بخشی از مقاله

چکیده

دراین مقاله به دنبال مفاهیم و مبانی خلاقیت و نوآوری هستیم .تعریف های مختلفی از خلاقیت ارائه می گردد و از دیدگاه روانشناسی و سازمانی آن رامورد بررسی قرار می دهیم و موضوع نوآوری و ارتباط آن با خلاقیت مورد بررسی قرار داده می شود . سپس ارتباط خلاقیت و نوآوری، تأثیر ساختار بر نوآوری، تأثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری، تأثیر متغیرهای منابع انسانی بر نوآوری از مباحث دیگر این مبحث می باشد .ویژگیهای افراد وسازمان خلاق ، فرصتهای خلاقیت، اقدامات عملی برای سیستم نوآوری و ارائه مدل نقش ، اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی و سازمانی، سازمانهای خلاق، مدیریت خلاقیت، تکنیکهای توسعه خلاقیت گروهی که شامل: طوفان فکری، شش کلاه تفکر، گردش تخیلی، تفکر موازی، ارتباط اجباری، تکنیک:5W.1H و تکنیک:P.P.C از دیگر مطالب این مقاله هستند.

مقدمه

با پیشرفت روز افزون دانش و تکنولوژی و گستردش جریان اطلاعات، سازمان ها نیازبه آموزش ومهارتهای بیشتری دارند که به آنها کمک کنند تا بتوانند همگام با توسعه علوم،دانش و فناوری پیش بروند .هدف اصلی پرورش انسانهایی است که بتوانند اندیشه خلاق داشته باشند با مشکلات روبرو شده و به حل مشکل یا مسئله بپردازند .به نحوی که انسانها بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهره گیری از علوم و  دانش جمعی به تولید افکار نو بپردازند و مشکلات را در سطح سازمان از بین ببرند .امروزه کارکنان سازمان ها نیازمند آموزش خلاقیت هستند که با خلق افکار نو به سمت یک سازمان پیشرو و سعادتمند قدم بردارند .رشد فزاینده اطلاعات، سبب شده که افراد هر سازمان از تجربه و علم و دانشی برخوردار باشند که افراد +-/دیگر سازمان فرصت کسب آنها را نداشته یا اینکه از علم و دانش کمتری برخوردارند ، لذا به جریان انداختن اطلاعات حاوی علم و دانش و تجربه در بین سازمانها یکی از رموز موفقیت در دنیای مدیریت امروز است .هیچ سازمانی قادر نیست به میزان اطلاعات واقعی افراد که در گوشه ذهن او نهفته است پی ببرد .این اطلاعات زمانی به حرکت در میآید که انگیزهای قویی سبب رها شدن آن به بیرون ذهن میشودکه از طریق مدیریت استعداد شکوفا خواهد شد .در این مرحله سازمان سعی می کند به سرنوشت افراد حساس باشند و در جهت رشد افراد میکوشند و در نهایت سبب میشود جریانی از علم و دانش و تجربیات در داخل سازمان ساری و جاری شود که زمینهساز نوآوری و خلاقیت در سازمان خواهد شد. از عوامل مؤثر دیگردر بروز خلاقیت در یک سازمان، زمینهسازی و بسترسازی در بین کارکنان ایجاد فرهنگی است که درسازمان حاکم است و  بر اساس آن همگان در تلاشند رشد در کارکنان ایجاد شود و با تأثیر بر روی یکدیگر به پیشرفت سازمان کمک کنند. یکی از شرایط لازم برای پدیدار شدن افکار نو، وجود آرامش برای فکر انسان است .به همین خاطر لازم است مدیران بکوشند در سازمان شرایطی پدید آورند که در بستر آن کارکنان بیندیشد و تکامل یابند وافکار نو خلق شود و شرایط و بستری رابرای سازندگی در سازمان مهیا کند .با افزایش سپردهگذاریهای اخلاقی میتوان شرایط را برای شکل گیری یک محیط آرام بخش در سازمان فراهم کرد .کاهش سپردهگذاریهای اخلاقی در سازمان سبب میشود که زمینه برای گسسته شدن روابط اجتماعی گسترش یافته و با سست شدن پیوندهای اجتماعی، شرایط لازم برای بروز خلاقیت در سازمان سخت تر شود .زیرا در یک سازمان متشنج و غیر کارامد فرصتی برای تفکر و اندیشه کارکنان وجود نخواهد داشت.

تعریف خلاقیت از خلاقیت تعریف زیادی شده است .که برخی از آنهارا مورد بررسی قرار میدهیم:

.    خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان
.    خلاقیت بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید
.    خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید - در بحث مدیریت تولید یا خلق یک محصول جدید -
.    خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به شکل نوین

.    خلاقیت را میتوان به شکل بسیار ساده بعنوان توانایی ایجاد چیزی نو و بدیع تعریف کرد . - پارنز -
. تفکرِ خلاق مختصراً عبارتست از فرآیند حس کردن مسائل یا کاستیهای موجود در اطلاعات، فرضیه سازی درباره حل مسائل و رفع کاستیها، ارزیابی و آزمودن فرضیهها، بازنگری و بازآزمایی آنها و سرانجام انتقال نتایج به دیگران
.    خلاقیت، شکستن کلیشه ها، توانائی تغییر در چارچوب طرح و یک راه جدید برای رسیدن به ایدهها است 

.    خلاقیت توانایی حل مسایلی است که فرد قبلا حل آنها را نیاموخته است - .ویسبرگ -
.    خلاقیت فرآیندی است که نتیجه آن کار تازه ای باشد که توسط گروهی در یک زمان مفید و ارزشمند تلقی شود.

.    خلاقیت،آفرینش آمیزه ای بدیع برای حل تناقضات، درقالب یک ایده است که خارج از محدوده جواب موجود قرار می گیرد - میرمیران -
.    خلاقیت ارائه کیفیت های تازه ای ازمفاهیم و معانی است - صمدآقایی به نقل از گیزیلین -
.    خلاقیت،شکل دادن تجربه هادر سازمان بندی های تازه است - صمدآقایی به نقل ازتیلور -
تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی

خلاقیت یکی از جنبههای اصلی تفکر یا اندیشیدن است .تفکر عبارت است از فرایند بازآرایی یا تغییر اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت

.تفکر بر دو نوع است:
.    تفکر همگرا :عبارت است از فرایند بازآرایی یا دوباره سازی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه دراز مدت .

. در تفکر همگرا، فکرهای جدید و نو کمتر در آن راه پیدا می کند، امور و پدیده ها را آن چنان که هستند می بینند و می پذیرند .از مسائل و راه های مختلف شروع می شود و به یک نقطه می رسد. - بررسی یک مسأله از جنبه های مختلف -

. تفکر همگرا تفکر در حلقه بسته و تفکر واگرا تفکر تهور آمیز است .از رهگذر تفکر تهور آمیز عناصر به ظاهر نامربوط در هم در میآمیزند تا هسته یک اثر هنری، نظریه علمی یا یک اختراع تشکیل گردد - بارتلت -

.    تفکر واگرا :تفکر واگرا عبارت است از فرایند ترکیب و نوآرایی اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه دراز مدت، خلاقیت یعنی تفکر واگرا.

- - تفکر واگرا سعی می کند پدیده ها ، امور و افکار را آن چنان که هستند به راحتی نپذیرند، بلکه نگاه متفاوت تری داشته باشند و از قالب های فکری همسان دور شوند . از یک نقطه شروع و به مسائل و راه حل های مختلف ختم می شود - ایجاد راه حل های استاندارد برای مسائل - به عبارتی پدیده ها را با منظر دیگری نگاه کنند به قول سهراب سپهری چشم ها را باید شست،جور دیگر باید دید چترها را باید بست زیر باران باید رفت - - براساس این تعریف خلاقیت ارتباط مستقیمی با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی دارد .این توانایی عبارت است از فرایند تشکیل تصویرهایی از پدیدههای ادراک شده در ذهن و خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر کارها؛ خلاقیت یعنی توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل؛ خلاقیت یعنی ارائه فکرها و طرحهای نوین برای تولیدات و خدمات جدید و استمرار آن پس از غیبت آن پدیده ها.
تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی خلاقیت یعنی ارائه اندیشه و طرحی نو برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان؛ به عنوان مثال بالا بردن :بهرهوری، تولید یا خدمات وکاهش هزینهها، تولیدیا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات نوین و غیره.
شش عامل مهم و مؤثرخلاقیت افراد ازنظرروبرت جی استرنبرگ و لینداای اوهارا بشرح زیر می باشد.

.    دانش :داشتن دانش پایهای در زمینهای محدود و کسب تجربه و تخصص در سالیان متمادی.
.    توانایی عقلانی: توانایی ارائه ایده خلاق از طریق تعریف مجدد و برقراری ارتباطات جدید در مسائل.

.    سبک فکری: افراد خلاق عموما "در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و مدیریت ارشد، سبک فکری ابداعی را بر میگزینند.
.    انگیزش: افراد خلاق عموما "برای به فعل در آوردن ایدههای خود برانگیخته میشوند.
. شخصیت: افراد خلاق عموما "دارای ویژگیهای شخصیتی مانند مصر بودن، مقاوم بودن در مقابل فشارهای بیرونی و داخلی و نیز مقاوم بودن در مقابل وسوسه همرنگ جماعت شدن هستند.

.    محیط: افراد خلاق عموما "در داخل محیطهای حمایتی بیشتر امکان ظهور مییابند.

این محققان ابراز داشتند که عمدهترین دلیل نا کارآمدی برنامههای آموزش خلاقیت تاکید صرف این برنامهها بر تفکر خلاق به عنوان یکی از شش منبع مؤثر در خلاقیت میباشد .جایی که سایر عوامل نیز تأثیر بسزایی در موفقیت و شکست برنامههای آموزشی خلاقیت ایفا میکنند جورج اف نلر در کتاب هنر و علم خلاقیت برای خلاقیت مراحل چهارگانه :آمادگی، نهفتگی، اشراق و اثبات را ذکر کرده است. از این نگاه، افراد خلاق ابتدا با مشکل یا مسئله یا یک فرصت آشنا شده و سپس از طریق جمع آوری اطلاعات با مسئله یا فرصت مورد نظر درگیر میشوند .در مرحله بعد افراد خلاق روی مسئله تمرکز میکنند، در این مرحله فعالیت ملموسی مشاهده نمیشود و فرد سعی در نظم دادن تفکرات، اندیشهها، تجارب و زمینههای قبلی خود جهت نیل به یک ایده دارد .درگیری ذهنی عمیق فرد - خودآگاه و ناخودآگاه - فراهم کردن موقعیت - جهت تفکر بر مسئله - منجر به خلق و ظهور ایدهای جدید و نو میشود .در نهایت فرد خلاق در صدد برمیآید صلاحیت و پتانسیل ایده خویش را به اثبات برساند

تعاریف نوآوری :

منظور از نوآوری؛ تجلی خلاقیت و به مرحله عمل رسیدن است، به عبارت دیگر نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همانا ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا طرح جدید. نوآوری معرفی و کاربرد آگاهانه ایده ها برای طراحی و ارایه محصولات، یا فرآیندی جدید ی که منجر به تامین نیاز افراد،گروهها، سازمانها یا اجتماع می شود - وست و فای - نوآوری، فرآیند ایجاد هرچیز جدیدی که برای فرد،گروه یا سازمان، صنعت یا اجتماع ارزش مهمی داشته باشد نوآوری به هر نوع فرآیند فکری گفته می شود که مسئله را به طریق مفید حل کند - امیرحسینی - فرآیند اخذ ایده خلاق وتبدیل آن به محصول ، خدمات وروشهای جدید عملیات است - استیفن رابینز - نوآوری یعنی راه حل بهتر را پیدا کردن . خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند .

ارتباط بین خلاقیت و نوآوری

خلاقیت به طور عام یعنی توانایی ترکیب اندیشهها،فکرها به گونه ای منحصر به فرد یا ایجاد ارتباط غیرمعمول بین اندیشهها . سازمانی را می توان مشوق نوآوری دانست که دیدگاههای ناشناخته به مسائل یا راه حلهایی منحصربه فرد برای حل مسائل داشته باشد و آن را ارتقا بدهد .نوآوری فرایندی برای کسب اندیشه خلاق و تبدیل آن به محصول و خدمت و یا یک روش عملیاتی مفید است.

اجزاء تشکیل دهنده نوآوری

بعضی افراد معتقدند که خلاقیت ذاتی است، به اعتقادبرخی دیگر با آموزش افراد میتوانند خلاق شوند .در دیدگاه دوم خلاقیت را میتوان فرایندی چهار مرحلهای در نظر گرفت که مرکب از ادراک، پرورش، الهام و نوآوری می باشد .ادراک یعنی نحوه دیدن چیزها .خلاق بودن یعنی چیزها را از زاویهای منحصر به فرد دیدن .به عبارتی یک کارمند ممکن است راه حلهای یک مسئله را بگونه ای ببیند که دیگران قادر نباشند .رفتن از ادراک به حقیقت آنی نیست و به زودی اتفاق نمیافتد .در عوض اندیشهها از فرایند پرورش میگذرند .گاهی اوقات کارکنان نیاز دارند که در مورد اندیشههای خود تعمق کنند .این به معنای فعالیت نکردن نیست بلکه در این مرحله کارکنان باید دادههای زیادی را که ذخیره، بازیابی، مطالعه و دوباره شکل دهی کردهاند در نهایت در قالب چیزی جدید بریزند .گذشت سالیان برای طی این مرحله امری طبیعی است. در فرایند خلاقیت، الهام آن زمانی است که تمامی تلاشهای گذشته فرد به طور موفقیت آمیز به ثمر برسند .گرچه الهام به شعف میانجامد اما کار خلاقیت تمام نشده است .خلاقیت نیاز به تلاشی نوآور دارد 
 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید