بخشی از مقاله
چکیده
کشف االرسار ميبدی از جله تفاسرر فارسی برجستهاي است که مؤلّف بخشی از انديشههای تفسرری و عرفانی خود را در قالب جاات عربی بيان داشته است. اين موضوع در جای جای بخش دوم - النوبة الثانية - تفسرر به چشم میخورد، در اين بخش ميبدی گاه به فارسی و گاه به تازی، مفهوم ّکلی آيات، معان واژگان، دقائق بالغی و دستوری آن را توضيح میدهد و گاه براي بيان مقصود از نقل شواهد و روايات به زبان عربی مدد ميجويد. نثر عربی ميبدي در اين بخش، مهانند ادبای عربینويس همعرر خود، از روانی و وضوح برخوردار بوده و ويژگيهای سبک نثر قرن ششم هجری را در خود نمودار ساخته است. اين بخش فضل عربیدانی و تسلط نويسنده بر زبان و ادب عربی را به نيکی ترسيم میکند. در اين پژوهش با نگاهی به اين اثر نامی سده ششم هجری، به بررسی ويژگیهای نثر عربی ميبدی و جايگاه زبان و ادب عربی در نزد وی میپردازيم تا از اين رهگذر، به شناخت متصات بخش دوم تفسرر که بخش مهم و اعظمی از اين اثر را شامل میشود، دست يازيم.
واژگان کلیدی: ميبدی، کشف األرسار، النوبة الثانية، زبان عربی، اشعار عربی.
1 مقدمه
بعد از نزول سروش آسماني نياز به شرح و تبيين آن روز به روز گسترده گشت، از اين رو علماي بسياري به تفسير، تبيين و شناخت وجوه اعجاز آيات قرآن همت گماشته با تکيه بر علوم مختلفي که در سايه قرآن شکوفا گشتند، به اين عرصه وارد شدند. به تدريج کتابهايي مستقل در معاني قرآن و تفسير آيات مبارک آن پديدار شد که اينک شاخهاي تنومند در علوم قرآني است. علم تفسير مسير اوج و شکوفايي خود را در شاخههای مختلف در سدههاي پنجم و ششم طي نمود و در اين سالها، تفاسير شهير آن روزگاران، به عربي و فارسي، يکي پس از ديگري پديدار گشتند، تفاسيري چون تبيان شيخ طوسي - متوفی 460 ه.ق - ، روض الجنان ابوالفتوح رازي - دهههاي نخست سده ششم - ، مجمع البيان طبرسي - نگارش 536 ه.ق - ، الکشّاف زمخشري 513 - ه.ق - از آن جمله است. تفسير نويسي به عربي و فارسي، نشان از اقبال مخاطبان به هر دو زبان بوده و از آشنايي آنان با آن دو پرده بر ميدارد.
از ميان تفسيرها و برگردانهاي مهم قديمي که در ادب فارسي از اهميت و جايگاهي ويژه برخوردار بوده، و در حفظ واژگان و بالندگي نثر فارسي نقشي مهم ايفا نموده است، تفسير کشف األسرار ميبدي است که تاريخ تأليف آن، به سده ششم هجري برميگردد. ميبدي در سال 520 هجري، به تأليف اين اثر پرداخته است. نثر نسبتاً روان و دقّت ادبي اين اثر ارزشمند، آن را از آثار پيشين خود متمايز ساخته و در بخش تفسير نيز ميراثي پربار از مسائل فقهي و عرفاني، به يادگار گذاشته است. با اينکه مبناي کار اين تفسير بر فارسينويسي است، ولي ميبدي به تأثير از روند مرسوم تفسيرنگاري آن روزگاران، گاه به زبان عربي روي آورده و به شرح و توضيح آيات به عریي، ميپردازد و در اين ميان، روايات و شواهد تفسيري بسياري را از تفاسير کهن نظريات مفسرين اوليه به عربي نقل نموده و بدون ترجمه باقي ميگذارد.
گفتني است در قسمتهاي ترجمه نيز، گاه سخت متأثر از ساختار و واژگان عربي است اساس كار ميبدى در اين تفسير، آن است كه هر آيهاى را در سه بخش مطرح مىكند که اين سه مکمل يکديگرند، در نوبت اول، معنى آيه را با جدا کردن اجزاي ساختار آن بيان مىدارد. در اين قسمت، لغات و تركيبات بسيار جالب فارسى در مقابل كلمات عربى آمده است. در بخش دوم، با گزارشي علمي از آيات، سعي در انتقال به بخش اصلي تفسير و بيان ديدگاههاي عارفانه از آيات دارد. در اين بخش که آميزهاي از جماات فارسي و عربي است، کوتاهي جماات و وضوح عبارات، جلوه خاص دارد.
مؤلف در اين جزء، تالشي براي واژهگزيني، نثرپردازي و بيان هنري ديدگاههاي خويش ندارد، بلکه تااش وي تنها در گزارش معناشناسانه از آيات، بيان نکات دستوري و شأن نزول، خالصه ميگردد. استفاده از احاديث نبوي و روايات معصومين - ع - و ديگر بزرگان، زينتبخش اين جزء بوده و عشق و محبت ميبدى به آنها را متجلّى مىسازد.در پيشينه نوشتار حاضر بايد بگوييم که اين تفسير ارزشمند از منظرهاي گوناگون مورد بررسي و واکاوي قرار گرفته است؛ از ميان اين پژوهشها، ميتوان به مجموعه مقاالتي که در يادنامههاي ميبدي که در دو مجلد گرد آمده، اشاره کرد. پژوهشي ارزنده نيز با عنوان لطايفي از قرآن کريم - برگزيده از کشف األسرار و عدة األبرار - به همت محمدمهدي رکني در بررسي ويژگيهاي اين اثر تدوين گشته است.
در اين پژوهشها و نمونههاي مانند آن که در قسمت کتابنامه به آنها اشاره گشت، ويژگيهاي عربينگاري ميبدي و جايگاه ادب عربي در تفسير وي مطرح نبوده است؛ اما از پژوهشهايي که با مقاله حاضر ارتباط مستقيم دارد، مقاله «کشف االسرار در ميزان نقد عربي» - صاحبعلي اکبري، 1378 ه.ش - که در يادنامه ميبدي به نشر رسيده است در اين اثر، مؤلف محترم به بخشي از ظرافتهاي زباني که ميبدي در ترجمه آيات مراعات نموده، اشاره کرده است. همچنين دکتر آذرنوش در تاريخ ترجمه از عربي به فارسي با گزارشي گذار به بخشهاي مختلف اين اثر را پرداخته و در صفحاتي به ويژگيهاي بخش دوم اين اثر اشاره نموده است.با توجه به پيشينه حاضر، در اين جستار تااش ميشود با نگاهي دوباره و خوانشي نو به اين اثر گرانقدر، ويژگيها و رفتارهاي زباني و خصائص ادبي موجود در بخش دوم تفسير ميبدي، مورد بررسي و ارائه شود تا از رهگذر آن به پرسشهايي نظير موارد زير، پاسخي مناسب ارائه گردد:
الف - مهمترين خصائص تفسير ميبدي در بخش دوم تفسير کدامند؟ ب - ويژگيهاي نثر عربي ميبدي چيست؟
ج - شعر و ادب عربي در اين تفسير چه جايگاهي دارد؟ 2 گذري کوتاه بر زندگي وآثار ميبدي
ابوالفضل احمد بن ابي سعيد بن محمد بن احمد بن مهريزد ميبدي، عارف نامي سده ششم هجري، در ميبد از نواحي يزد به دنيا آمد و به القابي چون: «شيخ