بخشی از مقاله
چکیده
براي به دست آوردن منافع رقابتی ،یک سازمان می بایست توانائی مدیریت موثر دارائی اصلی اش یعنی دانش را داشته باشد.جدا از انواع مختلف دانش که در زمینه هاي مختلف آن مطرح می شود، قدرت راضی کردن نیازهاي مشتري هم نقش مهمی در تولید محصول یا خدمت با کیفیت در آن سازمان ایفا می کند.به طور خاص ف در پروژه هاي فناوري اطلاعات ، نیاز هست که آنچه مشتري می خواهد به طور موثر و کارآمد به بخش IT انتقال داده شود و در عوض واحد IT بایستی این نیازها را به طور موثر و کارآمد در نظر بگیرد و ببیند.
این تحقیق رابطه بین قابلیت هاي مدیریت دانش و موفقیت انتقال دانش در واحد هاي IT چند شرکت را می سنجد.که به دلیل حفظ اطلاعات از ذکر نام این شرکتها خودداري می شود.پرسشنامه براي 150 نفر از کارکنان IT این شرکتها ارسال شد و این داده ها با کمک روش مدلسازي معادلات ساختاري PLS تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج نشان می دهد که براي اینکه انتقال دانش در یک پروژه IT موفقیت آمیز باشد ، واحد IT باید هم یک زیرساخت دانش خالص و هم فرایندهاي مناسب دانش را داشته باشد.در بین این قابلیت ها، عوامل زیربنائی کلیدي و فرایندهاي دانش مشخص شده اند.ثابت شده است که کاربرد و فراگیري در تضمین یک فرایند زیربنائی مهم می باشند در حالی که فرهنگ (فرهنگ یادگیري ، فرهنگ اشتراك گذاري )، فناوري (فناوري مشارکتی ، فناوري ایجاد فرصت) و ساختار (ساختارهائی که از همکاري و سیستم پاداشها حمایت می کند) به عنوان عوامل زیربنائی مهم شناخته شده اند.به علاوه ، یافته ها نشان می دهد که فرایندهاي دانش (شامل کسب ، تبدیل ،کاربرد و نگهداري) در تضمین بهره وري انتقال دانش کلیدي هستند اما ضرورتا موثر نیستند.در حالی که زیر ساختهاي دانش اثر بخشی انتقال دانش را تعیین می کنند ، اما الزاما بهره وري را تعیین نمی کنند.
کلمات کلیدي: مدیریت دانش، انتقال دانش، دانش
1
مقدمه
دانش در یک سازمان عبارت است از واقعیت یا موقعیت دانستن چیزي به همراه آگاهی و فهم که از طریق تجربه، مطالعه اکتشاف و ارتباط ذهنی بدست آمده و به شکل هاي مختلف ثبت شده باشد، و هدف مدیریت دانش، شناسایی، کسب، سازماندهی و ذخیره سازي و انتقال دانش مناسب به منظور بهبودو تغییر ادراکات و عملکرد کارکنان سطوح مختلف سازمان در زمان مناسب می باشد که از این طریق می توان ضمن پشتیبانی و کمک به سازمان در حل مسئله، یادگیري پویا، و تصمیم گیري مناسب از خروج دارایی هاي فکري و ذهنی از سازمان به هنگام ترك عاملان دانش جلوگیري کرد. با توجه به این نکته که همه محتواي ذهنی به راحتی قابل شناسایی ، ذخیره سازي و انتقال نیستند و هرچه از دانش تصریحی به طرف دانش ضمنی – مفهومی (تلویحی) حرکت می کنیم به همان اندازه مدیریت آنها براي به اشتراك گذاري مشکل تر می شود. دو دیدگاه در مدیریت دانش وجود دارد: دیدگاه اول اطلاعات و دانش را یک شی یا چیزي می داند که می تواند کسب و ذخیره شده یا انتقال یابد (دانش تلویحی) دیدگاه دوم را یک فرایند در نظر می گیرد که براي هر یک از افراد منحصر به فرد است (دانش تلویحی) که چگونگی عمل سازمانها د رمدیریت و انتقال دانش به دلایلی چون فرهنگ سازمانی، ساختارها، خوزه هاي فعالیت و .... از سازمانی به سازمان دیگرمتفاوت است اما اصولی وجود دارد که در هر سازمانی باید مورد توجه قرار گیرد. مدیریت دانش از عناصر مختلفی چون تولید دانش، کسب دانش ، ذخیره سازي دانش ، تبدیل دانش و به اشتراك گذاري دانش تشکیل یافته است.از طرفی انتقال دانش بخش مهمی از تصویر بزرگ مدیریت دانش است بنابراین وقتی که بحث انتقال دانش مطرح است تصور بر این است که دانش مورد نظر قبلا تولید و کسب شده است و آماده انتقال به دیگران یا به پایگاه هاي خاص خود جهت بهره برداري توسط افراد در آینده است که این انتقال دانش به شیوه هاي مختلف می تواند اتفاق بیافتد از جمله فرستاندن یا قرار دادن اطلاعات و دانش در محلی با استفاده از شیکه هاي الکترونیکی براي مصرف کنندگان احتمالی و بالقوه ، به اشتراك گذاي دانش با افراد نیازمند احتمالی، به صورت غیر الکترونیکی انتقال دانش به صورت رو در رو. در هر صورت می توان گفت انتقال دانش عبارت است از حرکت، توزیع و پخش دانش بین افراد و پایگاه هاي دانش مکانیزه و غیره مکانیزه به صورت دو سویه، که دو نوع راهبرد براي آن قابل تصور است، راهبرد انتقال فرد به اسناد و راهبرد فرد به فرد.این مقاله سعی بر بررسی رابطه بین مولفه هاي مدیریت دانش با انتقال دانش موفق را دارد.
دانش چیست؟
غالبا در حوزههاي گوناگون علمی ، هر واژه با توجه به شرایط استفاده از آن ، به گونهاي خاص معنا میشود ؛ این موضوع براي دانش نیز صادق میباشد . با وجود آنکه واژه دانش در فلسفه ، روانشناسی و جامعهشناسی نیز معانی خاص خود را دارد - که تلفیقی کاربردي از آنها در مدیریت دانش نیز به کار برده شده - اما تاکنون مفهومشناسی در رابطه با واژه دانش در مدیریت به شکلی فراگیر صورت نپذیرفته است (ویگاند ، .(1996
2
در هر حال ، آنچه مسلم است آنست که میتوان با آشنایی با تعاریف گوناگون ، ابعاد و مصادیق این امر را بیشتر شناخت و آن را بهتر به کار گرفت . در این گام برآنیم تا با ارائه تعاریف گوناگون از دانش و نیز مدیریت دانش در گام آتی ، ابعاد و دیدگاههاي ارائه شده در این زمینه بهتر شناخته شود .
دانش یکی از منابعی است که به سختی به دست می آید و از این رو کلید برتري سازمانها نسبت به همدیگر است(لوبیت،.(2001
دانش در سازمانها نه تنها در مدارك و ذخایر دانش، بلکه در رویه هاي کاري، فرآیندهاي سازمانی، اعمال و هنجارها مجسم می شود.دانش، ساده و روشن نیست، مخلوطی از چند عامل متفاوت است .سیالی است که در عین حال ساختهاي مشخصی دارد و نهایتا اینکه دانش ضمنی و آشکار است(داونپورت،.(13 79
انواع دانش:
دانش ضمنی(پنهان) : به فرد وابسته است و در هنگام کار به صورت درونی بدست می آید . این نوع دانش به سختی قابل بیان براي فرد دیگري است و باید هر کس خود آنرا بدست آورد (بادر معرض کار واقع شدن ) دانش پنهان(ضمنی) دا نشی است که دانشکار آنرا از طریق تجربه بدست آورده و تجسم باورها و ارزش ها او ست . دانش پنهان داراي ارزش با لاي است. بعلاوه دانش پنهان مهمترین پایه براي خلق دانش جدید می باشد. یعنی، به گفته نوناکا " کلید آفرینش دانش در بسیج و تبدیل دانش پنهان قرار دار د .(Nonaka/Takeuchi, 1995)"
دانش معلوم (آشکار): این نوع از دانش بصورتی درآمده است که قابل مستند سازي و ارائه به دیگران است (مانند نقشه، طراحی، برنامه در قالب کلمات و... ). دانش آشکار توسط محصولات و مصنوعات مثل اسناد و فیلم نشان داده می شود کهنوعا با هدف ارتباط با فرد دیگري بوجود آمده اند . هر دو نوع دانش براي سازمان مهم هستند(.(Nonaka/Takeuchi, 1996
برخی این دو نوع از دانش که مجموعا کل دانش موجود را تشکیل می دهند را به کوه یخی در آب تشبه نموده اند، که بخش پنهان آن در آب و قسمت آشکار آن بیرون از آب قرار دارد و مدیریت دانش تلاش می نماید تا ضمن ازدیاد آن بخش غیر مرئی آنرا قابل رویت نمایید.
مدیریت دانش:
براي تعریف مدیریت دانش باید چندین واژه تعریف شود. ابتدا از دادهها صحبت میکنیم. دادهها منبع حیاتی به شمار میروند که با بهرهبرداري صحیح از آنها میتوان دادهها را به اطلاعات بامعنی تبدیل نمود. بدین ترتیب اطلاعات میتوانند به دانایی و در نتیجه حکمت تبدیل شوند. در واقع اطلاعات، دانایی و حکمت، بیش از مجموعههاي فوق هستند و به نوعی کل آنها از هم افزایی اجزا تشکیل میشوند، نه جمع جبري اجزا.دادهها نقاط بی معنی در فضا و زمان هستند که هیچگونه اشارهاي به فضا و زمان ندارند.
3
دادهها شبیه رویداد حرف یا کلمهاي خارج از زمینه (بدون رابطه) میباشند. دانایی مجموعهاي از شناختها و مهارتهاي لازم براي حل مسئلهاست، لذا اگر اطلاعاتی که در دست است بتواند مشکلی را حل کند میتوان گفت دانایی وجود دارد. ضمن اینکه دانایی باید امکان تبدیل به دستورالعمل اجرائی و عملی شدن را داشته باشد. »نوناکا« بر این اعتقاد است که دانش ضمنی کاملا شخصی بوده، رسمی کردن آن بسیار مشکل است، از این رو انتقال آن به دیگران به آسانی موثر نیست(مهدي زاده و همکارش،.(1388
براي مدیریت دانش تعاریف متعددي بیان شده که تعدادي از این تعاریف در ذیل بیان خواهند شد:
• مدیریت دانش فرآیندي است که به سازما نها کمک میکند تا اطلاعات و مهارت هاي مهم را که نوعی حافظه سازمانی محسوب میشوند و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند .این امر سازمان را براي حل مسائل یادگیري، برنامه ریزي راهبردي و تصمیم گیري هاي پویا به صورت کارا و موثر قادر میسازد . مدیریت دانش بر شناسایی دانش و ارائه آن تاکید میورزد، به گونه اي که بتواند به صورت رسمی به اشتراك گذاشته شود و در نتیجه دوباره مورد استفاده قرار گیرد(حقی و همکارانش،.(1383
• مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیتها است که براي مدیریت، مبادله، خلق یا ارتقاي سرمایههاي فکري در سطح کلان به کار میرود. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازي، اشتراك یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکري یعنی ساختاري، انسانی و اجتماعی نمایان میشود. مدیریت دانش فرایندي است که به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهاي مهم را که بعنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را براي حل مسائل یادگیري، برنامه ریزي راهبردي و تصمیم گیریهاي پویا به صورت کارا و موثر قادر میسازد. (سایت .(Wikipedia.org
• مدیریت دانش در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههاي علمی است، به گونهاي که به هنگام نیاز در اختیار افرادي که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. (سایت .(Wikipedia.org
• مدیریت دانش، کاملاً یک مفهوم و روش جدید مدیریت را معرفی می کند. این مفهوم بر تبدیل موهبتهاي عقلانی کارکنان و سازمان دهی نیروهاي سودمند درونی اعضاء کارکنان – نیروي رقابت و ارزش جدید- عمل می کند. مدیریت دانش بر پیوند اطلاعات با اطلاعات، اطلاعات با
4
فعالیتها و اطلاعات با فرد- براي تحقق اشتراك دانش ( از قبیل دانش ضمنی و دانش صریح) توجه دارد(سایت .(Wikipedia.org
• مدیریت دانش، رسیدن به اهداف سازمانی از طریق ایجاد انگیزه در کارگران دانش و ایجاد تسهیلات براي آنها با توجه به استراتژي شرکت است تا توانایی آنها براي تفسیر داده ها و اطلاعات (با استفاده از نتایج موجود اطلاعات، تجربه، مهارت ها، فرهنگ، شخصیت، خصوصیات فردي، احساسات و غیره)از طریق معنا بخشی به داده ها و اطلاعات افزوده شود. (سایت .(Wikipedia.org
• مدیریت دانش، مدیریت صریح و سیستماتیک دانش حیاتی و فرایندهاي مربوط به ایجاد، سازماندهی، انتشار و استفاده و اکتشاف دانش است (مدهاوان و همکارانش ،.(1998
فرایندهاي مدیریت دانش:
-1 کسب دانش:
این مرحله دربرگیرنده فعالیت هایی است که مرتبط با ورود دانش جدید به سیستم است و شامل توسعه، کشف و تسخیر دانش می شود .از نظر نوناکا این مرحله از چهار فرایند فرعی زیر تشکیل شده است :الف ) جامعه پذیري، ب ) بیرونی سازي، ج) انتشار و د) درونی سازي.
-2 تبدیل دانش:
این مرحله در برگیرنده فعالیتهایی می شود که در رابطه با تبدیل دانش کسب شده در ورودیهاي سازمان به دانش مورد نیاز فرایندهاي سازمان است.
-3 کاربرد دانش
شامل فعالیت ھایی می شود که در ارتباط با اجراي دانش در فرایندھاي سازمانی ھستند.
-4 نگهداري دانش :
شامل فعالیتهاي مربوط به حفظ و ذخیره سازي دانش در سازمان می شود.