بخشی از مقاله

چکیده

ساختار مالکیت و چارچوبهای قانونی از اصلیترین و تعیین کنندهترین عوامل نظام حاکمیت شرکتی هستند. مالکیت مدیران میتواند به پتانسیلی قوی برای ساز وکارهای نظام حاکمیت شرکتی که میتواند منجر به کاهش فرا اعتمادی مدیریت شود، تبدیل گردد. همچنین تمرکز مالکیت میتواند فرا اعتمادی مدیریت را از آنجایی که به استقرار سیستمهای کنترلی قدرتمند کمک میکند، کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی و تمرکز مالکیتی بر فرا اعتمادی مدیریت است. نمونه پژوهش متشکل از 58 شرکت تولیدی دولتی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1387 تا 1393 است. منظور از شرکتهای تولیدی شرکتهایی هستند که در زمینه تولید فعالیت دارند لذا بانکها، مؤسسات مالی و اعتباری، بیمهها و شرکتهای واسطهگری در این پژوهش مدنظر قرار نمیگیرد و منظور از دولتی این است که بیشتر از 50 درصد سهام مربوط به شرکتهای دولتی باشد. در این پژوهش برای اندازهگیری فرا اعتمادی مدیریت از دو سنجه مبتنی بر تصمیمات سرمایهگذاری مدیران استفاده شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش دو فرضیه تدوین و برای آزمون آنها، روشهای آماری رگرسیون لجستیک به کار رفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش نشان میدهد که مالکیت مدیریتی تأثیر منفی معناداری بر فرا اعتمادی مدیریت دارد. این نتیجهگیری در راستای نظریه نمایندگی است که بیان میدارد، افزایش مالکیت مدیریتی به همسویی تصمیمهای مدیریت با منافع سهامداران کمک و رفتارهای فرصتطلبانه آنها را محدود مینماید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم پژوهش نیز نشان میدهد، بین تمرکز مالکیت و فرا اعتمادی مدیریت ارتباط منفی معناداری وجود دارد. بر اساس بررسیهای بیشتر، هر چه اندازه شرکت بزرگتر باشد، فرا اعتمادی مدیریت کاهش مییابد.

واژههای کلیدی: فرا اعتمادی مدیریت، مالکیت مدیریتی، تمرکز مالکیت، تصمیمات سرمایهگذاری و حاکمیت شرکتی.
 
مقدمه

در اوائل قرن بیست و یکم، دنیا نظارهگر شمار زیادی از رسواییهای مالی در شرکتهایی چون انرون، ورلدکام، تایکو، آدلفیا و گلوبال کراسینگ بوده است. در نگاه اول اینگونه به نظر میرسد که عدم رعایت استانداردهای حسابداری از سوی این شرکتها دلیل اصلی رسواییهای مالی بوده است، اما با تأمل بیشتر مشاهده میشود که گزارشات مالی آنها توسط حسابرسان تأیید شده است، معیارهای عملکرد مالی رعایت شده و حتی قیمت سهام آنها از رشد قابل ملاحظهای نیز برخوردار بوده است. به عنوان مثال سولومون در کتاب حاکمیت شرکتی و پاسخگویی خود به نقل از اکونومیست عنوان میدارد که، داراییهای شرکت انرون در سال 1998 بالغ بر بیست و سه هزار میلیارد دلار بوده و در فوریه 2002 ارزش بازار سهام این شرکت از شصت هزار میلیارد دلار تجاوز کرده است اما چرا رسوایی مالی به وجود آمده است؟ یکی از پاسخهای ممکن را باید در ساز وکارهای حاکمیت شرکتی جستجو کرد. اما چرا بررسی ساز و کارهای حاکمیت شرکتی با اهمیت است؟ اون و همکاران - 2004 - در پاسخ به این سؤال بیان نمودهاند که، حاکمیت شرکتی به عنوان مجموعهای از ساز وکارهای نظارتی برای حمایت و پشتیابی از ذینفعان، به ویژه سهامداران که هنگام ورشکستگی، فقط نسبت به ارزش باقیمانده شرکت ادعا خواهند داشت، میباشد. بازارهای رقابتی این انگیزه را در مدیران به وجود میآورند تا به طور کارآمدی از سرمایههای در اختیار خود استفاده نمایند. اما فقط وجود ساز وکارهای مناسب حاکمیت شرکتی میتواند چنین امری را برآورده سازد و به تبع آن افزایش ریسک سرمایهگذاری میگردد  ساختار مالیکت و چارچوبهای قانونی از اصلیترین و تعیینکنندهترین عوامل نظام حاکمیت شرکتی هستند 

در نظریههای مالی سنتی، فرض میشود تصمیمگیرندگان رفتار عقلایی دارند و همواره به دنبال حداکثرشدن مطلوبیت خود هستند اما محققان تجربی بر این باورند گاهی اوقات برای یافتن پاسخ معماهای مالی، باید این احتمال پذیرفته شود که ممکن است تصمیم گیرندگان به طور کامل عقلایی1 رفتار نکنند. به عبارت دیگر، ویژگیهای شخصیتی مدیران نیز جزء عوامل مهم در تصمیمگیریها به حساب میآید  یکی از ویژگیهای مهم شخصیتی، فرا اعتمادی است. بیش اطمینانی2 یا فرا اعتمادی، یکی از مهمترین مفاهیم مالی مدرن است که هم در تئوریهای مالی و هم روانشناسی جایگاه ویژهای دارد. فرا اعتمادی سبب میشود انسان دانش و مهارت خود را بیش از حد و ریسکها را کمتر از حد تخمین زده، احساس کند روی مسایل و رویدادها کنترل دارد، در حالی که ممکن است در واقع اینگونه نباشد - فلاح شمس لیالستانی و همکاران، . - 1389

مطالعات نشان میدهد با افزایش بیش اطمینانی مدیران احتمال استفاده از حسابداری محافظهکارانه کمتر  احتمال وقوع اشتباه در گزارش سود به دلیل نگرشهای خوشبینانه مدیریت بیشتر - شراند و زچمن، - 2012، احتمال ارائه مجدد صورتهای مالی و مدیریت سود واقعی نیز بیشتر اثربخشی کنترلهای داخلی کمتر میگردد  مدیران بیشاطمینان احتمال و تأثیر رویدادهای مطلوب را بر جریانهای نقدی شرکت بیش از واقع تخمین می زنند و احتمال و تأثیر رویدادهای منفی را کمتر از واقع ارزیابی میکنند  نسبت به تواناییهای خود و عملکرد آتی پروژههای سرمایهگذاری شرکت خوشبین بوده و به طور اشتباه خالص ارزش فعلی - NPV - آنها را بیش از واقع ارزیابی میکنند  این بدین معنی است که تحریفات مشاهده شده در تصمیمات حاکمیت شرکتی، تنها نتیجه عوامل سنتی - مالی استاندارد - نخواهد بود و حتی در صورت عدم وجود تضادهای نمایندگی و مشکلات اطلاعات نامتقارن، میتوان انحرافات را در شرکت مشاهده نمود  لذا، در صورت در دسترس بودن جریان های نقدی داخلی ممکن است مدیران بیشاطمینان تصمیمات غیر بهینه در ارتباط با سرمایهگذاری، ادغام، اکتساب و نحوه تأمین
1 فرض "عقلایی بودن" تصمیمگیرندگان و سرمایهگذاران به عنوان مدل سادهای از رفتار انسان، یکی از پایههای اصلی دانش مالی کلاسیک است و تقریباً تمامی نظریههای مالی کلاسیک مثل نظریه پرتفوی، بازار کارای سرمایه، مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای - CAPM - و تئوری نمایندگی - Agency Theory - متأثر از این فرض است. از نظر دانش مالی رفتاری، این فرض به دلیل واقعی نبودن آن قادر به توضیح رفتار تصمیمگیرندگان و سرمایهگذاران نمیباشد 

2 Overconfidence
مالی آنها و ساختار سرمایه اتخاذ و انحراف مشاهده شده در شرکت را افزایش دهند. در ادبیات مالی استاندارد تصور میشود نظام حاکمیت شرکتی یک راهحل خوب و مناسب برای حل مشکلات نمایندگی است که ممکن است ناشی از تضاد منافع بین مدیران و سهامداران - بر اساس نظریه نمایندگی - یا ذینفعان - بر اساس نظریه ذینفعان - ایجاد شود  بنابراین با توجه به موارد بیان شده، انتظار میرود ساز و کارهای نظام حاکمیت شرکتی با کنترل و نظارت بر مدیر و رفتار وی، بر کاهش انحرافات مشاهده شدهای که صرفاً از عوامل مالی استاندارد ناشی نگردیده است، اثر بگذارد؛ لذا سؤال اصلی که این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ آن میباشد، این است که آیا بین مالکیت مدیریتی، تمرکز مالیکیت و فرا اعتمادی مدیریت رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟ در پژوهش حاضر تأثیر مالکیت مدیریتی و تمرکز مالکیت بر فرا اعتمادی مدیریت در شرکتهای تولیدی دولتی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی میشود.

مبانی نظری پژوهش

فرا اعتمادی1 یکی از مهمترین یافتههای علم روانشناسی در حوزه قضاوت و تصمیمگیری است. پژوهشگران دریافتند که افراد درباره تواناییهای خود، از جمله قدرت پیشبینی، ادراک اطلاعاتی و دانش خود، اغراق میکنند. به بیان دیگر به تواناییها و دانش خود اعتماد بیش از حد دارند، البته ممکن است این احساس درونی را اظهار نکنند یا حتی خود نیز از آن غافل باشند - مشایخ و بهزادپور، . - 1393 فرا اعتمادی یا اعتماد بیش از حد به خود میتواند به عنوان اعتقادی بیاساس در مورد تواناییهای شناختی، قضاوتها و استدلال شهودی فرد تعریف شود. مفهوم فرا اعتمادی در مجموعه وسیعی از بررسیها و آزمایشهای روانشناسانه از نوع شناختی بررسی شده است که نشان میدهد افراد هم در مورد تواناییهای خود در پیشبینی و هم در مورد دقت اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار میگیرد، برآوردی بیش از اندازه دارند. همچنین در تخمین احتمالات، عملکردی ضعیف دارند و رویدادهایی را که حتمی میدانند، غالباً دارای احتمال وقوع بسیار کمتر از صد در صد است. به طور خلاصه میتوان گفت که افراد ودخ را از آنچه واقعاً هستند، باهوشتر میپندارند و براین باورند که اطلاعات بهتری نیز در اختیار دارند. به عنوان مثال برای تصمیمگیری بهمنظور سرمایهگذاری در یک شرکت خاص، اغلب انتظار زیان را نادیده گرفته و سپس در صورتی که شرکت عملکرد ضعیفی داشته باشد، احساس تعجب یا نارضایتی میکنند

مدیران بیشاطمینان احتمال و تأثیر رویدادهای مطلوب را بر جریانهای نقدی شرکت بیش از واقع تخمین میزنند و احتمال و تأثیر رویدادهای منفی را کمتر از واقع ارزیابی میکنند، وجود ویژگی فرا اعتمادی در مدیران بر نحوه شناسایی سود و زیان و مبلغ دفتری داراییها و بدهیها تأثیرگذار است. مدیران بیشاطمینان بازدههای آینده ناشی از پروژههای سرمایهگذاری شرکت را بیشتر برآورد میکنند. لذا ممکن است شناسایی زیان را به تأخیر انداخته و برآوردهای خوشبینانه در تعیین ارزش داراییهای جاری یا بلندمدت داشته باشند - رامشه و ملانظری، . - 1393 فرا اعتمادی میتواند بر ارائه اطلاعات مالی توسط مدیریت به بازار سرمایه نیز اثر بگذارد. چون این مدیران بر این باورند که با ادامه دادن پروژههای سرمایهگذاری ارزش سهامداران را در بلندمدت حداکثر خواهند کرد، لذا نسبت به افشای اطلاعات محرمانهای که از بازخورد منفی سرمایهگذاری مشاهده کردهاند، تمایلی ندارند؛ حتی ممکن است برای انتقال باورهای خوشبینانه از اقلام تعهدی مثبت استفاده کرده یا شناسایی زیانها را به تأخیر بیندازند و از سرمایهگذاری در پروژههای با NPV - خالص ارزش فعلی - مثبت صرفنظر کنند فرا اعتمادی مدیریت را عامل مهمی در تشریح تصمیمات تأمین مالی شرکت تلقی میکنند. با توجه به اینکه مدیران بیشاطمینان معتقدند شرکتهای آنها کمتر از واقع ارزشگذاری شده است، تأمین مالی برون سازمانی را پرهزینه میدانند و به طور افراطی به تأمین مالی داخلی اتکا میکنند. این نگرش مدیران در تصمیمات سرمایهگذاری آنها نیز اخلال ایجاد میکند؛ زیرا هنگامی که وجوه داخلی زیادی دارند، سرمایهگذاریِ بیمهابایی انجام میدهند، اما هنگامی که ملزم به تأمین مالی برون سازمانی میشوند، محتاطانه سرمایهگذاری میکنند

1 بیشاطمینانی یکی از حوزههای اصلی رشته علمی مالی رفتاری - Behavioral Finance - است. مالی رفتاری ادغام اقتصاد کلاسیک و مالی با علوم روانشناسی و تصمیمگیری است. دانش مالی کلاسیک سرمایهگذاران را منطقی میانگارد، اما در دانش مالی رفتاری آنها نرمال هستند. مالی رفتاری مطالعه تأثیرات روانشناسی بر تصمیمگیریهای مالی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید