بخشی از مقاله
چکیده
هدف از مطالعه حاضر،تعیین اثر بخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر ناراحتی فیزیولوژیکی افراد مبتلا به پسوریازیس بود. مطالعه حاضر یک مطالعه تجربی با دو گروه آزمایش و کنترل و همچنین انجام پیش آزمون-پس آزمون بود. دراین پژوهش 20 نفر از بین تمام 1248 نفر اعضاء انجمن پسوریازیس بودند که بطور تصادفی انتخاب شدند و در 2 گروه شناختی- رفتاری و کنترل جایگزین شدند - هرگروه 10 نفر - . آزمودنی ها با پرسشنامه هراس اجتماعی کانور - SPIN - 1مورد ارزشیابی قرار گرفتند.
براساس نتایج آزمونهای اجرا شده، میانگین نمره های افراد مبتلا به پسوریازیس در ناراحتی فیزیولوژیکی به طور همزمان بین اعضای دوگروه کنترل و گروه درمانی شناختی- رفتاری متفاوت بود.همچنین نتایج تحلیل دادها با استفاده از تحلیل کوواریانس و شیب خط رگرسیون تفاوت معنا داری بین دو گروه برای ناراحتی فیزیولوژیکی - - P<0/05 نشان داد.شیوه ی درمانی شناختی- رفتاری باعث تغییر معناداری در ناراحتی فیزیولوژیکی افراد مبتلا به پسوریازیس شده است. با توجه به شواهد جمع آوری شده در این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که ، درمان شناختی رفتاری بر ناراحتی فیزیولوژیکی افراد مبتلا به پسوریازیس اثر معنی داری دارد.
مقدمه:
تجربهای معمولی بین متخصصان پوست وجود دارد که تعداد قابل توجهی از بیمارانشان در کنار مشکلات پوستی، نشانه ها و شکایات روانشناختی ابراز می کنند .پسوریازیس یک بیماری غیرمسری، مزمن و التهابی است که باعث بدشکلی و ناتوانیهایی در بیمار می شود.این بیماری درمان مشخصی ندارد، بلکه بیماری سیستمیک است که روی پوست به صورت قرمزی، پوسته ریزی همراه با خارش که در موارد بسیار شدید باعث خراش و خونریزی می شود. در برخی موارد، پسوریازیس به مداخلات پزشکی پیچیده نیاز دارد.درباره ی عوامل مؤثر بر این بیماری به ویژه عوامل روانشناختی و اجتماعی مرتبط با پسوریازیس اطلاعات کمی وجود دارد. این بیماری در حدود %2 از افراد جامعه، در هر دو جنس و در همه ی سنین شیوع دارد. محققان تأکید دارند که در درمانها و تحقیقات مرتبط با پسوریازیس به عوامل اجتماعی و روانشناختی توجه کمی می شود
یکی از ارکان اساسی زندگی بشر حضور در اجتماع و ایجاد ارتباط با افراد دیگر است. تنها حضور صرف در جمع به انسان رضایت خاطر نمی دهد، برای رسیدن به چنین رضایتی، فرد باید بتواند بدون نگرانی در مورد ارزیابی افراد دیگر عمل کند و خود را به عنوان یک انسان ارزشمند بداند. بعضی افراد در حضور دیگران و یا در موقعیت های جمعی قادر به عملکرد مناسب نبوده و نشانه های فیزیولوژیک، رفتاری و شناختی خاصی از خود نشان می دهند.در اثر این نشانه ها و همین طور به خاطر نگرانی از باب موشکافی شدن از سوی دیگران به رفتارهای اجتماعی متعددی از جمله چشم پوشی از خواست ها و یا فعالیت های لذت بخش ،دست می زنند.در نهایت چنین افرادی حضور خود را در اجتماعات مختلف محدود می کنند و در صورت نیاز مبرم به حضور در چنین اجتماعاتی با اضطراب شدید وارد جمع شده و آن احساس لذت و شادی را که چنین موقعیتی به فرد دست می دهد، تجربه نخواهند کرد
کرد1و همکاران به بررسی خطر افسردگی، اضطراب و خودکشی بیماران پسوریازیس در مقایسه با افراد غیربیمار پرداختند. بیماران پسوریازیس خطر بالایی ازنظر ابتلا به افسردگی، اضطراب و خودکشی نشان دادند -
علائم جسمی که معمولاً همراه اضطراب هستند شامل سرخ شدن، تعریق زیاد، لرزش، تپش قلب، احساس دل آشوب و لکنت زبان میشود. در موارد نگرانی و ترس شدید حملات اضطرابی2 نیز ممکن است اتفاق بیفتد. تشخیص و دخالت زودهنگام در این اختلال میتواند به حداقل شدن علائم و کند شدن پیشرفت آن کمک قابل توجهی کند و از بروز عوارض بعدی نظیر افسردگی شدید جلوگیری نماید. بعضی از مبتلایان از الکل یا مواد مخدر و روانگردان برای کاهش ترس، افزایش اعتماد به نفس و عملکرد اجتماعی بهتر استفاده میکنند.
عامل دیگری که در این مسئله مؤثر است پرهیز مبتلایان از مراجعه به پزشک به علت خود اختلال است. این مسایل احتمال اعتیاد به مواد مخدر، روانگردان و تداخلات خطرناک دارویی را افزایش میدهد. فرد مبتلا را میتوان به روشهای دارویی یا روان درمانی یا هر دو درمان کرد.
تحقیقات نشان داده رفتار درمانیِ شناختی1به صورت فردی یا گروهی در درمان ناراحتی فیزیولوژیک اضطراب مؤثر است. هدف این روش تغییر الگوهای فکری و واکنشهای فیزیکی فرد در موقعیتهای اضطراب زا است .با وجود اینکه این روشها امروزه به طور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد بسیاری از مبتلایان به اضطراب شدید معتقدند این روشها در موارد شدیدتر به تنهایی تأثیرگذار نیستو درمانهای دارویی معمولاً نتایج بهتری به دنبال دارد
تأثیر انواع راهبردهایی که افراد مضطرب برای تنظیم افکار و احساساتشان در موقعیت هایی که ارزیابی می شوند،می تواند نشانه های جسمی،باورهای منفی در مورد خود و دنیای اجتماعی و همچنین تغییرات رفتاری را در پی داشته باشد.وجود باورهای شناختی منفی در مورد خویشتن می تواند به عنوان عامل خطر2 در جهت ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژیکی افراد مستعد به اضطراب در ورود به موقعیت های اضطراب زا باشد
روش تحقیق:
هدف پژوهش حاضر کاربردی می باشد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع طرحهای پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه است.در ابتداتمامی اعضا انجمن پسوریازیس3 لیست شدند - 1248 عضو - و سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از بین افراد مبتلا به پسوریازیس، اعضاءنمونه به تعداد20نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس به شکل تصادفی آنها را به دو گروه آزمایش - 10 نفر - و کنترل - 10 نفر - تقسیم شدند. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه هراس اجتماعی کانور - SPIN - به صورت خود اجراست و دارای 17 ماده است. این پرسشنامه در سال2000 توسط کانور و همکارانش به منظور ارزیابی اضطراب اجتماعی طراحی شد.
این پرسشنامه برای ارزیابی طیف گسترده ای از علایم اختلال اضطراب اجتماعی طراحی شده است.SPIN دارای سه زیر مقیاس است که عبارتند از :
ترس در موقعیت های اجتماعی - 6 ماده - ، اجتناب از عملکرد در موقعیت اجتماعی - 7 ماده - و ناراحتی فیزیولوژیکی در موقعیت اجتماعی - 4 ماده - ، از آزمودنی خواسته می شود که میزان رنج خود در هریک از علایم را در طول هفته اخیر به ترتیب زیر درجه بندی کند:0 - به هیچ وجه - ، - 1کم - ، - 2تا حدی - ،3 - زیاد - ، - 4خیلی زیاد - .جمع نمرات کل پرسشنامه از 0 تا68 خواهد بود. این پرسشنامه از روایی و پایایی بالایی برخوردار است. پایایی آن با روش بازآزمایی در گروه های با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی برابر با 0/78 تا0/89 بوده و ضریب همسانی درونی آن به روش آلفای کرونباخ در یک گروه بهنجار 0/94 گزارش شده است و برای مقیاس فرعی ترس0 /89اجتناب 0/91 و ناراحتی فیزویولوژیک 0/80 گزارش شده است
یافته ها:
شرکت کنندگان در این پژوهش 20 نفر بودند.که، در 2 گروه شناختی- رفتاری و گروه کنترل به روش همتاسازی از نظر ویژگی های - سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل - در هر گروه 10 نفر جایگزین شدند.