بخشی از مقاله

چکیده:

از دیر باز تا کنون تربیت در نزد ایرانیان جایگاه خاصی داشته است چنان که در شاهنامه که تاریخ و آینه ی تمام نمای آداب و رسوم و باورها و اعتقادات ایرانیان است به این امراهمیّت ویژه ای داده شده است.قهرمانان شاهنامه تحت آموزش و سرپرستی آموزگار قرار می گیرند تا آیین رزم و بزم و داد و دهش و ...را بیاموزند

.آنچه عملکرد قهرمانان را به شدت تحت الشعاع قرار می دهد محیط مناسب تربیتی و آموزشی است که در آن پرورش می یابند. نگارنده در این مقاله به روش مطالعه و تحلیل به پژوهش در مورد تأثیر محیطو جامعه بر تربیت ، عملکرد و باورهای قهرمانان شاهنامه پرداخته است و نشان داده است که در شاهنامه آنچه باعث ظهور خلاقیّت ها و استعدادهای قهرمانان می شود قرار گرفتن آنها در بسترهای مناسب است به طوری که اگر فرد همه ی شرایط خدادای و استعدادهای ذاتی را داشته باشد اما تحت تعلیم آموزگاران فرهیخته قرار نگیرد و یا محیط مناسب تربیتی برای او مهیّا نباشد نمی تواند به جایگاه مناسب و شایسته ی خود برسد.

 

مقدمه:

در واقع تربیت امری است که جریان تحوّلات و تغییرا ت ذهنی و عاطفی و عملکرد اجتماعی فرد را در طول عمر او جهت می بخشد و زندگی اجتماعی و فردی شخص را هدفمند می کند . حال اگر بدانیم که چه عواملی جریان این تحوّلات و تغییرات را هدایت می کند و چه نقشی در رشد و اعتلای شخصیت فرد دارند میتوانیم هر چه بیشتر آن فرد را به آرمانهای مورد نظرمان نزدیک کنیم

براساس. نظریّات برخی روانشناسان عوامل مختلفی وجود دارند که جریان تحوّلات تربیتی در فرد را تحت الشّعاع قرار می دهد و هر کودکی با ویژگیهای ذاتی و موروثی که از والدین خود به ارث برده به دنیا می آید و عوامل محیطی مثل خانواده، تغذیه، آموزش ، و...می تواند روند رشد این ویژگیها را تحت تأثیر قراردهد و در بروز و کند یا تند شدن آنها اثر گذار باشد.به هر حال از نظر این روانشناسان محیط نه تنها شامل محل زندگی کودک می شود،بلکه افرادی را هم که با او در تماس هستند شامل می شود.

هر کودکی ظرفیّت خاصّی را برای بزرگ شدن به ارث می برد طریقی که موجب رشد این ظرفیّتها - استعدادها - می شود بستگی به فرصتهایی دارد که به وسیلهیمحیط تامین می گردد. هرچند توارث یک سری محدودیت برای رشد فرد فراهم می کند یعنی امکان حدّ رشد را تعیین می کندامّیک محیط نا محرّک امکان دارد مانع بالغ شدن یک استعداد خوب باشد.یک محیط خوب فرد را ایبر رسیدن به حدّی که می تواند برسد یاری می دهدویک محیط نا مساعد مانع از رسیدن به چنین هدفی می شود.

سرعت رشد کودک تابع محیط است،اگر محیط عوامل بسندهای برای کودک از لحاظ فیزیکی و روانی ایجاد کند،بزودی رشد او کند خواهد شد.هر قدر مدّت طولانی تری در محیط نامناسب قرار گیرد،عقب ماندگی او بیشتر خواهد شد.محیط به رشد فرد شکل می دهد،بدین معنا که اجازه رشد تواناییهای خاص را ممکن است به فرد بدهد و مانع رشد بعضی دیگر از استعدادها خواهد شد. - درویل: - 1378 به هر حال از آنجا که شاهنامه آیینهی اخلاق و منش پهلوانان و قهرمانانو تجلّی گاه آمال و آرزوهای ایرانیان

است و پایههای تربیت آرمانی جامعهی ایرانی در شاهنامه و عملکرد قهرمانان آن نمایان شده است نگارنده بر آن شده تا با شیوه ی پژوهشی – تحلیلی، معلوم دارد که نقش تربیتی عامل محیط بر عملکرد قهرمانان شاهنامه تا چه حد بوده است.

-2پیشینه ی پژوهش:

در بارهی موضوع تربیت در شاهنامهی فردوسی پژوهش های فراوانی به صورت پایان نامه و مقاله پدید آمده است که به جنبه های مختلف تربیت از نگاه فردوسی پرداخته اند اما بررسی دیدگاه تربیتی فردوسی بر اساس عامل محیط به صورت مجزا تاکنون محور پژوهش در هیچ کتاب ،پایان نامه و یا مقاله ای قرار نگرفته است.از جمله کتاب های مرتبطبا تربیت در نگاه فردوسی،کتابی که موضوع تربیت در شاهنامه را به صورت بسیارکلّی مطرح نمودهکتاب"تعلیم و تربیت در نظر فردوسی" نوشتهیمحمّدحسین شریف،که درسال 1351توسّط چاپخانهی خراسان به چاپ رسیده است ودکتر نفیسی مقدّمهای بر آن نگاشته است،

با وجود این که این کتاب تربیت از نظر فردوسی را مورد بحث قرار داده و جلوهایه آن را در شاهنامه نشان داده است امّا از تحلیل و موشکافی در زمینهی عامل مورد بحث در این تحقیق دور مانده است وتنها به ذکر چند شاهد مثال در زمینهی تربیت بسنده کرده است..در بارهی موضوع تربیت در شاهنامه یک مقالهی کوتاه نیز با نام"آموزش و آزمون در شاهنامه"از محمود براتی در مجّلهی اصفهان شمارهی25و26 به چاپ رسیده است که به بررسی عوامل تربیتی داستان سیاوش در شاهنامه پرداخته است.کتاب " شکوه شاهنامه در آیینهی اخلاق و تربیت پهلوانان" از پرویز البرز ، انتشارات دانشگاه الزهرا، چاپ 1369 نیز بیشتر از آن که موضوع تربیت را مورد بحث قرار دهد به بررسی شخصیّتهای شاهنامه و اخلاق آنها پرداخته بود از این رو این منبع در پژوهش نگارنده مورد استفاده قرار نگرفته است.

-3بحث و بررسی:

بر کسی پوشیده نیست که شاهنامهی فردوسی کتابی حماسی است نه تعلیمی و تربیتی امّا از نکته های تعلیمی و تربیتی خالی نیست. فردوسی که تاریخ گذشتهی ایران را به گونهای مبتنی بر آرمانهای خود به نظم کشیده در لابه لای داستان های شاهنامه از رسوم و آداب و سنن مردمی و اجتماعی و از بسیاری نهادهای گوناگون جامعه سخن به میان آورده است.

امر آموزش و پرورش، هم بسان یک ارزش اجتماعی که در جامعه وجود داشته و بسان دیگرارزشها، در تربیت »انسان کامل« کارسازی داشته و هم به گونهی یک نهاد، در ارتباط با ساختار اجتماعی و کلّیت جامعه به پژوهش درآمده است.

برای درک کیفیّت آموزش وپرورش و تربیت در شاهنامه خصوصاً بخشهای داستانی باید به دنبال شاخصهای خاصّگشتزیرا شاهنامه جهانی بس فراخ وژرفناک است و خصوصاً کلاس درسی به گستردگی جهان هستی است و البته جاودان وفنا نا پذیر، و پهلوانان وتاجدارانش هریک آموزگارانی هستند که طنین عبرت آموزی وراهنماییشان سینهی هر خواننده را از پژواک خود پر می سازد.اولین آموزگار در شاهنامه کیومرث است که در روایات مذهبی زرتشتی به صورت »گیه مرتن« نقل شده است.

او در کوه جای میگیرد، پلنگینه میپوشد و نخستین آموزش و پرورش از او پدید میآید. دومین آموزگار هوشنگ است همان که در سایه دانش و بینش خود آهن را از سنگ جدا ساخت و ابزارهای جنگی را از آن تهیه کرد و به مردم آموخت. آن گاه شیوه آبیاری و روان ساختن جویها و رودها را برای کشاورزی ابداع کرد و از پوست جانوران جامه ساخت و هم چنین کشف آتش که از نیازهای اساسی بشر است به او منسوب است

.سومین آموزگار در شاهنامه »تهمورث« پسر هوشنگ است که بیشتر از جنبه معنوی به آموزش پرداخت، جهان را از بدیها پاک کرد و دست دیوان را از مردم کوتاه کرد. دیوان فرمانبردار او شدند و هنر نوشتن را آموختند. »تهمورث« از پشم و موی جانوران پوشاک و گستردنی فراهم کرد و از برخی حیوانات نیز برای شکار بهره جست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید