بخشی از مقاله

چکیده

برمبنای رویکرد های موجود در این زمینه، تصمیم گیری سرمایه گذاران صرفا بر مبنای تجزیه و تحلیل کمی و عقلایی انجام نمی شود، بلکه عوامل ناشی از انتظارات بازار، رفتار سرمایه گذاران نهادی - بزرگ - ، عکس العمل بقیه سرمایه گذاران و اخبار و شایعات نیز تاثیر زیادی بر نحوه واکنش سهامداران به فعل و انفعالات بازار خواهد گذاشت. لذا در این پژوهش محقق به بررسی عوامل تاثیر گذار بر تصمیمات سرمایه گذاران پرداخته شده است بدین منظور 390 نفر از سرمایه گذاران را به عنوان نمونه انتخاب و داده ها را با استفاده از پرسشنامه جمع آوری نمودیم و سپس با نرم افزار SPSS و آزمون های تی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداختیم. نتایج پژوهش نشان داد سرمایه گذاران کمتر بر مبنای تجزیه و تحلیل علمی تصمیم گیری می کنند و بیشتر تصمیماتشان تحت تاثیر شایعات و اخبار تائید نشده و جو بازار قرار دارد.

مقدمه

پیشینه ی مالیه رفتاری تقریبا به اوایل دهه هفتاد باز می گردد. این شاخهُ ترکیبی علوم مالی، که در واقع علوم روانشناسی و بعضا جامعه شناسی را برای تحلیل بهتر مسائل بازارهای مالی مورد استفاده قرار می دهد، عموما به بررسی فرآیند تصمیم گیری سرمایه گذاران و واکنش آنان در در قبال شرایط مختلف بازارهای مالی می پردازد و تاکید آن بیشتر به شخصیت، فرهنگ و قضاوت های سرمایه گذاران بر تصمیمات سرمایه گذاری می باشد.

ساختارهای خاص فرهنگی در ایران و اثر گذاری آن ها بر رفتارهای فردی و گروهی افراد به ویژه در بازار سرمایه، لزوم شناخت تئوری ها و مدل های تحلیلی و شناختی مالیه رفتاری را برای فعالان و دست اندرکاران بازار، اجتناب ناپذیر می نماید. این که بعضا مشاهده می شود که در بازار به جای تقاضای دو طرفه وداشتن خریداران و فروشندگان در یک زمان، با تقاضای یک طرفه و صف های خرید یا صرفا فروش مواجه هستیم بی شک از مصادیق الگوهای رفتاری خاص حاکم بر بازار است. مالیه رفتاری کمک می کند تا با فرموله کردن مدل های رفتاری، بهتر بتوانیم بازار سرمایه خود را شناخته و در رفع تنگناهای ناشی از الگوهای رفتاری بهتر عمل نماییم.

چارچوب نظری تحقیق

برمبنای رویکرد های موجود در این زمینه، تصمیم گیری سرمایه گذاران صرفا بر مبنای تجزیه و تحلیل کمی و عقلایی انجام نمی شود، بلکه عوامل ناشی از انتظارات بازار، رفتار سرمایه گذاران نهادی - بزرگ - ، عکس العمل بقیه سرمایه گذاران و اخبار و شایعات نیز تاثیر زیادی بر نحوه واکنش سهامداران به فعل و انفعالات بازار خواهد گذاشت. به دیگر سخن، مالیه رفتاری را میتوان ادغام اقتصاد کلاسیک و علوم روانشناسی و تصمیم گیری دانست. بدیهی است مالیه رفتاری تلاش نمی کند نشان دهد رفتار عقلایی نادرست است، بلکه در تلاش است که کاربرد فرآیندهای تصمیم گیری روانشناختی را در شناخت و پیش بینی بازارهای مالی نشان دهد.

اندازه گیری کیفی و کمی تورش های رفتاری سرمایه گذاران می تواند پارادایم مناسبی برای تبیین نگرش سرمایه گذاران در بازار بورس اوراق بهادار مازندران باشد. وقتی کارایی بازار بورس - مانند بازار بورس اوراق بهادار مازندران - در سطح ضعیف ارزیابی شده باشد،اهمیت ارزشیابی ویژگی های رفتاری سرمایه گذاران بیشتر خواهد شد

اهمیت مطالعه رفتار در بحث های مالی را می توان با توجه به تعریف مرتون - 1998 - در این حوزه بیشتر تبیین کرد. وی بیان می کند که " اساس ومرکزنظریه مالی عبارت است از مطالعه ی رفتار عوامل در نحوه تخصیص و آرایش منابع، از نظر زمانی و مکانی و در یک محیط نا مطمئن. زمان و عدم اطمینان دو عامل کلیدی می باشند که رفتار مالی را تحت تاثیر قرار می دهند." در این تعریف همانگونه که مشاهده می شود، عامل اصلی، رفتار است؛ به عبارت دیگر رفتار عوامل و رفتار مالی. تعریف های دیگری نیز از این مالیه رفتاری توسط صاحب نظران دیگر در این حوزه بیان شده است که اتفاق نظرقابل توجهی در آن ها دیده می شود 

لیتنر - - 1990، " مالیه رفتاری" را به صورت "مطالعه ی نحوه تفسیر و عکس العمل انسان ها به اطلاعات، به منظور اخذ تصمیمات آگاهانه" تعریف می کند. "تالر" - 1999 - معتقد است که مالیه رفتاری نوعی مالی روشنفکرانه است که مدعی است که "گاهی اوقات برای یافتن راه حل هایی در پاسخ به معماهای تجربی، لام است این احتمال را بدهیم که برخی از عوامل در اقتصاد، به طور کامل عقلایی عمل نمی کنند." در یک جمع بندی می توان چنین بیان کرد که در بحث های مالیه رفتاری ویژگی های رفتاری که بر تصمیم گیری های افراد موثرند، مورد بررسی قرار می گیرند.

با توجه به انبوه پژوهش های انجام شده، بر همه آشکار شده است که مسائل روانشناختی بر رفتار سرمایه گذاران در بورس، نحوه تصمیم گیری، تخصیص منابع پولی، قیمت گذاری و ارزیابی بازده شرکت ها را تاثیر گذار است و در نتیجه سبب می شود سرمایه گذاران رفتارهای ویژه در هنگام سرمایه گذاری در بازارهای مالی از خود بروز دهند. یکی از موضوعاتی که امروزه در معاملات بورس نقشی تعیین کننده دارد، چگونگی فرایند تصمیم گیری افراد در معاملات است.

در واقع پی بردن به این موضوع که سرمایه گذاران برای تصمیم گیری، اطلاعاتشان را از کجا جمع آوری و چگونه پردازش می کنند از دغدغه های اصلی دانشمندان امور مالی در سالهای گذشته بوده است. لذا در هر نوع بازار بورس اوراق بهادار، ارزیابی معیارهای تصمیم گیری سرمایه گذاران برای خرید و فروش سهام شرکت های بورسی مهم می باشد. اما انچه که در این پژوهش موجب چالش ذهن محقق شده است این نکته است که چه عواملی در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس مازندران نقش دارند؟ و چه عاملی مهمترین تاثیر را بر تصمیمات سرمایه گذاران دارد؟

اساس وپایه تئوریها و مباحث مالی استاندارد

تئوری آربیتراژ میلر و مودیگلیانی، تئوری پرتفوی مارکویتز، تئوری قیمت گذاری دارائیهای سرمایه ای، که توسط - شارپ و لینتر - مطرح گردید و تئوری قیمت گذاری اوراق اختیار معامله از - بلیک، مرتون و اسکولز - ، اساس، پایه و شالوده ای به وجود آوردند که مباحث مالی استاندارد ، به عنوان یک دانش، بر پایه این تئوریها، شکل گرفتند - استتمن، - 1999 فرض اساسی تمام این تئوریها، کارایی بازار است؛ و چنین فرض می کنند که بازارها،قابل تجزیه و تحلیل و بررسی هستند.

تئوری اقتصادی مالی مدرن بر این پیش فرض استوار است که فعالان بازار به صورت عقلایی، عمل می کنند. این عقلانیت از دو راه ظهور پیدا می کند: اول اینکه، افراد در بازار براساس تئوری مطلوبیت مورد انتظار تصمیم گیری می کنند.و پیش بینی هایی را در رابطه با آینده انجام می دهند. براساس تئوری مطلوبیت مورد انتظار، انسان مخاطره گریز است و منحنی کارکرد مطلوبیت یک فرد حالت مقعر دارد؛برای مثال، مطلوبیت نهایی ثروت، کاهش می یابد. قیمت دارائیها توسط سرمایه گذاران عقلایی تعیین می شود و در نتیجه عقلانیت براساس حالت تعادل بازار، حاصل می شود. در این تعادل،اوراق بهادار براساس فرضیه بازار کارا قیمت گذاری می شوند.

طبق فرضیه بازار کارا،قیمتهای دارائیهای مالی، در برگیرنده همه اطلاعات موجود به آن دارائیها، می باشد و قیمتها در هر زمانی به عنوان تخمین بهینه ای از ارزش صحیح سرمایه گذاری شکل می گیرند. این فرضیه بر این اساس قرار دارد که سرمایه گذاران رفتار عقلایی دارند. بدین معنی که همه اطلاعات موجود و در دسترس را پردازش کرده، به دنبال حداکثر ساختن مطلوبیت مورد انتظار هستند

به بیان دیگر، دارائیهای مالی همیشه به صورت عقلائی، قیمت گذاری می شوند. بنابراین، قیمتها، زمانی که ظهور پیدا می کنند، حرکتها و تغییرات بعدی آنها قابل پیش بینی نیست. زیرا تغییرات قیمت تنها به علت اطلاعات جدیدی که در بازاری جریان می یابد، اتفاق می افتد. در نتیجه کسی نمی تواند بازده غیرعادی و بالاتر از میانگین را داشته باشد.

گذار از پارادایم مالی استاندارد به مالی رفتاری
 
در ادبیات مالی، با دوره ای مواجه ایم که پارادایم مالی - استاندارد با تمام ضعف ها و قوت هایش، جای خود را به پارادایم دیگری به نام پارادایم مالی - رفتاری می دهد. بدین روی، ضروری می نماید تحلیلی از این دوره ارائه شود.

الف - تبیین گذار

پارادایم مالی -استاندارد با داشتن دو پایه عقلانیت کامل و بیشینه سازی مطلوبیت مورد انتظار، توانایی توجیه و تعلیل برخی از رفتارهای سرمایه گذاران را دارد . اما از توجیه برخی دیگر عاجز است .فرض پارادایم مالی -استاندارد آن بود که سرمایه گذاران بر اساس عقلانیت رفتار می کنند؛ به این معنا که از میان بدیل های رفتاری، گزینه ای را برمی گزینند که بالاترین منفعت و کم ترین هزینه را داراست .از سوی دیگر، سرمایه گذاران بر اساس دیدگاه مالی -استاندارد، به دنبال بیشینه سازی مطلوبیت مورد انتظار خود نیز هستند؛ یعنی بر این مبنا رفتارهای سرمایه گذارانه خویش را سامان می دهند.

اما در تحقیقات صورت گرفته در حوزه سرمایه گذاری، مشخص شد رفتار غیرمنطقی برخی سرمایه گذاران خلاف دو پایه اصلی مالی استاندارد است. این در حالی است که کینز در سال 1936 تعبیر مشهور » روح های حیوانی« را در بازار سهام ارائه کرد .

بروز تضادهای متعدد در رفتار سرمایه گذاران با مفروضات مالی - استاندارد ، وقتی مقارن با ظهور پارادایمی شود که توان پاسخ گویی به مسائل حل ناشده ما لی -استاندارد را دارد، انقلاب علمی به مثابه انقلاب سیاسی رخ داده، پارادایمی مطرح می گردد که نه تنها نارسایی های پارادایم قبلی را رفع می کند، بلکه تحلیل بهتری از رفتارهای سرمایه گذاران نیز ارائه می دهد .این پارادایم جدید، که » مالی -رفتاری« نام دارد، از محدودیت در »آربیتراژ« و تأثیرات عوامل روان شناختی در رفتار سرمایه گذاران سخن می گوید.

» آربیتراژ« به معنای کسب بازده اضافه بر بازد ه بدون ر یسک بدون تحمل ریسک اضافه است. »محدودیت در آربیتراژ« یعنی اینکه سرمایه گذاران نمی توانند به راحتی از فرصت های آربیتراژی استفاده کنند؛ چراکه این فرض مستلزم ایجاد شر ایطی خاص، از جمله پذیرش سطوح گوناگون ریسک و تحمل هزینه های معاملاتی است .از سوی دیگر ، بسیاری از مسائل مالی از جمله موضوع ارزش گذاری اوراق بهادار و به ویژه اوراق مشتق، با فرض آربیتراژ مطرح می شود .بدین روی، با فرض محدودیت در آربیتراژ، حوزه ما لی رفتاری روش های ارزش گذاری اوراق مشتق را نیز نمی پذیرد. در حوزه مالی رفتاری، نقش رفتار انسان به عنوان متغیری اثرگذار بر سا یر متغیرها ی مالی، که در گذشته در نظر گرفته نمی شد، با تأکید بیشتری مطالعه می شود . بر ای مثال، آدام اسمیت، نظریه احساسات اخلاقی را به تشریح اصول روان شناختی رفتار فردی اختصاص داد. مطالعات زیادی نحوه عملکرد غیرمنطقی افراد در مباحث سرمایه گذاری و پولی را نشان می دهد.

ب - علت گذار

یکی از علت های اصلی گذار از مالی استاندارد به مالی رفتاری، توجه به عوامل روان شناختی و در نتیجه، رفتارهای نشأت گرفته از این عوامل توسط سرمایه گذاران و علت یابی » سوگیری های« تصمیم گیری در پارادایم ما لی رفتاری است.

منظور از »سوگیری«، انحراف از تصمیم گیری های درست و بهینه است .به دلیل آنکه زمان و منابع شناخت محدودند، نمی توان داده هایی را که از محیط اخذ می شوند به صورت بهینه مورد تجزیه و تحلیل قرار داد .بنابراین، ذهن انسان به طور طبیعی از قواعد خاصی برای تصمیم گیری استفاده می کند . اگر از این قواعد به طور مناسب استفاده شود، می تواند مؤثر واقع شود .در غیر این صورت، سوگیری های غیر قابل اجتنابی پیش خواهد آمد .بنابراین ، به طور کلی ممکن است اشخاص در فرایند تفکر و تصمیم گیری دچار خطا شوند.

عوامل کلی تأثیرگذار بر تصمیم سرمایه گذاران

عوامل بسیاری بر تصمیم سرمایه گذار در هنگام خرید سهام، تأثیرگذار است که می توان آنها را به دو دسته عوامل درونی - کیفی - و عوامل بیرونی - کمی - تقسیم بندی کرد.

عوامل درونی:

عوامل درونی، عواملی هستند که به طور مستقیم با سرمایه گذار و شرایط روانی و رفتاری او در ارتباط هستند:

مالیه رفتاری:

ارتباط بین علم مالی و سایر رشته های علوم اجتماعی که با نام روانشناسی مالی یا مالی رفتاری معروف شده است و به بررسی فرآیند تصمیم گیری سرمایه گذاران و واکنش آنها نسبت به شرایط مختلف بازارهای مالی می پردازد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید