بخشی از مقاله

چکیده:

سیاست نامه یا سیرالملوک اثر خواجه نظام الملک طوسی از آثار برجسته ی نثر فارسی در قرن پنجم است. مؤلّف در این کتاب به تعلیم و توصیه ی آداب پادشاهی و مملکت داری پرداخته است. در میان صفحات این اندرزنامه اشاراتی به کودکان نیز به چشم می خورد که مورد تمرکز این پژوهش قرار گرفته اند. در جمع آوری اشارات مرتبط با کودکی، به جست و جوی کلمات کودک و فرزند و خردسال و ... بسنده نشده است و تمامی جملات و عباراتی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با مفهوم کودکی در ارتباط بوده اند مورد بررسی قرار گرفته اند.

یافتههای این بررسی نشان میدهد که توصیف سیمای کودک در سیاستنامه را میتوان ذیل این موضوعات دستهبندی نمود: در جایگاه بیخردی و ضعف، مورد ترحم و نیازمند حمایت، تحقیر شده و گاه در ردیف اموال. همچنین بررسی جایگاه کودک و کودکی در سیاستنامه با رویکرد تاریخگرایی نو نشان میدهد که گفتمان قدرت حاکم بر کتاب زمینهساز این نوع نگاه به کودک بوده است و نظام حکومتی، توجه به اصل و نسب، روابط والد- فرزندی، و رویکردهای تربیتی اجزایی از گفتمان قدرت مرتبط با کودک در سیاستنامه هستند که شناخت آنها از این جهت که امکان بروز و ظهور در دنیای امروز را نیز دارند حائز اهمیّت است.

مقدمه:

تاریخگرایی نو یا new historicism از مکاتب نظریه ادبی قرن بیستم است که عمدتا بر اساس نظریات استیون گرینبلت، که در سال 1982برای اوّلین بار از این اصطلاح استفاده کرد، پایهریزی شد. تاریخگرایان نوین تلاش میکنند تا با مطالعه آثار ادبی، روابط قدرت و برساختهای اجتماعی و ایدئولوژیکی هر دوره تاریخی را آشکار کنند. آنها میکوشند تا گونهای تفسیر انتقادی ارائه دهند که روابط قدرت را به منزله مهمترین بافت موجود در متون گوناگون بررسی میکند و در واقع، متن را فضایی میبینند که در آن، روابط قدرت خود را آشکار میکنند - صادقیه، . - 12 :1388 این رویکرد میتواند در شیوه معمول پژوهشهای ادبی تغییر و تنوع ایجاد کند و پژوهشگران را به خوانشی متفاوت از متون کلاسیک رهنمون سازد.

با برگرفتن رویکرد تاریخگرایی نو در خوانش متون کلاسیک، میتوان صدای اقلّیتها و گروههای ضعیف و سرکوب شده در طول تاریخ را شنید. شاید در نگاه اول، مهمترین این گروهها زنان به نظر برسند، چنان که پژوهشهای فمینیسیتی بسیاری به واشکافی متون کلاسیک برای یافتن جایگاه زنان در طول تاریخ پرداختهاند. اما بیشک کودکان نیز یکی از گروههایی هستند که در سلسله مراتب قدرت، در جایگاه فرودست بودهاند و بنابراین صدای مستقیمشان از متون کلاسیک شنیده نمی-شود.

از جمله پرسشهایی که منتقدان مکتب تاریخگرایی نو با مطالعه متون کلاسیک در پی پاسخ به آنند این است که "متن مورد بررسی در مورد زندگی گروههای نادیده گرفته شده، گروههای به حاشیه رانده شده، به رسمیت شناخته نشده و سرکوب شده، مانند اقلّیتها، کارگران، طبقات پایین اجتماع، زنان و کودکان چه تصویری ارائه میدهد؟ آیا برداشتهای زمان خود را تقویت میکند، یا آن را، هرچند ضمنی، به چالش می-کشد؟" - میرزابابازاده و خجستهپور، . - 15 :1394 بنابراین پژوهش حاضر به بررسی جایگاه کودک در کتاب سیاست نامه می پردازد.

هدف از این بررسی آشنایی بیشتر با جایگاه اجتماعی کودک در دوران گذشته ی ایران است که به صورت غیرمستقیم از اشارات نویسندگان هر دوره می توان به آن پی برد. بدیهی است پیش فرض این بررسی این خواهد بود که نوع نگاه به کودک و کودکی در کتاب سیاست نامه با نگاه امروزی ما به این مقوله کاملا متفاوت است؛ تفاوتی که تأثیر آن در سیر تحوّلات آثار ادبی کودک و نوجوان در طی تاریخ کاملا مشهود است.

سیرالملوک یا سیاست نامه، از مشهورترین کتب نثر فارسی اثر قوام الدین ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق ملقّب به خواجه نظام الملک است. خواجه نظام الملک در سال 408 هجری قمری دیده به جهان گشود و در سال 485وفات یافت. جدّ خواجه یعنی اسحاق، از دهقانان بیهق بود و پدر او ابوالحسن علی از جانب سلطان محمود غزنوی به خدمت حاکم خراسان مأمور شد و آن قدر ترفیع مقام یافت که به اداره امور مالی و حکومتی طوس انتخاب گشت. در همین دوره خواجه در آن سرزمین به دنیا آمد و از این رو به خواجه نظام الملک طوسی مشهور است - اقبال، :1375 ب - . خواجه 76 سال عمر کرد و 34 سال از عمرش را در خدمت آلب ارسلان و ملک شاه از سلسله سلجوقیان بود.

در این مدت چنان کفایت و حسن تدبیری به خرج داد که دولتی وسیع را تحت امر این دو درآورد. می توان گفت که قسمت عمده ی شهرت و پیشرفتی که نصیب این دو پادشاه گشت از برکت خردمندی خواجه نظام الملک بوده است - همان: ج - . کتاب سیاست نامه اندرزنامه ای است که خواجه نظام الملک در آن به نصیحت پادشاهان و آموزش رسوم کشورداری پرداخته است؛ چنان که خود او در فصل آغازین کتاب می نویسد "... - پادشاه - بنده را فرمود که بعضی از سیر نیکو از آنچه پادشاهان را از آن چاره نباشد بنویس و هر چیزی که پادشاهان به کار داشته اند و اکنون شرط آن به جای نمی آرند چه پسندیده و چه ناپسندیده..." - همان: . - 5 این کتاب از لحاظ نثر رتبه ی حائز توجهی در فصاحت و بلاغت دارد اما از لحاظ مسائل تاریخی با نقص ها و غلط های فراوان همراه است که مصحّحین و مورّخین در جای خود به آن پرداخته اند.

مجلّدی که مورد تمرکز اصلی در این پژوهش بوده است تصحیح عبّاس اقبال از سیاست نامه ی نظام الملک است که به عنوان کتاب درسی برای دانشجویان تدوین کرده است و بنابراین در مواردی بسیار اندک، از آوردن چند جمله یا سطر از متن اصلی که مناسب تدریس نبوده خودداری نموده و در پاورقی به حذف آن اشاره کرده است. از آن جا که موضوع این پژوهش صرفا بررسی بخش های مرتبط با مفهوم کودکی در کتاب سیاست نامه است، پس از مراجعه به متن کامل و اطمینان از این که بخش های حذف شده ارتباطی با موضوع بحث ندارند، تصحیح عبّاس اقبال را به عنوان منبع اصلی ارجاعات به متن سیاست نامه برگزیدیم.

در این مقاله ابتدا به جایگاه کودک در سیاست نامه خواهیم پرداخت. کودک بی خرد، کودک ضعیف، مورد ترّحم و نیازمند حمایت، کودک تحقیرشده، کودک در ردیف اموال عناوینی هستند که این جایگاه را نشان می دهند. سپس گفتمان قدرت در کتاب سیاست نامه و نگاه کلی خواجه نظام الملک به ارتباط میان بالادست و زیردست را، به عنوان عامل زمینهساز اشارات فوق مورد بررسی و تحلیل قرار خواهیم داد. در بخش گفتمان قدرت، عوامل زمینهساز مذکور را در ارتباط با چهار موضوع نظام حکومتی، اصل و نسب، روابط والد-فرزندی، و تربیت بررسی خواهیم کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید