بخشی از مقاله

چکيده
چگونه ميتوان به هدف اصلي حسابداري رسيد؟ پاسخ واضح و روشن است در سايه اخلاق است . ما بايد در ابتدا کساني که وارد رشته حسابداري ميشوند را با اخلاق آشنا کنيم . حال هرچه مي خواهيم بهترين فرمول هاي حسابداري، بهترين کتاب هاي حسابدار را به او آموزش دهيم اگر دانشگاه هاي ما يک فرد با اخلاق را تحويل جامعه ندهند هيچ فايده اي ندارد اساتيد بايد به دانشجويان بفهمانند که شخصيت واقعي هر شخض در گرو اخلاق اوست بايد به او بفهمانند که يک حسابدار برتر در وهله ي اول شخصي است که اخلاق حرفه اي داشته باشد. پس با اين اوصاف اگر در يک حرفه اخلاق حرفه اي باشد آن حرفه پيشرفت مي کند و گرنه بايد منتظر نابودي آن رشته بود.
کليد واژه ها : اخلاق درحسابداري ، رفتار حرفه اي ، بيطرفي ، درستکاري
مقدمه
تمامي حرفه هاي شناخته شده مانند پزشکي ، حقوق ، مهندسي براي خود يک آيين رفتار تهيه کرده اند هدف اساسـي نـو تهيـه چنين آئين هاي رفتاري ارائه رهنمودهاي عملي به اعضـا بـراي داشـتن طـرز تفکـر حرفـه اي بـه گونـه اي اسـت کـه کيفيـت ضـــوابطحرفه آن هـــا را بهبـــود بخشـــد آئـــين رفتـــار حرفــــه اي مهـــم تـــرين خـــط مشـــي هـــاي حرفـــه را مخص نموده و ضامن بقاي آن است و نبايد شامل ايده هاي ذهني باشد بلکه بايد داراي هدف هاي دست يافتني و مقررات عملي و قابل اجرا براي کار باشد. (علي مدد مصطفي،١٣٨٥)
طي سالهاي اخير حرفه حسابداري به سمت وضع مقررات محدود کننده تر مانند آيين رفتار حرفه اي حسابداران رسمي و يا قانون ساربند اسکلي پيشرفته است و در کنار آن نيز بسياري از دانشگاه ها و مؤسسات آموزش حسابداري ، درس اخلاق حرفه اي را به مجموعه عناوين درسي خود افزوده اند. . (علي مدد مصطفي،١٣٨٥) چنانچه در يک حرفه اخلاق حرفه اي وجود داشته باشد آن حرفه پيشرفت خواهد کرد و گرنه بايد منتظر نابودي آن رشته باشيم .
تمامي حرفه هاي شناخته شده مانند پزشکي ، حقوق ، مهندسي براي خود يک آئين رفتار تهيه کرده اندهدف اساسي از تهيه چنين آئين هاي رفتاري ، ارائه رهنمود هاي عملي به اعضا براي داشتن طرز تفکر حرفه اي به گونه اي است که کيفيت ظوابط حرفه آنها را بهبود بخشد.آئين رفتارحرفه اي مهترين خط مشي هاي حرفه را مشخص نموده و ضامن بقاي آن است . ونبايد شامل ايده هاي ذهني باشد، بلکه بايد داراي هدفهاي دست يافتني و مقررات عملي و قابل اجرا براي کار باشد. وجود آئين رفتار حرفه اي ، صاحبکاران وجامعه را مطمئن مي سازد که حرفه مي خواهد استاندارد عمل خوبي داشته باشد وهر يک از اعضا را به رعايت آن ملزم مي کند١.حرفه حسابداري و حسابرسي با يکي از حساس ترين موضوعات مرتبط با اشخاص جامعه يعني مال و دارايي افراد در ارتباط است . حسابداران مانند پزشکان هستند که اعتماد شخص مقابل نقش اصلي را در شغل و حرفه آنان دارد.
بي اعتمادي صاحبکار آفت سيستم هاي حسابداري و حرفه است .
ميدانيم که وجود حرفه اي بنام حسابداري و حسابرسي پيامد وجود فعاليت هاي اقتصادي و سرمايه گذاري است و بدون آن شکل نخواهد گرفت . صاحبان کار محرکان چرخه اقتصادي محسوب ميشوند؛ بنابراين کسب اعتماد آنان در استفاده از حرفه حسابرسي و حسابداري، وظيفه همه حسابداران و شاغلان در اين حرفه است تا آينده حرفه حسابداري تضمين شود. بنابر اين آينده حرفه منوط به داشتن ارزش هاي درستکاري، صداقت و تخصص است . در شرايطي که حرفه حسابداري هنوز نتوانسته است جايگاهي در جامعه ايران و به ويژه در نزد دولتمردان به دست آورد افزايش بياعتمادي به حسابداران به هر دليل و علت نقش مخربي در توسعه پايدار حرفه خواهد داشت.
١-جمشيد اسکندري، اصول حسابرسي ١،ص ٢٧
٢-احمد عيسايي خوش ،((اعتماد ، ستون توسعه پايدار حرفه حسابداري)) ، دنياي اقتصاد گفتيم که اعتماد نقش اساسي در توسعه حرفه حسابداري و حسابرسي دارد پس چه بايد کرد که جامعه نسبت به حسابداران وحسابرسان اعتماد پيدا کنند.((جواب واضح است ؛ اخلاق وآئين رفتار حرفه اي)).
تاريخچه
لوکا پاچيولي، "پدر حسابداري"،در اولين کتاب خود به نام Summa de arithmetica, geometria, proportioni proportionalitaکه در سال ١٤٩٤ منتشر شد از اخلاق حسابداري نوشته است . استانداردهاي اخلاقي از آن زمان تا کنون از طريق گروه هاي دولتي، سازمان هاي حرفه اي و شرکت هاي مستقل توسعه يافته است . نتيجه کار اين گروه هاي مختلف حسابداري منجر به ايجاد کدهايي در زمينه اخلاق شده است . حسابداران بايد اين منشور اخلاقي که توسط تشکل حرفه اي که در آن عضو هستند رعايت کنند.
اهميت و ضرورت تحقيق :
وجود ايين رفتار حرفه اي صاحبکاران و جامعه مطمئن ميسازد که حرفه ميخواهد استاندارد عمل خوبي داشته باشد و هر يک از اعضا را به رعايت آن ملزم ميکند تا در حرفه خود موفق باشد و هر حسابدار خود مجموعه اي از باورهاي اخلاقي ندارد که از آن پيروي کند پس بنابراين يک سري اخلاق و ضوابط وجود داشته باشد. که مطابق آن رفتار کند تا يک حسابدار حرفه اي باشد.( Holmes S, Sunstein CR١٩٩٩).
اهداف :
هدف آغازين و کلي حسابدار ارائه اطلاعاتي درباره فعاليت هاي اقتصادي يک سازمان با يک شخص بوده است و بررسي لزوم گنجاندن درس اخلاق حسابداري رادر برنامه درسي رشته حسابداري است . (شورورزي محمد،١٣٨٧)
تعاريف نظري و عملي مفاهيم :
درستکاري: حسابدار بايد در انجام کارهاي خود درستکار باشد يعني اين که صادق باشد برخورد صحيح داشته باشد اينچنين است که ميتواند به حرفهخود کمک کند اصلا تا اين اصل نباشد اصول ديگر هم نخواهد بود لازمه دستيابي بهساير اصول درستکار بودن است .
بي طرفي: حسابدار رسمي بايد بيطرف باشد و نبايد اجازه دهد هر گونه پيش داوري ، جانبداري، تضاد منافع يا نفوذ ديگران ، بيطرفي دور را در ارائه خدمات حرفه اي مخدوش کند و بايد واقعيات را در نظر بگيرد لازمه اين که يک حسابداري اصل بيطرفي را رعايت کند اين است که درستکار باشد. (اميرخاني کوروش ،١٣٨٨)
صلاحيت و مراقبت حرفه اي: حسابدار حرفه اي بايد خدماتي را تقبل کند که توان ايفاي آن را داشته باشد و در موارد لازم بتواند از همکاري يا مشورت ديگران استفاده کند حسابداري حرفه اي بايد دانش و مهارت حرفه اي خود را درزمينه تحولات تا روشها و تکنيک هاي جديد و قوانين و مقررات به سطحي ارتقا دهد که صاحبکار يا کارفرماي وي اطمينان يابد که از خدمات حرفه اي کارآمدي برخوردار ميشود. ( Barua A٢٠٠٦).
رازداري: حسابدار رسمي بايد به محرمانه بودن اطلاعاتي که در جريان ارائه خدمات حرفه اي خود بدست مي آورد توجه کند و نبايد چنين اطلاعاتي را بدون مجوز صريح صاحبکار يا کارفرما استفاده و يا افشا کند مگر آن که از نظر قانوني يا حرفه اي حق و يا مسئوليت افشاي آن را داشته باشد.
استقلال : استقلال اصول بنيادي اخلاق و رفتار حرفه اي ايجاب مي کند که حسابدار حرفه اي هنگامي که کاري را عهده دار مي شود که به ارائه گزارش حسابرسي ٣يا ساير گزارشهاي اطمينان بخش ميانجامد که مورد استفاده شخص ثالث است ، به حساب کار وابسته نباشد. ( William PF٢٠٠٣).
اخلاق
اخلاق حسابداري يا اخلاق حرفه اي در حسابداري در درجه اول يک زمينه اي از اخلاق کاربردي، مطالعه ارزش هاي اخلاقي و قضاوت مي باشد که در حسابداري و حسابرسي اعمال مي شود. اين يک نمونه از اخلاق حرفه اي است . اخلاق حسابداري براي اولين بار توسط لوکا پاچيولي ( Luca Pacioli)معرفي شد، و بعد از آن توسط گروه هاي دولتي، سازمان هاي حرفه اي و شرکت هاي مستقل گسترش يافته است . اخلاق در دوره هاي حسابداري در موسسات آموزش عالي و همچنين توسط شرکت هاي حسابداري آموزش و حسابرسان تدريس مي شود.با توجه به طيف وسيعي از خدمات حسابداري و فروپاشي و ورشکستگي اخير شرکت هاي بزرگ ، توجه به استانداردهاي اخلاقي در حرفه حسابداري پذيرفته شده است .اين فروپاشي و ورشکستگي در نتيجه بي توجهي گسترده به شهرت حرفه حسابداري بوده است . براي مبارزه با انتقاد و جلوگيري از کلاهبرداري در حسابرسي ها، سازمان هاي حسابداري مختلف و دولت ها مقررات و راه حل هايي را براي بهبود اخلاق در حرفه حسابداري وضع کرده اند.اخلاق علمي است که مي گويدبراي اينکه با ارزش و مقدس ومتعالي زيست کرده باشيم چگونه بايد زيست . پس علم اخلاق علمي است که از چگونه بودن وچگونه زيستن صحبت مي کند .پس بايد يک منبع ويک راهنما را پيدا کرد که به ما چگون زيست و چگونه بودن را ياد دهد،چه منبه وراهنمايي بهتر از دين خدا .چه ديني بهتر از دين اسلام پيامبر خدا حضرت محمد مصطفي فرمودند ((انما بعثت لاتمم مکارم اخلاق ))من مبعوث شدم براي تکميل مکارم اخلاق ،در آيه اي از قرآن مجيد چنين آمده است .
((لقد من الله علي مومنين اذ بعث فيهم رسولا من انفسهم يتلوا عليهم ءاياته ويزکيهم يعلمهم الکتاب والحکمۀ وان کانوا من قبل لفي ضلال مبين )) (آل عمران -١٦٤)(خداوند بر مومنان منت نهاد[ونعمت بزرگي بخشيد] هنگامي که در ميان آنها،پيامبري از خودشان برانگيخت ؛که آيات او را بر آنها بخواند، وآنان را پاک کند و کتاب و حکمت بياموزد؛هر چند پيش از آن ،در گمراهي آشکار بودند.)از اهداف اصلي بعثت پيامبر اسلام تزکيه نفوس وتربيت انسانها وپرورش اخلاق حسنه بوده حتي مي توان گفت تلاوت آيات الهي وتعليم کتاب وحکمت ، مقدمه اي است براي مسئله تزکيه نفوس و تربيت انسانها؛همان چيزي که هدف اصلي علم اخلاق را تشکيل مي دهد پس ما بايد به عنوان يک بچه مسلمان وبه عنوان يک شخصيتي که در حکومت جمهوري اسلامي زندگي مي کنيم تمامي احکام واصول لازم الاجرا را را از اسلام بگيريم . که در بحث اصول بنيادي تماما توضيح مي دهم .
اخلاق حسابداري يا اخلاق حرفه اي در حسابداري در درجه اول يک زمينه اي از اخلاق کاربردي، مطالعه ارزش هاي اخلاقي و قضاوت مي باشد که در حسابداري و حسابرسي اعمال مي شود. اين يک نمونه از اخلاق حرفه اي است . اخلاق حسابداري براي اولين بار توسط لوکا پاچيولي ( Luca Pacioli)معرفي شد، و بعد از آن توسط گروه هاي دولتي، سازمان هاي حرفه اي و شرکت هاي مستقل گسترش يافته است .
اخلاق در دوره هاي حسابداري در موسسات آموزش عالي و همچنين توسطشرکتهاي حسابداري آموزش و حسابرسان تدريس مي شود.با توجه به طيف وسيعي از خدمات حسابداري و فروپاشي و ورشکستگي اخير شرکت هاي بزرگ ، توجه به استانداردهاي اخلاقي در حرفه حسابداري پذيرفته شده است .اين فروپاشي و ورشکستگي در نتيجه بي توجهي گسترده به شهرت حرفه حسابداري بوده است . براي مبارزه با انتقاد و جلوگيري از کلاهبرداري در حسابرسي ها، سازمان هاي حسابداري مختلف و دولت ها مقررات و راه حل هايي را براي بهبود اخلاق در حرفه حسابداري وضع کرده اند
هفت هدف آموزش اخلاق حسابداري
- ربط دادن آموزش حسابداري به مسائل اخلاقي
- به رسميت شناختن مسائل در حسابداري که داراي مفاهيم اخلاقي هستند
- توسعه دادن حس تعهد اخلاقي يا مسئوليت پذيري
- توسعه توانايي هاي موردنياز براي مقابله با درگيري هاي اخلاقي يا مشکلات
- ياد بگيريد با عدم قطعيت حرفه حسابداري مقابله کنيد
- صحنه را براي تغيير در رفتار اخلاقي تنظيم کنيد
تقدير کنيد و درک کنيد تاريخ و ترکيب تمامي جوانب اخلاق حسابداري و ارتباط آن ها را با حوزه عمومي اخلاق - استفان
در سال ١٩٨٨، استفان اي.لوئب پيشنهاد نمود که آموزش اخلاق حسابداري بايد داراي هفت هدف باشد (اقتباس از ليستي توسط دانيل کالاهان ).براي اجراي اين اهداف ، او اشاره نمود که اخلاق حسابداري در سرتاسر برنامه درسي حسابداري يا در يک کلاس مربوط به موضوع قابل تدريس مي باشد.تدريس آن در سرتاسر برنامه درسي تمامي معلمان حسابداري را مجبور مي سازد که در خصوص موضوع آگاهي داشته باشند (موضوعي که ممکن است نياز به آموزش داشته باشد).يک درس داراي مسائلي مي باشد از قبيل اينکه درس کجا در آموزش دانش آموز جاي دارد (به عنوان مثال ، قبل از کلاس هاي حسابداري مقدماتي يا نزديک به زمان اخذ ديپلم دانش آموز)،آيا منابع کافي جهت پوشش دادن به کلاس ترم وجود دارد ، و آيا اکثر دانشگاه ها براي برنامه درسي چهار ساله براي يک کلاس مربوط به موضوع داراي اتاق هستند.
در خصوص اينکه آيا اخلاق بايد در محيط دانشگاه تدريس بشود يا خير بحث وجود دارد. حاميان اخلاق حرفه اي اشاره دارند که مسائل اخلاقي براي حرفه مهم هستند، و بايد به حسابداران جهت ورود به حوزه کاري تدريس بشوند. علاوه بر اين ، آموزش منجر به تقويت ارزش هاي اخلاقي دانشجويان مي شود و باعث مي شود که ديگران تصميمات غير اخلاقي نگيرند.منتقدان استدلال مي کنند که فرد يک فرد اخلاقي است يا خير، و اينکه تدريس درس اخلاق هيچ گونه هدفي در بر ندارد.با وجود مخالفت ، آموزش اخلاق حسابداري توسط دانشگاه ها و کنفرانس ها، توسط موسسات حرفه اي و شرکت هاي حسابداري ترغيب شده است .کميسيون تغيير آموزش حسابداري (AECC) از دانش آموزان مي خواهد تا "مسائل اخلاقي حرفه را دانسته و درک بکنند و بتوانند قضاوت هاي ارزشمندي داشته باشند".
فيليپ جي.کوتل (Phillip G.Cottel )استدلال نمود که به منظور حفظ اصول اخلاقي قوي، يک حسابدار "بايد داراي حس قوي از ارزش ها باشد، توانايي جهت منعکس نمودن موقعيتي داشته باشد جهت تعيين نمودن مفاهيم اخلاقي، و در قبال رفاه ديگران تعهد داشته باشد." ايريس استوارت ( Iris Stuart)يک مدل اخلاقي را پيشنهاد مي نمايد که متشکل از چهار مرحله است : حسابدار بايد متوجه بشود که معضل اخلاقي در حال رخ دادن است ؛ احزابي را شناسايي نمايد که به نتيجه معضل علاقه مند هستند؛ راهکارها را تعيين نمايد و تاثير آن را بر هر راهکار در حزب مورد علاقه ارزيابي نمايد؛ و سپس بهترين راهکار را انتخاب نمايد.
اخلاق در حسابداري:
موضوع اخلاق در حسابداري بيشتر از سال ٢٠٠١ در پي فرو پاشي شرکت انرون مطرح شد که به علت اهميت موضوع کاملا تاريخچه آن را توضيح مي دهم :
سقوط انرون يکي از بزرگترين فروپاشيهاي سده گذشته و سده اخير است که منشأ اصلاحات بزرگي در موضوع حاکميت شرکتي در سراسر جهان شده و تاثير عميقي بر حرفه حسابرسي داشته است . بررسي فروپاشي اين شرکت حاوي نکات حائز اهميتي است که يکي از اساسيترين آنها ضعفهاي کنترل داخلي و گزارشگري مالي است که حاصل سقوط اخلاقي درون سازمان و حسابرسان شرکت است . اين پژوهش به روش اسناد کاوي و با مطالعه و بررسي متون موجود توسط نويسنده مقاله انجام شده است .
در سال ٢٠٠١ فروپاشي انرون سراسر دنيا را بهت زده کرد و نگراني به حدي بود که انرون زدگي به مثابه ويروسي مرگبار در سراسر جهان پخش شد و هر شرکت و نهاد سهامداري را آلوده ساخت ، سهامداران جزء را نگران کرد و بازارهاي مالي را تکان داد.
انرون يک شرکت فعال در بخش انرژي بود که کنت لي در هوستون امريکا آن را تاسيس کرد. اين شرکت در سال ١٩٨٥ با ادغام دو شرکت لوله گذاري گاز به وجود آمد و در يک دوره ١٦ ساله از واحدي نسبتا کوچک به يک شرکت بزرگ انرژي در سطح بين المللي تبديل شد.
موفقيت انرون پديده شگفت انگيزي بود. در سال ١٩٩٨ اين شرکت در ٨ شاخه ، از جمله خدمات انرژي و سرمايه گذاري فعال بود. در سال ٢٠٠٠ درامدهاي شرکت بيش از ١٠٠ ميليارد دلار بود و ارزش بازار آن در بورس اوراق بهادار به بيش از ٦٠ ميليارد دلار رسيده بود. قبل از فروپاشي، انرون از شرکتي فعال در بخش انرژي به شرکتي فعال در تجارت انرژي و ابزارهاي مالي بسيار برجسته تبديل شد که مشتقات مالي و همچنين قراردادهاي انرژي را معامله مي کرد و در کنار آن لوله گذاري گاز را اداره مينمود. در انرون موفقيت به حدي بود که عبارت توصيفي روي در ورودي دفتر مرکزي در هوستون در اوايل سال ٢٠٠١، از «شرکت برجسته انرژي دنيا»، به «شرکت برجسته دنيا»، تغيير پيدا کرد.
مشکلات اخلاق حرفه اي درون سازماني اين شرکت ، بدان معنا بود که افراد مسئول شرکت با شخصيت ضعيف خود نداشتن استانداردهاي اخلاقي مناسب ، جو فرهنگي و اخلاقي خاصي را در درون شرکت رواج دادند که در آن پنهانکاري، قانون شکني و رفتار تقلب آميزسکه رايج شده و يا حداقل ناديده گرفته مي شد. در برخي از موارد مديران ارشد شرکت انگيزه هايي را ايجاد کردند که براساس آن ، کارکنان به بهاي لطمه زدن به استانداردها و معيارهاي اخلاقي و اهداف استراتژيک شرکت ، و سهامداران آن ، به دنبال منافع شخصي خود بودند.
در شرکت انرون ، ارزشيابي عملکرد براساس ارزشهاي مقرر شده ، احترام ، صداقت ، برقراري ارتباط با ديگران و برتري بود. لکن کارکنان خيلي زود دريافتند که تنها دو معيار واقعي براي عملکرد آنها وجود دارد؛ مقدار سودي که ميتوانند ايجاد کنند و تملق و چاپلوسي مديران و سرپرستان .
در دنياي خارج از شرکت ، انرون به مثابه شهروندي قابل اعتماد، بسيار پايبند به اخلاقيات ، پرافتخار و مسئول به نظر مي رسيد، ولي متاسفانه نه تنها براي سرمايه گذاران بلکه براي کارکنان انرون هم عملکرد اخلاقي شرکت ، بسيار دور از تصويري بود که به جهان نشان داده ميشد و ارزشهاي اصلي انرون ، چيزي جز فريب ، تکبر، پنهانکاري و نفع شخصي صرف نبود.
يکي از ضعفهاي اساسي در شرکت انرون ، مشکلات اخلاقي و فرهنگي بود که از صدر تا ذيل مسئولان شرکت را فراگرفته بود.
تيم مديريت (هيئت مديره و مديرعامل ) انرون ، متکبر، خودخواه ، بلندپرواز وپشت هم ا نداز بودند. حتي برخي عقيده داشتند کنت لي (موسس شرکت ) بيشتر شبيه رهبر يک فرقه است وکارکنان براي هر حرف او چاپلوسي و تملق ميکردند و همچون برده از او تبعيت مينمودند. هيئت مديره متشکل از افرادي بود که داراي شخصيت اخلاقي ضعيفي بودند و به انجام کارهاي تقلب آميز، تمايل داشتند واين موضوع علت اصلي شکست شرکت انرون بود.
مديرعامل و مديرمالي شرکت هر دو حساب سازي و حساب آرايي ميکردند. اگر مسئولان رده بالاي شرکت نادرست باشند، ممکن است به منافع کوتاه مدت دست يابند؛ در دراز مدت موفقيت ناممکن است . اين راه درستي براي اداره يک شرکت نيست و سقوط اخلاقي و فرهنگي و افزون بر آن ، ضعف اخلاقي اعضاي غيرموظف هيئت مديره را نشان ميد هدکه موجب تضعيف کنترل داخلي شده بود و تشديد سقوط اخلاقي و فرهنگي را به همراه داشت .
اينگونه رفتارهاي غيراخلاقي و فرهنگي، به عنوان علائم با اهميت هشدار دهنده ضعف شديد حاکميت شرکتي تلقي مي شوند که ممکن است منجر به شکست و فروپاشي هر شرکتي شود.
قدرت نامحدود مديرعامل مشکلي بزرگ واز علائم ضعف حاکميت شرکت است . در شرکت انرون سمت و وظايف رئيس هيئت مديره و مديرعامل برعهده يک فرد بود و مدير عامل از اختيارات نامحدودي برخوردار بود. افزون بر آن ، مديران غيرموظف فاقد ويژگي استقلال بودند و عملکرد آنها بسيار ضعيف بود. در يک سيستم حاکميت شرکتي مناسب ، مديران غيرموظف که کار اجرايي در شرکت ندارند از ميان افراد شايسته ، با دانش وداراي سوابق حرفه اي بالاو خوش نام انتخاب ميشوند. هرچند، اين افراد فعاليت اجرايي در شرکت ندارند، لکن به طور تمام وقت در شرکت حضور دارند و به نظارت عمليات ميپردازند و از اجزاي اصلي ساختار کنترل داخلي هستند.
