بخشی از مقاله
مقدمه
قرن ششم از دورههای پر بار شعر و ادب فارسی است که در هیچ دورهای نثر مانند این قرن اوج و تعالی نداشته است. نگارش کتابهای مهم نثر فارسی در زمینههای مختلف مانند: کلیله و دمنه، تفسیر کشف الاسرار، تفسیر ابوالفتوح رازی، تمهیدات عین القضاه همدانی، راحه السرور راوندی، مکاتیب سنایی، منشات خاقانی، ذخیره خوارزمشاهی، مقامات حمیدی و... بیانگر آن است که از نظر کمی هم هیچ سدهای به اندازه قرن ششم نویسندگان نامور و آثار ارزشمند و متنوع به خود ندیده است
استاد ذبیح االله صفا در باره تحول نثر فارسی در قرنهای پنجم و ششم مینویسد: » زبان ادبی، یعنی فارسی دری در این کتابها کمال رسایی و پختگی خود را به دست آورد و چون این دو قرن در نتیجه طرز تعلیم و تربیتی که رایج بود دوره تکامل ادبیات محسوب میشود شیوه نویسندگان در همه این آثار استوار و استادانه و خالی از هر گونه عیب و خللی است. حتی باید گفت: بسیاری از شاهکارهای نثر فارسی را خواه در نثر ساده و خواه در نثر مصنوع در این دوره باید جستجو کرد
هر چند همان عواملی که در شعر منجر به پیدایش سبک عراقی شد، همان تحول را در نثر فارسی این دوره هم پدید آورد. البته رواج ادبیات عرب، نفوذ روزافزون اسلام در ایران و توسعه مدارس دینی از عواملی بودند که سبب شدند به تدریج نثر پارسی دلانگیز دوره سامانی به نثر متکلف و فنی دورههای بعد منجر شود » و به تعبیری نثر مرسل تکامل یافت و بدین ترتیب در جوار نثر مرسل موجز و مطنب از بطن آن از قرن ششم به بعد به نوعی نثر به شیوه تازه بر می-خوریم که به نام نثر فنی مشهور است
یکی از تفاسیر معتبر و ارزشمندی که در قرن ششم بر قرآن کریم نوشته شده، تفسیر"کشف الاسرار و عده الابرار" تالیف "رشیدالدین ابوالفضل میبدی" است که از نمونههای شاهکار نثر فارسی در این دوره به حساب میآید. میبدی اثر گرانقدرش را در سه نوبت یا مرحله تنظیم کرده است: در نوبت اول"النوبه الاولی" آیات قرآن کریم را با رعایت دقت و امانت به پارسی روان برگردانده است. در "النوبه الثانیه" که بخش بزرگی از کتاب را شامل میشود در تفسیر آیات به روش عمومی تفسیرهای اهل سنت که اتکا به احادیث و اقوال مفسران گذشته باشد عمل کرده است و در "النوبه الثالثه" به بیان تاویلهای عارفانه و لطایفی که از برخی آیات استنباط کرده پرداخته است - رکنی، . - 36 :1374 خلاصه اینکه این کتاب » نگرشی است بر قرآن، نگرشی از پشت منشوری سه پهلو، نخست آیات را ترجمه تحت اللفظی میکند، بار دیگر آیات را به شیوه عامه مفسران تفسیر میکند و سرانجام آیات را با مذاق اهل عرفان تعبیر و تفسیر می کند
در این مقاله نگارنده کوشیده است تا ویژگیهای سبکی ترجمه و تفسیر کشف الاسرار را بررسی و تحلیل نماید. البته با توجه به حجم گسترده این تفسیر - ده جلد - این تحقیق فقط به جلد ششم کتاب اختصاص دارد و تمام ارجاعات به این تفسیر که به صورت یک عدد داخل پرانتز قید گردیده، مربوط به شماره صفحه از جلد ششم تفسیر است که مشخصات کتابشناسی آن در فهرست منابع به طور کامل ذکر گردیده است.
در خصوص پیشینه تحقیق باید گفت تا کنون کتابها و رسالات و مقالات متعددی در باره این تفسیر نوشته شده است، مانند: لطایفی از قرآن کریم - رکنی، - 1374 که در آن ضمن ارائه گزیده ای از این کتاب مقدمه مبسوطی در باره آن نگاشته شده است. کتاب : "نواخوان بزم صاحبدلان" - انزابی نژاد، - 1374 گزیده دیگری از این تفسیر است که با مقدمه و توضیح لغات، ترکیبات و شرح برخی مطالب به شناخت اجمالی پژوهندگان از این تفسیر عرفانی کمک میکند.
همچنین مقاله " ویژگیهای صرفی ترجمه آیات قرآن در تفسیر کشف الاسرار میبدی" - بهنام فر، - 1389 به بررسی ویژگیهای صرفی ترجمه آیات قرآن در نوبت اول "النوبه الاولی" این تفسیر پرداخته است، اما در باره تحلیل سبکی نثر ترجمه کشف الاسرار تا کنون تحقیق جامع و کاملی صورت نگرفته است.
وقتی از وازه "سبک" استفاده میکنیم، مقصود یکی از مفاهیم سبک دوره، سبک شخصی و سبک ادبی است - رک: شمیسا،. - 69 :1375 آنچه در این تحقیق انجام شده است عمدتا تاکید بر ویژگیهای سبک شخصی دارد هرچند بسیاری از این مختصات از ویژگیهای سبکی این دوره هم به حساب میآیند. از طرفی با توجه به سبک شناسی لایهای درکتاب "سبک شناسی، نظریهها، رویکردها و روشها" - فتوحی، - 1390 این مقاله با تاکید بر سبک شناسی بلاغی یا ادبی تنظیم شده است.
با توجه به اینکه کشف الاسرار - مخصوصا در نوبت سوم - متنی کاملا عرفانی است و اصلی ترین ویژگی متون عرفانی سخن آهنگین است که نثر » به پهنه ی شعر کشیده می شود یا خود سخن شعر میشود به تعبیر دیگر سخن در عین نثر بودن به آرایه های شعر آراسته می گردد و بسیاری از بایسته های شاعرانه را می پذیرد. برگ برگ این آثار سرشار از تخیل و مالامال از سجع، ترصیع، تشبیه، استعاره، کنایه و ... است و همه دارای آن بایسته هایی است که سخن را به سایه سار شعر می برد -
لذا » سبک خاص میبدی و قدرتش را در نویسندگی باید در نوبت سوم جستجو کرد، چه در این قسمت دست نویسنده باز است و رشته سخن دراز لذا می تواند با آزادی بیشتر قلم را به جولان درآورد و با ایراد جمله های مسجع و موزون از یک طرف و نقل گفتار عارفان و اشعار دلپذیر از طرف دیگر لطف سخن را بیشتر و تأثیرش را افزونتر گرداند. در بسیاری از عبارتهای این بخش صنایع بدیعی مخصوصاً سجع و موازنه و جناس به کار رفته و تشبیهات و استعارات بدیع ذوق پسند آورده شده و مطالب با بسطی شیرین و شیوا ادا گردیده است. اما هیچگاه الفاظ از سادگی و جملات از روانی به دور نمانده و تکلفهای نثر مصنوع گریبانگیرش نشده است. لذا این شیوه نگارش را باید بینابین نثر مرسل و نثر مصنوع شمرد زیرا کلام در آن واجد روانی نثر مرسل و زیبایی نثر مصنوع است اما از سادگی و یکنواختی آن و تکلفهای این به دور.
