بخشی از مقاله
بررسي و تحليل مسجد جامع ساري
چکيده
آنطور که در تاريخ آمده اين مسجد کهن ترين مسجد ديار علويان در سرزمين طبرستان است . اين اثر در تاريخ ٨ اسفند ١٣٧٧ با شماره ثبت ٢٢٧٢ بهعنوان يکي از آثار ملي ايران به ثبت رسيده است . مسجد جامع ساري جزو معدود مساجد تک ايواني ايران است و هم عصر مساجدي مثل فهرج يزد و تاريخانه دامغان مي باشد. مسجد در دوره هاي مختلف بويژه در زمان پهلوي اول و قاجار به کرات بازسازي و مرمت شده است . پيشينه تاريخي بنا طبق مستندات متون قديمي به اوايل اسلام بر مي گردد. از اينکه بنا در دوران خلافت بني عباس بنيان گذاشته شده اختلافي وجود ندارد ولي سخن در بنيانگذار است ، عده اي پس از شکست اسپهبد خورشيد، ابوالخصيب و گروهي يحيي بن يحيي را بنيانگذار مي دانند اما در سال ٤١١ هجري قمري تقريباК متفق القولند.
حياط مسجد هسته مرکزي بناست . بنا داراي شبستانهاي وسيعي مي باشد که شبستان جنوبي شبستان اصلي و داراي محراب و منبر چوبي مشبک است . شبستان شمالي و غربي مشتمل بر يک هشتي با سقف گنبدي شکل مي باشد که عبور از ان امکان دسترسي به حياط مسجد را فراهم مي سازد. دو گلدسته آجري در قسمت بام ايوان جنوبي وجود دارد. بنا در هسته مرکزي شهر ساري قرار دارد و وردي آن از بازار مي باشد.
واژه کليدي: مسجد جامع ساري، مسجد ساري، کهن ترين مسجد طبرستان
١-مقدمه:
مسجد جامع ساري جزو معدود مساجد تک ايواني ايران است که اين سبک از قديمي ترين فرم هاي مساجد کشور مي باشد.
اين مسجد زيبا که اصالت و قدمت مساجد اوليه ايران زمين را با خود به همراه دارد از لحاظ قرابت سني و دوره ، با مساجد فهرج يزد و تاريخانه دامغان هم عصر است . هر چند اقليم مازندران هرگز نتوانسته مانند خشکي کوير و سرزمين گرم آن خطه نگاهبان ميراث تاريخي خود باشد. از آنجا که به دليل رطوبت فراوان مواد مصالح در مازندران زود فرسوده مي شوند ، بناهاي تاريخي در اين استان بيشتر و زود به زود محتاج مرمت مي شوند اکنون نيز مراحل سرسازي و رطوبت زدايي از اين مسجد هزارساله در حال انجام است .
٢-روش تحقيق
روش تحقيق در اين مقاله به اين صورت است که اکثر موضوعات از افراد آشنا به اين بنا اقتباص شده است . افرادي که در سعي در شناخت و شناساندن تبرستان نمودند که بيشتر اين افراد از کارکنان سازمان ميراث فرهنگي و صنايع دستي استان مازندران بودند.
٣-مسجد جامع ساري :
حياط مسجد که در واقع هسته مرکزي بنا را تشکيل مي دهد چهار ضلعي و پوشش تمامي حياط به وسيله آجرهايي چهارگوش به صورت نره است که هنرمندان معمار به هنگام آجرچيني حياط از طرح هاي هندسي لوزي شکل و يا قرنيه بهره برده اند.
شکل ١: حياط مرکزي
فضاي شبستان ها وسيع است . ستون هاي متعددي در چند رديف افقي، طاق هاي جناغي را برفراز ستون ها استوار نموده و سقف شبستان را برپا داشته است . شبستان ها در دوطرف شرقي و غربي مسجد قرار دارند که جلو آنها پنجره هاي چوبين بلند با جام شيشه نصب کردند .
راه ارتباطي به شبستان ها از طريق ايوان جنوبي و حياط مرکزي ميسر مي باشد . آجر و ملات آهک مصالح اصلي آن است
در ضلع غربي مسجد سالن هاي مستطيل شکل در طرفين ايوان غربي به صورت قرينه وجود دارد که شيوه معماري آن ملهم از معماري دوره قاجار است و دقيقا مشابه آن .
ايوان شمالي که ورودي ديگر مسجد در آن قرار دارد مشتمل بر يک هشتي با سقف گنبدي شکل است که عبور از آن امکان دسترسي به حياط مسجد را فراهم مي سازد . نماي ديوارهاي داخلي هشتي و سقف گنبد به وسيله آجرهاي بندکشي شده تزيين گرديده است . آجر فرش کف ايوان و راهرو نيز که با آجرهاي چهارگوش به صورت نره کار شده جلوه ديدني به فضاي داخلي ايوان بخشيده است
از هشتي ايوان مي توان به دو سالن طرفين راه يافت . يکي از سالنها به صورت چند ضلعي است . در وسط سالن تعداد هفت ستون چوبي با سر ستون برپاست که سقف سالن بر روي سرستون ها و ديوارهاي اطراف استوار است . سالن ديگر مستطيل شکل است که سقف آن پلور کشي و تخته کوبي است . در قسمت مياني حياط علاوه بر حوض فيروزه اي وسيع ايواني مستطيل تعبيه شده که سطح آن با آجرهاي چهارگوش مفروش و مزين است .
همان جا که در روزها و شب هايي که آسمان ، باران را ميهمان سرزمين ما نکرده و هوا مطبوع است نمازگزاران روي آن نيز به سوي کعبه مي ايستند و نماز مي خوانند .
بزرگترين ايوان مسجد در ضلع جنوبي است که محراب اصلي در آن قرار دارد و در نزديکي قسمت شرق آن منبر چوبي مشبک نصب کردند . قسمت اعظم نماي ايوان جنوبي و فضاي داخلي آن بازسازي شده و در قسمت پيشاني ايوان به هنگام نوسازي و تعميرات مکرر کاشيکاري معرق بکار برده اند.
شکل ٥: محراب و منبر
در متن کاشيهاي معرق نوشته هايي به خط بنايي کار شده که در بين نوشته ها کلمات محمد و علي در فواصل مختلف و يا در کادرهاي مجزا مشاهده مي شود.در طرفين ايوان کادرهايي به صورت قابهاي چهارگوش هلالي شکل وجود دارد که يقينا در گذشته محل نصب کتيبه بود، که در بازسازي نيز از آن به همين عنوان استفاده شد و اسامي دوازده امام را به خط خوش در محل مذکور نوشته اند .
دو گلدسته آجري در قسمت بام ايوان جنوبي وجود دارد و راه ارتباطي به اين مأذنه ها از طريق پلکاني که در گوشه شمالي شبستان هاي طرفين ايوان تعبيه شده صورت مي گيرد. فرم گلدسته چهارضلعي است با نماي آجري بندکشي شده و سقف سفال پوش .
هر ضلع گلدسته ها پنجره هايي و در گوشه هاي هر ضلع تزيين آجري به صورت سينه کفتري کار شده است . در ايجاد و شکل گيري درب ها ، پنجره ها و سقف بنا غالبا از چوب استفاده شده و پوشش بام بناهاي مسجد ، بنا به طبيعت منطقه با باران نسبي سفال پوش است .
مسجد جامع ساري در دوره هاي مختلف به ويژه در زمان پهلوي اول و قاجار به کرات مورد بازسازي و مرمت قرار گرفته که نتايج اين تعميرات نيز بهره بردن از مصالح روز مثل درب و پنجره هاي فلزي و عوامل تزييني از قبيل سنگ در نماي بيرون و خارج مسجد است .
بنا به گفته کارشناس سازمان ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري مازندران قريب به پنج سال پيش طي گمانه زني هايي بر روي ايوان مياني مسجد کف مسجد در عمق ٣متري آن نمايان شده است و گويا حيات فعلي نيز جزو مسجد نبوده و سالها پس از ساخت بنا به آن پيوسته است .چنانچه روايت کرده اند در حياط مزبور کارگاه شيشه گري وجود داشته است .
پيشينه تاريخي مسجد جامع ساري طبق مستندات متون قديمي به اوايل اسلام مي رسد. پس از اين که اسپهبد خورشيد در سنه ٤١١ قمري خود را در فلام رودبار اشکور به کشت ، ابوالخصيب والي طبرستان شد و مسجد جامع ساري را ساخت و مردم ساري چون مسلمان شدند، شيعه اماميه را برگزيدند . از اين که مسجد جامع در دوران خلافت بني عباس بنيان گذاشته شد اختلافي وجود ندارد ولي سخن در بنيان گذار است . عده اي پس از شکست اسپهبد خورشيد ، ابوالخصيب و گروهي يحيي بن يحيي را بنيان گذار مي دانند اما در سال بنا ٤١١ قمري تقريبا متفق القولند.
٣-اصول طراحي معماري سنПتي در مسجد جامع ساري:
• اصول محور و تقارن
• شکل ٧: محور هاي بنا