بخشی از مقاله


اثربخشی مدل پرمای سلیگمن برشادکامی افراد مبتلا به دیابت

 

چکیده

زمینه و هدف: دیابت از جمله بیماری های مزمنی است که پیامد ها و مشکلات فراوانی دارد. این بیماری علاوه بر عوارضی که بر تعداد کثیری از دستگاه های مختلف بدن می گذارد،گرفتاری های روانی ، اجتماعی عمده ای نیز دارد.کنار آیی با این همه مشکلات و فرایند طولانی درمان همواره بیماران مبتلا و خانواده های آنان را دچار بحران های متعدد کرده است.هدف پژوهش حاضر، تأثیر پنج مقیاس مدل پرمای سلیگمن شامل هیجان های مثبت، درگیری، روابط، معنا و پیشرفت بر شادکامی بیماران مبتلا به دیابت می باشد. روش بررسی: در این مطالعه کلیه بیماران مبتلا به دیابت مراجعه کننده به پزشکان متخصص شهرستان تربت جام در سال 1393-94 مورد بررسی قرار گرفت. در پژوهش شبه تجربی حاضر با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون، ابتدا 100 آزمودنی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و سپس از میان آنان 16 بیمار به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها به دو گروه 8 نفر (گروه آزمایش و گروه کنترل) تقسیم شدند و هر دوگروه در مرحله پیش آزمون به مقیاس شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. گروه اول در 11 جلسه مدل پرمای سلیگمن را دریافت و گروه دوم هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. سپس در هر دو گروه در مرحله پس آزمون مقیاس شادکامی آکسفورد اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس استفاده شد.یافتهها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مدل پرمای سلیگمن به طور معناداری شادکامی افراد مبتلا به دیابت را افزایش میدهد .(P<0/01) نتیجهگیری: آموزش مدل پرمای سلیگمن شامل هیجان های مثبت،درگیری،روابط ،معنا و پیشرفت که بخش مهمی از اصول روانشناسی مثبت نگر هستند می توانند شادکامی افراد مبتلا به دیابت را افزایش دهد.

کلمات کلیدی: مدل پرمای سلیگمن - شادکامی - افراد مبتلا به دیابت

مقدمه

درپنجاه سال گذشته، بیشتر تلاش روانشناسان بردرمان کمبودها و رفع ناتوانیها متمرکز بوده است، اما روانشناسی مثبت به افزایش شادمانی و سلامت و مطالعهی علمی درمورد نقش نیرومندیهای شخصی و سامانههای اجتماعی مثبت درارتقای سلامتِ بهینه تأکید دارد(کار،ترجمه، تبریزی ،.(1385افراد مثبت نگر سالم تر و شادترند و دستگاه های ایمنی آنان بهتر کار می کند آنان با بهره گیری ازراهبردهای کنار آمدن موثرتر مانند ارزیابی مجدد و مساله گشایی، با فشار های روانی بهتر کنار می آیند. همچنین به نحو فعال از رویدادهای فشارزای زندگی پرهیز می کنند و شبکه های حمایت اجتماعی بهتری را پیرامون خود می سازند سبک های زیستی سالم تری دارند که آنها را از ابتلای به بیماری حفظ می کنند ، و اگر هم بیمار شوند به توصیه های پزشکی بهتر عمل می کنند و آن توصیه ها را با الگوهای رفتاری دنبال می کنند که بهبودی را سرعت می بخشد . از روی خوش بینی اوایل بزرگسالی می توان سطح سلامتی را از اواخر دوره بزرگسالی و در فاصله 35 سال پیش


بینی کرد (پترسون و سلیگمن1،(2001 روانشناسی مثبت 2و پیامدهای آن اخیراً هدف عمده روانشناسان مثبت نگر شده است (کار، 2004 ترجمـه شریفی و همکاران، (1385 و در مقابل اینکه با دید منفی به دنبال مسـائل و مشـکلاتی از قبیـل افسـردگی، استرس، اضطراب، افکار خودکشی و غیره باشـند بـه دنبـال افـزایش و بهبـود بهزیسـتی، کیفیـت زنـدگی، شادکامی هستند. در رابطه با نبود افکار مثبت نسبت به آینده و وجود اضطراب، افسردگی، اسـترس، و افکـار خودکشی پژوهش های گستردهای انجام شده است که همگی به نوعی این رابطه را تأیید کرده اند. همچنین افراد دارای سبک تبیینی خوش بینانه- افراد مثبت نگر - در مقایسه با افراد دارای سبک تبیینی بد بینانه، کمتراحتمال دارد که به هنگام رویارویی با رویدادهای استرس زای زندگی ، به ضعف سلامت جسمانی یا افسردگی و ناامیدی دچار شده و یا به خودکشی دست بزنند

.فورستر(1991) 3 نیز بر این باور است که اگر ارزیابی افراد از خودشان و ذهنیتی که نسبت به خود دارند،مثبت باشد از سلامت و سازگاری بیشتری برخوردار خواهد بود.رویکرد روانشناسی مثبت نگر ،با تمرکز بر استعداد ها و توانایی های افراد به جای پرداختن به ناهنجاری ها و اختلالات، هدف نهایی خود را شناختن شیوه هایی می داند که بهزیستی و شادکامی افراد را سبب گردد( به نقل از نادری،حیدریی،ومشعل پور، .(1387 مولفه های رویکرد مثبت نگر در کاهش اضطراب و افسردگی،و افزایش رضایت از زندگی، سلامت روان،امید واری، و شادکامی افراد اثر بخش بوده است (دوکری و استپتو4،.(2010شادی و شادمانی همانند خوشبختی امری نسبی است. هر کس از چیزی و راه و روش خاصی شاد می شود. بنا به یافته های روان شناسی، وقتی انسان خوشحال است، دنیا را دلپذیرترمی یابد، آسانتر و بهتر تصمیم می گیرد . روابط او با مردم محبت آمیزتر و استوارتر می شود و برای یاری دادن به دیگران آمادگی بیشتری پیدا می کند، اعتماد به خویشتن و امید به آینده در او افزونتر می شود. اما وقتی غمگین است، زندگی در نظرش تیره و تار، پریشان کننده و حتی بیهوده جلوه می کند. از مردم روی گردان، و در کارها سست و بی ارده است و آنها را به انجام نمی رساند، گرفته و بی اعتما می شود، در خود فرو می رود، به شکل تدافعی بر نیازهای خود متمرکز می شود، تلاش برای نفر اول بودن مشخصه ی غمگینی است( سلیگمن5 ،2009 ترجمه کرمانی جهانگیر ،.(1392بالندگی، نشاط وسرزندگی انسان، به دلیل تاثیر قابل ملاحظه ای که بر تمامی جنبه های شخصیتی انسان و چگونگی بروز رفتارهای مختلف او دارد، همواره مورد توجه محققان و پژوهشگران بوده است. از آن جا که انسان موجودی تک بعدی نیست و شخصیت او از ابعاد شناختی، عاطفی، جسمانی، اجتماعی و معنوی تشکیل یافته و سلامت روانی و جسمانی وی مرهون رشد همه جانبه و هماهنگ این ابعاد است، یکی از متغیرهای برجسته برای مطالعه وبررسی شادمانی می باشد( مرادی، جعفری وعابدی، .( 1384به نظر داینر ( 2002) 6 شادکامی چندین مفهوم متفاوت را به ذهن متبادر می کند مانند:شادی ،لذت ،خوشایندی و... از این رو تعدادی از روانشناسان به اصطلاح خوشبختی ذهنی اشاره می کنند.که یک مفهوم کلی و در برگیرنده انواع ارزشیابی هایی است که فرد از خود و زندگی اش به عمل می آورد این ارزشیابی ها مواردی از قبیل خشنودی از زندگی ،هیجان و خلق مثبت و فقدان افسردگی و اضطراب را شامل می شود. بر طبق نظریه داینر شادکامی ارزشیابی هایی است که فرد از خود و زندگی اش به عمل می آورد.این ارزشیابی ها می تواند جنبه شناختی داشته باشد،مانند قضاوت هایی که در مورد خشنودی از زندگی ،صورت می گیرد و یا جنبه عاطفی که شامل خلق و هیجان هایی است که در واکنش به رویدادهایی زندگی ظاهرمی شود.بنابراین شادکامی از چهار جزء تشکیل یافته است که عبارتند از :خشنودی از زندگی ،خلقو هیجان های مثبت و خوشایند،نبود خلق وهیجان های منفی وعوامل دیگر مانندخوش بینی،عزت نفس و احساس شکوفایی. در این نظریه ویژگی های فرد شادکام عبارت است از داشتن دستگاه ایمنی قوی تر و عمر طولانی


تر ،برخورداری از روابط اجتماعی بهتر ،مقابله موثر با موقعیت های مشکل ،خلاقیت و موفقیت بیشتر و گرایش زیادتر برای کمک به دیگران (داینر ،.(2002 استوارت( 2010) 1 در پژوهش خود نشان دادند سطوح بالای شاد کامی باعث می شود فرد مشکلات هیجانی و رفتاری کمتری تجربه می کنند. بهزیستی روانشناختی در دو دهه اخیر در ادبیات پژوهشی به وفور مورد بررسی قرارگرفته است و دامنه مطالعات آن از حوزه زندگی فردی به تعاملات اجتماعی کشیده شده است (کول 2 ،.(2000

شـاد بـودن یکـی از بزرگتــرین مبـارزات مـا در صـحنه زنــدگی اسـت و گـاهی اوقـات مــی توانـد تمـام پافشـاری مــارا در زنــدگی ،انضــباط فــردی و تصــمیماتی را کــه بــرای خــود در زنــدگی گرفتــه ایــم مخــدوش کنــد و از بــین ببرد.معنــای بلوغ فکری ، قبول مسئولیت شادی خویش اسـت و تمرکـز بـر چیزهـایی کـه داریـم ،بـه جـای آن چیـز هـایی کـه فاقـد آنها هستیم (متیوس3، ترجمه افضلی راد، .(1392

شــادی یکــی از ابعــاد اصــلی تجربــه انســان منجملــه خلــق مثبت،رضــایت از زنــدگی و شــناخت هــایی از قبیــل خــوش بینــی و عــزت نفــس بــه شــمار مــی رود. در مــورد علــل شــادی پــژوهش هــای بســیاری صــورت گرفتــه اســت و اکنــون راجــع بــه شــادی نظــرات قابــل تــوجهی وجــود دارد .ایــن پــژوهش هــا تاحــدودی شــامل زمینــه یــابی هــای اجتمــاعی بزرگ می شـود و گـاهی کشـورهای زیـادی را در بـر مـی گیـرد،همچنین در بـر دارنـده مطالعـات طـولی و شـبه تجربـی است کـه مـی توانـد جهـت علیـت را نشـان دهـد .شـادی مـوهبتی بـزرگ اسـت کـه بایـد آن را جسـتجو کـرد، یافـت و غنیمــت شــمرد و بــه دیگــران نیــز منتقــل کــرد. پیشــرفت هــای ســریع فــن آوری و اطــلاع رســانی، علــی رغــم مزایــای فــراوان، خلائــی را بــرای انســان معاصــر بــه وجــود آورده اســت. مــوج فزاینــده ای از افســردگی، پــایین آمــدن ســن خودکشــی، طــلاق و بزهکــاری و بســیاری مشــکلات روحــی-اجتمــاعی دیگــر، واقعیــت هــای انکــار ناپــذیری هســتند کــه نشان می دهند گویا شادی از جوامع بشری رخت بر بسته است (آرگایل4، ترجمه گوهری،.( 1383

شادی یکی از زیباترین احساسات و مهمترین نیاز روانی بشر است،که تاثیرات شگرفی در تعالی ، رشد ، پایگاه اجتماعی ، معنوی وبه طور کلی مجموعه زندگی انسان دارد و تمامی تلاش انسان متوجه به دست آوردن آن است. تحقیقات نشان می دهد که شادی صرف نظر از چگونگی کسب آن می تواند سلامتی جسمانی را بهبود بخشد افرادی که شاد هستند احساس امنیت بیشتری می کنند آسانتر تصمیم می گیرند دارای روحیه مشارکتی بیشتری هستند و نسبت به کسانی که با آنه زندگی می کنند، بیشتر اظهار رضایت می کند .( مایرز ، .(2000

هدف اصلی روان شناسی مثبت سلامت، فهم و آسان سازی سلامت ذهن است (سلیگمن، .(2002 شادمانی و سلامت هر دو به احساس های مثبت ، مانند شادی یا آرامش خیال، و حالت های مثبت مثل چیزی که شیفتگی و دلبستگی را شامل می شود دلالت دارد. روان شناسی مثبت به عنوان یک اقدام متهورانه علمی بر فهم و تبیین شادمانی و سلامت ذهنی و به طور دقیق به پیش بینی عامل هایی تمرکز دارد که بر چنین حالت هایی تاثیر می گذارند. روان شناسی مثبت به عنوان یک تلاش مثبت به جای اینکه جایگزین روان شناسی بالینی سنتی باشد، متمم آن است ( کار ، ترجمه پاشا شریفی،نجفی زند و ثنایی، .(1385

یکی از این روش های اثرگذار مدل پرمای سلیگمن است که بخش مهمی از روانشناسی مثبت نگر را شکل می دهد. این مدل شامل پنج مقیاس هیجان های مثبت، درگیری، روابط، معنا و پیشرفت است. سلیگمن ( ( 2002 در کتاب خود با عنوان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید