بخشی از مقاله
بررسی میزان تأثیر معیار فرسایش بادي در بیابان زایی منطقه مرادآباد سراوان با استفاده ازسیستم اطلاعات جغرافیایی
چکیده
بیابانزایی به عنوان یکی از بارزترین وجوه تخریب اراضی و بحران اکولـوژیکی در بیشـتر کشـورهاي جهـان مطرح شده است. از اینرو تحقیقات در زمینه کاهش و جلوگیري از گسترش این پدیده بسـیار ضـروري اسـت.
براي این منظور پس از بررسی و ارزیابیهاي اولیه معیار فرسایش بادي، چهار شاخص ظهور رخساره فرسایشـی و یا شدت فرسایش، تراکم پوشش غیر زنده در سطح خاك، درصد پوشش گیاهی و روزهـاي شـاخص طوفـانی گرد و خاك به عنوان مهمترین شاخصهاي معیارفرسایش بادي موثر در بیابانزایی منطقه مرادآبـاد سـراوان در نظر گرفته شد. با استفاده از روش فوق امتیازات هر شاخص مشخص و ارزش معیار با محاسبه میانگین هندسی امتیاز شاخصها مشخص گردید و پس از آن هر یک از شاخصها به صورت لایههاي اطلاعاتی وارد محیط GIS
شدند. با روي هم گذاري و تلفیق لایههاي رستري شاخصهاي مـذکور و محاسـبه میـانگین هندسـی آنهـا و تجزیه و تحلیل آن با استفاده از مدل IMDPA نقشه شدت بیابانزایی منطقه بـهدسـت آمـد بـر اسـاس نتـایج حاصل از نقشه بهدست آمده 22/3 درصد منطقـه از نظـر درجـه بیابـانزایی در کـلاس متوسـط، %30/1 آن در کلاس شدید و %47/6 را مناطق کوهستانی و مسکونی در بر گرفته اسـت و شـاخص پوشـش گیـاهی بـا ارزش عددي 2/83 بیشترین تأثیر و شاخص ظهوررخساره فرسایشی یا شدت فرسایشی با ارزش عـددي 2/09 کـم-
ترین نقش در بیابانزایی منطقه داشته است.
واژههاي کلیدي: بیابانزایی؛ فرسایش بادي؛ مرادآباد سراوان؛ مدل IMDPA ،.GIS
مقدمه
بیابانزایی عبارتست از بهم خوردن تعادل خاك،پوشش گیاهی، هوا و آب در مناطق داراي اقلیم خشک تداوم این شرایط، کاهش یا نابودي کامل توان بیولوژیکاراضی، از بین رفتن شرایط مساعد زندگی و افزایش مناظرناخوشایند بیابانی را در پی خواهد داشت FAO/UNEP)، .(1984 هجوم ماسههاي روان، افت کیفی وکمی آبهاي زیرزمینی، کاهش حاصلخیزي خاك و افزایش حساسیت اراضی به فرسایش، نشست زمین، شور شدن اراضی،افزایش سیلخیزي و سرانجام برهنگی زمین، قحطی، محوآبادي، پیامدهاي محسوس و چشمگیر پدیده بیابانزاییمیباشد، پدیدهاي که در سال 1977 از طرف سازمان ملل متحد در کنفرانس بیابانزایی ملل
متحد (UNCOD) درنایروبی به عنوان یک چالش مهم جهانی شناخته شد. 6/2میلیارد نفر در بیشتر از یک صد کشور و بالغ بر 33 درصدسطح زمین تحت تاثیر بیابانزایی و تخریب سرزمین میباشند ( Adams و همکاران،
.(2000
نخستین اقدامی که در زمینه ارزیابی و تهیه نقشه بیابانزدایی انجام شد، نقشه جهانی بیابانزایی (UNCCD) بود که در سال 1977 توسط FAO، UNESCO و WMD به دنبال مطرح شدن مسائل بیابانزایی انجام پذیرفت FAO/UNEP)، .(1977 در سال 1985، برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد با همکاري دولت کنیا طرح راهنمایی ارزیابی و نقشهبندي بیابانزایی را به مورد اجرا گذاشت. هدف از انجام طرح مذکور ارزشیابی روش FAO/UNEP بود، با انجام طرح فوق الذکر مشخص شد که علیرغم فوایدي که این روش جهت ارزیابی بیابانزایی دارد، داراي نواقص و ایراداتی از جمله عدم کاربرد سامانههاي اطلاعات جغرافیایی (GIS)
میباشد .( FAO/UNEP,1985)
Giordano و همکاران (2002) به منظور ارزیابی بیابانزایی در منطقه سیسیل ایتالیا از متدولوژي MEDALUS استفاده نمودند. بدین ترتیب که پس از اصلاح و بازسازي آن با توجه به شرایط منطقه، چهار شاخص را که پارامترهاي کلیدي بیابانزایی در منطقه مطالعاتی بودند در نظر گرفت. این چهار شاخص عبارت بودند از خاك، اقلیم، پوشش گیاهی و مدیریت اراضی. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلات نشان داد که در بیش از 50 درصد منطقه حساسیت به بیابانزایی زیاد تا متوسط است.
خسروي (1383) بیابان زایی منطقه کاشان را با استفاده از روش مدالوس مورد ارزیابی قرار داد. وي جهت ترسیم نقشه بیابانزایی هفت معیار کلیدي را با توجه به شرایط منطقه در نظر گرفت. این هفت معیار عبارتند از: معیار آب زیرزمینی، پوشش گیاهی ، کیفیت خاك، اقلیم، فرسایش آبی و بادي و مدیریت.
احمدي و همکاران((1385 با ارزیابی و تهیه نقشه بیابان زایی با استفاده از مدل مدالوس اصلاح شده در منطقه فخر آباد –مهریز یزد و با در نظر گرفتن چهر معیار شاخص شدت فرسایش، درصد پوشش غیر زنده ، درصد پوشش غیرزنده ، درصد پوشش گیاهی و تعدادروزهاي گرد و غبار به این نتیجه رسیدند که منطقه مورد مطالعه در سه کلاس شدت بیابان زایی کم، متوسط و شدید قرار دارد
ذوالفقاري (1390) با استفاده از روش ایرانی IMDPA حساسیت اراضی دشت سیستان به بیابان زایی را مورد ارزیابی و بررسی قرار داد و پس از تعیین چهار معیار اقلیم، پوشش گیاهی، خاك و فرسایش بادي به عنوان مهم ترین معیارهاي موثر در بیابان زایی منطقه با شاخص هاي متفاوت و استفاده از میانگین هندسی در تلفیق اطلاعات نشان داد که 51/09 درصد منطقه از نظر درجه بیابان زایی در کلاس متوسط و 45/09 درصد آن در کلاس شدید قرار دارد. و معیار فرسایش بادي بیشترین تاثیر و معیار خاك کمترین تاثیر را در بیابانزایی منطقه دارند.
مواد و روشها
موقعیت منطقه
دشت مرادآباد در 25 کیلومتري شهرستان سراوان قرار دارد. حد شمالی آن شهرستان سراوان و از جنوب به محدوده زابلی و آبادیهاي رحمان و سیب و از شرق به آبادي آپاتان و از غرب به آبادیهاي پسکوه و سیاهدك محدود میگردد(اداره کل منابع طبیعی استان سیستان و بلوچستان ،.(1383 با توجه به خشکسالیهاي اخیر و افزایش طوفانهاي گرد و غبار، این منطقه در معرض خطر بیابانزایی میباشد
روش تحقیق
جهت ارزیابی و تهیه نقشه شدت بیابانزایی از جنبه معیار فرسایش بادي با توجه به شرایط منطقه و بر اساسمدل )IMDPAمدل ایرانی ارزیابی پتانسیل بیابانزایی) تعیین گردید. این روش از جدیدترین مدلهاي ارزیابی شدت بیابانزایی میباشد،در این مدل نه معیار کلیدي شامل اقلیم، زمین، ژئومورفولوژي، خاك، پوشش گیاهی، اقتصادي- اجتماعیکشاورزي، آب زیرزمینی، فرسایش، تکنولوژي توسعه شهري به عنوان عوامل اصلی و کلیدي بیابانزایی موردارزیابی قرار میگیرد، کلاسهاي هر یک از شاخصها و نیزنقشه نهایی بیابانزایی در چهار کلاس خطر کم (ناچیز)،خطر متوسط، خطر شدید و خیلی شدید میباشد(جدول.(1 به این صورت که به هر لایه بر اساس تاثیر آنبر بیابانزایی با توجه به بررسی منابع و استناد به کارمحققین و با توجه به شرایط منطقه، وزنی بین 1 تا 4 دادهشد و نحوه وزن دهی به صورت برابر میباشد، به طوريکه ارزش یک بهترین و ارزش چهار بدترین وزن بوده است. هر معیار از میانگین هندسی شاخصهاي خود طبقفرمول زیر به دست میآید:
رابطه (1)
X=[(Layer 1)×(layer2)×…× (layern)]1/n
:X معیار مورد نظر
:Layer شاخصهاي هر معیار
:n تعداد شاخصهاي هر معیار
جدول(1)کلاس شدت بیابان زایی هر معیار مدلIMDPA
شاخصهاي مورد مطالعه جهت برآورد معیار فرسایش بادیبا استفاده از مدل IMDPA شامل: شدت فرسایش بادي، تراکم پوشش غیر زنده، درصد پوشش گیاهی و شاخص تعداد روزهاي طوفانی میباشد (جدول .(2 به منظور نمرهدهی شاخصهاي مذکور مراحل زیر انجام خواهد شد:
-1 در رابطه با شاخص ظهور رخساره فرسایشی و یا تعیین شدت فرسایش میتوان به دو روش کیفی و کمیای اقدام نمود. در صورتی که امکان ارزیابی رخساره فرسایشی به کمک روشهاي اریفر (IRIFR) باشد در اراضی غیر زراعی از اریفر 1 و در اراضی زراعی از اریفر 2 استفاده میشود. در صورتی که امکان ارزیابی به کمک روشهاي اریفر نباشد به صورت کیفی نسبت به امتیازدهی اقدام خواهد شد.
-2 تراکم پوشش غیرزنده به کمک ترانسکت 100 سانتیمتري و برداشت 100 نقطهاي به ازاي برخورد نوك مداد با مواد غیر زنده سطح خاك (خاصه سنگریزه) که داراي وزن قابل توجه بوده و باد قادر به حمل آنها نباشد استفاده میشود. از آنجایی که تراکم پوشش گیاهی نیز در فرسایش بادي نقش مستقیم دارد باید در تهیه نقشه کل فرسایش بادي این شاخص نیز دخالت داده شود ولی اطلاعات آن از بخش پوشش گیاهی اخذ میشود.
-3 تعداد روزهاي با شاخص طوفانی گرد و خاك (Dust Storm Index) از طریق دستگاههاي هواشناسی قابل اخذ میباشد و براي نقاط فاقد ایستگاه بر حسب شرایط توپوگرافی و انترپولاسیون میتوان مقادیر میانیابی شده را تعیین نمود.