بخشی از مقاله

چکیده

کلام سعدي، شاعر و نویسنده نامدار قرن هفتم ایران که در ردیف هنرمندان کلاسیک ایران قرار می گیرد با خصایص مکتب ادبی کلاسیسم شباهت هاي غیر قابل انکاري دارد. این مقاله، با شیوه تحلیلی- تطبیقی و روش کتاب خانه اي، ضمن معرفی ابعاد مکتب کلاسیسم، در صدد نشان دادن همین شباهت هاي سخن سعدي با قواعد و ویژگی هاي مکتب یاد شده است. قواعدي مانند کلینگري، طبیعتگرایی ، ایجاز و وضوح ،اصل اخلاقی ، خوشایندي و ظرافت ادبی ، تقلید از قدما، آموزندگی، برازندگی، نخبه گرایی و مدرسی بودن. البته از میان این خصایص، بیشتر بر نکات وقواعدي تاکید شده است که عیناً قابل تطبیق با سخن سعديباشد. حاصل این پژوهش، افزون بر تبیین شباهت سخن سعدي با معیار هاي کلاسیست ها،دادن تصویري از روح جمعی مشترك حاکم بر خلاقیت هاي ادبی در متون جهانی است. همان روح جمعی مشترکی که امروزه اغلب منتقدان در پی کشف و تبیین آن هستند.

کلیدواژهها: مکتبهاي ادبی، کلاسیسم، سعدي، گلستان، بوستان

مقدمه

مکتب ادبی کلاسیسم در طول بیستوسه قرن حضور در ادبیات غرب ، در ادبیات مشرق زمین به خصوص ادبیات سیفار نیز شیوه و سبک غالب و مسلّط بوده است .هرچند این مکتب در ادبیات مغرب زمین با شرق متفاوت است . اگر چه ادبیات ملّتها از لحاظ خاستگاه اجتماعی،سیاسی،تاریخی و ... با هم تفاوت دارند ، اما میتوان نمونههایی از ادبیات هر ملّت یافت که با مکاتب ادبی و قواعد حاکم بر آنها قابل تطابق باشد .مکتب ادبی کلاسیسم مکتب آغازین و اصولاً اولین مکتب ادبی دنیاست . به همین خاطر توانمی ردي از آن را در بین تمام آثار ادبی ملل مختلف یافت . ادبیات دیرپاي فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست .نگاهی گذرا به شاهکارهاي ادبیات فارسی به ما نشان دهدمی که هنرمندان و شاعران این سرزمین نیز معمولاً از پاره اي اصول و قواعد شناخته شده و قالبی استفاده میکردهاند . اصولاًسنّت»هاي ادبی« ؛ یعنی قواعدي از پیش تعیین شده ، چه در حوزهي اندیشه و چه در حوزهي بلاغت و فنون ادبی . اصول و قواعدي کهمولاًمع نسل به نسل و کتاب به کتاب منتقل شدهاند .

نظرات» شمس قیس« در باب شعر و شاعري در »المعجم« یا »نظامی عروضی« در مؤی»چهارمقالهديبر« این مدعاست که این نظریه پردازان ادبی براي خلّاقیت هنري چهارچوبه و قواعدي مشخّص و معین در ذهن داشته و پیشنهاد میکردهاند . از میان تمام شاعران و سخنوران زبان فارسی بنا به دلایلی شاید بتوان سعدي را از بقیهي سخنوران »کلاسیک« تر دانست . سخنگفتن و نوشتن دربارهي سعدي و شاهکارهاي فناناپذیرش همیشه مایهيخرّمی ابتهاج است. سعدي بازتاب فرهنگ ایرانی – اسلامی است ؛ فرهنگی که با همهي پستی بلنديهاو قوتس ها و ضعفهایش ، همیشه تر و تازه و زایاست . سعدي وقتی سخن میگوید، حرفش ترجمان حال مردم این سرزمین است .کسی که بوستان و گلستان را میخواند ، در برابر هیچکدام از گفتههایش مقاومت نمیکند . علاوه بر منطق مقاومت شکن سعدي ، دلیل دیگري که میتوان براي این تسلیم ذکر کرد این است که سعدي فرهنگ عصر و مردمش را در لباسی زیبا و خوشایند و هنرمندانه به همان مردم عرضه میکند .

براي همین است که فرد میبیند سعدي همان را میگوید که او بدانها باور دارد و سالها در هوا و فضا و آب و خاکش بالیده و پرورده شده است . نزدیک بدین تحلیل ، ادوارد براون میگوید : »سعدي عواطف و احساسان نوع بشر را به شیواترین زبان و فصیحترین تعبیر و بیان پرورانیده است . زیرا سعدي از دایرهي معتقدات و امور جامعهي خویش بیرون نیست و زبان خود را در راه ترویج این اعتقادات و باورها گماشته است «. - اولیایی:1369، - 198 به همین دلیل و خیلی دلایل دیگر سعدي یکی از بزرگترین شاعران و محبوبترین سخنوران زبان فارسی است . تا جایی که از دیرباز گلستان و بوستان کتاب درسی مکتبها بوده و اکنون نیز نشان آثار او را در بیشتر کتابهاي درسی میتوان یافت. هیچ درس و مدرس دیدهاي نیست که از سعدي نخوانده و نیاموخته باشد . این شاعر و سخنور »کلاسیک« با سبک فاخر و معلمانهي خود قرنهاست در ذهن زبان ما حضوري پررنگ دارد .

حضور دیرپاي سعدي در فرهنگ فارسی شباهت زیادي به تداوم و استمرار مکتب کلاسیسم در غرب دارد .ما در مقالهي حاضر قصد داریم رگههایی از مکتب ادبی کلاسیسم را در سخن سعدي نشان دهیم . به نظر میرسد توانمی با اندکی اغماض و تسامح سعدي را یک شاعر کلاسیک دانست . البتّه کلاسیک هم به معناي »عام«اش ، که هرچیز عالی ، ممتاز و درجه یک را میگویند و هم همانبه معنی و مشخّصات مکتب ادبی کلاسیسم که مورد نظر منتقدان و نظریهپردازان ادبی است .در این مقال ابتدا به معرفی مکتب کلاسیسم می پردازیم و سپس مبانی و قواعد این مکتب را بر می شمریم و سپس با توضیح و تفسیر مختصري، آن را با کلام سعدي مطابقت میدهیم . البته بایستی یادآوري شود که در این نوشته بیشتر بر تعاریف و مشخصاتی از مکتب ادبی کلاسیسم تأکید شده است که میتوان از آنها براي مطابقت با کلام سعدي بهره گرفت .

تعاریف کلاسیسم

کلاسیک در لغت به معنی کهن است و در اصطلاح بر آثار هنري و ادبی قدیم در هر فرهنگ اطلاق میس شود. اما به معنی مکتب ادبی ،نام مکتبی در ادبیات غرب است که آثار موجود در آن با رعایت اصول و قواعد حاکم بر آثار متقدمین روم و یونان خلق شده باشند. - سیما داد:1375، - 242واژهيکلاسیس در لاتین به معنی طبقه و گروه و زیربخش است ؛ تقریباً معادل لغت کانونس است که علماي شاغل در کتابخانهي معروف اسکندریه به کار میبردند. به معنی انواع ادبی ، یا گروههاي نویسندگان. - سکرتان: 1388، - 13کارهاي ادبی کلاسیک به آن دسته از آثار ادبی اطلاق میشود که نوع اعلاي جنس خود باشد بدین وسیله تبدیل میشود به عنصري معیار که مورد تقلید قرار میگیرد. - ثروت:1390، - 23کلمه کلاسیک به معنی وسیع خود ، به تمام آثاري که نمونهي ادبیات کشوري شمرده میشود و مایهي افتخار ادبیات ملّی آن کشور است ، اطلاق شودمی . مثلاً ما میتوانیم همهي آثار جاودانی شاعران بزرگمان را کلاسیکهاي ادبیات فارسی بنامیم. ولی آنجا که بحث از مکتبهاي ادبی در میان باشد دیگر چنین معنیوسیعی منظور نظر نیست . - سیدحسینی:1371، - 81

در قرن دوم میلادي آولوس جلیوس محقق رومی نویسندگان را به دو گروه تقسیم میکرد : نویسندهي کلاسیک و نویسندهيعامه . و عنوان نویسندهي کلاسیک را به نویسندهاي اطلاق میکرد که آثار او شایستهي مطالعهي طبقات بالاي جامعه باشد. به تدریج این صفت معنی وسیعتري پیدا کرد و به آثاري اطلاق شد که شایستهي تدریس در کلاسها و قابل استفاده براي تربیت نسل جوان باشد . این نویسندگانی که آثارشان به عنوان سرمشق براي دانشآموزان پیشنهاد شدمی ، طبعاً بهترین نویسندگان به شماررفتندمی... آثار برتر به خصوص از نظر معلّمان طبعاً آثاري هستند که با گذشت قرنها و هادوراناهمیت و ارزش خودشان را حفظ کردهاند. - همان، - 83-82 باید توجه داشت که در واژهي کلاس - ککهئط - نه تنها مفهوم طبقه گنجیده ، بلکه معناي مدرسه و کلاس درس نیز وجود دارد . از معنی دوم میتوان آثار به وجود آمده در مکتب کلاسیسم را پیآمد مدرسه و تحصیل دانست. - ثروت:1390 ، - 24

تاریخچهي کلاسیسم

» اگر آغاز ادب یونان را قرن پنجم ق.م. و قرن هجدهم را پایان کلاسیسم بدانیم، میتوان گفت که این مکتب بیست وسه قرن بر فضاي ادبیات جهان سلطه داشتهاست... بهتراست این دوران طولانی را کمی دقیقتر دورهبندي کنیم . به نظر میرسد دورهي نخست این مکتب را باید دوران آفرینشهاي ادبی یونان باستان - از قرن پنجم ق.م - تا قرن پنجم بعد از میلاد دانست؛ که حدود هزار سال را در بر میگیرد...مرحلهي دوم را باید از قرن پنجم میلادي دانست که غرب با تلفیق میراث تمدن یونان و روم باستان تصمیم گرفت زبان مشترك لاتین و سنّت ادبی یونان را حفظ کند...مرحلهي سوم از قرن دوازدهم تا سیزدهم است. غرب پس از انتخاب زبان لاتین تمام همت خویش را در قرون یازده و دوازده به آموختن و خلق آثار به این زبان معطوف کرد...مرحلهي چهارم، اواخر قرن سیزدهم تا اوایل هجدهم است. این قرن دوران بسط آراي یونان و رم باستان با تأکید بر زبان ملّی و بومی است... آنچه مسلّماست ، در قرن پانزده و شانزده فنّ شعر ارسطو و هوراس دو تأثیرگذار مهم است و میبایست سایهي ارسطو را سنگینتر دانست... تأثیر کلاسیسم را در قرن 16تا 18 میس

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید