بخشی از مقاله

چکیده

معماری نجیب و غنی ما در جریان تجدد و مدرنیته از هم متلاشی و ارزش های آن به سرعت محو و ناپدید شده و مساله ای که در این جا مهم است عدم انفصال از ریشه و هویت است که باعث سردرگمی و از بین رفتن خاصیت اصلی می گردد،در خیلی از موارد هم این تعامل و تقابل به نحو درستی انجام گرفته ، یعنی اینکه سنت به روز و مدرنیته گردیده بدون آنکه نفی و انفصال صورت گیرد

هدف این مقاله تلاشی است در جهت روایت هویت نمای خانه های مسکونی ایرانی به گونه ای که تعامل وتقابل آن با معماری مدرن تببین شود و اگر گونه ای از تقابل در این رابطه وجود داشته باشد با روشی مناسب آن را به فرصتی برای تعامل تبدیل کرد و با ارزیابی موقعیت و جایگاه معماری ایرانی در جهت نقد آن با معماری مدرن برآید، نوع مطالعه در این نوشتار توصیفی –تحلیلی تفسیری است که با استفاده از روش کتابخانه ای صورت میگیرد.

مقدمه

بحث را از معنی لغوی آنها شروع کنیم ، “سنت” به معنی راه ، روش ، سیرت ،طریقه عادت می باشد و “مدرنیته” به معنی تازه و باب روز است. همیشه سنت و مدرنیته به نحوی در تقابل با هم قرار دارند زیرا سنت براساس مرور زمان و تداوم و سازگاری مطرح می شود و مدرنیته با عامل نو و بروز بودن و تازگی تعریف می گردد.در تمام زمینه های اجتماعی ، سیاسی ، علمی و مخصوصا هنری تقابل سنت و مدرنیته به نوعی وجود دارد که در اینجا بحث بیشتر در زمینه هنر معماری و شهرسازی است .

در دوران معاصر که شروع آن را از زمان پهلوی اول می توان دانست ،این تقابل سنت و مدرنیته به نحو دیگری مطرح شد . مدرنیته سعی در نفی سریع و بی انصافانه “سنت” داشت و قصد داشت برای رسیدن به “تجدد” زنجیرهای اتصال به گذشته را پاره کند.در خیلی از موارد هم می بینیم این تقابل و تعامل به نحو درستی انجام می شود ، یعنی این که سنت به روز می شود یا مدرنیزه می گردد ، یعنی بدون اینکه نفی و انفصال صورت بگیرد رسم پیشین با شرایط روز تطبیق داده می شود .

مرمت و مدرنیزه کردن بناها و بافت های تاریخی و مطابقت دادن با شرایط جدید بدون اینکه خرابی و نفی صورت بگیرد مثالی از این دست است.هدف از این پژوهش رسیدن به راهکارهایی جهت تعامل با معماری مدرن با حداقل اسیب به معماری ایرانی است.

یکی از مهمترین اجزا و عناصر کالبد شهری که به ویژه در نسبت با شهروند و تقویت حس مکان در فضای شهری موثر واقع می گردد ترکیب نمای ساختمان ها وبه عبارت دیگر نمای شهری است.به بیان دیگر شهر زمینه بصری مشترکی است که همه شهروندان هر روز وبه ناگزیر در معرض آن قرار می گیرند وبایستی از آن استفاده کنند.اگر این زمینه مشترک نمایی مغایر با نمای معماری اصیل ایرانی داشته باشد تاثیرات مخرب روحی و روانی بر استفاده کنندگان میگذارد.

روند تحولات معماری معاصر ایران مبین گذار از درون گرایی به برون گرایی،خصوصی به عمومی و درون زایی به برون زایی است. ازاواخر دوره قاجاریه و به ویژه پس از سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ به این سو نما نیز همراه با ورود معماری وارداتی از غرب به نوعی دچار تغییر شد وتا به امروز نیز دز سردرگمی به سرمیبرد و تحت تاثیر عواملی چون مصالح،ضوابط،فرآیند طراحی وصد البته سطحی نگری طراحان از هویت اصیلی که باید ارائه دهند فاصله گرفته است.

دراین مقاله ضمن تعریف مفهوم سنت و تجدد و پاسخ به این سوال که چگونه جهت مقابله منطقی به تعامل با معماری مدرن باید رسید با ذکر نظریات تنی چند از معماران ایرانی به بررسی تعریف و تبیین سیرتحولات تاریخی نمای مسکونی در معماری ایرانی به عواملی که در ایجاد تعامل و تقابل ان با معماری مدرن موثر بوده اند اشاره خواهیم کرد و در انتها نتیجه گیری و پیشنهادات و راهکارهایی ارائه خواهد شد.

پیشینه تحقیق

نمای ساختمان ها چون نمود خارجی هر بنا می باشد و به سبب این که سازنده ی بدنه ی شهری بوده و در واقع بستر کالبدی شکل دهنده به تصویر ذهنی شهروندان از محیطی است که در آن قرار گرفته اند، اهمیت می یابد.

به سبب همین اهمیت است که در بسیاری از شهرهای مطرح - پیشرو - جهان، ضوابط و مقررات ویژه ای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از متخصصین با محوریت در موضوعاتی چون شهرسازی، زیباشناسی محیط و معماری به کنترل طرح های معماری و شهرسازی از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمان ها و بستر قرارگیری آن ها می پردازد.

در سال های اخیر با معطوف شدن توجه مردم به نقش نما در معرفی بنا و ارزش افزوده ای که از این طریق به ساختمان تعلق می گیرد شاهد تلاش های جسته و گریخته مردم برای طراحی نما بوده ایم و همزمان با تصویب طرح تفضیلی شهر تهران و تغییر در ضوابط ارتفاعی، ارائه ضوابط جدید در خصوص نحوه تأثیر گذاری عرض گذر و مساحت املاک در تراکم، نحوه اعطای تراکم تشویقی به املاک ناپایدار و فرسوده و … طراح ان وکارفرمای انرا با شرایط جدیدی مواجه کرده است .

در کشور ایران مجموعه ای از مقررات و قوانین بصورت مستقیم و غیر مستقیم بر طراحی و اجرای نمای ساختمان های شهری موثر بوده و میباشند.در سال 1375 مطالعاتی بنا به درخواست شهرداری تهران توسط مهندسین مشاور مهرازان در خصوص طرح ساماندهی نمای شهری به عمل امد .همچنین نماهای شهری از لحاظ درجه بندی محورها مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس رتبه محور شامل محورهای اصلی ، فرعی و ویژه مقررات و ضوابط طراحی نما و ساماندهی وضع موجود تدوین و به اجرا در امد

مفاهیم و تعاریف

-1سنت و تجدد

1-1 سنت: سنت در اصل لغت به معنای طرق و روش است . اعم از طریقی پسندیده یا نا پسندیده گفتار و کردار و تقریر معصوم - معین - 1927:1378 و دارای شکل هایی از مراسم و آیین ها و رفتار های تشریفاتی است و تا حد زیادی جمعی است سنت یک میراث ابدی است که هم به صورت عمودی یا زمانی - گذشته. حال یک حوزه تمدنی . جاری است و تمام ابعاد زندگی یک حوزه تمدنی را دربر می گیرد. سنت خود جزئی از فرهنگ است و به طور تاریخی . انتقال . آینده - و هم به صورت افقی یا مکانی - صرفنظر از مسافت میان آنها - در میان می یابد و دلالت بر الگوهایی دارد که به ارث رسیده و دچار تغییر و تحول می شوند. و در شکل دهی به هویت افراد نقش دارند. گیدنز بر این اعتقاد است که. سنت ها از جریان نوسازی1دور نمی شوند و در یک ارتباط همزیستی درونی با مدرنیته درگیر هستند و در برخی جوانب جامعه . حتی مدرن ترین جوامع . ادامه میابد

نصر واژه. - الدین - را مناسب ترین معادل برای سنت می داند از اندیشه حکمت جاویدان و ابدی با همان2، جدایی ناپذیر است

2-1 تجدد و سیر تاریخی آن: تجدد صرفنظر از معنی آن در زبان فارسی به عنوان معادل " مدرنیزاسیون " به کار می رود

تجدد یا مدرن به معنای روز آمد بودن.به هنگام بودن و با زمان همراه شدن است. دانیل لرنر" مدرنیزاسیون " یعنی فرایند دگرگونی اجتماعی که آن جامعه ای کمتر پیشرفته مختصات جامعه پیشرفته تر را به خود می گیرد تجدد یا به تغییر زبان فرانسه مدرنیته3وصف انسانی است که تقریبا از پانصد سال پیشظهور کرده است 

مرنیزاسیون نوعی فرهنگ پذیری است مدرنیزاسیون و انگاره ای است مقایسهای ارزشی در واقع مدرنیته باتجدد تبلور عینی و تجسم یافته دنیای جدید است و مدرنیسم یا تجدد گرایی . تبلور عقیدتی و احساسی این دنیاست. تجدد گرایی به فرآیندی در جهت هماهنگ ساختن نهادهای سنتی با پیشرفت علوم و تمدن اطلاق می شود

واژه مدرنیته را نیز معمولا با مفهوم تجدد واژه مدرنیسم را با تجدد گرایی و نوگرایی برابر می دانند. در اکثر تعاریف مدرنیته را یک دوره تاریخی و در نتیجه یک پدیده زمان مند و مکان مند میدانند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید