بخشی از مقاله
چکیده
آشنایی دانشآموزان و نسل جدید فرهنگ دوست با سعدی و آبشخور فکری این نویسندهی بزرگ و شاعر گرانسنگ فارسی، هدف اصلی این پژوهش است. ازاینرو موضوع اصلی سخن، تأثیرپذیری شیخ مصلح الدین از آیات شریفهی قرآن و بهرهگیری از احادیث در ضمن سخن میباشد. این پژوهش به این نتیجه میرسد که پیوند مصلح الدین با قرآن کریم و احادیث بهقدری استوار است که اگر سخن وی را از این دو سرچشمه زلال جدا سازیم دیگر ارزش کنونی را نخواهد داشت.
کلیدواژهها: سعدی، سخن، آیات، احادیث
مقدمه
پیوند دو فرهنگ ایرانی و اسلامی پیامدهای خجسته ای در آثار ادبی ما داشته است. از آن جمله بهره گیری از آیات و احادیث که پیشینه ای دیرین در ادبیات فارسی دارد.
نویسندگان خوش ذوق با عنایت به ارادت مردم مسلمان به آیات کلام ا... مجید و احادیث نبوی، برای تاثیرگذاری هر چه بیشتر سخن، آثارشان را به آیات شریف و گفتار ارزشمند نبی اکرم آراسته اند. در این میان هنرنمایی شیخ اجل دلنشین تر از کار دیگران است وی استادانه و با لطافت تمام، سخن خودرا مستند به آیات و احادیث نموده به گونه ای که خواننده از این همه تناسب و نتایج منطقی به وجد می آید.
در این مقاله سعی شده تا حد امکان، سایه آیات و احادیث بر آثار سعدی به ویژه در گلستان و بوستان نمایانده شود. از این رو آثار استاد سخن مورد بررسی قرار گرفت و اشارات مستقیم و غیر مستقیم عبارات آنها استخراج گردید. از آنجا که ثبت همه ی آنها از حوصله ی این مقال بیرون است گلچین آنها ارائه شد. به بقیه موارد نیز اشاراتی به اختصار رفته است.
بدیهی است این موضوعی نبوده که از چشم بزرگان صاحب قلم دور مانده باشد و پیش از این نیز پژوهش هایی ارزنده تقدیم جامعه ی ادبی شده است با این حال از آنجا که هر گلی بویی دارد؛ ضمن بهره گیری از تلاش آن بزرگان مقاله ای در خور خواندن و لذت دوباره یافتن پدید آمد که تقدیم عزیزان فرهنگ دوست میگردد. امید که مقبول افتد.
اول دفتر به نام ایزد دانا صانع و پروردگار حیّ توانا
اکبر و اعظم خدای عالم و آدم صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
یاد» دارم که در ایام طفولیت متعبّد بودمی و شب خیز و مولع زهد و پرهیز. شبی در خدمت پدر رحمه ا... علیه نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مُصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه ای گرد ما خفته. پدر را گفتم از اینان یکی سر بر نمی دارد که دوگانه ای بگزارد؛ چنان خواب غفلت برده اند که گویی نخفته اند که مرده اند. گفت: جان پدر! تو نیز اگر بخفتی به از آنکه در پوستین خلق
افتی.«
سنگ بنای شخصیت و اندیشه سعدی، چنین نهاده شد که از زبان شیخ شنیدیم: در خدمت پدری فرهیخته و فرزانه و در خاندانی که همه عالمان دین بودند، اصول تعبد را می آموزد و از اوان کودکی با کلام ا... و سحر خیزی انس و الفتی ناگسستنی دارد. گویی این عشق و دلدادگی ازلی است:
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
این سرمستی و شیدایی، نشئه شراب معرفتی است که مدام از دست صاحبدلان نوشیده صاحبدلانی که خود ریزه خوار سفره ی رنگین و گسترده ی معارف اسلامی به ویژه کلام االله مجید هستند.
هر چه شیخ ما جوان تر میگردد و در یافتهها و شنیده های خود تامل بیشتر می نماید؛ رنگین کمان اندیشه ی او زیباتر و گل های گلستانی او بوییدنی تر میشود. رنگ و بویی که نشان از عالم معنا دارد.
دیباچه ی گلستان در حقیقت چکیده ی معارف اسلامی است. تک تک جملات آن رایحه ی خوش آیات و روایات را به مشام جان می رساند:
منت خدای را: سپاس مخصوص خداست. همان الحمداالله آغاز فاتحه الکتاب است.
طاعتش موجب قربت و به شکر اندرش مزید نعمت: لان شکرتم لازیدنکم.1 - اگر سپاسگزار باشید شما را از من فزونی نعمت است -
در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب: ان تعدّوا نعمه االله لا تحصواها.2 - اگر نعمت های خداوند را بشمارید به شماره در نمی آید -
از دست و زبان که برآیدکز عهده ی شکرش به در آید: اعملوا آل داود شکراً و قلیل من عبادی الشکور.3 - ای خاندان داوود شکر نعمت به جای آرید در حالیکه اندکی از بندگان من سپاسگزارند -
باران رحمت بی حسابش همه را رسیده: ربّکم ذو رحمه واسعه.4 - پروردگارتان صاحب رحمت گسترده است -
پرده ی ناموش بندگان به گناه فاحش ندرد: اشاره ای است به ستاره العیوبی خداوند.
وظیفه ی روزی به خطای منکر نبرد: الذی خلقکم ثم رزقکم.5 - آنکه شما را آفرید سپس روزی داد -
دایه ی ابر بهاری فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد: انبتنا فیها من کل زوج بهیج.6 - در زمین از هر روییدنی زوجی -
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند. سخّر لکم الشّمس و القمر.7 - خورشید و ماه را مسخر شما کرد -
در خبر است از رحمت عالمیان: ما ارسلناک الا رحمه للعالمین.8 - ما تو را جز رحمت جهانیان نفرستادیم -
انابتندهب ی گنهکار پریشان روزگار و اعراض حق از اجابت و تضرّع و زاری و اجابت یافتن: یا ملائکتی قد استحییت من عبدی و لیس له غیری فقد غفرت له - .9 ای بندگان من از بنده ام شرم دارم. او غیر من کسی ندارد پس او را آمرزیدم -
بدین گونه کلامی را از این دیباچه ی نگارین نمیتوان یافت که با گوهری آراسته نشده باشد.
در حکایت ها نیز، سیر اندیشه سعدی در همین راستاست و آموخته های خود را از فرهنگ غنی اسلامی، با زبانی نرم و دلنشین و با بیانی صمیمانه تقدیم خواننده می کند.
کمتر حکایتی از گلستان و بوستان میتوان یافت که نکته ای از معارف اسلامی را مطرح نکرده باشد. در حقیقت این حکایت ها آیینه ای هستند برای بازتابش انوار معارف اسلامی؛ از توحید گرفته تا رستاخیز.