بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مهارتهای اجتماعی دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر ایلام بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی انجام شده است. جامعهی مورد مطالعه، دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر ایلام در سال تحصیلی 1395-96 بوده و با استفاده از فرمول کوکران تعداد200نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و همچنین با استفاده از پرسشنامهی محقق ساخته بسته انجام شد. داده های استخراخ شده با استفاده از نرم فزار آماری spss نسخه20 و با آزمون تی مستقل مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مهارت های برقراری ارتباط، تفکر انتقادی، توانایی تصمیمگیری و حل مسئله اثر گذار بوده است . بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند در روند اجتماعی شدن دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر ایلام تأثیر گذار باشد.

-1 مقدمه

امروزه جهان با چهره جدیدی از خود نشان داده است. چهره ای بسیار متفاوت تر از قبل، این تفاوت یک تلنگر برای ورد از زندگی سنتی به مدرنسیم می باشد. این دگرگونی یکباره نبوده و همانند دیگر تغییرات جهان هستی به آرامی باعث شکل گیری مدرنیسم شده است. می توان گفت که عصر حاضر وارد هزاره ای نوین تمدن شده که بعد از انقلاب فرانسه جهان به جشم خود دیده بود. شروع این تمدن از جنگ جهانی دوم بوده که حیات بشری را تحت شعاع خود قرار داده و همواره باعث توانمندی های نوینی در انسان های امروزی شده است.پژوهشگران برای این عصر تعاریف و عنواین مختلفی طرح کرده اند که از جمله آنها می توان، عصر گذر از جامعه ی صنعت محور به جامعه ی اطلاعات محور یا به عبارت دیگر گذر از دنیای فیزیکی به دنیای مجازی هستیم. ورود به عصر اطلاعات و زندگی اثربخش در جامعه ی اطلاعات محور، مستلزم شناخت ویژگی های آن است. انقلاب ارتباطات و اطلاعات، به سرعت اقتصاد، فرهنگ و سیاست جهان را دست خوش دگرگونی می کند و جهان راعملاً به یک »دهکده جهانی« تبدیل می کند.حال این تغییرات بر تمام سطوح جامعه تأثیر گذار است، اما قشرهای که در جامعه می توانند بیشترین بهتر این تغییرات را حس کنند و از آنها الگو برداری کنند محصلین اند. دانش آموزان چون در پی کشف علم تحصیل هستند همواره نک پیکان را تشکیل می دهند. نظریات متفاوتی در این زمینه ارائه شده است. که بسیاری از آنها در مقابله کردن با این هجوم تغییرات بود. اما رفته رفته با پیدایش عصرجهانی شدن همه ی نظریه پردازن دریافتند که مقابله راه حل صحیح نمی باشد. پس شکست این نظریه، پژوهشگران به فکر تطبیق و استفاده از این مناسبات شدند. چون با استفاده از مطالعات کمی دریافتند که در عصر حاضر مفهوم یادگیری تغییر یافته است. این به این معنا است که دانش آموزان باید به طور دقیق اطلاعات مورد نیاز خود را تشخیص دهند و از مهارت لازم برای تصمیم گیری و انتخاب آن برخوردار باشند. زیرا این نوع یادگیری به توسعه ی توانایی دانش آموزان در تبدیل اطلاعات به دانش کاربردی تأکید دارد. در این میان پدیده اجتماعی و مهارت های لازم برای آن نباید نادیده گرفته شود. زیرا برای اینکه دانش آموز در مسیر صحیح قرار گیرد باید در کنار آنها حرکت کرد نه در مقابل آنها. و زمانی که این در کنار آن ها باشید باید به تمام وسایل مورد نیاز آنها در این سفر طولانی توجه کرد. توشه این سفر نیز مهارت اجتماعی می تواند باشد.از جمله مهارتهای مورد نیاز کودکان و نوجوانان مهارتهای شناختی، رفتاری، هیجانی و انگیزشی است که یادگیری این مهارتها برای کسب موفقیت در زندگی کنونی و آینده فرد و کسب کفایت اجتماعی ضروری میباشد فلذا یکی از عوامل مهم در شکلگیری مناسب مهارتهای شناختی، رفتاری، هیجانی و انگیزشی، مدرسه و محتوای برنامه درسی ارائه شده به دانش آموزان، در برقرای ارتباط باخود و دیگران کمک میکند تا تصمیم مناسبی را در موقعیت های مختلف اتخاذ نموده و از بسیاری مشکلات روانی و اجتماعی مصون بماند. بر این اساس آموزش مهارتهای اجتماعی ضروری به نظر میرسد و لزوم برنامهریزی جهت اجرای ان اهمیت ویژهای مییابد. در عصر حاضر، افراد برای تامین سلامت روان و خودکار آمدی بیشتر و سازنده لازم است با مهارتهایی آشنا شوند تا بتوانند از پش الزامات زندگی برایند و از این طریق گام مثبتی در پیشگیری از ابتلا به بیماری های روانی، آشفتگیهای روحی، از هم پاشیدگی خانواده، عدم سازگاری با محیط اجتماعی و ... بردارند.شاید بتوان گفت تغییر ساختار نظام آموزشی کشورمان نیز به نوعی در صدد بوده است تا مهارتها و توانمندیهای دانشآموزان را علی الخصوص در دوره ابتدایی ارتقا بخشد. در سال تحصیلی 92-91ساختار نظام آموزشی به دو دوره ی ابتدایی و متوسطه تغییر یافت. برخی از دلایل ایجاد این تغییر ساختار عبارت است از افزایش اثر بخشی و کارآرایی نظام آموزش و پرورش، ایجاد هماهنگی و همخوانی ساختار بامراحل رشد و یادگیری، افزایش طول مدت آموزش اجباری، کمک به ماندگاری دانش آموزان در دوره ابتدایی و کاهش ترک تحصیل با ورود فناوری اطلاعات در حوزه تعلیم و تربیت و کاربرد نرم افزارهای آموزشی جهت دستیابی به مقاصد آموزشی و تسریع و تسهیل یادگیری در آموزش مهارت های اساسی یادگیری گه با استفاده از تصاویر زیبا، تنوع در رنگ و ایجاد فضای دلنشین با یک محتوای آموزشی مناسب نه تنها مانع خلاقیت و یادگیری مهارتهای اساسی نمیشود، بلکه در هر صورت این نرم افزار های آموزشی و چند رسانه ای ها یا ویژگی های منحصربه فرد خود، جذابیت، به کارگیری حواس پنج گانه، تعامل یادگیرنده با موضوع، محیط یادگیری و فضای آموزشی جذاب و لذت بخشی را برای یادگیرندگان فراهم میکند که به صورت خو انگیخته و با اطمینان خاطر به یادگیری میپردازد.[5] آموزش فعال با استفاده از نرم افزارهای جذاب میتواند خلاقیت، قدرت تحلیل ارزشیابی اطلاعات و سواد بصری دانش آموزان را پرورش دهد. البته باید توجه داشت کاربرد فناوری اطلاعات نه تنها به تثبیت و تقویت مهارتهای پایه محدود نمیشود، بلکه در گستره ای وسیع ازفنون گوناگون یادهی-یادگیری مورد استفاده قرار میگیرد. در این محیط ،قابلیت تکرار و بازخود سریع، فراهم بودن امکان یادگیری با سرعت لازم یادگیرنده ، عدم تراز تنبیه و آزادی عمل در جریان یادگیری می شود.[6] کلیه این عوامل نیز فراهم شدن امنیت روانی دانش آموزان و در نتیجه افزایش اعتماد به نفس، تعامل سازنده با دیگران، توانایی حل مساله و رشد مهارتهای گوناگون را به دنبال دارد. که این خود به بهداشت روانی دانش آموزان کمک شایان توجهی می کند. آنچه برای انسان این قرن کارساز است، کسب مهارت در سطوح متفاوت دانش و لایههای تخصصی هر موضوع از یک سو و کسب مهارتهای اجتماعی از سوی دیگر است. به علاوه با توجه به آن که در قرن بیست و یکم فناوری حرف اول را میزند و به طور مستمر رو به رشد و پیشرفت است، لذا کسب مهارت های لازم در به کارگیری فنون و کاربرد فناوریهای نو، لازمه ی کسب موفقیت در زندگی اجتماعی است.[7] این قرن، قرن ارتباطات جهانی و تعاملات گستردهی انسانی است. برای برقراری ارتباط سالم و ارزشمند و ایجاد تعامل سازنده میان طرف های علاقه مند، باید تمهیداتی نو اندیشید. مهارتهای اجتماعی رفتار های آموختنی هستند که بر روابط میان افراد تأثیر میگذارند، این مهارتها از رفتارهای مشخص و مشتمل بر توانایی شروع ارتباط و ارائهی پاسخ تشکیل شدهاند و ماهیتی تعاملی دارند و وابسته به موقعیت هستند. یکی از تهدیداتی که برخی محققان بدان اشاره میکنند آن است که استفاده از فناوری اطلاعات و  ارتباطات به خصوص اینترنت به تدریج جایگزین روابط واقعی انسانها در زندگی روزمره میشود و از طریق ایجاد و فراهم آوردن فضایی مجازی برای ایجاد رابطه، افراد را از دردسر روبه رو شدن بادیگران و قرارگرفتن در وضعیت جهان واقعی رها میسازد. فناوری اطلاعات و ارتباطات - - ICT به دانش آموزان کمک میکند تا سواد اطلاعاتی خود و الگوی یادگیری مادامالعمر مورد نیاز برای زندگی اجتماعی و کار در یک محیط غنی اطلاعاتی را به طور مؤثر توسعه دهند.[9] میرزاآقایی در پژوهشی تحت عنوان بررسی اثرات استفاده از اینترنت بر انزوای اجتماعی کاربران اینترنت در کافینتهای تهران به این نتایج دست یافت: میان زمان استفاده از اینترنت در طول شبانه روز وانزوای اجتماعی رابطهای معنادار و معکوس نشان میدهد. همچنین استفادهی اجتماعی از اینترنت موجب کاهش انزوای اجتماعی میگردد.[5] آق ارکاکلی تحقیقی با عنوان تأثیر کاربرد آموزشی فناوری اطلاعات و ارتباطات بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر سال اول متوسطهی منطقه 4تهران، انجام داد که نتایج نشان داد، فناوری اطلاعات و ارتباطات بر تفکر انتقادی دانشآموزان دختر سال اول متوسطه در کل و در خرده مقیاسهای تحلیل، ارزشیابی و استنباط، تأثیر مثبت و معنیدار داشته است.[2] کفاشی در پژوهشی تحت عنوان بررسی میزان تأثیر فنآوری اطلاعات و ارتباطات در پیشرفت تحصیلی دانش-آموزان سال سوم متوسطه انجام داد. نتایج داد که استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات در افزایش انگیزهی تحصیلی، ارتقای مهارت پرسشگری ، تقویت روحیهی پژوهشی، افزایش نمرات درسی دانش آموزان پسر و دختر سال سوم متوسطه در حد زیاد اثر گذار بوده است.[10] براتن و همکاران در پژوهشی، دلایلی را که اینترنت میتواند بر یادگیری افراد اثرات مثبتی داشته باشد، به این صورت بیان داشتند که اینترنت میتواند ساختارهای دانشی فراگیران را ارتقاء دهد؛ زیرا اطلاعات پیچیده، از دیدگاههای متعدد و متفاوت ارائه میشود که بر کارکردهای ساختار کنونی ذهن افراد، تنش ایجاد میکند. دلیل دیگر، تأثیرات بالقوهی اینترنت بر تعامل دانشآموزان در جریان یادگیری میباشد که در نهایت منجر به افزایش یادگیری و تعمیق آن میگردد.[8] لارسن در پژوهشی تحت عنوان تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر منابع انسانی در سازمان پرداخت. نتایج نشان داد که فناوری اطلاعات به عنوان یک عامل تعدیل کننده، موجب افزایش مشارکتپذیری کارکنان و افزایش رضایت کارکنان در انجام فعالیت ها و در نتیجه در اثربخشی وکارایی گروهی کلیه ی فعالیت های سازمان می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید