بخشی از مقاله


سیر تحول نظریه هاي مرتبط با حمل و نقل درون شهري


چکیده


حمل و نقل همواره یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر ساختار شهرها بوده است. اما بویژه در یک سده اخیر با گسترش انواع وسایل نقلیه موتوري و تغییرات فزاینده جمعیتی به یکی از اصلی ترین مشکلات شهرنشینی بدل گردیده است. رویکردهاي نظري به حمل و نقل درون شهري نیز طی دورههاي زمانی مختلف از روندي متفاوت برخوردار بوده است. پژوهش حاضر، بررسی روند تحول نظریههاي مرتبط با حمل و نقل درون شهري است که با مطالعه اسنادي و با استفاده از جدیدترین و معتبرترین منابع انجام گرفته است و بر مبناي مشابهت هاي موجود، ایدههاي نظري حمل و نقل درون شهري در سه دوره زمانی دسته بندي گردید.

نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد در قرن گذشته یک تغییر جهتگیري کلی از حمل و نقل خودرو مدار به سمت گسترش شبکه هاي حمل و نقل همگانی و توسعه در نواحی پیرامونی آنها به وجود آمده است.


واژه هاي کلیدي

وونرف، حمل و نقل پایدار، رشد هوشمند، دهکده حمل و نقلی، توسعه حمل و نقل همگانی مدار

مقدمه

حرکت، عامل اصلی پویایی زندگی شهري و تداوم بخش کلیه فعالیتهاي اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی در سطح شهرها اسـت.

همچنین، حمل و نقل و زیرساختهاي مرتبط با آن هم به صورت مستقیم و هم با واسطه بر توسعه کالبدي شهرها اثرگذار هـستند.

لحمل و نقل به راستی سازنده و شکننده شهرها میباشدل .(Clark, 1957, 240) همچنان که گسترش شهرها نیز در روندي متقابـل بر شبکهها و سامانههاي ترابري تاثیر میگذارد.
گرچـه مـساله جابجـایی افـراد و کالاهـا همـواره بـه عنـوان یـک مـساله اساسـی در شـهرها مطـرح بـوده و نـوآوريهـا و سرمایهگذاريهاي فراوانی در این راه انجام پذیرفته است اما بویژه پس از گسترش تولیـد و اسـتفاده از وسـایل نقلیـه موتـوري، بـه یکباره تحولاتی بنیادین هم در سرعت و هم گستردگی امکان ترابري در شهرها پدید آمد که به نوبه خود در تغییر ساختار شـهرها و تمرکز جمعیت در آنها نقشی بسزا ایفا نمود.

از سویی دیگر، در آستانه هزاره سوم و با پیشرفت شتابنده فناوريها و گسترش انواع وسایل ارتباطاتی بر دامنه تقاضاي عمومی جهت جابجایی در شهرها افزوده شده است. در عین حال که با افزایش شهرنشینی و در نتیجه بـالا رفـتن ارزش زمـینهـاي درون شهرها، اختصاص سطوح کمتري به تسهیلات حمل و نقلی امکان پذیر گردیده و از این رو ضرورت اتخاذ راهکارهایی جدید جهـت ترابري شهري بیش از پیش آشکار گردیده است. علاوه بر آنکه، توجه دوباره به مـسائل کیفـی در طراحـی شـهرها و بازگـشت بـه سنتهاي اصیل زندگی انسانی همچون پیادهروي و توسعه محلهاي و نفی اتکاي بیش از اندازه به خودرو، چالشها و مفاهیم نوینی را مطرح نموده است.

در هر حال، متناسب با تغییرات به وجود آمـده در روشهـا و سـامانههـاي حمـل و نقـل در شـهرها طـی تـاریخ، نظریـههـا و دیدگاههاي ارائه شده مرتبط نیز با دگرگونیهاي فراوانی همراه بوده است. هدف از این نوشتار، بررسی مهمترین رویکردهاي نظري در ارتباط با حمل و نقل درون شهري و ارزیابی روند تحولات انجام گرفته در این زمینه است. بر این اساس، پس از بیان مختصري درباره روش تحقیق و چارچوب نظري پژوهش، نظریه هاي مرتبط با ترابري شهري به تفکیـک بـازههـاي زمـانی کـه از بیـشترین اثر گذاري در ارتباط با موضوع برخوردار بوده اند، دستهبندي و مورد بررسی قرار گرفته و در انتها نتایج مورد تحلیل قرار گرفته است.

روش تحقیق

با توجه به نظري بودن موضوع پژوهش، روش تحقیق بصورت اسنادي و بررسی متون بوده و عمدهترین منـابع مـورد اسـتفاده کتابها و مجلات تخصصی، طرح هاي پژوهشی مرتبط و استفاده از شبکه جهانی اطلاع رسانی میباشـد. همچنـین، بـا توجـه بـه ماهیت دادههاي تحقیق، شیوه پژوهش کیفی و مبتنی بر روندي تحلیلی خواهد بود. از سویی دیگر، بررسی سوابق تحقیقاتی مـرتبط نشانگر آن است که گرچه در حوزه مطالعات شهري مراجع گوناگونی درباره سیر اندیشههاي صاحبنظران و دیدگاههاي ارائه شده در این چارچوب وجود دارد اما این موارد عمدتاً کلی و عمومی بوده و بصورتی جزءنگر روند موضوعی خاص را مورد ارزیابی قرار نـداده است. بویژه آنکه حیطه حمل و نقل شهري به دلیل قرارگیري در فصل مشترك چند رشته علمی تاکنون آنچنان که باید متناسب بـاماهیت پیچیده آن بصورتی چند بعدي و همه جانبه نگر حداقل از جنبه رویکردهاي نظري مرتبط با مسائل شـهري مـورد پـژوهش قرار نگرفته است.

علاوه بر این، به دلیل گستردگی موضوع حمل و نقل درون شهري و عوامل گوناگون اثرگذار و تاثیرپـذیر بـر آن، نظریـههـاي بسیار متنوع و گاه متضادي در این ارتباط ارائه گردیده که به نظر میرسد به منظور مرور دقیق و کاربردي ادبیات تخصصی مـرتبط ایجاد یک چارچوب گروهبندي براي این رویکردهاي نظري ضروري باشد. در این میان، با توجه به هدف پژوهش که بررسـی رونـد تحولات نظري صورت گرفته است تعیین عامل زمانی به عنوان مبناي دسته بندي ایدهها منطقیتر مینماید.

بر همین اساس و با توجه به مطالعات انجام گرفته به نظر مـیرسـد مـیتـوان عمـدهتـرین نظریـههـاي مـرتبط بـا حمـل و نقـل درون شهري را طی سه دوره زمانی؛ از ابتداي پیدایش شهرها تا دهه 1910، از دهه 1920 تا دهه 1970 و از دهه 1980 تـا کنـون دستهبندي و مورد بررسی قرار داد. بدیهی است نظریات براساس بازه زمانی که واجـد بیـشترین میـزان تاثیرگـذاري بـوده، ارزیـابی شدهاند.

نظریه هاي حمل و نقل شهري تا دهه 1910

از ابتداي پیدایش شهرها در جهان تا حدود نیمه قرن نوزدهم که همزمان با اختراع خودرو و حضور وسایل نقلیـه موتـوري بـود، حرکت پیاده شکل غالب جابه جایی افراد در شهرها و مقیاس انسانی شکل دهنده ابعاد گذرها محسوب میشد. این دوران را به طور کلی میتوان تحت عنوان لدوران آرام در حمل و نقل درون شـهريل نـام نهـاد کـه فاقـد تغییـرات عمـده و ناگهـانی در سـاختار سامانههاي جابجایی درون شهري بوده است. مهمترین وسایل حمل و نقل در این دوران متکی به نیروي انسان و حیوانـات بـوده و اختراع چرخ را شاید بتوان در سیر تحول این گونه ابزارها به عنوان نقطه عطف به شمار آورد. اولین قـوانین محـدودیت آمـد و شـد وسایل حمل بار (ارابه ها) در شهرهاي رومی وضع گردید.

اما در دهه هاي پایانی قرن نوزدهم با شروع حمل و نقل ریلی درون شهرها، ایـستگاههـاي قطـار و راه آهـن بـه مراکـز مهـم ترافیکی و دروازههاي ورودي شهر تبدیل گردید و سبب تغییرات شگرفی در ساختار شهرها شد. علاوه بر این، تولید فزاینده خـودرو که به ویژه با آغاز قرن بیستم شتاب بیشتري گرفت، خودروي شخصی را که پیش از این کالایی لوکس به شمار میرفت به عنـوان یک وسیله عمومی و بخشی از لوازم اولیه زندگی خانوادهها مطرح نمود. امري که افزایش فاصله میـان محـل کـار و سـکونت و در نتیجه گسترش حومهنشینی را به دنبال داشت.

در همین دوران که با افزایش ناگهانی جمعیت شهرنشین و بـه دلیـل عـدم تکـاپوي زیرسـاختهـاي لازم، مـشکلات فـراوان اجتماعی، زیست محیطی، فرهنگی و کالبدي در زیستگاههاي شهري آشکار گردیده بود، صاحبنظران گوناگون هریک از منظرهـاي مختلف معضلات شهرها را نقد و ارزیابی نموده، راهکارهاي مختلفی براي اصلاح آنها ارائه نمودند. در این رابطـه از نظریـات شـهر خطی، باغ شهر1 و تقاطعهاي غیر همسطح به عنوان مهمترین و تاثیرگذارترین ایدههایی که با حمـل و نقـل درون شـهري مـرتبط بودهاند، میتوان نام برد.
نظریه شهر خطی2 که در اواخر قرن 19 توسط آرتورو سوریا اي ماتا3 سیاستمدار علاقمند به مسائل شهري مطرح گردید شـاید جزو اولین ایدههایی بود که بر توسعه شهرها با محوریت مسیرهاي حمل و نقل عمومی تاکید داشت. اي ماتا شهر خطی را به شکل نوارهاي طویل و کم عرضی از ساختمانها در دو طرف یک مسیر ارتباطی اصلی از خطوط راه آهن پیشنهاد داده بود که روزها بـه منظور جابجایی مسافران و شبها براي حمل و نقل کالا پیش بینی شده بود. وي اعتقاد داشـت کلیـه مـشکلات شـهرها ناشـی از مسائل آمد و شد است. در ایده باغ شهر که توسط ابنزر هاوارد4 ارائه شـد، اسـاس نظـام حمـل و نقـل و اسـتقرار مرکـز کالبـدي و اجتماعی شهر برمبناي شبکه ترابري عمومی ریلی قرار داده شده بود. لهم در لچ ورث به عنوان نخستین باغ شهر ساخته شـده بـه سال 1904 و هم در ولوین - دومین باغ شهر ساخته شده به سال 1920 و نخستین شهرك اقماري لندن- شبکه راه آهـن شـهر را به چهار بخش تقسیم می کرد.ل (اوستروفسکی، 1371، 40 و .(42

اوژن انارد5 یکی دیگر از اولین صاحبنظرانی بود که در ابتداي قرن بیستم و هنگامی که حمل و نقل موتوري در شهرها در حال افزایش و راه آهن زیرزمینی در مرحله ساخت قرار داشت به مسائل آمد و شد توجه نشان داد و راهکارهایی را بـه ویـژه بـراي حـل مشکل زادگاهش پاریس، پیشنهاد داد. جداسازي انواع ترافیک، ایجاد تقاطع غیرهمسطح و طرح فلکه از پیشنهادات اصلی انارد بـود که نخستین بار توسط وي ارائه گردید. در جدول 1، مهمترین نظریههاي مـرتبط بـا حمـل و نقـل شـهري از ابتـدا تـا دهـه 1910جمع بندي و ارائه گردیده اند.
نظریه هاي حمل و نقل شهري از 1920 تا 1970

از نیمه اول قرن بیستم تا سالهاي ابتدایی دهه 60 قرن بیستم تمرکز و تاکید بر تسهیل هرچـه بیـشتر حرکـت وسـایل نقلیـه موتوري به هر شکل ممکن، جزیی جدایی ناپذیر از هرگونه برنامهریزي حمل و نقل و ترافیک در شهرها محسوب میگردید. در این دوران، به تفکیک مسیرهاي حرکتی سواره و پیاده درجهت ایجاد حداکثر بهرهوري از سامانههاي حمل و نقل نوین توجه میگردیـد و عابر پیاده و نیازهاي وي در اولویت قرار نداشت. نظریه شهر درخشان لوکوربوزیه و ساختار فضایی شهرهاي بزرگ تانگه از همین منظر قابل بررسی است. آنچنان که به باور برخی صاحبنظران طی سالهاي دهه 60 ل توصیههاي لوکوربوزیه به اجرا درآمد و خیابان تبدیل به ماشین تولید ترافیک شد.ل (پاکزاد، 1386، .(32

لوکوربوزیه در طرح شهر درخشان6 خود به سال 1930 بر نیازهاي آمد و شد مدرن تاکید و پیشنهاد تقـسیم ترافیـک را در سـه سطح؛ مترو، سطوح مخصوص پیادهها و مسیرهاي اتومبیل ارائه نمود. اما به باور جیکوبز، ل او نیز مانند برنامهریزان باغ شهر، افـراد پیاده را از خیابانها برداشت و به پاركها تبعید نمود.ل (Jacobs, 1993, 24) کنزوتانگه نیز در میانه قرن بیستم بر گـسترش حمـل و نقل شهري تاکید نمود. به نظر تانگه فضاهاي شهري به عنوان زمینـهاي بـراي برقـراري ارتبـاط بایـد هرچـه بیـشتر بـا گـسترش سامانههاي حمل و نقل، هماهنگ شوند. و اینکه لزمینه اصلی طراحی شهري در حال حاضر، اندیشیدن به یک سازمان فضایی بـه عنوان شبکهاي از ارتباطات و به عنوان پیکرهاي زنده همراه با رشد و تغییر است.ل .(Tange, 1970, 128-129)

در ایالات متحده آمریکا اولین نشانههاي توجه به حمل و نقل همگانی به عنوان کانون موجد توسـعه را مـیتـوان طـی همـین دوران مشاهده نمود. آنجاکه سرمایهگذاران بخش خصوصی به توسعه مسکونی اطراف خطوط ترامواي حومهاي جهت ایجاد حداکثر بازگشت اقتصادي مبادرت نمودند که سبب طرح نظریه حمل و نقل همگانی توسعه مدار گردید. مورخ شهري سام بـاس وارنـر7 بـا تالیف کتاب ترامواي حومهاي روشی را که حمل و نقل همگانی و توسعه امـلاك حومـهاي در تعامـل بـا یکـدیگر بـه تمرکززدایـی شهري پرداختند، توصیف نمود و بر همین مبنا، شهر آمریکایی را لیک شهر دو تکه؛ یک شهر کار مجـزا از یـک شـهر سـکونتیل
(Dittmar et al., 2004, 5) نامید.

اما از اواخر 1960 به ویژه با آشکار شدن مشکلات فـراوان در شـهرها ناشـی از ازدحـام بـیش از انـدازه خودروهـاي شخـصی، حرکتهایی جدي جهت توجه به عابران پیاده و حفاظت آنها همچنین افزایش کیفیـت و درنتیجـه اسـتفاده بیـشتر از حمـل و نقـل همگانی به وجود آمد. نظریه پهنههاي محیطی8 کالین بیوکنن9 که البته داراي رویکردي ترافیکی بود از جمله مهمترین ایـن مـوارد است. به طورکلی از ابتداي قرن بیستم تا پایان دهه 60، رویکرد اصلی در شهرها حمل و نقل خودرو مدار بود. حمل و نقل همگانی آنچنان مورد توجه قرار نداشت و سامانههاي معدود موجود (اتوبوس ها) نیز تابع خودرو ها بودند.

اما از اوایل دهه 1970 تغییر نگرشی اساسی بین صاحبنظران در رابطه با مساله ترابـري در شـهرها بـه وجـود آمـد. چنانکـه در روندي معکوس نسبت به گذشته، اولویت بخشی به حرکت خودروي شخصی به یـک ضـدارزش بـدل گردیـد و بـر حمـل و نقـل
همگانی و گونههاي جابه جایی غیرموتوري تاکید گردید. اصول شهرسازي هوشمند10 ازجمله اصلی ترین نظریههاي مطرح شـده در این زمان است که هم راستا با توجه به تحول در تمامی عرصه هاي مسائل شهري بر حمل و نقل همگانی نیز تمرکـزي ویـژه دارد

لاصول شهرسازي هوشمند یک نظریه برنامهریزي شهري مشتمل بر یک گـروه از ده قاعـده کلـی اسـت کـه در صدد هدایت شکلگیري برنامهها و طرحهاي شـهري اسـت. آنهـا مـیخواهنـد تـا برنامـهریـزيهـاي شـهري و نگرانیهاي مدیریتی را با یکدیگر سازگار نموده و منسجم نمایند. این اصول؛ پایـداري زیـست محیطـی، حفاظـت میراث تاریخی، فناوري مناسب، کارایی زیرساختی، ساخت مکانی، نفوذپذیري اجتماعی، توسعه حمل و نقل مـدار، پیوستگی منطقهاي، مقیاس انسانی و انسجام سازمانی را شامل میگردند.ل

به طورکلی، شهرسازي هوشمند، پیاده مداري بر پایه ابعاد انسانی، سامانههاي حمل و نقـل بهـم پیوسـته، تعـادل بـین گونـه هـاي مناسب حرکتی، نقاط تقسیم گره گاهی و حمل و نقـل همگـانی را پـشتیبانی مـینمایـد امـا داراي رویکـردي ضـدخودرو نیـست.

در جدول 2، اصلی ترین نظریات مرتبط با حمل و نقل شهري از 1920 تا 1970 ارائه گردیده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید