و نحوه اداره اساتید و همچنین برنامه آموزشی هر دانشگاه تفاوت هایی در اداره آن ها دیده می شود. آنچه که به نظر می آید این است که امروزه هیچ یک از دانشکده ها در اداره آتلیه ها خود را محدود به نظام خاصی مانند نظام آتلیه ای نمی کنند. البته تلاش هایی در جهت رونق بخشیدن دوباره به آتلیه ها صورت گرفته است، اما هدف نهایی آن ها برقراری کامل و مجدد نظام آتلیه ای نیست بلکه صرفا کوششی در راستای بهره گیری از برخی سنت های خوب گذشته و ترکیب آن ها با ملزومات و مقتضیات زمانه است تا موجب افزایش اعتبار آتلیه ها و بازگرداندن شور و نشاط به آن ها شود. در همین راستا دانشکده معماری هنرهای زیبای دانشگاه تهران و همچنین دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی، تلاش هایی را در این زمینه انجام داده اند که در ادامه به آنها می پردازیم (آبادی،شماره66،ص.(8

-1-3 دانشکده معماری هنرهای زیبای دانشگاه تهران

7

در این دانشکده، کوشش هایی برای رونق هر چه بیشتر آتلیه ها و ارتقای کیفیت آموزش در آن ها صورت گرفته است. بدین منظور از سال 1380، دانشجویان ورودی جدید به دو گروه مساوی تفکیک شده و تا دو سال به شیوه معمول آموزش می بینند، سپس در دو سال دوم کارشناسی، دانشجویان هر سال به شکل جمعی در دو آتلیه تحت عنوان کارگاه 5و6 تقسیم شده و طرح های دو تا پنج را در آتلیه ای واحد می گذرانند و به مدت دو سال در همین آتلیه می مانند. در نتیجه این هم جواری تا حدی به ارتقای کیفیت آموزش دانشجویان ورودی های مختلف کمک می کند. یکی از نکات مثبت این آتلیه، برقراری احساس صمیمیت میان دانشجویان در فضای کلاس است. به همین منظور و برای پیوند دانشجویان با محیط آتلیه، فعالیت هایی همچون برگزاری جلسات و مناسبت ها صورت می گیرد. یکی از نکات محوری در روند آموزش در این آتلیه ها، توجه به خلاقیت دانشجویان و تلاش در جهت کشف استعدادها و پروراندن خلاقیت آنان است. بنابراین ایجاد چنین محیطی و برگزاری جلسات گفتگو و بحث و رفتارهای جمعی، همگی سعی در بهبود کیفیت آموزش دارند (آبادی،شماره66،ص9و.(10

-2-3آتلیه پژوهشی دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی

بنیانگذاران رشته معماری در این دانشگاه بیشتر تحصیلکرده های ایتالیا بودند و به همین علت مکاتب و روش͏های معماری ایتالیا بر روح آموزش حاکم بود. سوای اینها تعدادی از تحصیلکردگان فرانسه و سایر کشورها هم بودند که هر یک شیوه خاص خود را دنبال می کردند. یکی از جنبه های مثبت دانشکده این بود که دانشجویان بیشتر در زمینه های کاربردی و اجرایی پرورش می یافتند تا طراحی صرف. پس از انقلاب فرهنگی و یکسان شدن نظام آموزشی برنامه دروس و کادر هیئت علمی تغییراتی کرد. دروس تئوری بیشتر شد و دروس معماری ایرانی ـ اسلامی نیز به آنها اضافه گردید. در این دانشکده سعی بر این است که نتیجه آموزش تئوری به روشهای کاربردی منتهی شود. دروس معماری در 8 پروژه گنجانده شده که جهت گیری آن از ساده به پیچیده و از کوچک به بزرگ است. به این ترتیب دانشجو می تواند در موضوعات مختلف مهارت پیدا کند. پس از تجربیات صورت گرفته در دانشکده شهید بهشتی، در راستای آموزش معماری، جمعی از اساتید این دانشکده، در سال 1383، تصمیم بر ارتقای کیفیت آموزش طراحی معماری گرفتند و به دنبال آن کارگاهی را به نام »کارگاه پژوهشی« تاسیس کردند. این کارگاه، مکان فعالیت های آموزشی متناسب با برنامه دانشکده اما فراتر از حدود آن است. هدف نهایی تاسیس کارگاه پژوهشی، تلاش در راستای بهبود شرایط آموزش معماری به لحاظ محتوا و روش است. در این کارگاه، در هر نیمسال تحصیلی، چند گروه از دانشجویان ورودی های مختلف، درس طراحی معماری خود را در بستری مشترک شروع می کنند. بنابراین در آتلیه علاوه بر گروه های افقی، یک سری گروه های عمودی نیز تشکیل می گردد که باعث تقویت روح تعاون و همکاری میان دانشجویان هم ورودی و همچنین دانشجویان ورودی های مختلف می گردد. هدایت کلی این آتلیه بر عهده یک استاد با تجربه است و برای هر یک از طرح ها نیز استاد جداگانه ای در نظر گرفته شده است. بنابراین به طور معمول، حدود سه استاد، همزمان در آتلیه حضور دارند. از طرف دیگر گاهی علاوه بر اساتید اصلی آتلیه، از اساتید مجرب دیگری برای حضور در کرکسیون ها دعوت می شود. در نتیجه دانشجویان با نظرات اساتید مختلف در طول دوران تحصیل آشنا می شوند (آبادی،شماره66،ص.(9

-3-3 دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت

دانشگاه علم و صنعت ابتدا در سال 1308 با نام »هنرسرای عالی« تاسیس شد. این نخستین مرکز آموزش عالی در ایران است که از دانشگاه تهران نیز قدمت بیشتری دارد. در سال 1347 رشته معماری که در حقیقت تداوم منطقی آموزش هنرهای تزئینی بود،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید