بخشی از مقاله

چکيده
مجموعه بابا افضل مرقي يکي از بناهاي دوران مغول در روستاي مرق مي باشد که شايد به دليل بعد مسافت نسبت به شهرستان کاشان ،آنگونه که شايسته است مورد بازشناسي قرار نگرفته است .يکي از راه هايي که مي تواند به بازشناسي صحيح اين اثر و جذب بيشتر گردشگران به سمت اين بنا منجر شود،ارائه توصيف صحيح از نحوه تقرب به بنا و ويژگي هاي بصري مجموعه مي باشد.نويسندگان اين مقاله با رويکردي توصيفي-تحليلي، به توصيف ريخت شناسانه هر قسمت از اين مجموعه و همچنين نحوه تقرب به آن نموده و سپس اقدام به بازشناسي تصوير ذهني گردشگران پرداخته اند که حاصل بازديد و زندگي آنان در کنار اين مجموعه مي باشد.بازشناسي اين تصاوير ذهني ،به ما اين امکان را مي دهد که از يک سو براي پويا نمودن بنا متناسب با شرايط جديد زندگي جامعه اقدام نموده و از سوي ديگر ذهن گردشگران آتي را براي حضور در مجموعه آماده نماييم .
واژه هاي کليدي:بابا افضل ،گردشگر،معماري،گنبدخانه ،مرق ،کاشان .
١-مقدمه
يکي از مهمترين موضوعاتي که باعث مي شود تا بافت ها و بناهاي تاريخي به تدريج متروک شده و تبديل به بناهايي بي ارزش در يک جامعه شوند، اين است که اين بناها متناسب با نياز جامعه تغيير نمي کنند و به روز نمي شوند زيرا اين بناها داراي ارزش هاي بالايي مي باشند که اين بناها را از ابعاد مختلف زيبايي شناسي و تاريخي از ساير بناها جدا مي نمايد.اين موضوع باعث مي شود که مرمت و تصميم گيري درباره اين بناها بسيار محتاطانه صورت پذيرد و معمولا منحصر به يک سري اقدامات در حيطه مرمت کالبدي اثر منجر شود و حضور گردشگران در اين بناها نيز صرفا به صورت بازديد موزه اي انجام مي شود و فرصت کمي براي زندگي کردن و مانوس شدن با بنا در اختيار ايشان قرار مي گيرد.
براي اينکه بتوانيم به مداخله صحيح در يک اثر تاريخي دست يابيم و حضور موثر گردشگران در يک بناي تاريخي را شاهد باشيم ، بايد ابتدا به بازشناسي ارزش هاي آن اثر بپردازيم و آنها را به جامعه گردشگري معرفي نماييم .يکي از راهاي بازشناسي اين ارزش ها، ارائه يک توصيف صحيح از آن اثر مي باشد که مي تواند بر پايه نظرات گردشگراني که به اثر مراجعه مي کنند صورت پذيرد.
اين مقاله با اتکا برتوصيف ، به باشناسي برخي ارزش هاي مجموعه بابا افضل مرقي مي پردازد و مي تواند براي تصميم گيري هاي بعدي در موردجذب بيشتر گردشگر به اين مجموعه راهگشا باشد.
٢-معرفي شخصيت بابا افضل
افضل الدين محمدبن حسين بن محمدبن مرقي کاشاني مشهور به بابا افضل ،از حکيمان بزرگ اسلامي نيمه دوم قرن ششم و آغاز قرن هفتم است .شرح زندگي او کاملا واضح نيست جز اينکه عمده عمر خود را در قرن ششم هجري گذرانده و در اوايل قرن هفتم هجري درگذشته است .وي زندگي خود را در روستاي مرق گذرانده و آرامگاهش در اين روستا در ٣٦ کيلومتري غرب کاشان ،زيارتگاه مردمان است .در زمان خويش از بزرگان جهان بوده است و حتي بزرگترين دانشوران آن روزگار از ايشان نام برده اند. مرحوم سعيد نفيسي به نقل از خواجه نصير الدين طوسي مي نويسد:"پدر بنده که مردي جهان ديده بود و سخن اصناف مردم شنيده و تربيت از خال خود که از جمله شاگردان و مستفيدان داعي الدعاه تاج الدين شهرستانه بود و تقليد آن قواعد را کمتر مبالغه نموده ، بنده کمترين را به تحصيل فنون علم و استماع سخن ارباب مذاهب و مقالات ترغيب کردي تا اتفاق را شخصي از شاگردان افضل الدين کاشي ،رحمه الله نعالي که او را کمال الدين محمد حاسب گفتندي ، و در انواع حکمت خصوصا در فن رياضي ،تقدمي حاصل کرده بود و با پدر بنده ، کمترين سابقه دوستي و معرفتي داشت ،بدان ديار افتاد.پدر بنده را به استفادت از او و تردد به خدمت او اشارت کرد و بنده در پيش او به تعلم فن رياضي مشغول شد و او را رحمه الله به وقت در اثناي سخن ،اهل ظاهر را کسر مي کردي و مناقضتي که مقلدان اوضاع شريعت را لازم آيد،بيان فرمودي و بنده را دلپذير آمدي و چون خواستي به غور سخن برسد ،از آن امتناع نمودي و گفتي آنچه لب و خلاصه حقيقت است هنوز با گفتني نيست "(قربان پور آراني،١٣٨٩: ١١)خواجه نصيرالدين طوسي به شاگردي يکي از شاگردان ايشان افتخار نموده و شعري با اين مضمون در وصف ايشان سروده است :
گر عرض دهد سپهر اعلي فضل فضلا و فضل افضل
از هر ملکي به جاي تسبيح آواز آيد افضل افضل
گفتني است که در حال حاضر اين شعر در داخل گنبد خانه اين مجموعه ،بر يکي از ديوارهاي بشن گنبد نوشته شده است .(تصوير شماره ١)
تصوير شماره (١): موقعيت شعرخواجه نصير الدين طوسي بر روي ديوار گنبد خانه مجموعه بابا افضل
لازم به ذکر است که مجموعه اشعار و مکتوبات باقي مانده از اين عارف بزرگ به صورت کتابي به نام مصنفات بابا افضل توسط دکتر مجتبي مينوي و دکتر يحيي مهدوي به چاپ رسيده است .صحبت درباره شخصيت بابا افضل در اين مجال کوتاه جز به اختصار ممکن نيست و ليکن لازم بود که به قدر تشنگي از درياي وجود او آبي چشيد.
٣-توصيف مجموعه زيارتي آرامگاهي بابا افضل
در اين بخش با اتکا بر توصيف مجموعه بابا افضل ، ارزش هاي موجود در اين مجموعه را دربه صورت امکانات ،فرصت ها،ضعف ها و تهديدها بازشناسي مي نماييم و مي دانيم که اين شناخت براي پويا نمودن بنا متناسب با زندگي امروز الزامي مي باشد.توصيفات ارائه شده در اين قسمت از ديد گردشگري است که به سمت روستا و مجموعه بابا افضل حرکت مي کند و مواردي را در طول مسير برداشت مي نمايد.
٣-١ نحوه ورود به روستا
اولين جايي که مي توان مجموعه بابا افضل را مشاهده نمود در ورودي جاده فرعي روستاي مرق مي باشد که اين مسير فرعي از جاده کاشان - ازوار منشعب مي شود.در اين نقطه مي توان گنبد مجموعه را طي چند لحظه کوتاه از درون ماشين مشاهده نمود و بعد از آن عوامل طبيعي (تپه ها و درختان )مانع ديدن مجموعه مي شوند.بعد از آن وارد خيابان اصلي روستا مي شويم که با حرکت مارپيچ وارد روستا شده و در انتهاي اين مسير، مجموعه بابا افضل قرار گرفته است .در طول اين مسير در درون روستا مجموعه بابا افضل قابل مشاهده نمي باشد چون انبوه درختان و موانع طبيعي مانع اين امر مي شوند،تا جايي که افراد تازه وارد در طول مسير چند بار مجبور به سوال کردن مي شوند که آيا مسير رسيدن به مجموعه بابا افضل همين مسير است يا خير.اهالي نيز در جواب تاکيد مي کنند که مجموعه در انتهاي همين جاده قرار دارد.قرار داشتن مجموعه در انتهاي جاده باعث شده است که دنجي اين مجموعه تقويت شده و معمولا فقط افرادي که قصد زيارت مجموعه را دارند به اين قسمت از جاده مي آيند.از طرف ديگر تصوير ذهني اهالي روستا از قرار داشتن بقعه در انتهاي جاده نيز باعث تقويت بعد معنوي و آرامش مجموعه شده است .ما به درستي نمي دانيم که روند تغيير جنگل هاي اطراف مجموعه از قديم تا کنون به چه صورت بوده است و آيا در گذشته نيز اين بنا از درون روستا قابل مشاهده بوده است يا خير، اما اکنون اين موضوع يکي از ويژگي هاي تامل برانگيز مجموعه است .برخي محققين معتقدند بناهاي معنوي که با خواست مردم بنا شده اند و نشانه اي از معماري بومي آنان هستند،سعي در خودنمايي ندارند و بيشتر به دنبال بيان معاني و اعتقادات جامعه خود مي باشند. کامبيز نوايي در مقاله «مسجد ،تمثال انسان کامل » چنين بيان مي کنند:"انسان کامل بزرگ است اما بزرگ نما نيست تکبر ندارد.البته که قداست او نيز در وهله نخست به واسطه همين خصلت وجودي است .مسجدي که به انسان کامل تشبه مي جويدهم پيش از هر چيز «عبد» است .در ميان بندگان ،نه خدايي،که بندگي مي کند.فخر و کبر هم نمي فروشد.اگر مسجد عظمت دارد ،عظمتش تصنعي و نمايشي نيست ،بلکه هيبت خاصي است که از کيفيت معوي آن نتيجه شده است .اگر جمال و جلالي دارد ،در پي آن نيست که به ديگران بنماياند و تحسين ايشان را برانگيزد،چرا که آن را اساسا از خود نمي داند،پس به استقلال هم عرضه نمي کند.مسجد مطلوب ،در تقرب انسان کامل ،خودنمايي و گستاخي نمي کند،لاف نمي زند و رجز نمي خواند،به مخاطبان خود امر و نهي نمي کند و آنان را به مبارزه نمي طلبد."( نوايي، ١٣٧٧: ٥٦)
در حال حاضر اين مجموعه داراي چنين ويژگي اي مي باشد و بر روستا حکومت نمي کند و هرگاه فردي بخواهد با خود خلوت کند و بيانديشد که از کجا آمده است و به کجا مي رود ،مي تواند به قصد رفتن به مجموعه به آن وارد شود و از محيط آن اسفاده نمايد. در اين ديدگاه مجموعه بابا افضل در حقيقت مانند پيري در کنج خرابات پذيراي اين افراد مشتاق مي شود و نه مانند حاکمي که به نيت اثبات قدرت حکومت خود،قصر را در معرض ديد همگان قرار مي دهد.
٣-٢- موقعيت مجموعه در بافت روستا
بعد از عبور از بافت مسکوني روستا و مجموعه تفريحي کنار رودخانه ،در فاصله ٢٠٠ متري مجموعه مي توانيم قسمتي از گنبد مجموعه را از بالاي سرشاخه هاي درختان کاشته شده در اطراف مجموعه ببينيم .(تصوير شماره٢)
تصوير شماره (٢) : اولين جايي که مي توانيم نشاني از مجموعه را مشاهده نماييم .
از اينجا به بعد گردشگر خود را با مجموعه تنها مي يابد،ديگر هاي و هوي شهر و روستا در اينجا وجود ندارد،آنچه که هست سکوت است و آرامش .در اين نقطه قسمت بالايي گنبد را متصل به آسمان معمولا آبي روستا مي بينيم و پايين آن قابل مشاهده نيست ،حسي از تعلق به آسمان در گردشگر ايجاد مي شود و در وي کنجکاوي ايجاد مي کند تا رابطه اين بنا را با زمين ببيند.با ادامه مسير به حدود ٥٠ متري مجموعه مي رسيم ،جايي که جاده آسفالت باريک شده و به سمت تپه اي که مجموعه بابا روي آن قرار دارد تغيير مسير مي دهد. کنتراست گنبد آبي رنگ با بدنه خاکي رنگ و همچنين تپه سنگي که مجموعه روي آن قرار دارد نظر گردشگران را به خود جلب مي کند.آب چشمه اي که از دوردست به اينجا رسيده است نيز در پايين اين تپه سنگي جاري است .کل مجموعه بر روي يک سطح صاف قرار گرفته است که با سنگ چيني در اطراف آن بر روي تپه احداث شده است .(تصوير شماره ٣)
تصوير شماره (٣): موقعيت مجموعه و عوامل طبيعي اطراف آن
يک بستر ديگر نيز در دوره معاصر با ارتفاع پايين تر از بستر قبلي احداث شده است که از آن براي تدفين مردگان روستا استفاده مي شود.احداث اين بسترها احتمالا به اين صورت بوده است که ابتدا اطراف آن را سنگ چيني مي نموده اند و سپس وسط آن را با خاک يا سنگ پر مي کرده اند.ارتفاع سنگ چيني اطراف در بعضي جاها حداکثر ٢ متر و حداقل ١ متر مي باشد.
٣-٢-١-فرضيه هايي براي توجيه موقعيت مجموعه
سوالي که در اينجا مطرح است به اين صورت است که چرا اين مجموعه بر روي يک تپه سنگي و با ايجاد يک بستر اوليه احداث شده است ؟جواب هايي که به ذهن مي رسد ،عبارتند از :
١-اين قسمت داراي مالک خاصي نبوده است چون قابل کشاورزي نبوده و به همين منظور اهالي آن زمان روستا مي توانستند براي تدفين بابا در آن توافق نظر داشته باشند.
٢-با توجه به قدمت بالاي روستا که به دوران هخامنشي مي رسد.( در يکي از تپه هاي نزديک بقعه مجموعه اي از سکه ها کشف شده است که قدمت آنها به دوره هخامنشي و سلوکي مي رسد.(قاسمي کاشاني،١٣٨٧: ٢٧)) بعيد نيست که در اين مکان دخمه اي وجود داشته و آيين هاي مرسوم در آن زمان در اين مکان انجام مي شده است .بستر سنگي تپه و ارتفاع مناسب آن و همچنين فاصله آن از محل مسکوني فعلي روستا اين نظريه را تقويت مي نمايد.البته فراموش نشود که براي اثبات اين فرضيه نياز به کاوش هاي باستان شناسي در بستر ايجاد شده براي مجموعه داريم .وجه ديگر اين فرضيه اين است که با ورود اسلام به ايران و منسوخ شدن تدريجي آيين هاي قبلي ،شايد اين مکان موقعيت قبلي خود به عنوان يک مکان آرامگاهي ، در ذهن مردم حفظ نموده است و فقط ظواهر اين آيين ها تغيير نموده و بقعه بابا افضل نيز در دوره هاي بعدي با پيروي از تغييرات ايجاد شده در آيين تدفين مردگان در اين منطقه به خاک سپرده شده است .
٣-اين مجموعه در حال حاضر در مرز بين خشکي کوه ها و دامنه هاي کنار آن و سرسبزي درختان اطراف بقعه در روستا واقع شده است . شايد اين موضوع جنبه اي نمادين نيز داشته باشد چرا که مشابه اين پديده را در بقعه اي که در روستاي خنب (در قسمت جنوبي کاشان )قرار گرفته است نيز مي توان مشاهده نمود.البته بايد توجه داشت که اثبات اين فرضيه نياز به تعيين تغييرات جنگل هاي اطراف اين دو بنا دارد که در طي دوران مختلف رخ داده است .
٤-فرضيه ديگري که قابل تامل است ،قرار گرفتن اين مجموعه در کنار آب جاري از چشمه و همچنين درخت چناري ست که ظاهرا قدمت دار مي باشد.( درخت چنار و چشمه آب از عناصر نمادين در دوران گذشته ايران مي باشند که سعي مي شده است بناهاي مقدس نيز در کنار اين عناصر شکل بگيرند.)
٥-از سوي ديگر قرار گرفتن مجموعه بر بالاي بلندي باعث شده است تا منظره اي دلنشين از روستا و درختان اطراف مجموعه قابل مشاهده باشد که شايد اين امر نيز در تعيين موقعيت مجموعه موثر بوده باشد.
٦- همانطور که مي دانيم يکي از مواردي که باعث تقدس يک مکان خاص مي شود،سختي دستيابي به آن مي باشد و اينکه آن مجموعه سهل الوصول نباشد.با توجه به اين موضوع شايد تعيين موقعيت اين مجموعه بر روي يک بلندي نيز تلاشي براي افزايش قداست آن بوده باشد.
٧-نزديکي به آسمان نيز ممکن است يکي از دلايل قرارگيري اين مجموعه بر روي بلندي باشد.
٨-تضاد رنگي ايجاد شده بين مصالح خشتي که در بدنه بنا استفاده شده اند با تپه سنگي زير آن نيز شايد دليلي براي انتخاب اين قسمت براي ساخت مجموعه بوده باشد.
٣-٣- ورود به مجموعه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید