بخشی از مقاله
اجرای طرح دورکاری در سازمان ها و تأثیر آن بر نوآوری و خلاقیت کارکنان
چکیده
با توجه به تغییرات سریع تکنولوژی و رقابت روز افزون، تنها سازمان هایی امکان بقا خواهند داشت که ارتقاء بهره وری را با استفاده از خلاقیت کارکنان در دستور کار خود قرار دهند. خلاقیت و ایده های جدید، با اندیشیدن به دست می آید که در آن ذهن به طور عمیق با یک مسئله درگیر می شود و به تجسم آن می پردازد و با حذف و یا ترکیب واقعیت های موجود، به روشن شدن فکر جدید کمک می کند. بینشی که بدین ترتیب حاصل می شود، قوه تصور را در یافتن فکرهای جدید تغذیه می کند. منشاء فکر جدید، قوه تصور و تخیل است نه قدرت منطقی بشر. سرنخ های مختلفی که به دست می آید، مورد ارزیابی قرار گرفته و به هم ربط داده می شود تا بهترین فکر به دست آید. به طور کلی، وجود محیط خلاق از مهم ترین عوامل رشد خلاقیت است. محیط نامطلوب مانع پرورش خلاقیت و اندیشه های نو می شود. بنابراین برای رشد خلاقیت، افراد به محیط و شرایط مساعد نیازدارند. سازمان ها می توانند با دور کار کردن برخی از کارمندان خود، محیطی مساعد برای شکوفایی خلاقیت افراد به وجود آورند. کارمند دورکار که می تواند خدمات خود را خارج از محیط کاری با استفاده از نظام الکترونیکی، ارائه دهد، به دلیل حذف مسائل مربوط به رفت و آمدها، ترافیک ها و فشار روحی برای حضور به موقع و همچنین جایگزین شدن دستمزد بر اساس کار انجام شده نه بر اساس ساعت کار فیزیکی، می توانند قوه خلاقیت خود را به کار بگیرند. در این پژوهش سعی شده است، اهمیت دور کاری و نفش آن در شکوفایی خلاقیت کارکنان، مورد بررسی قرار گیرد.
واژه های کلیدی: خلاقیت، نوآوری، دور کاری.
مقدمه
سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصتهای احتمالی ناچارند ظرفیتها و توانمندیهای درونی خود را بشناسند، نقاط ضعف خود را ترمیم و به افزایش نقاط قوت بپردازند. مسائل و مشکلات در سازمانها آن چنان پیچیده ودر هم تنیده است که تشخیص مشکل به آسانی میسر نیست و ماهیت انسانی سازمانها و پیچیده بودن رفتارهای کارکناناین پیچیدگی را مضاعف نموده است .لذا سازمانها نباید در انتظار موج باشند، بلکه باید خود منبع موج و تحول گردندو در جهت بهبودی خود بکوشند تا بتوانند پاسخگوی نیازهای جدید تمدن امروزی باشند.[4] بنابراین از آنجاییکه بسیاری ازدستاوردها و پیشرفتهای انسان ناشی از تفکر خلاق اوست، ضرورت توجه به این موضوع و فراهم نمودن زمینه های رشد وپرورش خلاقیت در سازمانها کاملاً آشکار است.[1] در این میان، خلاقیت کارکنان به این صورت به بقای سازمان کمک می کند که وقتی کارکنان در کار خود خلاق باشند، قادر خواهند بود ایده های تازه و مفیدی در مورد محصولات، عملکرد،
خدمات یا رویه های سازمان ارائه داده و به کارگیرند. [3]
خلاقیت به عنوان نیاز عالیه بشری در تمام زندگی افراد مطرح می باشد .خلاقیت به عنوان یک حالت روانی و ذهنیدر قلمرو روانشناسی، آشکار می شود و از آنجا که عمده کار و فعالیت انسان در سازمانها انجام می شود، عامل ایجاد وپرورش خلاقیت در محدوده علم و هنر مدیریت قرار می گیرد. مدیران می توانند پیدایش خلاقیت را در سازمانها با ایجادزمینه ها و بستر مناسب، تسریع یا با ایجاد فضای نا مناسب آن را خنثی کنند [4]. لذا، برای بهره گیری سازمانها ازخلاقیت، محققان می بایست عواملی را که موجب تشویق و ترغیب خلاقیت می شوند، شناسایی نمایند تا مدیران بدانند که چگونه خلاقیت را در سازمان مورد حمایت قرار داده و آن را تقویت نمایند.[2] از جمله عواملی که خلاقیت را تحت تأثیر قرار می دهد، دور کاری است. دورکاری با عبار تهای کار از راه دور، کار با انعطاف مکانی، کار مستقل از مکان و ...، مطرح شده است. با وجود تغییراتی که در قرن حاضر در نوع کار و زندگی افراد و مدیریت نوین در بستر فناوری اطلاعات به وجود آمده کار از راه دور به کمک ICT فرمهای جدیدی را
ممکن ساخته است که افراد در این نوع کار در مراکزی کار از راه دور می کنند و کارفرما از محلی دیگر آنها را کنترل می کنند. حضور فیزیکی در تمام ساعات کاری ارزش خود را از دست داده و شغلهای کار از راه دور"نتیجه محور " تلقی می شوند و دانش، تفکر، اطلاعات، داده و آگاهی،جایگزین زور بازو شده است. کار از راه دور یک شغل نیست، بلکه روش سازماندهی است که با استفاده از پردازش اطلاعات صورت می گیرد و ادغام قلمرو کار، خانه و خانواده است. از دلایل استقبال از کار از راه دور می توان کارآیی بالاتر، هزینه کمتر، دسترسی و انتقال دانش بدون هیچ مرزی و نوآوری را نام برد. برقراری ارتباط کارآمد همراه با توانایی انتخاب فناوری مناسب در موقعیت کار از راه دور نقش تعیین کننده دارد. بنابراین از آنجا که تفکر خلاق، می تواند تحت تاثیر عواملی مانند دور کاری قرار گیرد، بررسی و تعیین نقش دور کاری بر خلاقیت کارکنان، از اهمیت بسزایی برخوردار است، زیرا سازمان با کسب اطلاعات کافی در این زمینه، می تواند سیاستها و برنامه های خود را به گونه ای طراحی نماید که زمینه مناسبی به منظور بهبود و ارتقاء خلاقیت فراهم گردد.[5]
خلاقیت و نوآوری
هربرت فوکس معتقد است که "فراگرد خلاقیت عبارت است از هر نوع فراگرد تفکری که مسئله ای را بطور مفید و بدیع حل کند" اریک فروم نیز معتقد است "خلاقیت توانایی دیدن( آگاه شدن )و پاسخ دادن است". به این ترتیب بنظر می رسد کایزر تعریف عمومی تری نسبت به خلاقیت بدین شرح ارائه کرده است؛ "خلاقیت عبارتست از بکارگیری توانا ییهای ذهنی، برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید ".نوآوری اید ه ها را با زندگی همراه نموده و به عنوان یک پدیده حاضر در همه شئونات حیات جلوه نمایی می کند. نوآوری به معنای کاربردی ساختن افکار و ایده های نو و تازه است. از آنچه گفته شد مشخص است که نوآوری یعنی عملی کردن ایده های نو و تبدیل آن به خدمت یا محصول قابل عرضه و فروش و خلاقیت فقط تولید ایده و مفهوم جدید است .پس می توان گفت":هر انسان خلاقیلزوماً نوآور نیست ولیکن هر انسان نوآور یا خلاق است و یا از خلاقیت دیگران بهره می برد".[9] راهکارهایی جهت افزایش خلاقیت1 و نوآوری در استراتژ یهای رقابتی
برای افزایش خلاقیت و نوآوری، معقول این است که سازمانها استراتژی مبتنی بر نوآوری( تنوع )را اتخاذ کنند. استراتژی مبتنی بر نوآوری، به ابتکار عمل و خلاقیتی منحصر به فرد استوار است. این نوع استراتژی برای ایجاد بازار و عرضه کالای منحصر به فرد، از راه تنوع بخشیدن به محصول تلاش می کندو معمولاً در این استراتژی سازمان به ویژگیهای نوعی محصول ابتکاری و تبلیغات دامنه دار روی منحصر به فرد بودن آن تکیه می کند . راهکارهای اجرایی جهت افزایش خلاقیت و نوآوری در استراتژی های رقابتی را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
-1لازمست در اولین و مهمترین گام سازمانها اهمیت خلاقیت و نوآوری را در عصر حاضر درک نماید.
-2اعمال تفاوت در پاداش و مزایای مادی و معنوی سازمانی بین کارکنانی که با تفکر و خلاقانه کار می کنند، با کسانی که شیوه های متداول را در انجام کارها در پیش می گیرند.
-3برگزاری کارگا ههای آموزش خلاقیت و تکنیک های آن در سازمان و اعمال فعالیتهایی که اهمیت این دوره ها را برای کارکنان شفاف نماید.
-4تعیین گرو ههایی جهت انجام پژوهشهای کاربردی در زمینه بهبود روند نوآوری در سازمان؛ -5شناسایی نیازهای نو و خلاقانه در کسب و کار؛ -6آگاه ی از میزان خلاقیت، تقویت و کاربردی نمودن آن؛
-7افزایش روحیه جسارت علمی،انتقادگری و انتقادپذیری. [9] شرایط ایجاد خلاقیت و نوآوری
نویسندگان مختلف، شرایط و زمینه های متفاوتی را برای بروز خلاقیت در نظر دارند به هرحال راه های عمده ای که می تواند محرک خلاقیت باشد،عبارتند از:
1- فضای خلاق یکی از راه های مهم ظهور نوآوری به وجود آوردن فضای محرک خلاقیت است .بدین معنی که مدیریت باید همیشه آماده شنیدن ایده های
جدید از هر فردی در سازمان باشد. در واقع این سازمان است که باید در جستجوی این گونه فکرها باشد و تنها منتظر ارائه اندیشه جدید نماند. به کارگیری سیستم مدیریت استعداد2 ابزار موثری در سازمان به شمار می رود.
مدیران با به کارگیری این ابزار می توانند مهارت های کارکنان مستعد را به طرز صحیحی گسترش دهند. ممکن است شما با افراد مستعد زیادی برخورد کنید که در سازمانی مشغول بکارند ولی نمی توانند نتایج قابل توجهی تولید کنند. این به خاطر فقدان سیستم مدیریت استعداد مناسب، روی می دهد. سیستم مدیریت استعداد چهار عنصر دارد: -جذب استعدادها - حفظ استعدادها -اداره و مدیریت استعدادها - کشف کردن استعدادها.
-2 دادن وقت برای خلاقیت موسسات برای این منظور می توانند دفتر مخصوصی را به هریک از کارکنانی که شایستگی لازم را دارند اختصاص دهند. -3 برقراری سیستم پیشنهادات
یکی از روش های ترغیب خلاقیت، برقراری سیستم دریافت پیشنهادات است بدین ترتیب روشی برای ارائه پیشنهادات فراهم می شود. -4 ایجاد واحد مخصوص خلاقیت
بعضی مواقع گروه خاصی از کارکنان برای نوآوری و خلاقیت استخدام می شوند و در بعضی از سازمان ها این گروه را واحد تحقیق و توسعه می نامند. این گونه واحدها وقت شان را صرف یافتن ایده های جدید برای ارائه خدمات یا ساختن محصول، فناوری می کنند و گاهی تحقیق محض انجام می دهند. این گونه تحقیقات برای پیشرفت دانش، بدون تلاش برای یافتن کاربرد فوری آن صورت می گیرد .البته بعدها این اندیشه های محض می تواند جنبه کاربردی داشته باشد ولی امروزه تحقیقات کاربردی، بیشتر معمول و مورد توجه است.
موانع خلاقیت و نوآوری در سازمان ها: -1 محافظه کاری
مدیریت باری به هر جهت و عدم استقبال از تغییر، موجب رکورد و رخوت در سیستم، کارکنان و در نتیجه زوال خلاقیت می گردید. -2 نداشتن تعهد
اصل اولیه و ضروری سازمان ها جهت قدم نهادن در عرصه تعهد مدیران و کارکنان می باشد بدون این تعهد همه فعالیت ها در زمینه ارتقا و بهبود فعالیت ها علی رغم اساسی و مهم بودن روزی شکست را تجربه کرده و راه به جایی نخواهند برد.
-3 وابستگی و جمود فکری نبودن تفکر و اندیشه جدید و وابستگی به غیر و تبعیت بی چون و چرا از آنان مانعی عمده در سر راه تفکر خلاق و بروز نو آوری است. -4 نداشتن دانش و مهارت کافی
خلاقیت برای شعله ور شدن، نیازمند تمرین و ممارست و گسترش دامنه دانش و مهارت است .سازمان هایی که در آن ها آموزش همگانی رایج نبوده و ارتقای دانش و مهارت را ارزش تلقی نمی کنند، جوشش خلاقیت را تجربه نخواهند کرد.
-5 نداشتن صبر و حوصله تعجیل در دستیابی به اهداف و نداشتن برنامه بلند مدت برای رسیدن به سازمانی خلاق و پویا مانعی عمده در راه بروز خلاقیت است. -6 عدم تمرکز ذهنی
پریدن از موضوعی به موضوع دیگر، نداشتن مأموریت و رسالت سازمانی روشن، برگزیدن اهداف متعدد و غیر مرتبط و عدم تمرکز بر موضوعی ویژه مانع ظهور خلاقیت است.
-7 تفکر خط تراموایی این تفکر مانع عمده در مقابل تغییر خلاقیت هاست چرا که روش های از قبل پیموده شده را توصیه می کند و آن ها را تنها راه انجام فعالیت ها می پندارد.
-8 عدم انعطاف پذیری به تدریج مشارکت کارکنان را به حداقل رسانده و آن ها را از ارائه اندیشه ای نو دلسرد می کند در نتیجه افکار و عقایدی جدید زمینه ظهور را نمی یابند.
-9 قضاوت و ارزیابی فوری نظرات جدید بدون داشتن فرصت ارزیابی با موضع گیری مدیران راهی به سوی سطل آشغال را طی می کنند. از آن چه گذشت چنین
استنباط می شود که با شیوه سنتی و رایج فعلی سازمان ها قابل اداره کردن نیستند به طوری که(( عالمی دیگر بباید ساخت و ز نو آدمی)). باید از چارچوب های ساخته شده که حاصلی جز محدودیت و محصور کردن کارکنان نداشته و ندارند خارج شد .باید به گونه ای دیگر اندیشید باید به گونه ای دیگر حرکت کرد، امروزه تغییرات به قدری شدید و پیشرفت ها به قدری سریع هستند که پیش بینی آینده در هاله ابهام بسیار مشکل شده است.[7]
خلاقیت فردی زمانی به اوج خود می رسد که افراد توسط تعهد درونی، چالش پذیری، رضایت شغلی و مکانیزم های خود کنترلی و خود نظمی تحریک شوند، پژوهش ها نشان می دهند، عوامل فردی بطورمستقیم و عوامل سازمانی بطور غیر مستقیم بر خلاقیت موثر می باشند، در نتیجه بایستی سازمانها جهت بروز و ارتقای خلاقیت شرایط و زمینه های زیر را فراهم نمایند:
شرایط سازمانی
-1 ساختار سازمانی ارگانیک یعنی دادن آزادی کافی به افراد در اتخاذ و اجرای تصمیمات مرتبط با کار شان تا بتوانند استعدادهای بالقوه خود را به فعلیت برسانند، داشتن
شرح وظایف کلی و منعطف، داشتن وظایف متنوع و غیر تکراری، قدرت مبتنی بر خبرگی و شایستگی فرد ی، وجود