بخشی از مقاله
تأثير جريانات زودگذر در سير تحول جداره هاي شهري
( مطالعه موردي شهر آمل )
چکيده :
گفتگو درباره ي معماري معاصر ايران از جمله مباحثي ميباشد که پرداختن به آن با هدفهاي متفاوت ومتنوعي صورت مي پذيرد. نگرش اين جستار تحليل و بررسي سيماي شهر آمل است و ميکوشد تا با تکيه بر دستاوردهاي حمدود ادبيات مکتوب معماري معاصر ايران در دوره هاي اخير و بررسي نظرات و تحليلهاي معماران فعال در سطح شهر آمل به تحليل و بررسي بناها و ساختما..اي ساخته شده بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران بپردازد.
کمبودها و بحران هاي زيادي سيماي شهر آمل را هر روز دگرگون مي سازد.
اين چند جريانات زودگذر مسئله است که بيش از هر چيز سيماي شهر ما را تحت تأثير قرار داده است و تأثير آن بر مخاطبين امري است انکارناپذير، تا آنجا که ميتواند نقش مؤثر يا مخرب در پويايي و پرورش افراد شهر داشته باشد. حال سوال اين است عوامل موثر در ايجاد اين جريانات زودگذر چيست ؟ جريان معماري معاصر ايران در سه دهه اخير مملو از فراز و نشيب ها بوده است هم به آن جهت که جامعه پرتلاطم ايراني در دهه هاي اخير تأثيري ناگزير بر آثار معماران ايراني را داشته و هم به آن جهت که معماري اين دهه ها بسيار نوجو و تحول خواه بوده است . آثار معماران ايراني با تحولات سياسي و اجتماعي و فرهنگي عجين شده تا جمموعه اي از معماري متنوع در سيماي شهر آمل به وقوع پيوندد.
واژه هاي کليدي : معماري معاصر ، جريانات زودگذر ، جداره هاي شهري
١-مقدمه :
ساخت و ساز در کشور ما پس از وقفه چند ساله بخاطر انقلاب و جنگ اسفبار با عراق ناگهان تا زمان حال سيري صعودي و چه بسا در مقاطعي بيسابقه را طي کرده است . اگر بتوان اين ساخت و ساز را معماري ناميد يا لااقل بخشي از آنرا که سعي دارد حائز کيفيت باشد معماري بناميم ميتوان گفت که اين معماري تحت تأثير مواد و مصالح مصرفي داخلي و خارجي و نيز مدهاي معماري داخلي و خارجي دائما دستخوش تغييراتي بوده است . اين تغييرات بيش از آنکه ماهوي باشند. بيشتر با ظواهر ساختما.ا مرتبط بوده اند. اين ظواهر البته در داخل و خارج بناها قابل رويت هستند. ولي از نظر اهميت براي شهر و جامعه قطعا ظواهر خارجي از اهميت بيشتري برخوردار مي باشند. چرا که شکل شهرهاي ما را ميسازند و تأثير مستقيم بر تمام شهرونداني دارند که از فضاي شهر استفاده ميکند در حالي که تعداد استفاده کنندگان و کساني که از فضاهاي داخلي بناها تأثير مي پذيرند. بسيار محدودتر است . از طرف ديگر صاحبان ابنيه نماها را فرصتي مناسب براي به رخ کشيدن سرمايه و ساخت و ساز خود ميدانند و معماران نيز نماي بناها را امکاني مناسب براي ابراز اندام و نمايش تفکرات و استعدادهاي خود قلمداد مي کنند.
متاسفانه به رغم اهميت نماي بناها، هيچج نوع کنترل يا نظارت صحيحي بر طراحي اين نماها از سوي شهرداري وجود ندارد. البته اين موضوع دلايل متعددي دارد از قبيل عدم وجود نيروي متخصص و دانشمند يا مسايل اقتصادي و اجرايي در شهرداري که در اين مقابله مجال پرداختن به آ.ا وجود ندارد و در فرصتي ديگر ميتوان آ.ا را بررسي کرد. [٩]
٢-مروري تحليلي بر معماري معاصر ايران
پرداختن به معماري معاصر ايران و نقد فعاليت هاي انجام يافته در معماري پس از پيروزي انقلاب اسلامي، نيازمند آرايه ي تعريفي راهگشا از معماري است . تعريف معماري، گامي راهبردي در جهت تبيين اصول و مباني تحليلي ما در ارايه ي فاکتورهاي تحليلي مربوط در معماري پس از پيروزي انقلاب اسلامي، خواهد بود. اولين تعريف معماري که در دايره المعارف معماري بدان استناد ميشود و نوعي تعريف دانشگاهي محسوب ميشود، متعلق به جان راسکين است که در کتاب «هفت مشعل معماري» خود معماري را چنين تعريف کرده است : معماري هنر افراشتن و آراستن بنا به توسط انسان است ، که سيما و منظر آن به سلامت رواني و دماغي انسان ، نيرو و سرور ميبخشد؛ و بيشتر از آن که بر عملکرد و کاربري تأکيد کند، بر زيباييشناسي و مفيد بودن و جنبه ها و ديدگاه هاي معنوي تاکيد دارد.
معماري به نظم و انتظامي مطمئن و خارج از بينظمي و آشوب مربوط مي شود. داراي سازماني محکم و استوار است . داراي هندسه اي قوي است و مهمتر از همه ، معماري آفرينشي است که زيبايي را به نمايش ميگذارد و از يکنواختي و کسالت آوري به دور است . تعريف ديگري که در فرهنگ معماري آمده است مربوط به ويتروويوس معمار معروف رومي است که در طليعه ظهور مسيحيت ، معماري را چنين تعريف کرده است : معماري از نظم ، سازواره و آرايش و تناسبات و هماهنگي و قرينگي پسنديدگي و ايستايي و اقتصاد ناشي و نتيجه ميشود.
کريستورفر رن معمار بزرگ انگليسي در تعريف معماري گفته است : معماري حاصل زيبايي استحکام و پايداري و آسايش و آسودگي است .
هنري وتن هم در تعريف معماري سخن ويتروويوس را تکرار مي کند: يک ساختمان خوب سه شرط دارد محصولي در خور و سودمند باشد داراي استحکام و پايداري باشد و مسرت بخش باشد. دايره المعارف معماري با استناد به تعاريف فوق و تأکيد بر اين نکته که طرح و ساختار معماري حاوي معني و مفهوم وسيع تري است که فراتر از جسم و کالبد معماري قرار دارد.
تعريف جامع زير را ارائه مي دهد. معماري بايد علم و هنري تعريف شود که طراحي ساختمان را توام با کيفيت زيبايي هندسي و عاطفي، نيروي معنوي و روحاني رضايتمندي انديشمندانه و پيچيدگي، سازه سالم و برنامه ريزي ساده و انواع مختلف ويژگيهاي هنري از قبيل دوام و ماندگاري مواد و مصالح مطبوع رنگ آميزي خوشايند و دلپذير و تزيينات و راستگي و پويايي و تناسبات خوب و مقياس قابل قبول و بسياري از تداعيهاي خاطره آميز و همبستگي و پيوند با سنت هاي پيشين به همراه داشته باشد. در پژوهش حاضر نيز به همگامي کالبد و محتوا در معماري به صورت خاص و دقيق توجه شده است . پارامترهايي که براي شناسايي معماري پس از پيروزي انقلاب اسلامي در جدول هاي مربوط استفاده شده ، ما را از مباني مادي و کالبدي بنا، به رهيافت هاي مفهومي مربوط به ساخت و شکل گيري بنا رهنمون مي شود. در شکل گيري ساختار تحليل معماري معاصر در سه دهه اخير، موضوعات مختلفي به عنوان کليد واژگان تحليل مطرح شده اند و رويکردهاي متعددي را دربرداشته اند. در اينجا لازم است که اين موضوعات با تفصيل بيشتري شرح داده شوند.[٤]
مصالح ٣ نقشي کليدي در تحليل هاي به دست آمده در معماري معاصر ايران به عهده داشته است . در جداول مربوط نيز مصالح به عنوان عنصري کليدي در بازشناسي معماري پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به کار گرفته شده است . مهمترين عضو اين گروه از مصالح ، «اجرا» ميباشد که در معماري معاصر ايران به عنوان سمبل استفاده و الهام از معماري سنتي ٤ پذيرفته شده است . موضوعي که در درستي تفسيري آن ترديدهاي ساختاري وجود دارد. [٥]
٣-تکنولوژي روزآمد در صنعت ساخت و ساز
معماري و استفاده از تکنولوژي روزآمد در صنعت ساخت و ساز کشور موضوعي است که بارها مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است . سبک هاي جديد معماري، طراحي و خلق فضاي مجازي از موضوعاتي از اين دست به شمار ميآيد که در ميان معماران و هنرمند ايراني از اهميت ويژه اي نيز برخوردار شده است . با پيشرفت سريع فن آوري اطلاعات (IT) و رخنه کردن آن در تمامي روابط زندگي بشر پيش بيني ميگردد، که در بيست سال آينده جهان در آستانه تحول موج چهارم قرار ميگيرد، که آن را عصر مجازي ناميده اند و بيترديد معماري را نيز متحول خواهد کرد. اما اين سؤال مطرح است که معماري در عصر مجازي چگونه تعريف خواهد شد. و چگونه مجازي سازي مفاهيم معماري را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
٤-روش تحقيق :
لازمه پژوهش در خصوص يک موضوع ، مشخص کردن اجزا و عناصر تشکيل دهنده موضوع و تعيين جايگاه و اهميت سلسله مراتبي هر يک از عناصر در فرايند تحقيق است مدل پژوهش در اين مقاله توصيفي تحليلي ميباشد که اطلاعات حاضر در مقاله با روش گردآوري داده هاي ميداني و اطلاعات موجود در مورد معماري معاصر ايران بدست آمده است .
٥-معماري ايران طي سه دهه بعد از انقلاب اسلامي
گرايش هاي معماري بعد از انقلاب اسلامي را ميتواند در هشت گروه به صورت شماتيک ، دسته بندي نمود:
احياي عين به عين معماري سنتي ايران : اين گرايش عمدتا در حيطه ي ساخت ابنيه و فضاهاي مذهبي شکل گرفت . از نمونه هاي شاخص اين گرايش ميتوان به حرم امام مخيني در سال ١٣٦٨ خورشيدي به طراحي محمد تهراني و مسجد دانشگاه شريف در سال ١٣٧٨ خورشيدي به طراحي مهدي حجت اشاره نمود.
بوم گرايي: بوم گرايي يکي از مباحث غالب معماران پيشگام نسل دوم معماري معاصر ايران بود. اين گرايش در دوران بعد از انقلاب به صورت کم رنگ تري توسط معماران دنبال شد.
گرايش تفنني به سبک هاي معماري غربي: اين گرايش شديدا تحت تأثير مجلات معماري و اقتباس فرمال و سطحي از جنبش هاي سه دهه ي اخير اروپاست و کاربرد عام بين معماران عوامانه و از نمونه هاي آن ميتوان به ساختمان ها و آپارتمان هاي مسکوني ساخته شده توسط معماران بازاري، اشاره نمود.
تداوم مباحث معماري مدرن متعالي: اين گرايش را ميتوان در معماري خانه ها و شهرکهاي مسکوني، آپارتمان ها، آسمانخراش هاي تجاري – اداري و برخي از ساختمان هاي عمومي – خدماتي مشاهده کرد.
تلفيق مفاهيم و عناصر معماري ايراني با تکنولوژي و معماري مدرن : اين گروه از ساختمان ها عمدتا تحت تأثير آموزه هاي لويي کان ، آلوار آلتو و جيمز استرلينگ ، يا چاشني مفاهيم و مباني نظري معماري پست مدرن کلاسيسيسم اروپايي و آمريکايي (پومو) که توسط چارلز جنکس و رابرت ونتوري حمايت ميشد، بودند. به بياني ديگر، گرايش غالب معماران متأخر نسل دوم معماري معاصر ايران را ميتوان در اين گروه قرار داد.
گرايش به تکنولوژي برتر: گرايشي که تحت تأثير معماري «هاي-تک » (high-tech) و «آکو-تک »(eco-tech) است ، و درصدد خلق نوعي معماري با ظاهر تکنولوژيک با تلفيق مباحث اکولوژي و زيست بوم مي باشد.
گرايش به معماري نئومدرن : معماران نسل سوم معماري معاصر ايران را ميتوان حاميان پروپاقرص اين گرايش قلمداد نمود. اين معماران نيز هم سو با جريانات معماري غرب ، دغدغه اي جز فرار از سيطره ي معماري مدرن ندارند و نام گذاري کارهاي آ..ا در اين بخش ، ذيل اصطلاح «معماري نئومدرن » . نه به اين معني است که همگي آ..ا را ميتوان در اين چارچوب قرار دارد، بلکه هدف اصلي از اين نام گذاري، اشاره به جريانات بعد از مدرن و تحولاتي است که درصدد دوري جستن از مباحث معماري مدرن مي باشد. و لذا، لازم به يادآوري است که اين درصدد دوري جستن از مباحث معماري مدرن مي باشد. و لذا، لازم به يادآوري است که اين اجتناب از معماري مدرن براي اين نسل ، به معني آشتي دادن آن با معماري سنتي ايران نيست ، همان طور که عمده ي دغدغه نسل دوم معماران معاصر ايران بود.
گرايش به کامپيوتر و برنامه هاي جنبي آن (رسانه به معناي اعم واژه ) ، نقش پررنگ در کارهاي معماران نسل سوم دارد.
معماري کامپيوتري: اين گرايش با اقتباس از برنامه هاي پيشرفته معماري و فرم هاي کامپيوتري شکل گرفته است . اين گرايش را ميتوان در کارها و پروژه هاي معماران نسل سوم و دانشجويان معماري دانشگاه هاي ايران در حيطه ي پروژه هاي درسي و مسابقات معماري داخل و خارج از کشور مشاهده نمود.
در بين اين هشت گرايش معماري، سه گرايش غالب را ميتوان مشاهده کرد: گرايش به معماري مدرن و تلفيق آن با معماري ايراني (معماران متأخر نسل دوم معماري معاصر ايران ) ، گرايش به معماري نئو مدرن (معماران نسل سوم معماري معاصر ايران ) ، و گرايش به معماري کامپيوتري (عمدتا در سطح مسابقات معماري، داخل و خارج از ايران ، و پروژه هاي دانشجويان معماري در حيطه ي دانشگاهي ).[٢]
انقلاب متضمن تغيير سريع ساختارها، ..ادها و ارزش هاي اجتماعي – سياسي بر طبق يک چارچوب ايدئولوژيک جديد است . انقلاب ها معمولاĝ نتيجه ي کنش و واکنش هاي گروه هاي خاصي از يک جامعه است ، که از طريق همين کنش و واکنش ها به ثمر مي رسد. گرچه بين انقلاب هاي مختلف شباهت هاي شکلي وجود دارد، اما هر ا نقلاب مقيد به شرايط وقوع آن است و مشخصات منحصر به فرد خود را از شرايط اجتماعي کسب مي نمايد. تحوĝلات تاريخي ساختارها، ..ادها و ارزش هاي اجتماعي، محدوديت ها و امکاناتي را براي عمل جمعي و چگونگي وقوع انقلاب فراهم مي سازد.[١]
معماري را نميتوان از ساير جرياناتي که بدليل گذشت زمان ، تحولات ، پيشرفت هاي همه جانبه و اتفاقاتي که در جهان ميافتد جدا کرده و بطور مجرد نسبت به آن اظهارنظر نمود.
وقتي در سطح کشور وسيعي مانند ايران و بدليل نياز روزافزون ، ساختمان سازي صورت ميگيرد با اعتقاد به اينکه ظرف هشتاد سال گذشته آثار باارزشي نيز ساخته و بيادگار مانده است بازنماي کمرنگي در چهره شهرها از اين ساختما..ا بچشم ميخورد و آنچه که به واقع در سيماي شهرها تجلي مينمايد نابسامانيهاي اکثريت قاطع ساختمان سازيهاي بدون تعهد و سود محور ميباشد.
متأسفانه اين نابسامانيها از سالهاي بعد از انقلاب شدت بيشتري گرفت که دلايل متعددي براي آن ميتوان شمرد:
١- سيل بيرويه مهاجرين به شهرهاي بزرگ و ترک زادگاههايشان (در برخي از موارد زادگاها به زيستگاههاي متروکه تبديل شده است ).
٢- نياز روزافزون و تصاعدي به ساختما..اي مسکوني و متعاقب آن ساختما..اي خدماتي و .. در شهرهاي بزرگ
٣- سرمايه هاي سرگردان در اقتصاد کشور که عمدا در اختيار غيرمتخصصين بساز و بفروشها و تجار ساختمان است .
٤- ناکامي ارگا..اي دولتي در احداث انبوه ساختما..اي مسکوني با حداقل استاندارد قابل قبول و در حد متقاضيان ، که محق به داشتن سرپناه هاي انسان پناه هستند.
٥- جابجائي کسانيکه در اين بي قانونيهاي اقتصادي به ثروتهاي نجومي رسيده اند (از کوخ به کوخ ).
٦- ضوابط و دستورالعمل هاي ابتکاري! صاحب نظرات و مسئولان طرحهاي جامع و تفصيلي شهرها (ماجراي ٦٠ درصد سطح اشغال در شمال ملک و طرحهاي هرمي براي ساختما..اي بلند و ...) و فروش تراکم در جاوبيجاي شهرها.
٧- عدم آگاهي دست اندرکاران از خواص مصالح مصرفي چه مصالح آشنا در فرهنگ ساختمان سازيهاي بومي و چه مصالح وارداتي استحکامي و يا تزئيني و استفاده نابجاي آ..ا در ساختما..اي با عملکردهاي مختلف ، بدون اطلاع از تکنولوژي مصرف آن (مانند استفاده مشابه از سطوح شيشه اي رفلکس در مسکن ، اداره ، واحدهاي تجاري، ساختما..اي درماني، آموزش و .. حتي اماکن مذهبي) در اقليمهاي گوناگون اين مرزوبوم .
٨- عدم رعايت استانداردها و الگوهاي استحکامي و کلا مقررات ملي ساختمان در اين ساخت و سازها، حتي ساختما..اي دولتي و يا وابسته به دولت .
٩- تصميم گيرندگان بدون تخصص در تصويب طرح ها و احداث بسياري از بناهاي مسکوني و غيرمسکوني د ر جاي جاي کشور.
-10 نبود ضوابط کنترل کننده سودجويان بساز و بفروش و يا مهندسان بدون تعهد (معمار و سازه ).
-11عدم حمايت قوانين موجود از مهندسان متعهد در جلوگيري از ساخت و سازهاي غيراصولي متداول
-12 تعمير و بازسازي تخريب گرانه ساختما..اي دولتي که ميراث گذشتگان دور و نه چندان دور مي باشد (مانند کاخ دادگستري در تعويض پنجره هاي آن ، ساختمان نام وظيفه اول کارگر جنوبي، بيمارستان ارتش در تقاطع بهشتي و وليعصر، دخل و تصرف در فضاي بازي بچه ها در پارک شفق و يا در دفتر مخصوص نياوران بدليل کاربري بعد از انقلاب ) [٨]
٦-شالودة تحليلي تحقيق :
در تحليل جداره هاي شهري شهر آمل در سه دهه اخير، موضوعات مختلفي به عنوان کليد واژه گاه در نظر گرفته شده است . در اينجا لازم است که اين موضوعات شرح داده شوند.
٧-مصالح در بنا:
نوع مصالح بکار رفته در بناهاي معماري معاصر ايران از تنوع و گستردگي خاصي برخوردار است ناگفته پيداست که نوع مصالح بکار رفته در بنا در تعيين رويکرد و سبک بناعاملي تأثيرگذار است . دسته بندي
گروههاي مختلف از مصالح مصرفي عبارتند از:
- مصالح سنتي(آجر، چوب و ...)
- مصالح مدرن اوليه ايراني (سيمان ...)
- مصالح سنتي به همراه مصالح مدرن (آجر و بتن ٢٢)
- مصالح مدرن و پست مدرن ايراني بعد از انقلاب (انواع گرانيت ، تراورتن (رنگي) و ...)
- مصالح مدرن بين الملل ٢٣ (فلز و شيشه ) [٧]
٨-دوره ساخت
دوره ساخت بنا ميتواند معرف سبک بنا باشد با توجه به تحولات مسائل سياسي اقتصادي فرهنگي بعد از انقلاب اسلامي چهار دهه اخير مورد بررسي قرار مي گيرد (عکسهاي هر دوره )
٩-مکان ساخت :
يکي از تئوريهاي طرحي شهري، تئوري مکان است . اساس اين تئوري طراحي فضايي شهر مبتني بر درک خصوصيات انساني – فرهنگي فضاي فيزيکي مي باشد. اگر در اصطلاح فيزيکي و بطور انتزاعي فضا يک زمين خالي محدود و هدف د ار باشد، که بالقوه اشياء را از نظر فيزيکي و بطور انتزاعي فضا يک زمين خالي محدود و هدف دار باشد، که بالقوه اشياء را از نظر فيزيکي بهم پيوند مي دهد زماني مکان ناميده مي شود که مفهومي نشأت گرفته از محتواي فرهنگي يا منطقه اي بيايد.
در شهر آمل با عبور رودخانه هراز به عنوان ستون فقراني آبي، ناحيه راست و چپ شهري بوجود آمده است که تاثير در محاورات و مراودات و فرهنگ منطقه اي شهروندان داشته است .
آلد و روسي با نگاه راسيوناليست عقيده دارد کيفيت شهر به کيفيت کوچه ها و ميدان ها بستگي دارد و شهر مطلوب اجتماع ساختما..اي مطلوب است .
با توجه به اهميت و تأثير ميدان ١٧ شهريور بر ساختار شهر آمل به چهار خيابان اصلي امام مخيني – طالب آملي امام رضا خيابان شيخ فضل الله نوري تقسيم شده است که در گردآوري اطلاعات مدنظر قرار گرفته است .