بخشی از مقاله
پايداري ارزش هاي فضايي بازار ايراني در همگرايي و تعامل معماري با سازه (نگرشي سازه اي در هويت کالبدي بازار ايراني )
چکيده :
ساختار بازار به عنوان ستون فقرات شهر ايراني، از تکثير يک سازه طاق و تويزه در امتدادي طولي شکل گرفته اس .خلاقيت معماران در استفاده از يک سازه واحد و ايجاد ارزش هاي فضاييچون يکپارچگي، تحرک، خوانايي، گشايش و تباين فضايي، نورپردازي و گسترش راسته و تعيين حريم ها در بازار نشان از قدرت و انعطاف پذيري سازه و توانمندي و خلاقيت معماران ايراني در بکار گيري آن دار . فن نيارش ساختمان در تلفيق با ارزش هاي معمارانه به عنوان عناصر تفکيک ناپذير معماري هويت بخش بازار هاي ايران گشته اس .در اين پژوهش با ذکر نمونه هايي از بازارهاي شهر هاي ايران ، ارزش هاي فضايي بازار در تلفيق با سازه مورد بررسي قرار مي گيرد و شاخصهاي بزرگ معماري ايراني در هماهنگي سازه و معماري در اين بناها استخراج مي گردد.در نتيجه مي توان گفت مصالح و شيوه هاي مدرن سازه هاي قوسي امکانات بسياري را در دسترس معماران و مهندسان ساختمان قرار داده است ، که مي بايست در جهت تامين اهداف معمارانه به شايستگي به کار گرفته شوند.
کلمات کليدي: معماري ايراني، ارزش هاي فضايي،همگرايي سازه و معماري، بازار، هويت
١. مقدمه
از آن هنگام که نياز به تأمين سر پناه براي انسان نقل مکان کرده از کوه به دشت ، خلاقيت وي را به خدمت گرفته و اولين خانه ها را براي او به ارمغان آورد، همواره اولين ويژگي ساختمان هاي دست بشر ايستادگي در مقابل عوامل محيطي بوده است . پس از گذشت زماني چند، ارزش هاي ديگري نيز که ريشه در تعاملات اجتماعي، فرهنگي و اعتقادي انسان داشت ، به سکونتگاه او افزوده شد و در ادامه ابنيه عمومي در جوامع يکجانشين ساخته شدند. از اين پس
استحکام ساختاري، ضامن تداوم ارزش هاي فضايي شکل گرفته در آن مي باشد. ويترويوس سه شرط اساسي را براي معماري مطلوب معرفي مي نمايد: ثبات ، سودمندي و زيبايي ]٥[. ثبات فرهنگي – اجتماعي جوامع گذشته از يک سو و ارتباط و توان اجرايي محدود و مصالح بوم آورد هر اقليم از سوي ديگر موجب پايداري و استمرار روند گسترش سازه و معماري در جوامع سنتي بوده است . سيستم آموزش استاد و شاگردي در جوامع گذشته ، معماران را به نوعي به درک تجربي از رفتار سازه اي ابنيه مي رسانده است که ضامن استحکام ابنيه سنتي مي باشد. مقصود از سنت در اينجا نه فرايندي قديمي و گذشته گرا، بلکه تعاملي پويا بر پايه فرهنگ و اقليم بومي جامعه مي باشد. استفاده حداکثر از توان سازه اي و قابليت هاي مصالح بوم آورد و خلاقيت در ترکيب مصالح و استحکام سازه اي، محصول محيط علمي – تجربي در فراگيري معماري است .
در ارتباط بين سازه و معماري و چگونگي اين ارتباط دو موضوع مهم مطرح است ، اين دو يا با يکديگر همگرا هستند و يا واگرا، يعني در ساخت يک بنا اين دو موضوع يا در راستاي يکديگر حرکت مي کنند و يا اينکه هرکدام به طور مجزا در راستاي رسيدن به هدف گام برمي دارند.با توجه به اينکه معماري امروز به سمت واگرايي سازه از معماري در حرکت است و اين مطلب مي تواند موضوع ناخوشايندي براي معماري امروز باشد، لذا اين پژوهش به دنبال بررسي چگونگي ارتباط و تعامل بين سازه و معماري در بازارهاي سنتي ايران مي باشد. چرا که معماران ايراني کالبد بازار را به گونه اي طراحي نموده اند که همگرايي بين سازه و معماري در آنها در راستاي رسيدن به هدف مشخص ، به خوبي ديده مي شود. به همين دليل مي توان با بررسي چند نمونه از بازارهاي ايراني، چگونگي اين همگرايي را مورد مطالعه قرار داد و نتايج مثبت آن را استخراج نمود.به منظور محدود کردن موضوع و از آنجا که بيشتر بازارهاي مهم فلات ايران سرپوشيده هستند ارزش هاي فضايي در اين بازارها مورد بررسي قرار خواهد گرفت .
٢. همگرايي معماري و سازه در معماري ايراني
پيشينه هشت هزار ساله ايرانيان در نيارش مجموعه هاي مسکوني يکجانشيني، زمينه ساز طراحي سيستم هاي سازه اي متفاوت شکل گرفته بر پايه مصالح موجود در طبيعت مي باشد. سازه ديوار باربر و آسمانه قوسي در دوران ايلامي و مادي ( ١٢٥٠ ق .م . تا ٥٥٠ ق . .)، سازه تير و ستوني متشکل از ستون هاي سنگي و تيرهاي اصلي و فرعي چوبي و اسپرهاي خشتي دو جداره در معماري پارسي ( ٥٥٠ ق .م . تا ٣٣٠ ق . .)، سازه قوسي و طاق و تويزه و طاق آهنگ با سنگ هاي پاک تراش در معماري پارتي متقدم (٢٥٠ ق .م . تا ٢٢٤ .)، گنبدها و سازه هاي آجري عظيم و چفدهاي بيضوي در معماري پارتي متأخر (٢٢٤ م .
ال ٦٥٢ .)، ابتکارات سازه اي و تنوع در پوشش سازه اي چهار طاقي در دوره رازي ( ٢٥٠ه .ق . تا ٦١٦ ه .ق ) و جسارت و سبک سازي سازه اي در شيوه آذري (٦٥٢ ه .ق تا ٩٠٨ ه .ق ) و بهينه سازي سازه و معماري در شيوه اصفهاني ( ٩٠٨ ه .ق تا ١٢٦٨ ه .ق ) را به دنبال داشته است ]٦[. سازه هاي قوسي بر پايه انتقال نيروهاي فشاري به تکيه گاه ها با استفاده از خشت ، آجر و سنگ ، سيستم سازه اي غالب در ساختمان هاي ايران مرکزي را تشکيل داده است . همچنين شبکه هاي سقفي و خرپاهاي چوبي در مناطق کوهستاني و چوب خيز ايران به چشم مي خورد]٧[.
٣.بازار ستون فقرات شهر ايراني
بازار در شهرهاي ايراني نه تنها کانون هدايت اقتصادي به شمار مي رود، بلکه زيربناي اقتصادي و معنوي نيز بوده است ]١[. کارکرد اجتماعي بازار آن را در مرکز شهر مکان يابي نموده تا در دسترس عموم فرار گيرد، اين موضوع ناشي از موقعيت مرکزي مسجد جامع در شهرهاي ايراني است که همواره عامل استقرار بازار در مجاور خود بوده است ]٢[.تغييرات صورت گرفته در بازار تا حدود زيادي تحت تاثير مدرنيته است ]٣[.شهرهاي تاريخي ايران عموماً شهرهاي بازرگاني هستند. در اين شهرها بازار نه تنها به عنوان مرکز اقتصادي و تجاري شهر، بلکه به عنوان مرکز فعاليت هاي اجتماعي، فرهنگي و مذهبي ساکنان شهر، بصورت ستون فقرات سازمان دهنده عناصر معماري شهر بر فعاليت هاي جمعي تأثيرگذار است ]٨[. هيچ يک از ساخته هاي معماري سنتي تنوع کالبدي و کارکردي بازار را دارا نمي باشند. اين در حالي است که با وجود قدمت زياد، بازارها هنوز هم پر رونق هستند. بازار در شهرهاي ايران از پيش بصورت کامل طرح نمي شده است و آماده پذيرش انعطاف هاي زيادي در زمينه فضايي و کاربردي بوده است . سه کاربرد اصلي بر عهده بازار گذاشته شده است : پا برجا نگهداشتن و توسعه اقتصادي شهر، پرورش و اعتلاي روابط اجتماعي-فرهنگي انسان ها و تقويت عقايد اخلاقي و مذهبي]٨[. رمز پايداري بازار را بايد در تنوع کارکردهاي آن ، ارزش فضايي معمارانه و استقامت سازه اي آن جستجو کرد. فضاي ساخته شده درون بازارهاي شهرهاي ايران هم از ديدگاه هنري و فني غني است و هم اسرارآميز، هم پذيرنده است و هم باز دارنده و محافظه کار]٩[.
١-٣.عناصر کالبدي بازار ايراني
تجارت به عنوان مهم ترين شکل مبادله اجتماعي، از جمله فعاليت هاي اصلي انسان است ، فعاليتي که سبب احداث فضاها و مکان هاي ويژه اي به نام بازار به شکل هاي گوناگون شده است ]٤[.گستردگي کارکردي بازار ايراني با تنوع فضاهاي کالبدي همراه گشته است . راسته هاي خطي بازار به مدد تکثير واحد سازه اي بطور منظم شکل مي گيرند، با جايگيري اصناف مختلف در آنها تخصصي مي شوند و با رويدادهاي فضايي از يکديگر تفکيک مي گردند. گذشته از راسته اصلي بازار و حجره ها و دکان هاي سازمان يافته در دو سمت آن ، راسته هاي فرعي و حجره هاي اطراف آنها در مقياس خردتر و سراها،
کاروانسراها، تيم و تيمچه ها به فعاليت هاي اقتصادي در مقياس عمده تر مي پردازند. مدارس ، مساجد، تکيه ها و ميدان هم فعاليت هاي اجتماعي، فرهنگي و مذهبي را در خود جاي مي دهند. عناصر فوق الذکر به ستون فقرات بازار متصل شده و مجموعه اي جامع و چند عملکردي را تشکيل مي دهند ]١٠[.
قيصريه ، راسته با مقياس بزرگتر، در ارتباط با تجارت کالاهاي پر ارزش و چهار سوق در محل برخورد دو راسته عمود بر هم شکل مي گيرند. انتهاي راسته بازار به مسجد جامع شهر ختم مي شود]١١[. گويي که بازار از درون جنب و جوش عالم مادي را به سوي دروازه عالم معني مي برد.
٤.انتخاب سازه تشکيل دهنده بازار
٤-١- اقليم و انتخاب سيستم سازه اي بازار
اولين مرحله طراحي سازه انتخاب گزينه هايي براي اسکلت بندي ساختمان براساس شرايط پروژه است ]٥[. ايران سرزمين تنوع اقليم ها است و خصوصيات اقليمي و مصالح بوم آورد هر منطقه استفاده از سيستم هاي سازه اي خاصي را ايجاب مي کند. بازار نيز مانند ساير ابنيه معماري ايران تابع اين شرايط است .
بازار بدون سقف در اقليم معتدل و مرطوب حاشيه درياي خزر به همان اندازه قدرتمند و تأثيرگذار است که بازارهاي با سازه سقفي چوبي و حصيري حاشيه خليج فارس و بازارهاي با سازه هاي قوسي بکار رفته بصورت طاق و تويزه در نواحي سرد کوهستاني و دشت ها و کوهپايه هاي فلات ايران . سيستم سازه اي
و مقياس راسته بازار با توجه به شرايط اقليمي و مصالح و فن نيارش بومي برگزيده شده و در جهت تأمين ارزش هاي فضايي و معماري بکار گرفته مي شود.
تصوير شماره ١، سازه بازار در اقليم هاي چهارگانه ايران ، منبع : قباديان ، بررسي اقليمي ابنيه سنتي ايران
٤-٢-اقتصاد بازار و بکارگيري سيستم سازه اي متناسب
ارزش کالاها و فضاهاي موجود در بازار تعيين کننده نوع سازه ، ابعاد آن و تزيينات بکار رفته در فضا مي باشد. هنگاميکه کارکردهاي پر ارزش در راسته بازار قرار مي گيرند، با فضايي ارزشمندتر، دهانه هاي بزرگتر و آسمانه بلندتر همراه با سازه زيبا تر در سقف (کاربندي) و تزيينات بيشتر و درب هاي ورود و خروج راسته بازار مواجه مي شويم . چنين راسته اي قيصريه نام دارد (قيصريه بازار اصفهان ، بازارچه بلند اصفهان ، قيصريه خان کرمان . در مواجهه با کالاها و کاربردهاي معمول ، دهانه ها، ارتفاع و تزيينات کاهش يافته و درب هاي کنترل کننده بازار حذف مي گردد و بازار به عنوان يک گذر شهري نيز عملکرد مي يابد (راسته بازارهاي فرعي در اصفهان ، شيراز و تبريز). هرگاه راسته بازار به فضاي جانبي ارزشمندي رسيده باشد (مانند مسجد، مدرسه يا کاروانسرا) سازه يا تزيينات سقف به يکباره تغيير مي کند و فضاي متفاوتي در خور عملکرد تازه ايجاد مي نمايد. برفراز راسته بازار مربوط به کالاهاي کم اهميت تر آسمانه خر پايي چوبي بر پا مي گردد و قسمت رو باز بازار به عرضه کالاهاي روز مره بسيار ارزان مي پردازد (راسته بازار قدم گاه کرمان و بازار مرغ شيراز).
به اين ترتيب نحوه و مقياس سازه بکار رفته در بازار معرف اهميت فعاليتي است که در آن راسته صورت مي پذيرد.
تصوير شماره ٢، قيصريه ابراهيم خان در بازار کرمانتصوير شماره ٣، راسته بازار کفاش ها در بازار کرمان
٤-٣. سازه طاق و تويزه در بازار ايراني
به دليل نياز به حرکت در راسته بازار بايد از يک سازه قوسي گسترش يابنده در محور طولي بهره گرفت . علاوه بر اين در بازار جهت دسترسي به حجره ها و فضاهاي جانبي بايد در جداره هاي راسته گشايش هايي تکرار شونده صورت پذيرد. اين خصوصيت با استفاده از يک سازه طاقي گسترش يابنده ساده ، که نيروهاي خود را به ديوار باربر منتقل مي کند و داراي محدوديت هاي فراوان براي گشودگي در امتداد اين ديوار است ، امکان پذير نمي باشد. لذا قسمت هايي از سازه به طور منظم تقويت گشته و باربري سقف را بر عهده مي گيرد تا امکان گشودگي در ساير بخش ها ميسر گرد. سازه به کار گرفته شده در راسته هاي بازار از دو قسمت تشکيل مي گردد:١)تويزه هاي قوسي باربر ٢)طاق و چشمه هاي پوششي در ساخت تويزه ها از قوس هاي تند(مربع يا سه قسمت )، براي تامين باربري بهينه قوس و کاهش نيروهاي رانشي استفاده مي گردد، در صورتي که در طاق و چشمه ها از قوس هاي معمولي و دو لنگه که داراي ارتفاع کمتري هستند بهره گيري مي شود ]١٦[. بار سقف از طريق طاق به تويزه ها منتقل گرديده و از اين مسير به زمين انتقال پيدا مي کند.
تصوير شماره ٤، انتقال نيروها در طاق و تويزه ، منبع : نگارندگانتصوير شماره ٥، سازه طاق و تويزه در بازار،منبع : نگارندگان
تويزه به صورت يک قاب صلب فشاري، با مقاومت داخلي خود، در برابر نيروهاي افقي در راستاي طولي خود مقاومت مي نمايد. سازه حجره هاي جانبي نيز به عنوان پشت بند اين مقاومت را تقويت مي نمايد. طاق هاي پشت و جلوي هر تويزه ، اتصال دهنده و منتقل کننده نيروهاي افقي عمود بر محور طولي تويزه ها است . به اين ترتيب واحد هاي سازه اي در تحمل نيرو هاي افقي به يکديگر متصل مي گردند اولين و آخرين تويزه نيز با طناب هاي مهارکننده به تويزه هاي جانبي متصل مي گردند. اولين و آخرين تويزه نيز با طناب هاي مهار کننده به تويزه هاي جانبي متصل مي گردد تا مقاومت سازه در برابر نيرو هاي جانبي افقي چون زلزله و باد تقويت گردد]١٦[. تعادل ، پايداري، مقاومت ، کارايي، اقتصاد و زيبايي سازه ، ويژگي هاي تشخيص سازه بهينه تعريف شده اند.
به اين ترتيب مي توان سازه بازار را يکي از سازه هاي بهينه معماري ايران به شمار آورد.
٥. ارزش هاي فضايي با همگرايي معماري و سازه در بازار ايراني
در اين بخش به نتايج تحليل و بررسي چند نمونه از بازارهاي فلات ايرانکه به روشنمونه گيري تصادفي انتخاب شده اندپرداخته مي شود. با بررسي هر يک از بازارها ، ارزش هاي فضايي موجود در کالبد آنها با تمرکز بر نقش تعامل بين معماري و سازه استخراج گرديده وجمع بندي مي شود، سپس درقالب يک جدول ارائه مي گردد. در بين بازارهاي موجود در ايران ،١٠ بازار مورد ارزيابي قرار داده شدند که عبارتند از: بازار تبريز، بازار اصفهان ، بازارکرمان ، بازار شيراز، بازارهمدان ، بازار زنجان ، بازارکاشان ، بازارتهران ، بازار قزوين و بازار لار.