بخشی از مقاله
چکیده
بیانیه حقوق جنسی بشر، هر چند تحت عنوان بیانیهاي جهانی براي آزادسازي زنان و مردان در مسائل جنسی است، اما در واقع با آزادخواندن روابط جنسی، به دنبال تنگترکردن دامنه عفاف و غیرت است. این بیانیه که در سالهاي پایانی عصر مدرنیته و در ضمن چهاردهمین همایش جهانی سکسولوژي در هنگکنگ 26 - آگوست - 1999 تدوین شد، از نظر مبنایی بر اساس مبانی فلاسفه عصر مدرنیته و به رویکرد سکولار انسجام یافته است. یافتههاي این مقاله گواه بر این نکته است که گویی این بیانیه از جهت مبانی، تعارض گوناگونی با مبانی حکمت اسلامی داشته و نمیتواند در همه کشورها و از جمله ایران اسلامی، حاکم بر قوانین بالادستی آن باشد؛ چه اینکه شاهبیت مشروعیت این بیانیه »رضایت در روابط جنسی« دانسته شده است و حال آنکه به نظر میرسد براي مشروعیت این قبیل روابط، رضایت جنسی در نهایت و با اغماض، شرط لازم است و نه شرط کافی. در این مقاله تلاش شده تا ضمن بازخوانی این بیانیه، با روش تحلیل محتوایی، مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی، انسانشناختی و ارزششناختی آن مورد بررسی قرار گیرد.
مقدمه
چهاردهمین همایش جهانی سکسولوژي که در هنگ کنگ و در تاریخ 6 شهریور 26 - 1378 آگوست - 1999 برگزار شد، در نهایت با صدور بیانیهاي با عنوان »بیانیه حقوق جنسی بشر« به کار خود پایان داد. به نظر میرسد این بیانیه که به شدت پایههاي عفاف و غیرت را متزلزل کرده و مبانی این مفاهیم را هدف گرفته است، بیش از هر چیز، از جنبه مبانی آن میتواند مورد تأمل قرار گیرد و در این مقاله تلاش شده تا تأملاتی مبنایی بر مفاد مصوبات این بیانیه طرح گردد.
اما دربارة پیشینه این تحقیق باید متذکر شد تاکنون پژوهشی با عنوانی که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته، مشاهده نشده است. افزون بر این، به نظر میرسد دربارة پیامدهاي این بیانیه براي بنیان خانواده در غرب و بلکه در همه جهان، پرسشهاي جدي وجود دارد که اگر پاسخ مناسبی داده نشود، میتواند موجب فروپاشی هنجارها و ارزشهاي بسیاري مانند حجاب، عفاف و غیرت جنسی شود. این دو مهم، میتواند دلیل مناسبی براي ضرورت تدوین چنین پژوهشهایی باشد.
پرسش اساسی این تحقیق این است که آیا این بیانیه منبعث از مبانی ویژهاي است یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است، این مبانی کدام است و چه تأملاتی بر آن میتوان روا داشت؟ اما فرضیه تحقیق این است که هر چند در خود بیانیه نامی از مبانی آن برده نشده، اما بیتردید میتوان از اصول و راهکارهایی که در آن اشاره شده، به مبانی هر یک از آن اصول و راهکارها منتقل شد. به نظر میرسد، بیشترین مبانی این بیانیه که سزاوار تأمل میباشد، عبارت است از مبانی معرفتشناختی، مبانی انسانشناختی و مبانی ارزششناختی آن که از نظام فکري رایج در غرب منبعث شده است.
با توجه به مطالب فوق، یافتهها و بخشهاي اساسی این تحقیق حول محور تأملات معرفتشناختی، انسانشناختی و ارزششناختی بر بیانیه حقوق جنسی بشر، مهندسی شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی تحلیلی است و به روش کتابخانهاي مطالعات صورت گرفته است. اما باید تذکر داد که بیشتر تأملات این نوشتار، برآیند نقدها و تأملات عقلی است و منابع چندانی کهمستقیماًبا توجه به همین بیانیه به نقد مبانی آن پرداخته باشد، وجود نداشته و در نتیجه استخدام نشده است.
کلیات تحقیق مقصود از مبانی
مبانی، جمع مبنی یا مبنا، به معناي شالوده و بنیان و اساس میباشد - معین، 1387، - 915 اما در اصطلاح مقصود از مبانی، یک سلسله از معارف نظري است که به جنبههاي گوناگون، از جمله »هستیشناسی«، »معرفتشناسی«، »انسانشناسی« و ... نظر دارد و شامل احکام ناظر بر هستها و نیستهاست. همواره از مبانی، یک دسته اصول به دست میآید که این اصول میتواند ناظر به ارزشها، بایدها و نبایدهاي زندگی فردي و جمعی از جنبههاي مختلف
سیاسی، اجتماعی، تربیتی، حقوقی و ... باشد.
شاخهها و فروعی است و شاخههایش داراى میوههاست. هیچ میوهاى خوشگوار نمیشود، مگر به وسیله شاخه و شاخه به وسیله ریشه و ریشه به وسیله معدن پاك«
مقصود از مبانی در اینجا، آن دسته از بنیانهاي نظري معرفت شناختی، انسانشناختی و ارزششناختی است که بر اساس آنها میتوان اصولی علمی و عملی را در زمینه رفتار جنسی استخراج کرد و بر اساس آن به نگرش و رفتاري مناسب براي نیل به حیاتی متعالی دست یافت.
بیانیه حقوق جنسی بشر
همانطور که گفته شد، چهاردهمین همایش جهانی سکسولوژي که در هنگ کنگ و در تاریخ 6 شهریور 26 - 1378 آگوست - 1999 برگزار شد، مصوباتی داشت که عبارت بود از:
جنسیت جزء جداییناپذیر شخصیت بشر است که توسعه کامل آن به میزان کامیابی وي از نیازهاي اولیهاش بستگی دارد؛ از جمله این نیازها میتوان به میل انسان در برقراري ارتباط با دیگران، ایجاد صمیمیت، ابراز احساسات، لذت بردن، حساسیت داشتن و در نهایت عشق اشاره کرد.
ارتباط متقابل فرد و ساختارهاي اجتماعی است که به جنسیت شکل میدهد. سلامت فرد، روابط بین فردي و اجتماع در کل، بدون توسعه کامل جنسیتی امکانپذیر نمیباشد.
حقوق جنسی از جمله حقوق جهانی و مشترك بشري است که ریشه در آزادي ذاتی انسان، شرافت و برابري انسانها با یکدیگر دارد. از آنجایی که سلامت از جمله حقوق بنیادي بشر است، سلامت جنسی نیز در این مجموعه قرار میگیرد.
براي تضمین توسعه سلامت جنسی انسانها و جوامع بشري، حقوق ذیل باید مورد شناخت قرار گرفته، در سطح جامعه مطرح شوند و مورد احترام واقع گردیده و به هر وسیلهاي مورد حمایت جوامع مختلف قرار گیرند.
سلامت جنسی در محیطی توانایی رشد دارد که این حقوق جنسی شناخته شده، مورد احترام بوده و به نحو مطلوبی رعایت شوند.
-1 حق آزادي جنسی: همه اشخاص جامعه حق ابراز تواناییهاي جنسی خود را دارند، اما در عین حال، هرگونه سوء استفاده، استثمار و تحمیل در روابط جنسی از راه اعمال زور و اجبار در هر مقطع زمانی و تحت هر شرایطی مردود است.
-2 حق خودمختاري، استقلال و ایمنی اندامهاي جنسی بدن: هر انسانی مختار است در چارچوب اخلاقیات شخصی و عرف اجتماع در مورد زندگی جنسی خود آزادانه تصمیم بگیرد و به دور از هرگونه خشونت، زجر و تحقیر بتواند جسم خود را تحت کنترل داشته و از آن لذت ببرد.
-3 حق داشتن زندگی خصوصی جنسی: تصمیمات و رفتارهاي خصوصی جنسی اشخاص، مادامی که این امر با حقوق جنسی دیگران تداخلی پیدا نکند، محترم شمرده میشوند.
-4 حق برابري جنسی: بدین معنی که اشخاص در روابط جنسی به دلیل مذکر یا مؤنث بودن، گرایشهاي جنسی، سن، نژاد، طبقه اجتماعی، مذهب یا معلولیت جسمی و ذهنی مورد تبعیض قرار نگیرند.
-5 حق برخورداري از لذتهاي جنسی: لذتهاي جنسی از هر نوعی که باشد - حتی خودارضایی - موجب سلامت جسمی، روانی، فکري و معنوي انسان میگردد.
-6 حق ابراز احساسات جنسی: ابراز احساسات جنسی فراتر از لذات شهوانی یا آمیزش جنسی است. انسانها حق دارند احساسات جنسی خود را از راه کلامی، لمسی، بیانات عاطفی و عشقی ابراز کنند.
-7 حق انتخاب در برقراري روابط جنسی: به این معنا که شخص در ازدواج کردن یا نکردن، متارکه کردن یا نکردن و در برقراري هرگونه رابطه جنسی مسئولانه دیگر، داراي اختیار میباشد.
-8 حق انتخاب آزادانه و آگاهانه نسبت به تولیدمثل و باروري: به عبارتی هر شخصی در مورد بچهدار شدن یا نشدن، تعداد و چگونگی فاصلهگذاري میان آنها حق انتخاب دارد و محق است که از امکانات و ابزار تنظیم خانواده به طور کامل بهرهمند گردد.
-9 حق برخورداري از اطلاعات جنسی بر اساس روشهاي صحیح علمی: به این معنا که محققان علوم جنسی باید تحقیقات خود را با رعایت اصول اخلاقی به انجام برسانند و نتایج تحقیقات آن را به شکلی مناسب در اختیار همه سطوح جامعه قرار دهند.
-10 حق برخورداري از آموزش جامع جنسی: فرآیند آموزش جنسی باید به صورت مادامالعمر بوده و از بدو تولد آغاز شده و در همه طول چرخه زندگی ادامه یابد. همه نهادهاي اجتماعی باید در امر آموزش جنسی، شرکت فعال داشته باشند.
-11 حق برخورداري از مراقبتهاي مرتبط با سلامت جنسی: مراقبتهاي جنسی باید جهت پیشگیري و درمان همه نگرانیها، مسائل و اختلالات جنسی مهیا باشد.
حقوق جنسی از جمله حقوق بنیادي و جهانشمول بشري است .
آنچه در این مقام میتوان گفت، این است که این بیانیه از جنبه هاي گوناگون قابل بررسی و نقد است و به ویژه در مبانی، از ضعفهاي فراوانی رنج میبرد و با آگاهی از آنچه در ادامه خواهد آمد، تلاش میشود تا به این مقصود نائل شویم.