بخشی از مقاله
بررسی هویت معماري بازار سنتی بر مبناي ارزشهاي معماري ایرانی-اسلامی
چکیده
هنر و معماري ایران از پیشینه اي دیرپا برخوردار بوده و ریشه در باورها، اعتقادات و سنتهاي گذشته مردم این سرزمین دارد. این هنر در دوران اسلامی با الهام گرفتن از اندیشه هاي متعالی دین مبین اسلام و تکیه بر سابقه دیرین خود و استفاده از باورها و اندیشه هاي معمار هنرمند مسلمان، ترکیب اعجاب گونه اي یافته است.پرداختن به نکته هاي هنر امروز، بدون شناختن نکته هاي هنرگذشتگان کامل نیست و ادراك نکته هاي هنر گذشتگان نیز دیده اي تیزبین می خواهد و ذهنی جستجوگر که تاریکی ها را بشکافد و رمز و رازها را کشف کند. در معماري ایران اصولی چون مردم واري، پرهیز از بیهودگی، نیارش، خودبسندگی، که همان واژگان کلیدي هاي جاودانگی یک اثر می توانند باشند به عنوان چهار اصل عقلانی و کلی که در همه معماري هاي پایدار؛ حتی به مدرن ترین شکل آن قابل اجرا است، مطرح شده است.این اصول برخاسته از منطق عقلی، در طبیعت به عنوان آفرینش الهی نیز وجود دارد و اثري که با این اصول شکل گیرد به طبیعت، خدا، انسان و به عقل انسانی، احترام گذاشته و همواره زنده است. مطالعه مسائل مختلف مرتبط با بازار مقدمه اي لازم براي شناخت عمیق تر وجوه درونی و پیچیده معماري سنتی ایران است با وجود معانی متعدد بازار و جایگاه مهم آن، عمدتا سنجش نقادانه اي درمورد آن صورت نگرفته و در بسیاري از مطالعات تخصصی، تعریف بازار و ارزشهاي کالبد فضایی و معماري آن همچنان در ابهام باقی مانده است. در این مقاله سعی بر آن است تا با بررسی و شناخت مفهوم و ساختار کالبدي بازار و گونه شناسی بازار (از نظر زمانی،ساخت کالبدي،نوع و حوزه عملکرد) به عنوان فضایی همخوان با ارزشها و هویت معماري ایرانی به تحلیل ارزشهاي کالبد فضایی معماري بازار پرداخته شود. روش تحقیق در این نوشتار به صورت توصیفی_تحلیلی می باشد.
واژگان کلیدي: بازار، معماري بازارسنتی، مبانی فکري مطرح در کالبد فضایی بازار سنتی، ارزشهاي معماري.
مقدمه
هنر و معماري ایران از پیشینه اي دیرپا برخوردار بوده و ریشه در باورها، اعتقادات و سنت هاي گذشته مردم این سرزمین دارد. این هنر در دوران اسلامی با الهام گرفتن از اندیشه هاي متعالی دین مبین اسلام و تکیه بر سابقه دیرین خود و استفاده از باورها و اندیشه هاي معمار هنرمند مسلمان، ترکیب اعجاب گونه اي یافته است (صارمی و رادمرد، .(7 :1376
هر آینه به معماري به عنوان مقوله اي بنگریم که معناها و اندیشه هایی که درون اش نهفته اند هم بر فضا تأثیرگذاري دارند و هم بر بازیافته ها و برگرفته هایی مستقیم و غیر مستقیم از فضا موثرند، شناخت فضا، پیش از شناخت معماري، براي مان اهمیت پیدا می کند(فلامکی، .(2 :1390
آدمی، شناخت فضاي معماري را بی پیشینه هاي ذهنی خود آغاز نمی کند، آنچه که توقع یا انتظار دارد ببیند و دریابد، حتی اگر چونی ها و چندي هایش پیش تر به او القاء نشده باشند، با تمامی تجربه هاي پیشین وي در شناخت و ارزیابی و نیز در بهره وري از فضا، سنجیده می شود. در این سنجش، هم ضمیر آگاه و هم ضمیر نآگاه مداخله دارند(همان : .(17
معماري گذشته همچون گنجینه اي لایزال از امکانات معمارانه بوده که هر معماري با توجه به خلاقیت و دانش و تجربه عملی خود می توانسته از آن برداشت نماید. به طور خلاصه هنرمندان گذشته می دانستند که »از چه چیز«، »چه مقدار« و »در کجا« استفاده کنند و زنجیرة پیوسته فرهنگ ملی ادامه می یافته است (صارمی و رادمرد، .(142 :1376
براساس اسناد موجود می توان حدس زد که پیشینه تاریخی بازارها حداقل به چند هزار سال پیش از میلاد می رسد. بازار هر شهر تا اوایل قرن معاصر با سایر فضاهاي شهري ارتباطی ارگانیک و منسجم داشت اما از آغاز دورة معاصر و در پی توسعه شهرها و ایجاد خیابانهایی براي دسترسی سواره و تعیین الگوهاي سکونت و شهرنشینی، ارتباط آن با سایر فضاهاي شهري به تدریج گسیخته شد (سلطانزاده، .(9 :1380
در حقیقت، جمع آمدن مراکز اقتصادي، اجتماعی، مذهبی و مراکز اصلی فرهنگی شهر در زیر چتري که بازار به عنوان پناهگاه عرضه می کند، پدیده اي است خاص شهرهاي ایران.بدین خاطر، بازار مهم ترین عنصر شکل دهندة شهر، چه در فضاي مدنی-اقتصادي، چه در فضاي اجتماعی-فرهنگی و چه در فضاي مذهبی بود و منتجه خواست ها و اهداف آن نیز به چهره و اندام کالبدي شهر واقعیت می بخشید(فلامکی، .(173 :1386
در این مقاله سعی بر آن است تا با بررسی و شناخت مفهوم و ساختار کالبدي بازار و گونه شناسی بازار (از نظر زمانی،ساخت کالبدي،نوع و حوزه عملکرد) به عنوان فضایی همخوان با ارزشها و هویت معماري ایرانی به تحلیل ارزشهاي کالبد فضایی معماري بازار پرداخته شود.
روش تحقیق
در تحقیق حاضر از روش توصیفی_تحلیلی استفاده شده است و روش ابزار مورد استفاده تحقیق نیز از روش کتابخانه اي و بررسی اسناد و مدارك مکتوب می باشد.
تعریف بازار در ادب پارسی
بازار اصطلاحی پربار و در برگیرنده معانی متعددي در زبان فارسی است:
بازار در پارسی باستان (اباکاري)، ایرانی باستان (وها کارنا)، پهلوي(واچار، وازار، رستک) و درپارسی میانه (وازار) وانگلیسی و فرانسوي شده (بازار(Bazaar است (فرهنگ مهرازي،.(87 :1387
بازار، واژه اي فارسی است که ریشه در فرهنگ هزاران سال پیش ایرانیان دارد و بیانگر موجودیت مکانی همگانی است که در آن، هم به رفت و آمدهاي بی تکلف و آزاد و هم به کارهاي مربوط به داد و ستد، در زمینه هاي مختلف، پرداخته می شود. بازار، به مفهوم حقیقی اش، مجموعه اي از دکان هایی است که به توسط فضایی سرپوشیده به یک دیگر وصل می شوند و به مفهوم مجازي، گستره اي گونه گون از معانی را در بر می گیرد: از اعتبار تا قدرت، از شایستگی تا رونق، از آراستن تا زد و خورد کردن و خود جلوه دادن ( فلامکی، .(84 :1390
آنچه از معنی سنتی بازار بر می آید ، بازار عبارت است از دو راسته دکان در مقابل یکدیگر، که غالبا سقفی آنها را به هم پیوند می دهد. و بافت ویژه اي را تشکیل می دهند که بناهایی از قبیل کاروانسرا، تیمچه، دربند، چهارسوق، مسجد، مدرسه، آب انبار و مانند آنها از ملحقات آن به شمار می آیند (خان محمدي، .(4 :1386
بررسی ویژگی هاي کالبدي بازار
بازار مهم ترین محور و شاهراه ارتباطی در شهرهاي قدیمی بود و بیشترین آمد و شد شهروندان در آن صورت می گرفت. به عبارت دیگر مهم ترین کانال ارتباطی شهر بود که نه تنها مردم، کالاها و سرمایه ها در آن جریان می یافتند، بلکه اطلاعات، اخبار و آگهی ها نیز از طریق آن به اطلاع شهروندان می رسید(سلطانزاده،.(28 :1380
بررسی بازار از لحاظ ساخت کالبدي
بازارها نتیجه دو فرایند در گسترش و شکل گیري بوده اند: -1گسترش از پیش طراحی شده یا از پیش اندیشیده باشد
-2گسترش طراحی نشده یا نامنظم (فاقد اندیشه و مبتنی بر نیاز زمان) و ارگانیک (خودرو). بازارهاي طراحی شده ایران شامل اشکال متعدد ذیل می باشند:
- بازارهاي طولی یا خطی (که در طول یک معبر محوري به صورت کریدور شکل می گیرند)
- بازارهاي چند محوري (شبیه به شبکه اي گسترده از معابر متوازي و متقاطع با محورهاي متعدد)
- بازارهاي صلیبی یا متقاطع (به شکل صلیب که از دو محور عمود بر هم تشکیل شده است)
- بازارهاي منظومه اي (ترکیبی از مجموعه هاي متعدد بازار با اشکال مختلف که به دور یکدیگر تنیده می شوند.)
-بازارچه (با وسعت محدود گاهی در طول یک محور خطی گاهی دور تا دور یک میدان محله اي شکل می گیرند)(رجبی و سفاهن: .(116-115
بازار را از لحاظ شکل فضاي معماري آن هم می توان به دو گروه طبقه بندي کرد: .1بازار خطی .2بازار متمرکز.
بررسی بازار از نظر زمانی، ساخت کالبدي و حوزه عملکردي
در گونه شناسی انواع بازار میتوان بازار را از لحاظ کارکردي و حوزه عملکردي در سه گروه (شهري، روستایی و عشایري) و از لحاظ زمانی تقسیم بندي نمود و کلیت آن را در نمودار زیر چنین نشان داد:
ساختار پیکر بازار
بازارهاي ایرانی از عناصري ساختاري هویت بخشی تشکیل شده اند که هریک به عنوان عنصري معنایی با تنوع بصري به تبعیت از محیط به پایداري آن در طول قرون منجر شده است (رجبی وسفاهن: .(117
بازار به عنوان عنصر سازمان دهندة معماري شهر در ایران، مرکزي است از تکثیر سازه طاق که در امتدادي طولی شکل گرفته است. خلاقیت معماران در استفاده از یک سازه واحد و ایجاد ارزش هاي فضائی بازار چون یکپارچگی، هماهنگی، تعادل، توازن، تحرك، خوانایی، نورپردازي، گسترش راسته، تعیین حریم ها و سلسله مراتب، نشان از قدرت و انعطاف پذیري سازه و توانمندي و خلاقیت معماران ایرانی در بکارگیري آن دارد. بازار، بنیادي اقتصادي، میراثی فرهنگی، نهادي اجتماعی و فضایی است که در معماري آن انعکاس شرایط جغرافیایی و مقتضیات اقلیمی ایران کاملا رعایت شده است. معماري بازار شهرهاي مختلف ایران بر حسب پیروي از شرایط سرزمینی، اقلیمی و جغرافیایی متنوع بوده است. ساختن بازار در شهرها از عناصر سنتی هنر معماري ایرانی در فن شهرسازي است که بسیاري از فعالیت هاي شهري را به طور مناسب و عملی در نقطه اي متمرکز می نماید. سیستم بازار یک رشته زندگی شهري را به طور مداوم در شهرهاي ایران به جریان انداخته و هسته مرکزي شهر را تشکیل می دهد (مشهدیزاده دهاقانی، .(298 :1374
در مطالعه معماري بازار، آنچه قاعدتا فکر و ذهن هر انسان علاقمند و تحلیلگر را به خود مشغول می کند، از یک طرف تکرار و تداوم در فرم ساختمان بازارها و اشکال مشترکی است که در معماري آنها وجود دارد، مانند دالان هاي تودر تو، اشکال و فرم هاي دایره اي، طاق گنبدي شکل، نورگیرها و روزنه ها، و از طرف دیگر بازتولید دائمی و برقراري روابط اجتماعی داخل این مکان ها و درون فضاهاي باز مانند حجره ها، چهارسوها، مساجد و مدارس(حسین زاده دلیر و آشنا، .(39 :1390
عناصر سازنده ي بازار هاي ایرانی را می توان در دو بخش (عناصر و فضاهاي ارتباطی و عناصر و فضاهاي معماري) به به شرح ذیل معرفی نمود:
الف)عناصر و فضاهاي ارتباطی -راسته اصلی
رسته به معناي صنف و راسته خیابان اصلی که اصناف در آن قرار میگیرند که هر بازار شامل چند راسته اصلی و چندین راسته فرعی می باشند که به دیگر عناصر اصلی و مهم بازار متصل می شوند و در حقیقت به فروش یک جنس اختصاص دارد(رجبی و سفاهن: .(119 این عنصر محیطی آزاد براي خریدار بوده که با مراجعه به رسته مخصوص، جنس خوب را خریداري می کرده است.
رسته ها معمولاً روبروي هم نیست و سعی می شود تا براي به وجود نیاوردن شلوغی،به صورت چهارراه ساخته نشود(پیرنیا، آشنایی با معماري اسلامی ایران، .(124 :1389
-راسته فرعی
بازارهاي شهرهاي بسیار کوچک تنها از یک راسته اصلی تشکیل می شد اما در شهرهاي متوسط و بزرگ افزون بر راسته اصلی، تعدادي راسته فرعی به صورت موازي یا عمود بر راسته اصلی پدید می آمد که حاصل توسعه بازار در معابر فرعی بوده است. شمار معابر فرعی در هر بازار به رونق و توسعه فعالیت هاي اقتصادي در آن شهر بستگی دارد. اغلب موارد راسته هاي فرعی هر کدام به یکی از اصناف یا پیشه وران اختصاص می یافت و کالاي خاصی در آن عرضه می شد. ارزش مکانی و اقتصادي راسته هاي فرعی غالباً کمتر از راسته اصلی بوده است(سلطانزاده، 63 :1380 و .(66
-دالان
دالان ها رسته هایی هستند که از جاي راسته بازار آغاز می شوند و با چرخشی دوباره به راسته برمی گردد (پیرنیا، معماري ایرانی، .(107 :1389
-چهارسو یا چهارسوق
برگرفته از واژة عربی سوق به معنی بازار و واژه چارسوگ فارسی گرفته شده است(رجبی و سفاهن:.(119 محل تقاطع دو راسته اصلی و مهم بازار را چهارسو می نامند . در بعضی از موارد در محل برخورد دو راسته طراحی شدة بازار غالباً فضایی طراحی شده به صورت چهارسو می ساختند که به سبب موقعیت ارتباطی آن، ارزشمند به شمار می آمد . چهارسو هشت ضلع دارد که چهار طرف آن مسیر بازارهاست و یک طرف تا آن راه پله طبقه فوقانی و سه طرف دیگر را صراف ها یا آن که خبرة بازار بودند، اشغال می کردند. چهار سوها معمولا معماري بسیار زیبایی دارند و معماران سعی می کردند، هر چه در چنته دارند در ساخت آنها به کار ببندند(ارشادي،.(10 :1384
-میدان
در جلوي سر در ورودي بازارها معمولاً فضاي بازي قرار دارد که غالباً جنبه تشریفاتی داشته و رابطه بازار با فضاي خارج را بر قرار می کند. گاه بعضی از این میادین به دروازه شهر، ارگ حکومتی و مسجد ارتباط دارند(فرزام شاد، .(33 :1386
-جلوخان
جلوخان به عنوان یک فضاي شهري عبارت از فضایی ارتباطی به شکل یک میدانچه است که از چهار یا سه طرف محصور و داراي فضاي ساخته شده است و به عنوان یک فضاي ورودي، مکث و تجمع مورد استفاده قرار می گرفت(سلطانزاده، 70 :1380 و .(74
ب)عناصر و فضاهاي معماري -حجره
حجره یا دکان را می توان ساده ترین و کوچک ترین، اما مهم ترین عنصر و فضاي بازار دانست. شماري از دکان ها یا حجره ها وقتی که به صورت خطی در دو سوي معبري قرار گیرند، یک راسته بازار پدید می آوررند. مساحت حجره ها بسیار متفاوت و به طور متوسط از ده تا بیست و پنج متر مربع بوده است. حجره هاي واقع در طبقه همکف و هم تراز با سطح معبر به طور معمول نقش یک مغازه یا دکان را داشت که کالاهایی در آن عرضه می شد، در حالی که حجره هاي واقع در طبقه فوقانی بازارهاي دو طبقه بیشتر به عنوان دفتر کار و فضاي اداري یک تجارتخانه مورد بهره برداي قرار می گرفت(همان: .(77
-کارگاه
در کارگاه فقط کارهاي تولیدي یا تبدیلی در رابطه با فروش انجام می شود و بستگی به نوع کار در آن دارد مانند کارگاه هاي رنگرزي، طناب بافی، چیت سازي، قالی بافی و ... ( فرزام شاد،.(23 :1386
-کاروانسرا
(سرا) کاروانسراها را می توان مهم ترین فضاي معماري طراحی شده در بازارها و تقریباً همانند پاساژ هاي امروز دانست. یکی از علل پیدایش کاروانسراها می توان محدود بودن طول راسته هاي بازار دانست، همان گونه که امروزه اگر یک خیابان تجاري بسیار پررونق شود به گونه اي که تمام دکانهاي واقع در امتداد آن پاسخ گوي نیاز موجود به فضاهاي تجاري نباشد، به تدریج پاساژهایی در پشت دکان ها ساخته می شود و تنها ورودي آنها را به آن خیابان قرار می دهند و به این ترتیب به ظرفیت فضاهاي تجاري یک خیابان افزوده می شود. در گذشته هم اگر بازار اصلی یک شهر توسعه می یافت، این توسعه هم در جهت امتداد طول و محور راسته اصلی بازار صورت می گرفت و هم تعدادي کاروانسرا در پشت راسته اصلی و گاه در کنار راسته هاي فرعی ساخته می شد(سلطانزاده، .(79 :1380
-خان یا سرا
خان یا سرا در حقیقت به کاروانسراهایی گفته میشود که در سر تا سر طول بازار براي کارهاي تجاري مورد استفاده قرار میگرفتند و معادل تجارت خانه است که شامل دفاتر تجاري و انبار برخی از کالاها بوده که دور تا دور فضاي باز مرکزي(سرپوشیده و سر باز به صورت یک یا سه طبقه ساخته شده است) نحوه قرارگیري خان ها یا سراها نسبت به راسته ها داراي قاعده معینی است(رجبی و سفاهن: .(118