بخشی از مقاله
مقدمه
یکی از مهمترین بلایاي طبیعی، پدیده خشکسالی است که نوعی کمبود شدید از حالت نرمال است، در صورتی که بیش از یک فصل یا یک دوره زمانی بلند، به طول انجامد، این پدیده داراي اثرات اقتصادي، اجتماعی و زیست محیطی است.
خشکسالی تعریف مطلق ندارد و بطور نسبی در هر منطقه، تعریف خاصی دارد. هر خشکسالی از نظر شدت، مدت و وسعت متفاوت می باشد. خشکسالی را می توان معادل یک دوره یا شرایط آب و هوایی خشک و غیر عادي دانست که به اندازه کافی دوام داشته تا عدم تعادل جدي در وضعیت هیدرولوژیکی یک ناحیه ایجاد کند. پدیده خشکسالی در طول نیمه دوم قرن بیستم نمود زیادي یافته و موجب از دست رفتن محصولات کشاورزي و ظهور بلایاي مختلف نظیر قحطی هاي گسترده شده است. در طول 300 سال گذشته، وقوع خشکسالی هاي شدید و مستمر، در دوره هاي زمانی مختلف بسیاري از نقاط کره زمین را مورد تهدید قرار داده و موجب ویرانی و تخریب گردیده است. کشور ایران با توجه به وضعیت جغرافیایی و اقلیمی خود در قسمت معتدل نیمکره شمالی زمین قرار گرفته است و همانند بسیاري از کشورهاي خاورمیانه
و شمال آفریقا در وضعیت مناسبی از نظر تامین آب قرار ندارد. در حالی که حدود یک درصد جمعیت دنیا در ایران ساکن است سهم کشور ما از کل منابع تجدیدشونده دنیا تنها حدود 0/36 درصد است. در شرایطی که میزان متوسط سرانه آب در سطح جهان در وضع موجود، 8000 مترمکعب در سال است. این میزان در دهه گذشته در ایران 2160 مترمکعب بوده
و پیش بینی می شود در سال 1400 به سطح 1300 مترمکعب کاهش یابد. خشکسالی از جمله بلایایی است که بیشترین خسارات مالی را در کشور ما بر جاي می گذارد. بگونه اي که مطابق پاره اي از تخمین ها، 70 درصد خساراتی که بر اثر بلایاي طبیعی به کشور وارد شده است، مربوط به سیل و خشکسالی می باشد. در این میان خشکسالی از اهمیت بیشتري برخوردار است و خسارات درازمدت سنگینی دارد که شاید بسیاري از ابعاد آن به آسانی قابل درك نباشد. آمارها نشان می دهد که ایران از میان 116 کشور، از نظر بحران آبی در رده 14 قرار دارد که نشاندهنده وضعیت نامناسب آب در کشور می باشد. علاوه بر آن خشکسالی تاثیرات زیادي بر استانداردهاي اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادي دارد. اثرات مستقیم خشکسالی طیف وسیعی مثل کاهش محصول، کاهش سطوح آب، افزایش مخاطرات آتش سوزي، افزایش نرخ مرگ ومیر دام هاي اهلی و حیات وحش و افزایش طوفانهاي گرد و غباري را در بر دارد. اما خشکسالی بطور غیر مستقیم نیز اثراتی مانند کاهش عملکرد محصولات، افزایش قیمت مواد غذایی، بیکاري و مهاجرت دارد.[1]
با توجه به پیامدهاي منفی و ناخواسته پدیده پیچیده و چندبعدي خشکسالی بر رشد و توسعه جوامع از یکسو و پتانسیل کشور ایران براي وقوع خشکسالی از سوي دیگر، تدبیر سازوکارهاي جهت دار براي مقابله، کنترل و مدیریت بحران خشکسالی ضروري می نماید. اولین گام براي مقابله با خشکسالی و تعدیل اثرات آن، شناخت و درك دقیق واقعیت خشکسالی بویژه زمینه و علل وقوع واثرات متقابل پیامدها و علل چندگانه آن است و گام بعدي، اتخاذ راهبردها و انتخاب راهکارهایی است که براساس آن بتوان با پیامدهاي این پدیده، مقابله و اثرات زیانبار آن را مهار نمود و یا کاهش داد. در واقع خشکسالی به عنوان یک بحران ملی، در نوع خود پدیده اي بغرنج و پیچیده است و به مثابه یک موقعیت بحران زا، مدیریت و مقابله موثر در راستاي کاهش اثرات مربوطه نیازمند رویکردي جامع هم از بعد شناسایی زمینه ها و ریشه یابی علل آسیب پذیري و هم از بعد طرح و پیگیري سازوکارهاي سازنده در فرآیند مدیریت بحران خشکسالی در پرتو یک رویکرد سیستمی و جامع نگر در تمامی ابعاد اقتصادي، مدیریتی ، سازمانی ، نهادي، فرهنگی، اکولوژیکی، سیاستی و ...
است.[2] لذا آنچه مهم و ضروري بنظر میرسد، اتخاذ تدابیر و راهبردهایی است که خسارتهاي به دست آمده را تا اندازه اي کاهش دهد. براي مقابله با خطر و کاهش آثار بلایاي طبیعی مانند خشکسالی لازم است تا مجموعه فعالیتهاي قبل، هنگام و بعد از وقوع براي کاهش آثار این حوادث و کاهش آسیب پذیري آنها انجام گیرد. ماهیت غیرمترقبه بودن غالب حوادث طبیعی و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیمات و اجراي عملیات، مبانی نظري و بنیادي دانشی تحت عنوان "مدیریت بحران" را به وجود آورده است. مدیریت بحران بلایاي طبیعی نظام و سیستمی است منسجم با بهره گیري از علوم، تکنولوژي، برنامه ریزي و مدیریت براي مقابله با حوادثی که منجر به مختل شدن و برهم خوردن زندگی اجتماعی می شوند و انجام اقدامات و برنامه هاي مورد نیاز در صورت وقوع شرایط اضطراري است. هدف عملیاتی مدیریت بحران بلایاي طبیعی عبارت است از تهیه و اجراي برنامه اي همه جانبه که بتواند توانایی جامعه انسانی را براي کاهش آثار سوانح و مقابله با آنها را بدون کمکهاي بیرونی افزایش دهد. اهداف کلان آن عبارت است از نجات جان انسانها، کاهش تعداد آسیب دیدگان و کاهش خسارتها به اموال و داراییهاي جوامع. براي تحقق این اهداف لازم است در چارچوب یک برنامه مدون خطرات ممکن و روشهاي پیشگیري از آنها شناسایی و برنامه هاي اجرایی براي کاهش آنها تهیه شود و همچنین لازم است جوامع و سکونتگاههاي انسانی از آمادگی لازم براي مقابله با بلایا، سوانح و بحرانهاي طبیعی در چارچوب برنامه هایی که به همین منظور تهیه می شوند، برخوردار باشند.[3] با توجه به خطرات احتمالی ناشی از وقوع خشکسالی. نیاز به آشنایی با اصول و شیوه هاي مدیریت بحران هنگام وقوع بلایاي طبیعی مانند خشکسالی، بیش از پیش احساس می شود. تجربه هاي حاصل از وقوع بحرانهاي طبیعی در ایران و جهان نشان داده است که هرچند سازمانها، نهادها و موسسات امدادي و غیر دولتی آمادگی لازم و کافی براي حضور و اقدام بموقع در صحنه هاي آسیب ناشی از حوادث طبیعی را دارند اما به دلایل مختلف در مواجهه با بلایا احساس ضعف و ناتوانی می کنند.[4]
مدیریت بحران به منظور گذر از مشکلات و رفع آسیبهاي ایجاد شده در محیط با شرایط خاص و جدید، ویژگیهاي خاصی را می طلبد که عموما مدیران براي پاسخ به آنها با مشکلات بسیاري مواجهند. یکی از مهمترین خصیصه ها که می تواند به رهبران و مدیران کمک کند مدیریت دانش است. مدیریت دانش، نوعی فناوري است که بر دانش تاکید دارد و برآن است تا از طریق بکارگیري موثر دانش به حل مشکلات بپردازد.[5] مدیریت دانش فرآیند خاص سازمانی و سیستمی براي کسب، سازماندهی، نگهداري، کاربرد، پخش و خلق دوبارة دانش صریح کارکنان براي افزایش عملکرد سازمان و ارزش آفرینی تعریف کرده اند.[6] تبدیل داده به اطلاعات و سپس به دانش، محور اصلی مدیریت دانش است و با این فرضیه اساسی آغاز می شود که گردآوري داده تحت تأثیر ارزش هاي اصلی سازمان (واحد یا تیم) قرار دارد و داده ها از طریق برخی فرایندهاي تعامل انسانی و فناوري اطلاعات به عنوان اطلاعات معنا می یابند. سپس از طریق فرایندهاي موجود در زمینه (محیط )، تجمع داده ها، معنا دادن (به اطلاعات)، ترکیب، تفکر و تأمل، به دانش مرتبط با تصمیم گیري در سازمان تبدیل می شود. تعریف ساده از مدیریت دانش عبارت است از برانگیختن افراد به تسهیم دانش خود با دیگران. تعریف جامع و قابل قبول تري از مدیریت دانش توسط پت ریش ارائه شده است که عبارت است از مدیریت دانش، کسب دانش درست، براي افراد مناسب، در زمان صحیح و مکان مناسب است، به گونه اي که آنان بتوانند براي دست یابی به اهداف سازمان، بهترین استفاده را از دانش ببرند.[7]
مدیریت دانش می تواند نقش مهمی در مدیریت بحران بازي کند و سازمانها به انواع متفاوتی از دانش و کاربرد استراتژیهاي مدیریت دانش در زمان بحرانهاي طبیعی براي کسب بهترین نتیجه نیاز دارند. هنگام مواجهه با بحران سازمانها و افراد تجارب گوناگونی به دست می آورند. تجربه اداره کردن بحرانها و ثبت این تجارب به عنوان دانش سبب شده سازمانها اشتباهاتشان را ببینند و آموزش سازمانی وسیعی را شروع کرده که کسب، تسهیم و رسمی سازي دانش را تسهیل می کنند.[5] با توجه به شکاف بارزي که میان هماهنگ سازي و به اشتراك گذاري دانش و اطلاعات در مدیریت بحران بلایاي طبیعی دیده می شود، مدیریت دانش می تواند نقش موثري در فرآیند مدیریت بلایاي طبیعی ایفا کند. لذا تعیین و اولویت بندي عوامل اصلی اجراي موفق مدیریت دانش در مدیریت بحران بلایاي طبیعی مانند خشکسالی می تواند به عنوان یک توانمندساز جهت مدیریت موثر آن مطرح باشد. عوامل موفقیت موضوع بسیار مهمی است که باید جهت کارآمدي یک عملیات در نظرگرفته شود. در حوزه مدیریت دانش بحران خشکسالی، عوامل کلیدي می تواند بصورت چگونگی، واقعیات یا اثراتی هستند که در دانش مدیریت خشکسالی وارد می شوند و می توانند بطور مستقیم یا غیر مستقیم بر نتیجه مدیریت این بحران تاثیر بگذارند.[21]
پیشینه تحقیقات انجام شده در حوزه کاربرد مدیریت دانش در مدیریت بلایاي طبیعی و خشکسالی عبارتست از: در سال 2001، وایت و همکارانش، به بررسی کاربرد دانش در مدیریت مخاطرات پرداختند. چهار بحث مهم حوزه کاربرد دانش در کاهش آسیب پذیري در برابر مخاطرات وجود دارد:
(1 دانش به رفع جهالت از جامعه کمک می کند.
(2 دانش در دسترس است اما بطور موثري قابل استفاده نیست.
(3 دانش بطور موثري استفاده می شود اما براي اینکه موثر باشد زمان می برد.
(4 دانش در برخی موارد بطور موثري کاربرد دارد اما عواملی مانند آسیب پذیري، جمعیت، ثروت و فقر بر کاربرد دانش در برابر مخاطرات تاثیر دارند.[24]