بدین جهت به بررسی سبک نویسندگی میبدی در نوبت سوم میپردازیم. نثر میبدی مخصوصا در نوبتهای دوم و سوم نثری پخته و کامل است که از صورت ابتدایی و سادگی نثرهای اولیه فارسی بیرون آمده و استواری و لطافت خاصی یافته است. در کشف الاسرار همزمان جملات کوتاه، ساده و روان را در کنارجملات فنی و مصنوع میبینیم. برخی از محققان کشف الاسرار را در ذیل عنوان"نثر موزون یا مسجع" طبقه بندی کردهاند
اینک به بیان ویژگیهای سبکی این بخش می پردازیم:
-1 نثر ساده و روان
در جای جای این کتاب جملات کوتاه با نثری ساده و روان دیده میشود و کمتر صفحهای است که خالی از این گونه جملات باشد، مانند:
تو که او را دعوت کنی به لطف دعوت کن و به رفق سخن گوی، ای موسی تو رسول منی، فرستاده منی، خلق من گیر، من رفیق و لطیفم، رفق و لطف دوست دارم. - - 133 یا: چون دیده وی بر من افتاد، روی بگردانید، میان درختان بلوط شد تا خویشتن را از من بپوشد، من همچنان از پی وی میرفتم.
آهنگ عروضی
گاهی نثر میبدی آهنگ عروضی به خود می گیرد، مانند:
منم تاونده با هر کاونده، به هیچ هست نماننده، به صفات خود پاینده - 18 - یا: آن روز به مؤمنان گذر همی کند و به رخسار ایشان نظر همی کند. . - 343 - نیز: کرا زهره ی آن بود که این خطاب را به جواب پیش آید
اطناب یا بسط سخن:
یکی از مختصات نثر در قرن ششم شیوه اطناب است، زیرا اتخاذ همین شیوه بود » که به نثر فارسی امکان داد تا به آسانی و فروانی دیگر مختصات فنی را بپذیرد و به کار برد - « خطیبی، . - 145 :1366 میبدی نیز در نوبت سوم از این شیوه برای بیان مقصود به نحو احسن استفاده کرده و تأویلات عرفانی و لطایفی را که دریافته به تفصیل ذکر نموده است. بسط سخن در کلام میبدی به سه شیوه دیده میشود: توضیح، تأویل و تشقیق - رکنی، . - 114 :174 ما نیز در اینجا شیوه های بسط سخن میبدی را تحت همین سه عنوان مورد بررسی قرار می دهیم :
الف- تأویل: می توان ادعا کرد که بخش بزرگی از تفسیر میبدی در نوبت سوم بر تأویل بنا شده است و نویسنده توانسته » در زیر سرپوش آیات آرای مذهبی و عقاید عرفانی خویش را بازگو کند.« - همان: - 115 از جمله:
روی ابوسعید الخدری قال: قال رسول االله - ص - ان» عیسی بن مریم ارسلته امّه کتّابال فقال له المعلم قل بسم االله فقال عیسی: الباء بهاء االله والسین سناء االله و المیم ملک االله. . - 43 -
یا: قوله و» ادّن فی الناس بالحج« حج دو حرفست، حاء و جیم. حاء اشارتست به حلم خداوند، جیم اشارتست به جرم بنده .... - 371 - ب- توضیح: مراد از توضیح آن است که میبدی » به روش مجلس گویان و خطبا با جملاتی خوشنواز و قریب المعنی با تلفیق بسیاری از آیه ها به شرح و بسط در اطراف آیه معنون می پردازد - رکنی، . - 117 : 1374 شیوه ی توضیح به این صورت است که » یک مطلب با تعبیرهای مختلف و جمله های مترادف در آنها بیان می شود در حالی که آیات و اخبار مؤید آن است و اشعار و منقولات از عرفا مایه ی تفنن و آرایش بخش کلام. جمله ها غالباً به سجع ختم می شود و خوش آهنگ است و گاه به نثر مرسل روان و استوار شبیه نثر نوبت دوم است.« - همان - در اینجا جهت رعایت اختصار به ذکر چند مورد اکتفا می شود:
» خشوع در نماز گوهری است نفیس، کیمیایی است که هر چه فساد است به اصلاح آرد، تفرقه به جمع بدل کند، از قبض باز رهاند، بسط رساند، سیئات محو کند، حسنات ثبت کند، حجابی است از خلق، حسابی است با حق