بخشی از مقاله
ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد با روشهای SMCE، TOPSIS و SAW
چکیده
در میان پارامترهای مختلفی که در استقرار شهرکهای صنعتی مورد توجه قرار میگیرند، مکانیابی یکی از مهمترین پارامترها است که توجه به آن، سبب کاهش هزینهها و موفقیت واحدهای صنعتی میشود. تلفیق عوامل و محدودیتهای متعدد و درنظرگرفتن آن ها به طور یکجا و اتخاذ تصمیم درست در محیطزیست، باتوجه به پیچیدگی زیاد آن، ضرورتاً نیازمند استفاده از تکنیکهای مختلف تصمیمگیری چندمعیاره است. در همین راستا، موضوع اصلی مقاله حاضر، ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی جدید استان یزد و طراحی الگوی تصمیمسازی زیستمحیطی استراتژیک با بهرهمندی تلفیقی از رویکردهای SMCE، TOPSIS و SAW بوده و در این ارتباط، طرحریزی منطق تصمیمگیری زیستمحیطی راهبردی بر پایه ارزشیابی مکانی شهرکهای صنعتی با استفاده توأم از مدلها و رویکردهای مزبور، از جمله اهداف مقاله حاضر بوده است. در راستای چنین هدفی، در ابتدای امر، سوابق تحقیقات و تجارب بدست آمده در سطح بینالمللی و ملی، مورد بررسی قرارگرفت. سپس با کمک پرسشنامه دلفی، محدودیتها و عوامل پر اهمیت، انتخاب و سپس نقشههای مربوطه جهت ورود به مدل SMCE تهیه شد. در مرحله بعد، محدودیتها و عوامل، استانداردسازی شده و وزن دهی عوامل انجام گردید . سپس در نقشه اولویتبندی، چهار اولویت درنظرگرفته شد. سپس گزینههای مکانی انتخابی توسط مدل SMCE، جهت وزندهی و اولویتبندی نهایی و همچنین اعمال معیارهای کیفی و معیارهای دارای عدم قطعیت در ارزیابی مکانی، وارد مدلهای TOPSIS و SAW گردید. در نهایت پیشنهاد شد که با توجه به کارآیی بالای مدلهای SMCE، TOPSIS و SAW، مدلهای مزبور میتوانند در ارزیابی مکانی سایر طرحها و پروژههای توسعهای از جمله مکانیابی شهرکهای صنعتی بهکار گرفته شوند.
کلید واژه ها: ارزیابی مکانی، شهرکهای صنعتی، مدل SMCE، مدل TOPSIS، مدل SAW
سرآغاز
امروزه مسأله حفظ منابعطبیعی و محیط زیست یکی از مسائل مهم به حساب می آید و در این راستا سازمان حفاظت محیطزیست برای توسعه پایدار محدودیتهایی قائل شده است. این محدودیتها سبب شده تا مراکز تصمیم گیرنده قبل از احداث، برای انتخاب مکان مناسب، که کمترین آسیب زیستمحیطی را به منطقه وارد نماید دقت بیشتری کنند (کرباسی و همکاران، .(1383 نحوه قرارگیری مناطق صنعتی در مجاورت شهرها، عامل کلیدی در برنامهریزی منطقه ای به حساب میآید و اثرات و تبعات منفی اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی این نوع مناطق، در برنامه ریزی توسعه ناحیهای باید موردتوجه قرارگیرند. مکان مناسب برای استقرار صنایع با طیف وسیعی از عوامل روبرو است، چراکه منافع اقتصادی، اجتماعی و اثرات زیستمحیطی صنایع محیطی پایدار، همزمان باید مورد توجه قرارگیرند (احمدی زاده و حاجیزاده، .(1391 از اینرو مکان یابی و یافتن محل مناسب برای استقرار صنایع، دارای اهمیتی بسزا در تصمیمسازیهای مدیریتی است . چراکه عدم مکان گزینی بهینه ، علاوه بر عدم تضمین منافع اقتصادی و اجتماعی ، مشکلات محیطزیستیگاهاًفاجعه بار به همراه خواهد داشت. در سالهای اخیر و با توسعه دانش بشری، معیارهای مؤثر در مکان گزینی علمی صنایع از جنبههای گوناگون توسعه یافته و نوید کاهش مشکلات محیطزیستی را به همراه دارد (کمالی، .(1388 لذا از آنجاییکه مکان یابی در واقع نوعی تصمیم گیری چندشاخصه میباشد که شاخصهای متعددی را بهمنظور تحقق این امر تحت الشعاع قرار میدهد، بهنظر میرسد که بهره مندی از روش های تصمیمگیری چندشاخصه میتواند در فرآیند تصمیمگیری و تهیه الگوی بهینه برای مکانیابی شهرکهای صنعتی جدید از دیدگاه مدیریت محیطزیست مؤثر واقع شود. براین اساس، ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی جدید استان یزد بااستفاده از رویکردهای تلفیقی ارزیابی چندمعیاره مکانی(P(1 )P (SMCE، روش ترجیح براساس مشابهت به راه حل ایدهآل P(2)(TOPSIS )P و روش مجموع ساده وزین P(3)(SAW )P که از جمله روشهای مبتنی بر مدلهای جبرانی تصمیم گیری چند شاخصه P(4)(MADM)P میباشند، نتیجه تحقیق حاضر میباشد. روش های مزبور با ساده سازی تعریف راهبردهای تصمیمگیری و تسهیل پردازشهای مکانی میتوانند در مسائل مختلف تصمیمگیری مکانی به شیوههای گوناگون استفاده شوند (رجبی و همکاران، .(1390
جمالی (1390) نقشه خطر بهمن برفی حوزه آبخیز مشرف به شهرفیروزکوه را با ارزیابی چندمعیاره مکانی و GIS تهیه نمودکه در آن، خطر بهمن برفی را با استفاده از تصمیمگیری چند معیاره ارائه داد. در این تحقیق، نقشههای مختلفی نظیر توپوگرافی، زبری زمین و پوشش گیاهی، فاصله از جاده وگسل، درجه، تحدب و جهت شیب و... تهیه شد. این نقشهها در همگون سازی فازی به صفر تایک وزندهی شدند و استاندارد سازی انجام شد. سپس مقایسه زوجی صورت گرفت. نقشهها تلفیق شده و نقشه ترکیبی رستری با ارزش صفر تا یک حاصل گردید که بین صفر تا یک ارزش گذاری گردید و مناطقی که به عدد یک نزدیکتر بود دارای بیشترین احتمال وقوع بهمن
بود. در نتیجه، با طبقه بندی این نقشه، طبقات متفاوت احتمال وقوع بهمن بدست آمد (جمالی، .(1390
ابوشهاب (1390) بهره مندی از رویکردهای تصمیمگیری چندمعیاره در مکان یابی و تصمیم سازی محیطزیستی شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید چهارم اصفهان) با هدف انتخاب سایت مناسب شهر جدید چهارم اصفهان را مورد بررسی قرارداد. در این پژوهش، از تکنیک AHP گروهی جهت اولویتبندی و تفکیک معیارها و زیر معیارهای حائز اهمیت در انتخاب سایت مناسب استفاده گردید. سپس با استفاده از مدل TOPSIS و معیارهای اولویتبندی شده توسط AHP، اقدام به انتخاب بهترین سناریو مکانی گردید که از میان سه گزینه پیشنهادی، گزینه مکانی اول، اولویت نخست را به دست آورد. در نهایت اقدام به استخراج نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصتهای پهنه موردمطالعه نموده و در ادامه با اتخاذ استراتژیهای چهار گانه، مدل SWOT تدوین گردید. در نهایت با استفاده از ماتریس QSPM ، تمام استراتژیهای تدوین شده، اولویت بندی گردید که مدیریت شهری می تواند با اتخاذ برنامهریزیهای کوتاهمدت راهبردهای با اولویت بالا را در سطوحهای مختلف مدیریت و توسعه شهری بکار گیرد (ابوشهاب، .(1390
سیدی فر و همکاران (1391) برای مکانیابی دفن زباله شهری شهرستان مرند از روش ارزیابی چندمعیاره مکانی (SMCE) استفاده نمودند . بر این اساس، با بررسی محدوده شهرستان مرند و استخراج شاخصهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی منطقه و اعمال فاکتورهای مؤثر در محل دفن پسماند، به مکان یابی محل دفن مناسب به روش P(6) Fuzzy MCEP پرداخته شد. در مرحله بعد، به منظور وزندهی معیارها جهت اجرای مدل WLC، اقدام به طراحی پرسشنامه ای ویژه جهت وزندهی به معیارها بر طبق سیستم تجزیه تحلیل سلسله مراتبی شد. نهایتاً وزنهای بدست امده از روش AHP وارد مدل WLC شده و لایه نهایی تناسب اراضی برای احداث محل دفن، استخراج گردید. در این راستا اراضی نامناسب در غالب ساختار بولین وارد مدل شده و از نتیجه نهایی حذف گردیدند. نتایج مطالعات به صورت نقشه نهایی بدون طبقه بندی ارائه گردید، چراکه خود نقشه خروجی دارای رنج پیوسته پایین و بالای تناسب است که با تغییر پیوسته رنگ نمایش داده شد (سیدی فر و همکاران، .(1391
(2011) Savitha and Chandrasekar، انتخاب شبکه مطمئن برای شبکههای بی سیم ناهمگن با استفاده از الگوریتمهای SAW و TOPSIS را با هدف انتخاب بهترین شبکه از شبکههای بازدید کننده در دسترس (VTS) برای ارتباط مستمر توسط ترمینال تلفن همراه انجام دادند. در این تحقیق، طرحهای تصمیمگیری تحویل عمودی مقایسه شده و تصمیمگیری چند شاخصه (MADM) برای انتخاب بهترین شبکه از شبکههای بازدید کننده در دسترس برای ارتباط مستمر توسط ترمینال تلفن همراه مورد استفاده قرار گرفت. آنها جهت کاهش تأخیر در پردازش تحویل، به طور عمده بر مرحله تصمیمگیری تحویل متمرکز شدند و در این راستا از الگوریتمهای SAW و TOPSIS استفاده نمودند .(Savitha & Chandrasekar 2011)
Rahmawati Hizbaron و همکاران (2011)، بااستفاده از مدل ارزیابی چندمعیاره مکانی در منطقه بانتول در اندونزی، به ارزیابی حساسیت اجتماعی خطرات زمین لغزش پرداختند. در این تحقیق، از راهکار SMCE استفاده گردید. نتایج نشان داد معیارهای اجتماعی-اقتصادی نسبت به سایر معیارها، از حساسیت بیشتری برخوردارند .(Hizbaron et al., 2011)
Kherikhah Zarkesh و همکاران ( (2011، ارزیابی توان اکولوژیک و تفرجگاهی برای اکوتوریسم را مبتنی بر روش ارزیابی چندمعیاره مکانی را با هدف بررسی قابلیتهای روش SMCE در تحلیل مناسبت زمین برای اکوتوریسم در منطقه شکارممنوع دوهزار و سههزار بلس کوه انجام دادند. در طی مراحل تحقیق، همه معیارها با استفاده از نظر کارشناسی وزندهی شده و مناطق مناسب به عنوان مکانهای مناسب برای توریسم که تناسب بالاتری دارند، انتخاب شدند. نتایج علاوه بر مطابقبودن با شرایط موجود، تصمیمگیری مناسب جهت تخصیص زمین به کاربریهای مختلف را ممکن نمود .(Kherikhah Zarkesh et al., 2011)
Pourghasemi و همکاران 2012) )، برای تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش در حوضه هراز ایران، از مدل ارزیابی چند معیاره مکانی استفاده نمودند. در مرحله اول، محلهای زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه از تفسیر عکس های هوایی و بازدیدهای میدانی شناسایی شدند. در مرحله دوم، 12 لایه اطلاعاتی به عنوان عوامل زمین لغزش برای نقشه برداری مورد استفاده قرارگرفت. بعد، مناطق حساس به زمین لغزش با استفاده از راهکار SMCE تجزیه و تحلیل شده و با استفاده از فاکتورهای زمین لغزش نقشه سازی شدند. برای تأیید، نتایج به دست آمده از تحلیلها، با محلهای زمین لغزش شناسایی شده در بازدیدها مقایسه گردید. باتوجه به نتایج به دست آمده از
ارزیابی AUC، نقشه تولید شده، عملکرد خوبی را به نمایش گذاشت .(Pourghasemi et al., 2012)
Kamruzzaman و ( 2013) Baker کاربرد روش ارزیابی چندمعیاره فضایی در افزایش کیفیت تصمیم ﮔﻴﺮﻱ
ﺑﺮﺍﻱ
ﺣﻞ
ﻭ
ﻓﺼﻞ
درگیریها ی مرزی در فیلیپین را با هدف توسعه یک چارچوب برای ارزیابی کیفیت فرآیندهای تصمیمگیری برای حل و فصل
درگیری های مرزی در فیلیپین را مورد بررسی قراردادند. چارچوب ارزیابی موجب شکسته شدن روند تصمیم گیری به سه جزء ( راهکار تصمیم، روش تصمیم گیری و واحد تصمیم گیری) گردید و به دو پست سابق (حل و شده و حل نشده) و یکی از موارد حول و حوش سابق اعمال گردید . نتایج ارزیابی از موارد حل شده و حل نشده نشان داد انتخاب روش تصمیم، نقش جزئی در حل و فصل مناقشات مرزی دارد، درحالی که انتخاب روش تصمیمگیری مؤثرتر است. در پایان مشخص گردید یک واحد تصمیمگیری میتواند یک روش ساده برای حل وفصل مناقشه را انتخاب نماید. مورد سابق حول و حوش، پیگیری درنظرگرفته شده برای حل و فصل پرونده حل نشده برای تغییر فرآیند تصمیمگیری بود که در آن واحد تصمیمگیری مرتبط قصد داشت به اعمال ابزار ارزیابی چند معیاره فضایی (SMCE) به عنوان یک روش تصمیم بپردازد. نتیجه این بود SMCE پتانسیل ارتقاء کیفیت تصمیمگیری را به دلایل زیر دارد: مدل کیفیت بالایی به عنوان یک روش تصمیمگیری در این روند در حال تغییر را فراهم میکند و نقاط ضعف مرتبط با واحد تصمیمگیری و روش تصمیمگیری در مورد حل نشده یافت میﮔﺮﺩﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ فرآیند ﻗﺎﺑﻞ حذف خواهدبود .(Kamruzzaman & Baker, 2013)
مواد و روشها
منطقه موردمطالعه
با توجه به نیازسنجی اعلام شده توسط شرکت شهرکهای صنعتی استان یزد و نتایج مطالعات انجام شده درخصوص ضرورت ایجاد شهرک صنعتی در شهرستانهای استان یزد، در حال حاضر، از بین مناطق مختلف استان یزد، مناطق زارچ، ندوشن، بهاباد و هرات از شهرستانهای یزد، صدوق، بهاباد و خاتم به شهرک صنعتی نیاز دارند. بر این اساس، محدوده مطالعاتی تحقیق، شهرستانهای یزد، صدوق، بافق و خاتم از استان یزد درنظرگرفته شد. استان یزد در مرکز ایران در قلمرو سلسله جبال مرکزی ایران با وسعت حدود 74650 کیلومترمربع، در 29 درجه و 35 دقیقه تا 33 درجه و 23 دقیقه عرض شمالی و 52 درجه و 50 دقیقه تا 56 درجه و 39 دقیقه طول شرقی از نصف النهار مبدأ قرار گرفته است و دربرگیرنده نامناسب ترین عوامل طبیعی غالب بر فلات مرکزی ایران است. در شکل ( (1، موقعیت محدوده مطالعاتی ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد در ایران و استان یزد ارائه گردیده است. براساس مطالعات انجام شده، منطقه مطالعاتی در پهنه اقلیمی فراخشک سرد، نیمه خشک سرد و خشک بیابانی سرد با تابستانهای بسیار گرم و زمستانهای سرد و کم باران قرارگرفته است (شرکت مهندسین مشاور طاقستان زنده رود و شرکت مهندسین مشاور صنعت پویان سبز کویر، .(1391 تنها جریانهای سطحی دائمی، منحصر به رودخانههای بوانات و اعظم بوده که حجم سالیانه آنها، 8 میلیون متر مکعب است. به علت قلت بارندگی و در نتیجه محدودیت شدید منابع آبهای سطحی، تقریباً تمامی آب مورد مصرف در بخشهای مختلف منطقه، از منابع آبهای زیرزمینی و آب انتقالی از زاینده رود تأمین میگردد که بر اساس آمارنامه سال 1390 استان یزد، مقدار تخلیه سالانه آنها 536/41 میباشد. در محدوده مطالعاتی، 6 گسل شامل گسلهای شمال یزد، سورک (بخشی از گسل دهشیر)، بهاباد، کوهبنان، شهربابک و ده بید وجود دارد (شرکت مهندسین مشاور صنعت پویان سبز کویر، .(1391 خاک های منطقه به عنوان پوشش خاکهای نیمه کویری با
کمبودهایی چون فقرکلوئیدهای جاذب یونی مثل کانیهای رسی و اسیدهای هومین، فقر فعالیتهای بیولوژیکی، کندی یا متوقفشدن تکامل و تشکیل متعادل خاک، فقر رطوبت در پروفیل خاکهای منطقه، نوسانات شدید رطوبت در سطح خاک، فرسایش، وجود سنگریزه در عمق بیش از 20 سانتی متر و یا حتی در همین عمق در بعضی از قسمتها به خوبی روبرو می باشند. بر اساس اطلاعات دریافتی از اداره کل منابع طبیعی استان یزد، انواع پوششهای گیاهی استان یزد، شامل جنگل ها و مراتع می باشند. جنگلهای استان مشتمل بر جنگلهای طبیعی نیمهانبوه، جنگلهای تنک و همچنین جنگلهای دست کاشت و مراتع اغلب شامل گیاهان شورپسند است. مراتع استان یزد به لحاظ پوشش گیاهی دارای سه وضعیت خوب (متراکم)، متوسط (نیمه متراکم) و ضعیف (کم تراکم) است. مهمترین گونههای موجود در این مراتع را درمنه، قیچ، گون، علف شور و اشنان تشکیل میدهد (اداره کل منابع طبیعی استان یزد، .(1392 باتوجه به بررسیهای بعمل آمده، در حال حاضر، مناطق حفاظت شده کوه بافق و باغ شادی خاتم، پناهگاه حیات وحش بوروئیه خاتم و مناطق شکار ممنوع آریز بافق و باغ شادی خاتم از مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست، در محدوده مطالعاتی واقع میشوند (اداره کل حفاظت محیط زیست استان یزد، .(1392 براساس اطلاعات کسب شده از مرکز آمار ایران، جمعیت محدوده مطالعاتی در سال 1391، 666363 نفر بوده است (سالنامه آماری استان یزد، .(1390 ازنظر کاربری اراضی، در محدوده مطالعاتی، مراتع بیشترین سهم و اراضی مسکونی کمترین سهم را به خود اختصاص میدهند. بطور کلی مشکلات زیستمحیطی محدوده مطالعاتی عبارتند از: عدم وجود تحقیقات جامع و وضعیت مشخص محیطزیستی در خصوص صنایع و منابع آلاینده، نظارت کم بر صنایع در محدوده مطالعاتی از لحاظ مسائل محیط زیستی، آلایندگی بالای بعضی از صنایع از جمله کورههای آجرپزی با آلودگی بالا، کارخانههای شن و ماسه و نیز وسایل نقلیه سنگین و سبک عبوری وپدیده معکوسشدگی هوا در زمستانها و بالارفتن میزان آلایندگی به طور فوقالعاده به ویژه در شبهای زمستان در منطقه (شرکت مهندسین مشاور صنعت پویان سبز کویر، .(1391
4
شکل -(1) موقعیت محدوده مطالعاتی ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد در ایران و استان یزد
روش
در راستای روششناسی تحقیق، جهت شناسایی، گزینش و غربالسازی معیارهای مؤثر در مکان یابی شهرکهای صنعتی، از روش مصاحبه چهره به چهره با افراد صاحبنظر از طریق طراحی، تکمیل و تجزیه و تحلیل پرسشنامههای دلفی استفاده گردید. طراحی پرسشنامه و انتخاب معیارها و زیرمعیارها، بااستفاده از نظرات گروه طراح و تحلیل گر شامل پژوهشگر، اساتید راهنما و مشاور پژوهش و با تکیه بر تجارب گذشته، انجام گردید. در راستای روششناسی تحقیق، پرسشنامههای دلفی در اختیار افراد گروههای هدف قرارگرفت و از پرسششوندگان، درجه اهمیت معیارها و زیرمعیارهای شناساییشده درخواست گردید و هر پرسش شونده یکی از 5 درجه اهمیت ترجیح یا اهمیت یا مطلوبیت یکسان، کمی مرجح یا کمی مهمتر یا کمی مطلوبتر، ترجیح با اهمیت یا مطلوبیت قوی، ترجیح با اهمیت یا
مطلوبیت خیلی قوی و کاملاً مرجح یا کاملاً مهمتر یا کاملاً مطلوبتر و دارای درجات وزنی 1، 3، 5، 7 و9 را انتخاب نمود. پرسشنامههای تهیه شده بر مبنای مطالعات مقدماتی صورت گرفته، حاوی فهرستی از مهم ترین معیارهای مؤثر در ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی بودهاند که در اختیار 23 تن از کارشناسان مرتبط با فعالیتهای توسعه صنعتی، محیطزیستی و برنامهریزی شهری و منطقهای در سازمانها و دستگاههای اجرایی سیاستگذار، دانشگاهها، مجموعههای مهندسی مشاور و NGOهای ملی، منطقه ای و محلی قرارگرفتند. برای تحلیل روایی و پایایی پرسشنامهها، از روش آلفای کرونباخ از روشهای پایداری درونی و نرمافزار SPSS استفاده گردید. بدینصورت که میانگین تمامی پاسخها به نرم افزار وارد و آلفای کرونباخ محاسبه گردید. با توجه به اینکه هدف تحقیق، ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی و شناسایی و رتبه بندی بهترین مکان مناسب برای احداث شهرک صنعتی بود، لذا جهت انتخاب مکانهای احداث شهرک صنعتی، علاوه بر مدل ارزیابی چندمعیاره مکانی (SMCE )، از مدلهای جبرانی، روشهای SAW و TOPSIS بدین منظور انتخاب شدند. در ادامه هر یک از روشهای مورد استفاده به اختصار تشریح گردیده اند.
SMCE ، مدل تصمیمگیری چندمعیاره دادههای مکانی میباشد. گزینههای بسیاری در این روش، قابل تهیه و ارزیابی میباشد. این روش برای تجزیه و تحلیل اثرات برنامهریزیهای کاربری سرزمین و توسعه منطقهای مفید است. با توجه به اینکه ارزیابی چندمعیاره فضایی، ساختاری بر اساس اطلاعات جغرافیایی زمین مرجع است، نتایج حاصل از آن به واقعیت نزدیک است. بنابراین در مطالعات مکانیابی مناطق ویژه صنایع نوین، این ساختار با استفاده از برنامه ILWIS برای مکانیابی پهنههای مناسب به کارگرفته شده است. این برنامه رایانهای، نوع مکانمند روشهای تصمیمگیری چندمعیاره است و سامانههای اطلاعات جغرافیایی (GIS) را قادر میسازد تا عمل تجزیه و تحلیل دادهها و تصمیمگیری را انجام دهد. این روش، محدودیتی که در سامانه اطلاعات جغرافیایی در روش رویهمگذاری در ارتباط با تعداد لایهها وجود دارد را برطرف میسازد (نوری و همکاران، .(1386
• مدل TOPSIS، برای اولین بار توسط Hwang and Yoon در سال 1981، پیشنهاد شد. این مدل، یکی از بهترین مدلهای تصمیمگیری چندشاخصه است و از آن، استفاده زیادی میشود. در این روش، m گزینه به وسیله n شاخص، مورد ارزیابی قرار میگیرد (مؤمنی و شریفی سلیم، .(1390 این روش از روشهای زیر گروه سازشی از مدل جبرانی بوده و در آن، گزینهای ارجح خواهد بود که نزدیکترین گزینه بهراهحل ایدهآل باشد. در این روش، گزینه انتخابی باید دارای کمترین فاصله از راهحل ایدهآل بوده و درعینحال دارای دورترین فاصله از راه حل ایده آل منفی باشد. حل مسأله با این روش، مستلزم طی شش گام است: (1 کمیکردن و بی مقیاس سازی ماتریس تصمیم گیری، به دست آوردن ماتریس بی مقیاس موزون، تعیین راه حل ایده آل مثبت و راه حل ایده آل منفی، به دست آوردن میزان فاصله هر گزینه تا ایده آل های مثبت و منفی، تعیین نزدیکی نسبی به راه حل ایده آل و رتبهبندی گزینهها (اصغرپور، ; 1389 مؤمنی .(1385 در حقیقت TOPSIS یک روش کاربردی است که گزینهها را با توجه به مقادیر دادههای آنها در هر معیار و وزن معیارها مورد مقایسه قرار میدهد. با توجه به شبیه سازی مقایسهای که توسط زانیاکس و همکارانش انجام شده است، در میان هشت روش گروه مدلهای جبرانی، ارزیابی چندمعیاره، روش TOPSIS دارای کمترین نقص در رتبهبندی گزینهها میباشد (مکوندی، .(1390 لذا اولویتبندی گزینههای نهایی ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد (که بر پایه رویکرد SMCE به دست آمد) با استفاده از نرم افزارهای TOPSIS و MCDMengine انجام گردید.
• مدل SAW، یکی از قدیمیترین و ساده ترین روشهای تصمیمگیری چند شاخصه میباشد. این روش از روشهای زیرگروه نمره گذاری و امتیازدهی میباشد. در این زیرگروه، سعی بر برآورد یک تابع مطلوبیت بهازای هر گزینه میباشد و بدین ترتیب، گزینه واجد بیشترین مطلوبیت، برگزیده خواهد شد. بنابراین مشکل در این زیرگروه، چگونگی برآورد تابع مطلوبیت چند شاخصه است. این روش نیاز به مقیاسهای مشابه و یا اندازهگیریهای »بیمقیاسشده« از شاخصها دارد که بتوان آنها را بایکدیگر مقایسه نمود. فرض به کارگیری روش فوق، بر استقلال ارجحیت و مجزا بودن آثار شاخصها از یکدیگر است. مطلوبیت کلی از شاخصها، قابل تفکیک به مطلوبیت موجود از هریک از شاخصها فرضشده و بدین صورت از مدل جمع پذیر استفاده میشود. اگر شاخصها از نظر ارجحیت، مستقل از یکدیگر نبوده و آثار مکملی یا جایگزینی بر روی یکدیگر داشتهباشند (مثلاً امتیاز عالی از یک شاخص ممکن است موجب کاهش مطلوبیت از داشتن امتیاز عالی برای شاخص دیگری شود یا برعکس). آنگاه مشکل بتوان از فرم جمع پذیری و تفکیک پذیری استفاده نمود بلکه حداقل باید از فرم »ترکیبات خطی چندگانه« بهرهمند گردید. استفاده از این روش، برایمواردیمناسب است که نرخ تبادل در بین شاخصها، ثابت و برابر با واحد باشد (اصغرپور، .(1389 مراحل انجام این روش، عبارتند از:کم یکردن ماتریس تصمیمگیری، بی مقیاس سازی خطی مقادیر ماتریس تصمیمگیری، ضرب ماتریس بی مقیاسشده در اوزان شاخصها و انتخاب بهترین گزینه (مؤمنی، .(1385 با توجه به موارد فوق، اولویتبندی گزینههای نهایی ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد در موارد عدم قطعیت، با استفاده از مدل SAW انجام گردید.
نتایج
تحقیق انجام شده، درصدد طرح ریزی منطق تصمیمگیری محیطزیستی راهبردی بر پایه ارزشیابی مکانی شهرکهای صنعتی با استفاده توأم از مدلها و رویکردهای SMCE، TOPSIS و SAW صورت گرفته است. در تحقیق حاضر، جهت تجزیه و تحلیل پرسشنامهها و میانگینگیری داده های پرسشنامهها، کلیه پاسخها وارد نرمافزار SPSS گردید و براساس آن، میانگین پاسخ ها برآورد گردید. نتایج اولویتبندی و وزن دهی معیارهای مؤثر در مکانیابی شهرکهای صنعتی در نرمافزار Expert Choice و اولویتبندی زیرمعیارها نسبت به هدف نشان داد بالاترین وزن مربوط به آلودگی هوا بوده و پس از آن، بالاترین وزن به معیار آلودگی آب اختصاص یافته است. علت اهمیت این معیارها این است که شهرکهای صنعتی دارای انواع مختلف آلودگی میباشند که عمده ترین آنها شامل آلودگی هوا و آب میباشد. نرخ ناسازگاری نیز 0/09 محاسبه گردید که به دلیل کمتر بودن از 0/1، نشاندهنده میزان کم خطا میباشد. برای ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد با مدل SMCE، سه دسته عامل شامل عوامل فیزیکی، عوامل اکولوژیکی و عوامل انسانی و محدودیتهایی شامل فاصله از منابع آب سطحی، فاصله از منابع آب زیرزمینی، فاصله از مراکز شهری، فاصله از مراکز روستایی و کاربری اراضی مدنظرقرار گرفت. پس از انتخاب معیارهای مؤثر و تهیه نقشههایی که بتوان در مدل از آنها بهره برد، به تهیه درخت معیار اقدام شد. سپس اقدام به استانداردسازی محدودیتها و عوامل به روشهای مختلف از جمله جدول توصیفی نقشه، تابع مستقیم خطی، تابع مرکب خطی و تابع هزینه غیرخطی و غیرمستقیم گردید. سپس وزندهی عوامل و محدودیتها با روشهای مقایسه زوجی و مستقیم انجام گردید. شکلهای ( (2 و (3)، مدل شاخه درختی ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد و درخت معیار ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد در محیط SMCE را نشان میدهند.
شکل -(2) درخت معیار ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد در محیط ارزیابی چند معیاره مکانی((SMCE
شکل -(3) مدل شاخه درختی نهایی ارزیابی مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد
درنهایت، پس از انجام مراحل قبلی، نقشه شاخص مرکب حاصل گردید. سپس نقشه شاخص مرکب به چهار اولویت تقسیم بندی گردید که بر اساس آن، نقشه اولویتبندی گزینههای مکانی شهرکهای صنعتی استان یزد به دست آمد که در شکل زیر ارائه گردیده است.
در نقشه فوق، مناطقی که به رنگ سبز تیره دیده میشوند، اولویت اول مکانی بوده و از ارزش بالاتری (0/68- 0/91) برای احداث شهرک صنعتی برخوردار هستند و 3050 هکتار از مساحت حوضه را اشغال کردهاند. همچنین مناطقی که به رنگ آبی روشن مشاهده
میشوند، با ارزش 0/46-0/68 اولویت دوم مکانی با مساحت 6000 هکتار و مناطق به رنگ قرمز با ارزش 0/23- 0/46، اولویت