بخشی از مقاله

چکیده

معماری ایرانی همانند یک زنجیره سالیان دراز به صورت پیوسته شکل می گرفت و این پیوستگی تا دوره صفوی و حتی قاجار نیز ادامه داشت.معماران ما سال های سال ساختند و هر سدی را از سر راه برداشتند.در گرم ترین اقلیم خنک ترین پناه را یافتند و با پست ترین چیزها،شریف ترین بناها را برافراشتند.اما در طول یک قرن گذشته معماری ما دچار بحران شد و تحولات حاصل از مدرنیته و سرعت وقوع آن ها فرصت تطابق با فرهنگ ما را پیدا نکرد. مدرنیته از نظر مکانی، خاستگاهی غربی دارد، اما مفهوم خاصی ندارد و رویکردی متفاوت به جنبه های فرهنگ است که در عصر نوزایی مطرح شد.

بسیاری از معماران صاحب نام همواره سعی داشتند تا دوباره معماری وارد همان زنجیره خود شود اما نفوذ تفکر غربی مانع این اتصال شد.تلاش برای بازگش ت به معماری و مفاهیم گذشته ایران در دهه 50 و 60 در ایران بسیار قوی می شود و معمارانی که بسیاری از آنها خارج از ایران تحصیل کرده اند،این تفکر را شکل می دهند که نشان از آن دارد که برگشت به گذشته تاریخی تنها متعلق به تفکر سنتی داخل ایران نیست بلکه یک رویکرد در کل جهان است. معماری کشور در دوره معاصر، با یک گسست و انقطاع از سنت های بومی معماری مواجه شد که عوامل بسیاری بر این مهم تاثیر داشته است؛ که هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش مدرنیته به عنوان یکی از عوامل موثر بر تغییر ساختار معماری ایرانی و تاثیر آن بر فرهنگ شهرنشینی به شیوه تحلیلی-توصیفی می باشد.

واژه های کلیدی: معماری ایرانی، مدرنیته، سرعت، فرهنگ

مقدمه

در یکصد و پنجاه سالی که از عمر معماری ایران می گذرد ، شاهد ظهور و گسترش دو نوع معماری بوده ایم :یکی شیوع سبک های مبتذل و پیش پا افتاده به اصطلاح "بساز و بفروش ها"که بخصوص از دهه 1330 تا کنون تداوم داشته است به اضافه تقلید های سطحی و برداشت های نا بجای تازه به دوران رسیده های اجتماعی از مجلات و مدارک خارجی که متاسفانه شهر های ما را به صحنه اغتشاش رقابت سبک ها و تزئینات نا مطلوب کشانده است . نوع دوم ، آثار معماری - هر چند محدود - معماران توانمند این سرزمین که دردوران های مختلف تاریخ معاصر ایران اعم از عصر قاجار ، عصر پهلوی و دوره بعد از انقلاب اسلامی آثار مهم ، آموزنده و قابل تحسینی را به جای گذاشته اند و در حال حاضر نیز آثار ارزنده ای را در ایران و خارج از ایران به وجود می آورند - اعتصام ،:1392پیشگفتار - .

خاندان قاجار از سال 1158 الی 1304 ه.ش. - 1193الی ه.ق. - یعنی مجموعا به مدت 146 سال در ایران سلطنت کردند. درطی این مدت ،تحولات بسیار زیادی در شئون مختلف مملکت صورت گرفت .جامعه سنتی ایران مواجه با نسیم ها و گاها تند باد های مدرنیته قرار گرفت و بسیاری از هنجار های اجتماعی ، سیاسی، فرهنگی و هنری دستخوش تغییرات شد . موضوع معماری نیز خارج از این تغییر و تحولات نبود و پیکره معماری سنتی ایران و اصول نظری و شیوه های اجرایی آن در مقابل شرایط جدیدی قرار گرفت .آرتور پوپ بخش کوچکی از کتاب ارزشمند خود به نام مرور هنر ایران را به اختصاص به معماری قاجاریه داده است . آنچه که بحث شده نیز عمدتا مربوط به ساختمان های معمولی است و بناهای شاخص عصر قاجار مورد توجه واقع نشده است. در کتاب آرتور پوپ معرفی معماری ایران ، وی مدرسه مادر شاه در اصفهان را آخرین بنای با ارزش ایران قلمداد می کند و پایان معماری ارزشمند ایران را مقارن با پایان عصر صفویه می داند.

آندره گدار تاریخ هنر و معماری ایران از ابتدا تا عصر قاجاریه را در کتاب هنر ایران برسی و تحلیل کرده است . او نیزبخش کوچکی از کتاب خود را به معماری قاجاریه اختصاص داده است .در این بخش کوچک نیز به نیکی از معماری این عصر یاد نشده و هیچ اشاره ای به بنا های شاخص آن نشده است.رامین جهانبگلو چنین بیان می کند : "مدرنیته در معماری ایران در نتیجه افزایش ارتباط ایرانیان با اروپا در دوره قاجار شروع شد و شیوه های جدید معماری نخست از طریق روسیه و قفقاز و سپس از طریق بوشهر و خلیج فارس وارد ایران شد - قبادیان، - 22:1392بارها پیشگامان معماری مدرن تازگی جهان مدرن را متذکر شده اند،و تاکید ورزیدند که اکنون معماری نمی تواند با فرم های گذشته بکار رود.در این باره شعار لوکوربوزیه بسیار شناخته شده است؛»عصر مهمی آغاز شده است.

روحیه جدیدی بوجود آمده...سنت ها و رسوم باعث سرکوب معماری شده اند»سبک ها« دروغ اند...عصر متعلق یه ما،و سبک متعلق به ما،روز به روز معین می شوند.« هانس مه یر مارکسیست در مقاله ای با عنوان» دنیای جدید«نوشت:»هر عصری فرم جدی خود را می طلبد.رسالت ماست که به دنیای جدید،شکلی جدید با معانی امروز بدهیم.اما دانش ما از گذشته باری است که بر دوش ما سنگینی می کند...نتیجه آن که،معماری باید از نو دست بکار شود.انگار هرگز پیش از این نبوده است«در 1914،آنتونیو سنت الیا پیرو فوتوریسم اظهار داشت:»معماری با سنت قطع رابطه می کند؛ضرورت ایجاب می کند که معماری دوباره از اول آغاز گردد...تضاد شدید بین دنیای مدرن و قدیم با چیزی مشخص می شود که پیش از این وجود نداشت ما باید شهر مدرن را ابداع و بسازیم... - «شولتز: - 2

مدرنیته

معماری مدرن نقطه عطفی در تاریخ معماری غرب و یا بعبارت دیگر در تاریخ معماری جهان به شمار می رود.زیرا برای اولین بار نگرش از سنت،تاریخ و گذشته به عنوان منبع الهام معماری تغییر جهت داد و آینده و پیشرفت به عنوان موضوع و هدف اصلی معماری مطرح شد - شولتز، - 35:1387آنچه که باعث رشد و بالندگی بیشتر مدرنیته شد،تحولات فکری و فلسفی دوره معاصر،یعنی نوزایی و تحولات اقتصادی و صنعتی قرون - 18انقلاب صنعتی - و 19 بود که به اختصار به آنها می پردازیم:

تحولات فکری و فلسفی دوره معاصر

در ادبیات موجود در خصوص مشخصه های مدرنیته مطالب بسیاری عنوان شده است که عقل گرایی،نظام مندی،سنت ستیزی،واقعیت گرایی،انسان گرایی،نوگرایی،جهان شمولی،علم گرایی،نوطلبی،فن سالاری،آرمان های بورژوازی،سلسله مراتبی و فراروایتی از آن جمله اند - محمدزاده: - 3

عقلانیت

عقلانیت در مفاهیم بنیادین مدرنیته است که پدیده ها را بدون ارجاع به مقولات غیر طبیعی توضیح می دهدو به بیان دیگر،تبیین عقلانی رفتار پدیده هاست.این تحول بزرگ،وضعیتی فراهم آورده است که نیچه آن را »جهان خواستن و اراده کردن «می خواند.هم چنین عقلانی شدن عبارتست از»سازمان دادن زندگی بوسیله تقسیم و همسازی فعالیت های گوناگون بر پایه شناخت دقیق مناسبات میان انسان ها با ابزارها و محیطشان به منظور تحصیل کارایی و بازده بیشتر - «بهمن پور،. - 1379

نظام مندی

نظام مندی ویژگی دیگر مدرنیته و به تعبیر برمن،»کل منسجم«است - برمن، - 1379برای شناخت گسترده حوزه های متعدد مدرنیته،علاوه بر آگاهی از اجزا باید مجموعه سازنده رفتار کل نیز بررسی شود.عناصر شکل دهنده مدرنیته در ساخت تاریخی و پایدارش نه متضاد با هم و نه بگونه ای پراکنده و بی ارتباط با یکدیگر،بلکه در چارچوب موزون و هماهنگ مجموعه تمدنی تام را قوام دادند.زایش و پویش مدرنیته،اگرچه سخت و پرفراز و نشیب بود،به شکل دهی تمدنی منجر شد که خود را با دو مشخصه اصلی نمایان می سازد:مدرنیته گذشته نیست و پیشرفت،هسته اصلی این فلسفه را تشکیل می دهد و تکامل آن به معنای پس روی سنت است - هودشتیان: - 52
از دید صاحب نظران دستیابی به مظاهر مدرنیته چون هواپیما،خودرو،رایانه،تلفن همراه،اینترنت و نظایر آنها،چنانکه طی یکی دو سده اخیر ملاحظه شد هرگز توسعه به ارمغان نمی آورد به تعبیر دیگر قبول عوامل سخت افزاری بدون جنبه نرم افزاری بی معنی است - سروش -

تحولات اقتصادی و صنعتی قرن هجدهم - انقلاب صنعتی -

مناسبات ناشی از انقلاب صنعتی، آبستن تحولات فکری و فرهنگی بسیاری گردید. اگر اموری چون قانون گرایی، انضباط کاری، تقسیم کار، عقلانیت، مشارکت، اخلاق، دموکراسی و حتی خودبیگانگی ناشی از رشد نظام صنعتی و نظایر آن ها برای برخی روشنفکران چون مارکس و آنگلس قابل درک و پیش بینی بود. باید پذیرفت که این تحولات برای عموم قابل درک نبود. با انقلاب صنعتی همه مفاهیم موجود دچار استحاله ای سنگین شده و به ناچار، باید آن را دوباره تعریف کرد. شاید مهم ترین مفاهیم، »زمان«و »مکان« باشد - محمدزاده:. - 5

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید