بخشی از مقاله
آموزش هنر در مقطع ابتدایی از طریق
فناوري اطلاعات و ارتباطات
چکیده
در میان مقاطع تحصیلی، مقطـع ابتـدایی یکـی از حسـاس تـرین مقـاطع آموزشـی محسـوب مـی گـردد.
سرمایه گذاري کشورهاي پیشرفته و به کارگیري افراد با تجربه در این مقطع خـود دلیلـی بـر ایـن مـدعا است. براي مثال در کشور آلمان، کسانی که می خواهند به منزلـه معلـم ابتـدایی فعالیـت نماینـد بایـد از قابلیت هاي خاصی برخوردار باشند و مدت زمان بیشتري را صرف تحصیل در آموزش ابتدایی نماینـد.
یکـی از حیطـههــاي مهـم در برنامـه درســی آمـوزش ابتــدایی موضـوعات درسـی و نحــوه آمـوزش بــه دانش آموزان است. در ایـن میـان بعضـی از برنامـه هـاي درسـی(ماننـد هنـر و ورزش) نسـبت بـه دیگـر برنامه هاي درسی مورد بی مهري و بی تـوجهی قـرار گرفتـه اسـت و بـه آنهـا بـه دیـده زنـگ تفـریح و استراحت نگریسته میشود. شاید دلیل این امر این است که پتانسیل هاي هنر براي مسئولان و معلمان بـه خوبی شناخته شده نیست. به نظر می رسد در کشور ما هم چنـین وضـعیتی حکـم فرمـا باشـد. در چنـین شرایطی ورود فناوري اطلاعات و ارتباطات براي آموزش هنر می تواند مشکل را دو چندان سازد. زیـرا
آموزش هنر با شیوه فعلی در مدارس کشور به طور صحیح جا نیفتاده است. نتایج تحقیق نشان مـی دهـد مدارسی که در ایران به آموزش دروس از طریق فناوري اطلاعـات و ارتباطـات مبـادرت ورزیـده انـد، موفق نبوده اند. اما شواهد تحقیقی در کشورهاي دیگر نشان داده است آموزش هنر میتوانـد خلاقیـت، قدرت تحلیل گري، ارزشیابی اطلاعات، و سواد بصري دانشآمـوزان را پـرورش دهـد. همچنـین نتـایج تحقیق اذعان می کنـد از آنجـائی کـه زبـان ارتبـاطی فنـاوري هـاي جدیـد؛( صـدا، انیمیشـن، موزیـک، نمایشنامه، ویدئو، گرافیک، و صدازبانِ) هنر نیز می باشد، دانـش آمـوزان بـا انگیـزه بیشـتري مـیتواننـد پذیراي آموزش هنر باشند. مقاله حاضر ضـمن بیـان مزیـت هـا و محـدودیت هـايفنـاوري اطلاعـات و ارتباطات، چگونگی استفاده از فناوريهاي جدید اطلاعات و ارتباطـات بـراي آمـوزش هنـر در مقطـع ابتدایی را مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
کلیدواژهها: فناوري اطلاعات و ارتباطات، هنر، آموزش ابتدایی
مقدمه :
هنگامی که بحث از کلاس هاي آموزش هنر در مدارس ابتدایی به میان می آید، معمـولا نـام نقاشـی یـا خطاطی در ذهن ما نقش می بندد. بعضی مواقع نیز هنگامی که بنا به دلایلی کلاس هاي دیگر مانند علوم و ریاضی برگزار نشوند، کلاس به زنگ نقاشی تبدیل می شود و از دانش آموزان می خواهیم که نقاشـی کنند.
از طرفی معمولا هنگامی که از دانش آموزان در مورد کلاس هنر سـؤال مـی کنیـد و از فعالیـت آنهـا در کلاس هنر می پرسید چیزي جز نقاشی نمی شنوید. آن هم نقاشی هایی که بیشتر براي وقت تلف کردن کشیده میشود تا یادگیري. زیرا آموزش درستی به دانشآموزان ارائه نمیشود.
براي بسیاري از قانونگذاران و مدیران هنر بمنزله یک طعمه و قربانی ساده اي تبدیل شده است. به گونه اي که در نگاه آنان در میان برنامههاي مدارس، هنر از ارزش کمتري برخـوردار اسـت. بسـیاري تصـور می کنند مدارس نیازمند توجه به هنر نیستند و بعضا مـی تواننـد از طریـق معلمـان در کـلاس هـاي درس سنتی به آن بپردازند. کسانی کـه بـه هنـر بـه منزلـه تجمـلات مـی نگرنـد از تغییـرات فراگیـر اجتمـاعی بیخبرند. در حقیقت پیشرفت هاي جدید در عرصه فناوري، مدارس را مجبور ساخته است تـا ارزش و وقت بیشتري را صرف آموزش هنر نمایند(.(Robinson&Roland,1994
حال تصور کنید در چنین شرایطی که تعریف درستی از هنر در مدارس وجود ندارد و کلاس هاي هنر به طور صحیح برگزار نمی شود، بحث فناوري اطلاعات و ارتباطات نیز مطرح گردد و بخواهیم هنـر یـا دیگــر برنامــههــاي درســی را از طریــق فنــاوري اطلاعــات و ارتباطــات آمــوزش دهــیم. مشــکل هنگامی دوچندان می شود که بدانیم »در کشور ما حتی قدمهاي اولیه به کـارگیري فنـاوري اطلاعـات و ارتباطات در آموزش و پرورش به صورت منطقی برداشته نشده است و هنـوز برنامـه اي منسـجم بـراي توسعه فناوري اطلاعات در آموزش و پرورش نداریم. حتی اگر کارهاي انجام شده از لحـاظ فرهنگـی تاثیر مثبتی داشته باشد قطعا در آینده تاثیر منفی خواهد داشت. براي مثال میتوان به مدارسی اشاره کرد که تحت عنوان مدارس هوشمند فعالیت می کنند. این مدارس در واقع مدارس توسـعه یافتـه اي هسـتند که از ابزارهایی براي انتقال مفاهیم سنتی کمک می گیرند. ایـن ابزارهـا شـامل برنامـه هـاي رایانـه اي از جمله پاوروینت، اکسل، و... است. البته در بعضی مدارس سعی شده است تا روش هاي جدیدي ایجـاد کنند. براي مثال می توان به ترکیب بندي کلاس ها اشاره کردکه چهار نفر پشت یـک میـز بـه صـورت
شورایی می نشینند و معلـم بیشـتر مشـاور و نـاظر اسـت و درسـی بـه دانـشآمـوز نمـیدهـد بلکـه خـود دانش آموزان ابتدا در اینترنت تحقیق و جستجو می کنند که نسبت به مدارس سنتی تفـاوت جـدي دارد.
در مجموع اگر مدارس تنها کتاب درسی را از حالت کاغـذي بـه حالـت دیجیتـالی در آورنـد و بـدون اینکه خلاقیت و نوآوري در تولید محتواي آن وجود داشته باشد، ارائه دهند مدارس مبتنـی بـر فنـاوري اطلاعات و ارتباطات نیستند(رشد تکنولوژي آموزشی،.«(1384
آمدن فناوري اطلاعات و ارتباطات به عرصه آمـوزش و پـرورش نیازمنـد تمهیـدات و شـرایط خاصـی است تا موثر واقع گردد. بنابراین عدم توجه به ملاك ها و معیارهاي صحیح و منطقی می توانـد ضـربات جبران ناپذیري به همراه داشته باشـد. در مقالـه حاضـر ضـمن بیـان تعریفـی از آمـوزش هنـر، ضـرورت آموزش هنر در مدارس و پتانسیل هاي خاص آن مورد بحث قرار می گیرد. سپس چرایـی و چگـونگی استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش هنر در مدارس ابتدایی بررسی می شـود، تـا مزایـا و معایب استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش هنر روشن گردد. در این رابطه تجربه کشور انگلیس در به کارگیري فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش هنر نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
تعریف هنر
همانطور که اشاره شد در مدارس کشور هنگامی که بحث هنر مطرح می گردد اولین چیزي که به ذهـن خطور می کند، نقاشی خواهد بود. اما آیا واقعا تعریف هنر فقط به نقاشی خلاصـه مـیشـود یـا مـواردي دیگري را نیز در بر میگیرد. هنگامیکه به آموزش هنر در کشورهاي دیگـر نگـاه مـیانـدازیم مشـاهده می کنیم که هنر فقط نقاشی نیست بلکـه مـوارد دیگـري مثـل نمایشـنامه، حرکـات مـوزون، موسـیقی و آوازخوانی، مجسمه سازي، هنرهاي بصري،فرهنگ هنر، و رسانه و هنر را در برمی گیرد و وقـت نسـبتا زیادي صرف آموزش موارد فوق می گردد. البته از دیدگاهی دیگـر، مسـائل زیباشـناختی، تـاریخ هنـر، بحث فرایند هنري در مقابل تولید هنري، هنرمندان و آثار هنري و نقد هنري نیز در مبحـث هنـر مطـرح می شود زیرا آن ها معتقدند آموزش هنر بسیار حیاتی و ضروري است. به همین دلیل توجه خاصی به آن میکنند.
ضرورت آموزش هنر
انجمن هاي آموزش هنر معتقدند همه دانش آموزان در هر سطحی، از دوران کودکی تا دوران دبیرستان باید از آموزش متعادل، جامع، و مداوم هنر برخوردار باشند و آموزش هنر باید جـزء لاینفـک آمـوزش هاي پایه اي و اصلی براي همه دانشآموزان باشد ( The Ad Hoc Consortium Of National .(Art Education Associations, 1992 در سال 1994 در کنفرانس گل1 اهداف کلی، معیارها و استانداردهایی براي آموزش هنر ارائه شد. این استانداردها و معیارها مدارس را ملزم سـاخت تـا بـراي دانش آموزان آموزش گسترده تر و عمیقتري در درس هنر فراهم کنند. در این استانداردها آمـده اسـت؛ دانش آموزان باید از همان سال هاي آغازین براي مهارت و صلاحیت جـامع و کامـل آمـاده شـوند و از کلاس هاي پایین تا کلاس هاي بالاتر به طـور متـوالی مهـارتهـاي بیشـتري کسـب نماینـد. گذرانـدن مراحــل تکمیلــی دروس هنــر، و نظمــی کــه در یــادگیري درس هنــر وجــود دارد باعــث مــی شــود دانشآموزان از این تجربه لذت ببرند(.(Robinson&Rolaland.1994
نقش و اهمیت هنر در برنامه درسی، رشد و پیشرفت دانشآموزان
رشد صفات خاص در کودکان
آموزش هنر به منزله یک رویکرد برانگیزاننده و مشوق میتواند باعث رشد گستره وسیعی از مهارتهـا در کودکان شود. به ویژه اگر از قبل این مهارت ها رشد نیافته باشد. مهارت هاي شناختی کـه در ادامـه مطرح میشود از طریق برنامه آموزش هنري غنی و متنوع رشد مییابد(:(Best,1992
سازماندهی رشد تمرکز
حل مساله تصمیم گیري
ایجاد توالی، نظم دهی و مرتب ساختن انعطاف پذیري
تحلیل انتقادي تفکر ابداعی
برنامه ریزي توسعه حافظه
پیش بینی رشد تخیل
تخمین و برآورد
در واقع هنگامی کـه کـودك شـروع بـه سـاخت چیـزي مـیکنـد و بـه منـابع خاصـی نیـاز دارد درگیـر فرایندهاي شناختی می شود که در بالا به آنها اشاره شد. به کارگیري عملـی مهـارت هـا دانـشآمـوز را وادار می سازد تا تمرکز کند، به حل مساله بپردازد و یا پیش بینی کند و به ایـن ترتیـب ظرفیـت توسـعه این مهارتها افزایش مییابد(?,.( Jane& Thomas آموزش هنر به دانـشآمـوزان کمـک خواهـد کرد ارزش ها و احساساتی را در خود بپرورانند که آنها را قادر میسازد در محیطی کـه بـه سـرعت بـه سمت فناوري ها و مصنوعات پیشرفته پیش می رود به منزلـه یـک شـهروند سـالم عمـل کننـد. در واقـع هنگامی که دانش آموزان از یک پیشینه و تجربه هنـري برخـوردار باشـند. ایـن پیشـینه هنـري بـه تـرویج خصلت هایی منحصر به فرد انسانی مانند قدرت ریسک پذیري، خود نظم دهـی، خـود ارزیـابی و تعهـد براي توسعه و رشد استعدادهاي خلاق فردي کمک میکند((Robinson&Roland,1994
کمک هنر براي آموزش دیگر رشتههاي درسی
انجمن هاي آموزش هنر معتقدند ارائه آموزش از طریق هنر در زمان مناسب می تواند آمـوزش و تعلـیم دیگر موضوعات درسی را آسان تر و غنی تر سازد. نکته مهم این است که هنر نباید تنها به خاطر کمک به آموزش دیگر رشته ها استفاده شود. هنرهاي گوناگون باید ضمن تلفیق با دروس و رشتههاي دیگر، با توجه به ارزش خودشان تعلیم داده شوند. استفاده از هنر به منزلـه ابـزاري بـراي آمـوزش محتـواي غیـر هنري نباید منجر به کاهش زمان و تلاش اختصاص داده شده به آموزش هر کدام از رشته هـاي هنـر بـه منزلـه رشـتههـاي آموزشـی مجـزا شـود( The Ad Hoc Consortium Of National Art
.(Education Associations,1992
یکی از راه هایی که به مدارس براي ارائه آموزش هنـر در برنامـه درسـی پیشـنهاد مـی شـود، اسـتفاده از پروژه هاي بین رشته اي به عنوان یکی از راه هاي تلفیـق آمـوزش هنـر و موسـیقی در دیگـر حیطـه هـاي محتوایی است. براي مثال معلم هنر می تواند بـا یـک معلـم ریاضـی همکـاري کنـد و از دانـش آمـوزان بخواهد تا الگوهاي مفـاهیم ریاضـی را بسـازند، دانـش آمـوزان مـی تواننـد الگوهـا و نمونـه هـایی بـراي پروژه هاي علوم بسازند. همینطور معلم تاریخ میتواند از دانشآموزان بخواهد تا فعالیتها نمایشـنامه یـا موسیقی، و هنرهاي بصري را بر اساس دوره هاي تاریخی انجام دهند. کوسـادا بـراي نشـان دادن اینکـه
چگونه این راهبرد کار می کنـد بـه مثـالی اشـاره مـی کنـد: در مدرسـه اي برنامـه درسـی هنـر بـا دروس نمایش نامه ، موسیقی، زبان انگلیسی، فرانسه، تاریخ، مطالعـات اجتمـاعی، فیزیـک و شـیمی ارتبـاط داده شده اند. دانش آموزي که در برنامه شرکت کرده است میگوید: مشغول بودن به کارهاي هنري بـه مـن کمک کرد تا تاریخ بیاموزم .(in Robinson &Roland,1994)
هنر و رشد زبان
هنر می تواند به منزله یک نظام سمبولیک به رشـد زبـان کمـک کنـد. بـه ویـژه بـراي کسـانی کـه نیـاز مبرمی به کسب زبان دارند مانند کودکانی که کر هستند یا در شنوایی مشکل دارند، کودکانی که دچار ناتوانی یادگیري هستند و براي کسانی که می خواهند به یادگیري زبان دوم بپردازند. براي چنین افرادي هنر می تواند ابزار ارزشمندي در کسـب و رشـد زبـان و برقـراري ارتباطـات باشـد(.(Eubank.1998
براي مثال ثابت شده است برنامه درسی مبتنی بر هنر در توسعه یادگیري زبان انگلیسی کودکانی کـه بـه زبان اسپانیولی صحبت می کرده اند مفیـد بـوده اسـت(».(Spina,1999کودکـان اغلـب از هنـر بـراي برقراري ارتباط استفاده می کنند.« محصولات هنري که آنان تولید می کنند نشان دهنده طـرز تفکرشـان است و به منزله ابزاري محسوب می گردد که از طریق آن تجارب و ایـده هایشـان را بـا دیگـران مطـرح می کنند و به اشتراك می گذارند(.(Creene&Hasselbring,1981 کودکان از طریق هنر ایـده هـا و احساساتشان را در قالب تولید یک نوع هنر انتقال میدهند. این امکان براي بیان خود1 میتوانـد بـراي کودکانی که به لحاظ زبان گفتاري و نوشتاري دچار محدودیت هسـتند بسـیار حیـاتی باشـد( Jane& (Thomas,?
افزایش عزت نفس
براي کودکانی که در برقراري ارتباط مشکل دارند، عزت نفس بسـیار حـائز اهمیـت اسـت. زیـرا آنهـا نیازمند احساس امنیت، راحتی و آسـایش هسـتند( .(Ching,1993 اکثـر کودکـان مـیتواننـد نقاشـی کردن را بیاموزند و از طریق نقاشـی بـه عـزت نفـس دسـت یابنـد و امکـان مشـارکت در فعالیـت هـاي