بخشی از مقاله
چکیده
امروزه شناخت و تقویت شبکههاي خدماتی موجود در سکونتگاههاي روستایی و مدیریت آگاهانهي امکانات و خدمات به عنوان یکی از خط و مشیهاي برنامهریزي توسعهي روستایی نه تنها به توزیع بهینهي امکانات و منابع در نواحی روستایی یاري میرساند بلکه انسجام کالبدي و ساختار فضایی مناسب سکونتگاههاي روستایی را در پی خواهد داشت.
دهستان شیروان که محدودهي مطالعاتی پژوهش حاضر را تشکیل میدهد، یکی از 7 دهستان تشکیل دهندهي شهرستان بروجرد و بزرگترین آنها به شمار میرود. هدف این پژوهش تحلیل و بررسی جریانات و روابط خدمات بهداشی-درمانی میان سکونتگاههاي روستایی دهستان شیروان، تعیین مکانهاي مرکزي داخل و خارج از دهستان در زمینهي خدمات مزبور و همچنین چگونگی مراجعات روستاهاي مستقر در 3 محیط اکولوژیک دهستان میباشد. به منظور دستیابی به اهداف عنوان شده، براي خدمات بهداشتی-درمانی پرسشنامه تهیه گردیده و با مراجعه به یک از اعضاي شوراي اسلامی هریک از روستاها تکمیل شده است و پس از آن ابتدا هرکدام از زیرمجموعهها، و بعد از آن کل جریانات خدمات بهداشتی-درمانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و دیاگراف مربوط به آنها ترسیم شده است
روش شناسی تحقیق بر مبناي روشهاي اسنادي و میدانی است. به طور خاص در این پژوهش با بهرهگیري از روش تحلیل شبکه به تحلیل جریانات و روابط عنوان شده در ناحیهي مطالعاتی پرداخته شده است. با توجه به اینکه روستاهاي دهستان در 3 محیط اکولوژیک متفاوت مستقراند؛
نتایج حاصل از بررسیها نشان میدهد که در سطح دهستان شیروان در زمینهي جریانات و روابط خدمات بهداشتی -درمانی، در مجموع به تر تیب اهمیت و بزرگی در میان روستاهاي دشتی روستاي بزازناو شیروان، از روستاهاي پایکوهی خایان و از بین روستاهاي کوهستانی دارتوت و کناروند نقش مکان مرکزي را ایفا میکنند. روستاهاي نواحی اکولوژیک علاوه بر مراجعه به یکدیگر در محیط خود، با سایر روستاهاي محیطهاي اکولوژیک دیگر و همچنین با خارج از دهستان در ارتباط هستند.
1 مقدمه
برنامهریزي به منظور توسعه نواحی کمتر توسعه یافته، مشخصا از دهه 60 میلادي با توجه به ضرورت هاي اقتصادي اجتماعی حاکم بر جهان و عقب ماندگیهاي جهان سوم به طور خاص که نسبت به دیگر کشورها دچار عدم توسعه یافتگی مفرطی بودند، شروع شد و این مهم خود بر غناي ادبیات توسعه و توسعه نیافتگی افزود
اگر بتوان برنامهریزي را ایجاد هماهنگی در یک حرکت جهتدار به منظور بهرهگیري از تمامی امکانات موجود براي دستیابی به سطوح بالاتر توسعهي اقتصادي-اجتماعی و فرهنگی با در نظر گرفتن تعادل اکولوژیکی نامید، هدف آن کوشش در جهت انتخاب بهترین برنامهها براي رسیدن به اهداف مشخص میباشد و برنامه ریزي ناحیهاي فرایندي است در جهت تنظیم و هماهنگ نمودن برنامههاي مختلف اقتصادي و اجتماعی با نیازها و امکانات محلی و ناحیه اي
با توجه به این که امروزه توسعه پایدار به عنوان رهیافت غالب توسعه مطرح است، پرداختن به این موضوع از اهمیت بالایی در مطالعات توسعه برخوردار است .از طرف دیگر به نظر میرسد که روستاها به عنوان دومین سکونتگاههاي جمعیتی کشور در مطالعات مختلف کمتر مورد توجه قرار میگیرند و به همین دلیل توسعه آنها با چالش بیشتري مواجه است
پرداختن به چگونگی جریانات و روابط خدمات روستایی ما را قادر خواهد ساخت تا با داشتن شناختی کافی از ناحیهي مطالعه شده به برنامه ریزي و مدیریت آن پرداخته شود. بدون چنین شناختی برنامه ریزي و مدیریت با دشواري روبه رو است.
2 بیان مسأله و ضرورت انجام تحقیق
در جهان معاصر سکونتگاه هاي انسانی از کلان شهر تا نقاط روستایی در تعادل با یکدیگر به حیات خود ادامه میدهند و با تکامل جوامع انسانی این ارتباط گستردهتر شده است. فعالیت انسانها در فضاي جغرافیایی صورت میگیرد و فضاي جغرافیایی فضایی است که به وسیلهي انسانها در ارتباط با نظامهاي فکري و بر اساس نیاز آنها با شدتی متغیر ادراك میشود و به شناخت عینی از فضاي واقعی مانند مزرعه، دهکده، شهر، عناصر غیر دینی، اسطورهاي و دینی افزوده و یا ترکیب میگردد
مجموعهاي از عوامل و فرایند هاي طبیعی، اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی- تاریخی و نظام هاي سیاسی و ایدئولوژیکی، به صورت متغیرهاي مختلفی که بر یکدیگر اثر متقابل دارند، به صورت انداموار، باعث پیدایش و استقرار سکونتگاههاي انسانی - اعم از شهر و روستا - در پهنهاي از سرزمین شده که این عوامل و فرایندها به همراه تعامل و مناسبات متقابل بین سکونتگاهها، ساختار فضایی ویژهاي را به صورت یک نظام - سیستم - شکل میدهد. تا زمانی که جایگاه و نقش هر یک از اجزا در کل نظام بر اساس تواناییهاي درونی آن بوده و عملکرد و کارکرد هر جزء مکمل اجزاي دیگر باشد تداوم و توسعه نظام را در پی داشته و هر سکونتگاه قادر به پاسخگویی به نیازهاي اساسی ساکنان خود خواهد بود.
اما اگر به دلایلی جزیی از اجزاي این نظام پیوسته در تقابل با سایر اجزا قرار گرفته یا روابط انداموار حاکم بر مجموعه نظام دچار اختلال گردد، زمینهي ضعف، رکود و در نهایت متلاشی شدن ساختار آن فراهم خواهد شد؛ به عبارت دیگر در صورت سیر وابسته وغیر انداموار، توسعه فضایی ممکن است به تمرکز مطلق - قطبی شدن - و حذف پراکندگیها ختم شودمسلماً. در جریان این درهم گسیختگی اجزاي کوچک نظام - حوزه هاي روستایی - به نفع شهر هاي بزرگ تضعیف شده و موجبات اضمحلال این حوزهها فراهم خواهد شد
تفاوت در عوامل و پدیدههاي طبیعی سبب شده است که محیطهاي فیزیکی و اکولوژیک داراي توان و قابلیتهاي متفاوتی از یکدیگر باشند و این تفاوتها در نظام استقرار سکونتگاههاي روستایی، به پدیدههایی همچون اندازه جمعیت، تراکم، پراکندگی، نوع فعالیت، بعد فضایی، الگوي سکونتگزینی، روابط اجتماعی-فرهنگی و جریانات و روابط خدماتی شکل خاصی بخشیده که در این میان سکونتگاههاي روستایی محدوده مورد مطالعه را با مشکلات متعددي روبرو کرده است که از جمله میتوان به پراکندگی نا موزون جمعیت و فعالیت، تعداد زیاد روستاهاي کم جمعیت و بعضاً فصلی و کوچک، کمبود فرصتهاي شغلی، شیوههاي نامناسب بهره برداري و سطح پایین تولید، پایین بودن سطح درآمد، کمبود خدمات، تأسیسات، تجهیزات و عدم تمایل به سرمایهگذاري بخشهاي دولتی، عمومی و خصوصی در این نقاط روستایی در راستاي حل مشکلات