وجود کميته حسابرسي در شرکتها، از اجزاي ضروري کنترل داخلي است . اين کميته که متشکل از اعضاي غيرموظف هيئت مديره است در شرکت انرون وجود داشت ، ليکن عملکرد ضعيف مديران غيرموظف ، رويدادهاي مالي تقلب آميز را از طريق حسابرسي داخلي آشکار نميکرد. در واقع کميته حسابرسي، به علت ضعف اخلاقي اعضاي آن ، کاملا در انجام وظايف خود ناتوان بود. بين اعضاي کميته حسابرسي انرون تضاد منافع جدي به وجود آمده بود. به عنوان مثال ، «وندي گرام » رئيس کميته حسابرسي بود.
همسر وي که سناتور بود از انرون مبالغ اهدايي سياسي قابل توجهي دريافت ميکرد. لرد ويک هام از اعضاي کميته حسابرسي، در همان موقع داراي قرارداد مشاوره اي با انرون بود. اين کميته نظارت درستي بر کارهاي حسابرسان مستقل نداشت و... . اين نمونه ها نشان ميدهند که افراد داراي مقامهاي مسئول که بايد کارهاي غيراخلاقي را پيشگيري و افشا مي ساختند، خود افرادي مستقل نبودند.
شفافيت جزء ضروري يک سيستم صحيح حاکميت شرکتي است . ضعف اخلاقي و فرهنگي مديريت و ساختار نامناسب آن ، عملکرد مديران غيرموظف و کنترلهاي داخلي و کميته حسابرسي، بيتوجهي به ذينفعان و ساير ضعفهاي حاکميت شرکتي در شفافيت و گزارشگري مالي انرون تجلي ويژه اي يافته بود.
در انرون ،هم عملکرد حسابرسان و هم حسابداران مبهم و فريب آميز بود. حسابداري انرون شفاف و واضح نبود. در سال ٢٠٠١ پس از آن که مشخص شد گزارشگري مالي انرون نه تنها بياعتبار است ، بلکه فريب آميز و ساختگي است ، اعتماد و اطمينان به شرکت از بين رفت . موارد مختلف تحريف و دستکاري صورتهاي مالي در انرون فراوان بود. به عنوان مثال اين شرکت ، منافع يک فعاليت مشترک با شرکت بلاک بوستر ويدئو (Blockbuster Video) را که هرگز تحقق پيدا نکرد، شناسايي و در صورتهاي مالي منعکس کرد. در اقدام ديگري در بين سالهاي ١٩٩٧ تا ٢٠٠٠ به حساب آرايي و حساب سازي براي تحريف سود و اصلاح سود هر سهم (EPS) دست زد. اين تحريف با حذف سه مورد بدهي و متقابلا هزينه هاي ذيربط ، صورت گرفت .
توجه زياد به سود هرسهم عاملي براي اين انحطاط بود که در يک سيستم حاکميت شرکتي ضعيف فرصت بروز پيدا کرده بود.
هرچند توجه بازار سرمايه به سود هر سهم يکي از انگيزه هاي مديران براي هموارسازي و مديريت سود و دستکاري اقلام صورتهاي مالي است ، ليکن اين موضوع در مورد انرون با شدت و حدت بيشتري مطرح بود. در شرايط ضعف حاکميت شرکتي، در انرون ، انگيزه و فرصت دستکاري سود و تحريف صورتهاي مالي بسيار گسترده بود. نه تنها براي مناسب نشان دادن سود هر سهم ، سود دستکاري ميشد بلکه بررسيهاي بعدي نشان داد که مديران انرون با ايجاد چند سازمان خارج از ترازنامه مبالغ زيادي بدهي را از صورتهاي مالي حذف کرده اند. اين عمل نمونه روشني از مديريت فريب آميز، از پيش برنامه ريزي شده و غيراخلاقي است که در بستر سيستم ضعيف حاکميت شرکتي فرصت رشد يافته است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید