بخشی از مقاله

چکیده

خواجه نظام الملک طوسی یکی از برجسته ترین نمایندگان جریان سیاست نامه نویسی دوران اسلامی است. بیشتر آثاری که در زمینه اندیشه سیاسی و کشور داری پس از سیر الملوک خواجه نوشته شده اند، از این اثر تاثیر پذیرفته اند. درباره تاثیر پذیری مخزن الاسرار نظامی از آثاز منظوم، مخصوصا حدیقه سنایی، پژوهشگران، بسیار نوشته اند اما درباره تاثیر آثار منثور در این اثر نظامی کمتر تحقیق و پژوهش مستقلی به چشم می خورد. نظر به اینکه باب اول تا چهارم مخزن الاسرار، " نصیحه الملوک " نظامی است، نگارنده در این مقاله بر آنست که با بررسی دقیق سیر الملوک و مخزن الاسرار، مفاهیمی را که نظامی در زمینه آیین کشور داری و حکومت از این اثر برگرفته است، در معرض قضاوت محققان و خوانندگان قرار دهد. نظامی نه تنها در اولین اثرش به کتاب سیر الملوک توجه خاصی داشته است، بلکه تخلص شعریش را نیز از نام " نظام الملک " گرفته است.

اگر چه نظامی زحمت رفتن به دربار پادشاهان را به خود نمی داد اما در نخستین اثرش خود را وزیری شاعر پیشه می دانست وسنت های کشور داری ایرانی را به آنان یاد آوری می کرد بدان امید که نظمی در بی نظمی ایجاد نماید و اندکی از تیرگی های این گنجه عالم بکاهد.
کلیدواژهها: نظام الملک، سیر الملوک، نظامی، مخزن الاسرار، اندیشه های ایران شهری، عدل و داد

مقدمه

خواجه نظامالملک از دهاقین توس بود. این دهقانان که در نخستین سدههای دوره اسلامی ایران نقش پر اهمیتی در سازمانده ایران زمین بازی کردهاند، بازمانده خاندانهایی از زمینداران و اعیان متوسط دوره ساسانی بودند و به دنبال چیرگی دستگاه خلفا بر ایران، همه توان و نیروی خود را به کار بردند تا با برپایی رستاخیز فرهنگی و سازماندهپایداری ملّی، شکست نظامی ایرانیان از تازیان را جبران نمایند. این سازماندپایداریِه ملّی و برپایی رستاخیز فرهنگی، عمده میراث فرهنگی و فرزانگی ایران باستان را به دوره اسلامی منتقل کرد. - طباطبایی، - 72-71 :1375

در میان دهقانان، هیچ چهرهای درخشانتر از سیمای شکوهمند ابوالقاسم فردوسی، حکیم و سراینده شاهنامه وجود ندارد او با سرودن شاهنامه خود تاریخ حماسی و کشورداری ایران زمین را از گزند نابودی نجات داد. علاوه بر فردوسی نخبگان دیگری نیز هر یک به نوبهخود بخشی از میراث ملّی ایران را به دوره اسلامی انتقال دادندامّا. از کوشش بیسابقه فردوسی که بگذریم، تا یورش مغولان در قلمرو اندیشه سیاسی، سیاستنامه خواجه نظامالملک را میتوان پر اهمیّتترین اثر، در تداوم بخشیدن به اندیشه سیاسی ایران شهری به شمار آورد.

چنان که از نوشتههای باقیمانده از دوره باستانی ایران برمی آید اندیشه سیاسی یکی از ارجمندترین کوششهای فرهنگی ایرانیان بوده است این نوشتهها که در زبان پهلوی آیین نامگ خوانده میشوند از طریق برخی رسانههایی که از پهلوی به عربی برگردانده شدهاند، به دست ما رسیده است. به نظر میرسد که همین ترجمهها و یا گزارشهایی از آن نوشتهها نقشی عمده در تکوین و تدوین سیاستنامه نویسی دوره اسلامی داشتهاند.

گزارشهای مربوط به تاریخ شاهان یا خوتای نامگ - xvatai namaq - از نوشتههای دوره ساسانی است که برای فراهم آمدن سیاستنامههای دورهاسلامی اهمیّت ویژهای دارند. بخش بزرگی از داستانهای مربوط به فرمانروایان و وزیران باستانی ایران از این نوشتهها گرفته شدهاند.

مآخذ اصلی متن پهلوی خداینامهها در آغاز دوره اسلامی از میان رفت و آنچه از گزارشهای آن در نوشتههای عربی و فارسی راه یافته، در واقع از ترجمه عربی آن است که در سدوّم،ه ابن مقفّع با عنوان "سیرالملوک" فراهم آورده بود. از این نوشتهها در تاریخهای معتبر آغاز دوره اسلامی مانند "سنی ملوک الارض"، "تاریخ طبری"، "مجمل التواریخ و القصص"، "تاریخ سیستان" و "آثار الباقیه" گزارشهای بسیاری درباره شاهان نقل شده و نویسندگان زیادی برای تدوین خداینامه، برپایه ترجمه ابن مقفّع کوشیدهاند. - صفا، - 58 :1369

از همان آغاز دوران اسلامی متفکران ایرانی در حوزه کشورداری، نظریه خلافت را به جدّ نگرفتند و با ترجمه نوشتههای بازمانده از عصر ساسانی به زبان عربی دوره جدیدی از نظریه پردازی درباره نظام کشورداری و حکومت را به جامعه آن روز عرضه کردند . میتوان گفت عمدهترین جریان اندیشه سیاسی در ایران، سیاستنامه نویسی بود زیرا در دو سدّه نخست دوره اسلامی نوشتههایی در تداوم سنت اندیشه ایرانشهری پدید آمد که از آن میان به عنوان مثال، میتوان به رساله طاهر ذوالیمینین به فرزند خود عبداالله اشاره کرد متن این رساله درتاریخ طبریآمدهو بازورث نیز آنرادر مقاله خود تفسیر کرده است. - Bosworth, 1970: - 25-41

از زمانی که شالوده زبان فارسی به عنوان زبان ادبی ایران زمین استوار شد نویسندگانی از میان وزیران، دبیران و دیگر متفکّران به تدوین سیر الملوک و ایین کشور داریهمّت گماشتند. در واقع بسیاری از نوشتههای پر اهمیّت فارسی اعّم از نظم و نثر نوشتهای ادبی صرف نیستند و نکاتی بسیار ظریف درباره سیاست و آیین کشورداری در لابلای آنها وجود دارد.

می توان گفت که برخی از شاهکارهای نظم و نثر فارسی مانند شاهنامه و کلیله و دمنه و قسمتهایی از مخزنالاسرار در طول سدهها در جهت دادن به رویکرد ایرانیان به امور سیاسی نقش تعیین کنندهای داشتهاند. اگر چه این آثار از ارجمندترین آثار ادب فارسی به شمار می آیند، جنبههای مربوط به اندیشه سیاسی آنها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. در حالی که بخش بزرگی از اندیشه سیاسی ایرانشهری در دوره اسلامی از مجرای این نوشتهها تداوم پیدا کرده و به جزئی از اندیشه سیاسی رایج ایران تبدیل شده است.
خواجه نظامالملک یکی از برجستهترین نمایندگان جریان سیاستنامه نویسی و سیاستنامه او یکی از بنیادیترین نوشته در انتقال اندیشه ایرانشهری به دوره اسلامی بوده است. این اثر در تحول اندیشه سیاسی در ایران از چنان مقامی برخوردار است که به تحقیق می توان گفت بیشتر آثاری که در زمینه آیین کشور داری پس از آن نوشته شده است یا عینا مطالبی را از این اثر نقل کرده اند و یا به موضوعات آن اشاره دارند. نصیحه الملوک منسوب به غزالی که نخستین سیاستنامه پراهمیتی است که دو دهه پس از سیاستنامه نوشته شده تا دیگر آثار منظوم مانند مخزنالاسرار نظامی، هر کدام به نوعی از آن متأثر بودهاند.
سیاستنامهنویسی جریانی از اندیشههای سیاسی ایرانی در آن روزگار بود که از ادبیات اندرزی دوره باستانی مایه میگرفت و با استوار شدن حکومتهای ایرانی پس از دو قرن سکوت، این اندیشه به محافل اندیشمندان و نظریهپردازان حکومتی راه یافت. این نظریهپرداران میکوشیدند تا جایی که ممکن بود میراث باستانی را به دوران اسلامی انتقال دهند. - طباطبایی، - 188 :1375

نظامی جانشین راستین خواجه نظام الملک

به نظر می رسد که کوشش خواجه در تدوین سیر الملوک در همین راستاست که هدف از نوشتن سیاستنامه جز این نبوده است که آیین نامهها و آداب ملک داری به سلطان آموخته شودامّا. خواجه در سیاستنامه، برای احتراز از سوء تفاهم احتمالی و از باب آداب دانی، میافزاید که خداوند عالم را نیازی به این سخنان نیست. به نظر میرسد که این جمله معترضه، در واقع تأکیدی بر این واقعیت است که خواجه در نهایت، خداوند عالم - ملکشاه- را بی نیاز از این سخنان نمیدانسته است. - زرگری نژاد، :1387 - 141

خواجه ضمن بیان حکایتهایی در رعایت عدل و انصاف به صراحت میگوید که نقل داستانهای پادشاهان برای آن است تا خداوند عالم خلداالله ملکه بداند که پادشاهان در عدل و انصاف چگونه بودهاند. - نظام الملک، . - 68 :1387 او در میان حاکمان ایران از خسرو انوشیروان، امیر اسماعیل سامانی، عبداالله بن طاهر، و به ویژه سلطان محمود غزنوی، به عنوان سلاطین عادل یاد کرده - همان: . - 65 آنچه با تأکید درباره عصر آرمانی خسرو انوشیروان گفته است، در جاهای دیگری از سیاستنامه به همه تاریخ، از آدم ابوالبشر به بعد، تعمیم میدهد و بقای ملک را جز به اجرای عدل توسط ملک استوار نمیداند »به همه روزگار، از گاه آدم، علیه السلام، تاکنون، در هر معاملتی و در هر ملکی عدل ورزیدهاند و انصاف بداده و انصاف بستدهاند و به راستی کوشیدهاند تا مملکت در خاندان ایشان سالهای بسیار بمانده است.«  - همان: . - 56 هم چنان که دادگری و عدالت را سبب بقاء و استواری ملک میداند، ظلم و بیداد را نیز مایه زوال و نابودی حکومت میداند. دانایان گفتهاند که »غفلت دولت را ببرد« - همان: . - 38 و اسکندر نیز غفلت امیر و خیانت وزیر را مایه تباه میدانست - همان: . - 41 خواجه در قلمرو و اندیشه سیاسی، رعایت عدالت را مقدم بر اجرای شرع میداند و بر آن است که پایداری ملک به رعایت عدالت وابسته است؛ به بیان دیگر، میان دو ویژگی ضروری پادشاه آرمانی، یعنی عدل و دین، عدل اولویت دارد. وی در فصل دوم سیاستنامه، پس از ذکر شناخت قدر نعمت خداوند از طریق رعایت »عدل و احسان«و توجّه پادشاه به رعایت عدالت، آورده است: ...» گفته اند بزرگان دین که الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم؛ به معنی آن است که ملک با کفر بپاید و با ستم نپاید« - همان: . - 15 همان طور که خود خواجه پیش بینی کرده بود پس از کشته شدن او در سال 485 ه.ق انسجام دولت سلجوقی از هم گسست و نظم و انضباط و عدالت نسبیای که او به تدبیر برقرار کرده بود از جامعه رخت بربست.

زمانی که امپراطوری سلجوقیان در زمان سلطان سنجر - 1157-1117 - هنوز از مرزهای چین تا روم، فرمان میراند، نظامی متولد شد. او بعدها در مقام مصلح اجتماعی و مربی اخلاق، پادشاهان را مخاطب قرار میدهد تا از آنان بخواهد همانند پادشاهان کهن ایران به عدالت حکومت کنند. به گفته مایکل بری او تخلص شعری خود را از نظامالملک وزیر قدرتمند دو پادشاه بزرگ سلجوقی یعنی الپ ارسلان و ملکشاه، اقتباس کرد. - بری، - 40 :1385

نظامالملک یعنی نظم دهندهامپراطوری بزرگ سلجوقی، تخلصّی که نظامی شاعر حکیم برای خود برگزید به همین مفهوم بود، منته نظم دهنده شعر و سخن. او در این که به دلیل استواری سرودههایش خود را نظامالملک جدید دوران معرفی کند، تردیدی به خود راه نمیدهد همان طور که بعدها در دیباچه هفتپیکر به روشنی به این مطلب اشاره میکند:

چارشاه داشتند چار تراز    پنجمین شان تویی به عمر دراز
داشت اسکندر ارسطاطالیس    کز وی آموخت علمهای نفیس
بزم نوشیروان سپهری بود    کز جهانش بزرجمهری بود
بود پرویز را چو بار بدی    که نوا صد نه، صد هزار زدی
وان ملک را که بد ملکشه نام    بود دین پروری چو خواجه نظام
تو کز ایشان به افسری داری    چون نظامی سخنوری داری
ای نظامی بلند نام از تو    یافته کار او نظام از تو
  - نظامی گنجوی، - 13 :1373

اگرچه این ابیات را خطاب به علاءالدین کرپ ارسلان سروده است ولی او به نقش معنوی خود در جایگاه رایزن شاهان باور دارد، او در نخستین سروده اش- مخزنالاسرار- خود را وزیری شاعر پیشه میداند و مانند نظام الملک به پادشاهان درس کشورداری میدهد. زبان او همانند وزیر سیاست پیشه سلجوقی در اندرزگویی رک و راست و بدون ابهام و انحراف است. از دین نشأت می گیرد و به کمک دین هم توجیه میشود. منادی این اخلاق رفتاری را پیشنهاد میکند که انسان را بر محور والاترین فضایل یعنی عدل. متضاد بیدادگری، به حرکت درآورد. در نتیجه این عمل پادشاه در رأس قائمه چنین اخلاقی جای میگیرد. و در واقع کلیددار آن میشود. زیرا باید او در جامعه نخستین مجری عدالت باشد. مقالت اول تا چهارم مخزنالاسرار اصولاً خطاب به شاه و امیر سروده شده است و در آنها توصیه شده است که زندگی خصوصی پادشاه باید در نهایت خویشتن داری بگذرد و اولین تکلیف دینی او هم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید