بخشی از مقاله


بررسي تنوع ژنتيکي ژنوتيپ هاي يولا ف بر اساس صفات زراعي


چکيده
يولاف از غلات مهم زراعي است و مقام چهارم را از نظر اقتصادي در بين غلات دارد با اين وجود زراعت يولاف در ايران زياد معمول نيست .
بررسي تنوع ژنتيکي اين امکان را فراهم مي کند که توسط انتخاب و اصلاح ، گياهان جديدي توليد شوند. هدف از اين تحقيق بررسي تنوع ژنتيکي جهت انتخاب ژنوتيپ هاي مطلوب براي برنامه هاي اصلاحي مي باشد. بر اين اساس تعداد ٤٣ ژنوتيپ با استفاده از طرح آگمنت بر پايه ي طرح بلوکهاي کامل تصادفي با سه تکرار مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج نشان داد که براي تمام صفات مورد آزمايش تنوع بسيار معنيداري وجود دارد. ارقام ساوان و تاراهومارا برترين ارقام از لحاظ عملکرد در واحد سطح بودند و رقم ناستا کمترين عملکرد را داشت .
نتايج همبستگي ساده بين صفات نشان داد که بين عملکرد با وزن هزار دانه ، شاخص برداشت ، عملکرد کاه و بيوماس همبستگي مثبت و معنيداري وجود دارد. نتايج تجزيه خوشه اي ژنوتيپ ها را در ٧ گروه طبقه بندي کرد. با داشتن چنين تنوعي در ژنوتيپ هاي مورد بررسي و با توجه به نبود ارقام اصلاح شده يولاف در کشور، ميتوان با انتخاب روش اصلاحي مناسب ارقام جديد, سازگار با عملکرد بالا توليد کرد.
کلمات کليدي: يولاف ، تنوع ژنتيکي، تجزيه خوشه اي
مقدمه
يولاف از غلات مهم زراعي است که در جهان در سطح وسيعي مورد کشت و کار قرار ميگيرد. اين گياه مقام چهارم از نظر اقتصادي را در بين غلات دارد. مقدار توليد سالانه يولاف در جهان ٥٠ ميليون تن و سطح زير کشت آن معادل ٣٦ ميليون هکتار است . بيشترين مورد استفاده آن در تغذيه ي دام ميباشد. همچنين دان آن داراي ارزش غذايي زيادي بوده و جهت تغذيه ي انسان استفاده مي شود. دانه و علوفه يولاف داراي پروتيني با ميزان و کيفيت بالا مي باشد(٣). زراعت يولاف در ايران زياد معمول نيست و در نواحي محدودي از شمال کشور کشت مي شود (٤). از آنجا که اولين مرحله جهت بهره برداري از يک گياه جديد در يک منطقه جديد، توليد ارقام سازگار با عملکرد قابل قبول است ، لذا بررسي تنوع ژنتيکي يولاف امري ضروري است چرا که اولين مرحله از پروسه اصلاح بررسي تنوع ژنتيکي مي باشد. تنوع ژنتيکي به معني تفاوت موجود در توالي بازها بر روي مولکول DNA افراد مي باشد. تنوع و انتخاب دو رکن اصلي برنامه هاي اصلاح نباتات هستند (٢).
تنوع ژنتيکي اين امکان را فراهم مي کند که توسط انتخاب و اصلاح ، گياهان جديدي توليد شوند(٥). در روش هاي اصلاح گياهان که برپايه ي دورگ گيري هستند، نيز نياز به بررسي تنوع ژنتيکي است ، چرا که والدين انتخاب شده جهت تلاقي مي بايست از نظر ژنتيکي دور از هم باشند تا بيشترين هتروزيس مشاهده شود(١).
مواد و روشها
اين تحقيق در سال زارعي ٧٨-١٣٨٨ در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه به اجرا در آمد. تعداد ٤٣ ژنوتيپ يولاف از جنس آونا١ و از دو گونه فاتوا٢ و آستراليس ٣ با استفاده از طرح هاي آگمنت بر پايه ي طرح بلوکهاي کامل تصادفي با سه تکرار مورد ارزيابي قرار گرفتند. تعداد ٢٤ ژنوتيپ به صورت شاهد(تکرار دار) کشت گرديد و مابقي ژنوتيپ ها به صورت تک تکراري کشت شدند. اين ژنوتيپ ها از نقا ط مختلفي از جهان جمع آوري شده بودند به صورتي که از لحاظ سازگاري داراي طيف وسيعي از شرايط آب و هوايي متفاوت بودند.صفات مورد بررسي شامل تعداد خوشه در متر مربع ، تعداد دانه در خوشه ، وزن هزار دانه ، عملکرد دانه ، عملکرد کاه ، بيوماس ، شاخص برداشت و ارتفاع بود. ابتدا تجزيه واريانس براي ژنوتيپ هاي تکرار دار (شاهد تکراري) انجام شد، در صورت معني دار بودن بلوک، داد هاي ژنوتيپ هاي تک تکراري با توجه به برآورد خطاي بلوک اصلاح شدند و سپس مقايسات ميانگين به روش دانکن برروي داده هاي اصلاح شده انجام شد. براي آناليزهاي فوق از نرم افزار SAS استفاده شد. تجزيه کلاستر با استفاده از داده هاي استاندارد شده تمام صفات براي ژنوتيپ ها و همچنين محاسبه همبستگي پيرسون با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرديد.
نتايج و بحث
براساس نتايج تجزيه واريانس ، بلوک براي هيچ يک از صفات معني دار نشد و در نتيجه نيازي به تصحيح براي داده هاي ژنوتيپ هاي تک تکراري نبود. واريانس بين ژنوتيپ ها براي تمام صفات مورد بررسي در سطح احتمال ١% معني دار شد(جدول ١). بر اين اساس مي توان نتيجه گرفت تنوع بسيار معني داري براي صفات اندازه گيري شده بين ژنوتيپ هاي مورد بررسي وجود دارد.

براساس نتايج مقايسه ميانگين تيمارها ژنوتيپ هاي ساوان ١ و تاراهومارا٢ داراي بيشترين عملکرد در شرايط آب و هوايي منطقه در سال آزمايش بودند که مقدار عملکرد آنها بيش از ٦تن در هکتار بود. همچنين رقم ناستا٣ داراي کمترين عملکرد بود که اين مقدار کمتر از ٢تن در هکتار بود. بنابراين ميتوان گفت که مجموعه ژنوتيپ هاي مورد بررسي داراي پتانسيل لازم براي آغاز يک برنامه اصلاحي را دارند، و مي توان با استفاده از روش اصلاحي مناسب واريته هاي سازگار با عملکرد بالاي را براي منطقه اصلاح کرد.
نتايج همبستگي ساده بين صفات نشان داد که بين عملکرد دانه با وزن هزار دانه ، شاخص برداشت ، عملکرد کاه و بيوماس همبستگي مثبت و معني داري وجود دارد. همچنين شاخص برداشت با بيوماس و وزن هزار دانه همبستگي مثبت و معني داري نشان داد در صورتي که با ارتفاع بوته همبستگي منفي و معني داري داشت . عملکرد کاه نيز با ارتفاع هبستگي مثبت و معني داري را نشان داد (جدول ٢). وجود همبستگي منفي بين شاخص برداشت و ارتفاع بوته احتمالا بخاطر اين مسئله است که با کاهش ارتفاع گياه عملکرد کاه نيز کاهش يافته و در نتيجه سهم کاه و کلش از بيوماس کل کاهش ميابد، اين در صورتي است که

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید