بخشی از مقاله
چکیده
امروزه مسئله ی هویت دغدغه ی بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران است، و شایسته است که این مسئله در زمینه ی معماری نیز مورد پژوهش قرار گیرد. چه بسا این مسئله - هویت - در معماری معاصر ما رنگ باخته و معماری عصر ما دچار آشفتگی شده است.ایران که مهد تمدن و فرهنگ بوده است و در گذشته معماری مختص خود را داشته است، هم اکنون عناصر هویتی معماری خویش را به فراموشی سپرده است. عدم درک صحیح از مدرنیته منجر به اجرای غلط یا همان کپی برداری پوسته ای و تقلید کورکورانه شده است،که نتیجه ی آن تهی بودن آثار جدید از معنا و مفهوم - هویت - است. پس ورود مدرنیته به معماری ما منجر به فراموشی پایه های ارزشمند هنر والای معماری گذشته ی ما شده و این امر لزوم تحقیق و پژوهش در زمینه ی هویت را آشکار می سازد. در این پژوهش سعی شده با بررسی در زمینه ی بازگشت به خویشتن خویش در عین نو بودن و پیشرفت هویت گمشده ی خویش را بازیابیم.نوع پژوهش کاربردی است که گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی،شامل کتب،مقالات و سایت های اینترنتی انجام پذیرفته است.
واژههای کلیدی: معماری، هویت، مدرنیته،ایران،بی هویتی
-1 مقدمه
اکنون که جهان می رود تا در عصر ارتباطات به طور کامل قرار گیرد ضروری است که به سرعت متوجه زندگی درونی آثار معماری مان شویم تا بتوانیم پیش از آنکه به یک مصرف کننده الگوهای معماری و فرآورده های فرهنگی تبدیل شویم خود تولید کننده ایده ها و کیفیت های معماری خود باشیم.سالهاست که سخن از حفظ،احیاء و باز زنده سازی ارزشهای گذشته است و همه صاحبنظران متفق القولند که حفظ ارزشهای اجتماعی و فرهنگی موجب نگهداری و حفظ هویت ملی است. اما از طرفی شناخت و پالایش ارزشهای گذشته و برگزیدن بهترین آنان و تطبیق آنها با شرایط زمانی و مکانی به طوری که منطبق با نیازهای جامعه امروز باشد نیز مسئله ای است که باید مدنظر قرار گیرد.معماری سنتی از آن روی دارای هویت دانسته می شود که مظهر و محل تجلی اصول پایداری است که معماران را،و به واسطه آن معماری را جهت و شکل می دهد.اصولی چون وحدت،حکمت،صداقت،قناعت و ... - حجت، - 1384
آنچه که امروز در معماری شهرها و روستاها می بینیم،هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ندارد و اسباب تأسف است که پایه های ارزشمند هنر والای معماری اسلامی را به فراموشی بسپاریم وبا روی آوردن به معماری کپی شده غرب و بی تناسب و هویت که امروزه شهرها و روستاها را دربر گرفته به بهانه ی نوآوری چشم بر ارزش های اصیل ایرانی ببندیم.کپی برداری که نه تنها با آداب ما متناسب نیست بلکه می تواند اشاعه دهنده ی فرهنگی نادرست و خطرناک باشد.معماری می تواند به ارائه ساده ترین پاسخ به مردمانی که چشم به دستش دوخته اند قانع باشد و نیز می تواند چنان حرمتی برای آمدها و شدها در فضای ساخته شده و برای رفتارهای محیطی مردمان و بازتاب های شکلی که می آفریند تأمل شود که جرأت تصمیم گیری را از دست بدهد. - فلامکی، - 1385
-1-1ضرورت موضوع
پر واضح است که هویت معماری نمی تواند از طریق تقلید صرف معماری گذشته و بازنمایی عناصر آن محقق شود که نتیجه چنین امری چیزی جر افول معماری، هنر و فرهنگ نخواهد بود. چرا که می توان در طراحی معماری، با موضوع به شیوه سنتی برخورد کرد و باز هم احراز هویت ننمود، بر عکس می توان در عین نوآوری احراز هویت نمود. به طور قطع می توان گفت که تکرار معماری گذشته ارمغانی برای هویت معماری معاصر ایران در پی نخواهد داشت که اگر می داشت، با توجه به کثرت رویکردهای تاریخ گرایانه در معماری معاصر، بایستی دیگر امروزه بحث هویت در محافل معماری مطرح نمی شد. از طرف دیگر اگر معماری گذشته را فقط بهانه قرار دهیم و همچون تابلویی ارزشمند بر بدنه تاریخ کشورمان بیاویزیم، بدون کمترین اصلاح و نوآوری در آن، باز هم دچار افول معماری خواهیم بود. از این رو باید با مطالعه و جستجو در مبانی نظری معماری گذشته به مفاهیمی دست یافت که با بهره گیری از آنها و تطبیق دادن آنها با علم و تکنولوژی جدید معماری ای خلق کرد که مناسب عصر حاضر باشد و در عین نوآوری دارای هویت باشد.
-2 چیستی هویت
هویت به معنای تشخیص هستی،وجود و آنچه موجب شناسایی شخص باشد مانند شخصیت یا کیفیت،بیانگر ویژگیهای هر فرد یا پدیده ای است.هویت شخصیت یا کیفیت هر چیز می تواند در سنجش با معیارهای خوب یا بد ارزیابی شود.بی هویت،بی شخصیت و بی کیفیت "مفهوم هویت،مطلب بسیار مهمی است که در دوره جدید و به وضوح از زمان هگل واقع شده است.بحث هویت در تاریخ،جامعه،و سیاست به طور کلی در علوم انسانی و در بحث های روشنفکران،از هگل و بعد از هگل است." - داوری اردکانی:9، - 1372
موضوع هویت انسان و شناخت خویش همواره به عنوان بنیاد تفکرات انسان مطرح بوده است که نمونه بارز آن را در کلام معروف ارسطو:"خود را بشناس"،در شعار کانت:"من می اندیشم،پس هستم" و در رأس آنها در حدیث معروف "من عرف نفسه فقد عرف ربه" می توان به عنوان شاهد ذکر کرد. - نقی زاده:46، - 1384
تقدس زدایی از مکان،فضا،اشیاء واعمال نیز بر هویت آنها تأثیر نهاده و در نتیجه رابطه "این همانی" یا احساس نزدیکی و قرابت انسان با آنها را تضعیف کرده،جنبه معنوی هویت انسان را نابود می کند ودر نهایت،تنها جنبه مادی هویت انسان تقویت شده است. - الیاده: - 1372
هویت انسان به دیگر سخن،تابعی از نقش و میزان مشارکت و در هویت بخشی به یک مکان است. - شولتز:37، - 1381 هویت به معنای کیستی انسان در برابر چیستی اوست. - کاجی، - 1378 آنچه اثری را در نگاه عموم،با- یا بی –هویت جلوه می دهد،تعلق یا عدم تعلق آن به هویت جمعی و پایدار است.در این نگاه اثر با هویت اثری است که هویت آن در راستای هویت جمعی باشد،همچون یک بنای تاریخی در یک بافت تاریخی،و اثر بی هویت اثری است که هویت آن در تعارض با هویت جمعی باشد،مانند یک بنای مدرن در بافت تاریخی - حجت،نشریه هنرهای زیبا -
-2-1 هویت از دیدگاه پژوهش حاضر
هویت بازتابی از صداقت و درستی است،هرچه که از صداقت و درستی سزچشمه بگیرد به بهترین نحو خود ارائه خواهد شد وهرگاه ارائه ای به حد کمال خود برسد،هویت پدیدار می شود.همچون تعبیر کریستوفر الکساندر که می گوید؛هویت جاودانه ی بناها به همان اندازه جزئی از طبیعت است که هویت رودها،درختان،تپه ها،شعله ها و ستارگان.هر رده از پدیده ها در طبیعت هویت کالبدی خاص خود را دارد.و وقتی که بناها به شایستگی ساخته شوند و در برابر نیروهای خود صادق باشند،آن ها نیز هویت خاص خود را خواهند داشت.
-3 هویت در معماری
انسان همواره در پی گوهر و هویتی بوده تا به کیستی و چیستی خویش راه یابد و هنر و معماری بر آن است که این هویت را جان مایه خویش قرار دهد. دگرگونی نگرش انسان به جهان، دگرگونی هویت ها را در پی داشت. انسان سنتی جهان را برهه ای می دانست میان بودن ازلی و ماندن ابدی، » انا الله و انا الیه راجعون« و هویت خویش را خارج از جهان مادی جستجو می کرد. انسان مدرن آمده بود تا خود و جهان را آن گونه که می خواست بسازد. - حجت، - 1384
در مجموع هویت مکان به نحوی به عناصر سه گانه محیط فیزیکی - فرم - ، فعالیت - عملکرد - و معنا بر می گردد.سه عنصر مزبور غیر قابل تقلیل به یکدیگر بوده، اما به طور غیر قابل تفکیکی در فهم ما از مکان های مختلف به هم پیوند خورده اند. سیمای فیزیکی، فعالیت ها و معانی مواد خام هویت مکان هستند و دیالکتیک بین آنها، روابط ساختاری این هویت است. نوربرگ شولتز نیز در خصوص هویت مکان خاطر نشان می سازد: مکانها لزوماً همان چیزی هستند که باید باشند و دخل و تصرف انسانی در آنها زمانی به خلق فضاهای قابل زندگی منجر می شود که حال و هوای فضای حاکم بر فضا را تشخیص دهند و در راستای آن حرکت کنند.
-4 هویت ایرانی
معماری ایرانی با پویایی،طراوت،روح زندگی و هنر آمیخته شده و با ویژگی هایی که به هر حال کهنگی در بر دارد و زوال پذیر نیستند همچون "مردم داری،پرهیز از بیهودگی،نیارش،خودپسندی و درونگرایی" و همینطور "توازن و تعادل و کمال و وحدت" که شاخص های بارز معماری ایرانی یاد شده است.علاوه بر اینها میتوان صفاتی همچون "روشنی،وضوح،اعتدال و متانت" و "وحدت و جامعیت" و "سلم و توازن" یاد کرد و ساحتی معنوی دادن به هر چیز و هر شی در معماری ایرانی از جمله اصول بوده است. - پیرنیا، - 1369معماری ایران در دوره اسلامی و باستان،سه معیار اصلی داشته است که با آنها در تمام طول تاریخ معماری کرده است.معیار اول فضا بوده و سازه هم از سازمان فضایی پیروی می کرده است.معیار دوم حریم و سازماندهی حد فاصل قلمرو عمومی و خصوصی و معیار سوم استفاده از امکانات طبیعی که همه با هم یک کلیت را تشکیل می دادند.بسیاری از طراحان و مهندسین ایران از مفهوم نوآوری و خلاقیت تنها ارائه یک طرح متفاوت یاد کرده،بدون آنکه سایر ضوابط و معیارهای علمی،عرفی و ارزشی مورد توجه قرار گیرد.
این در حالیست که در معماری ایرانی اسلامی برخلاف معماری مدرن،نه تنها آداب و سنن ارزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده،سایر عوامل و الزامات فعالیت در این عرصه از جمله:استفاده بهینه و کامل از فضای در اختیار،بومی بودن مصالح و تناسب آن با شرایط اقلیمی،حفظ یا جلوگیری از ورود سرما و گرما،جهت تابش نور خورشید و روشنایی مناسب و حتی موضوعاتی مانند:انعکاس صدا،مسیر باد و جریان هوا در داخل ساختمان مورد توجه قرار می گرفته است.علاوه بر این در منازل قدیمی محل نگهداری مواد غذایی،مطبخ و شبکه آب و فاضلاب و حتی محل احداث سرویس بهداشتی دارای ضوابط خاصی بوده است.تمام موارد فوق آنچنان حساب شده بوده که ضمن دسترسی آسان به بخش های مختلف بیرونی و اندرونی ساختمان بیشترین امنیت و کمترین مزاحمت را از جهات مختلف از جمله:مکانیابی دقیق همچنین انجام اقداماتی مانند درختکاری مناسب برای رفع اشرافیت ساختمان های مجاور،برخورداری از چشم انداز مناسب،به کار بردن روشهای مناسب برای پیشگیری از انتشار بوهای نامطبوع در فضای داخلی خانه،جلوگیری از انتشار یا انعکاس مباحث خانوادگی به خارج از منازل در نظر گرفته می شده است.از جمله نمادهای فرهنگ ایرانی مانند: زیرزمین،آب انبار،حوض و آب نما و یا باغ و باغچه با کاربری های مختلف از چنان مهارت و ظرافتی استفاده شده است که حتی انسان شهرنشین را نیز به نوعی از تأمین امکانات ضروری بی نیاز و از