بخشی از مقاله

چکیده

دیواره هاي تسطیح شدة صخره اي سطوحی با ابعاد متفاوت هستند که با تراش بخشی از بدنه کوه ایجاد شده اند. در بررسی هاي صورت گرفته تاکنون چهار دیوارة تسطیح شده در ایران شناسایی و معرفی شده است. دو دیواره در استان فارس - در نقش رستم مرودشت و در تنگ چک چک در رستاقِ داراب - و دو دیوارة دیگر در غرب کشور، یکی در هرسین و دیگري صخرة معروف به فرهاد تراش بیستون است. در مورد کاربرد این سطوح تسطیح شده نظرات متفاوتی بیان شده است. این سطوح را محتملاً مکانی براي نگارش کتیبه هاي بزرگ تاریخی قلمداد کرده اند. در نظري دیگر این سطوح مکانی براي ایجاد نقوش برجسته معرفی شده است. در مورد قدمت این سطوح نظرات متفاوت زمان ایجاد آنها به دورة هخامنشی یا ساسانی تاریخ گذاري شده است.

اما در بررسی هاي صورت گرفته با توجه به شواهدي چون علائم سنگ تراشان ساسانی و نزدیکی این سطوح به ابنیه بر جاي مانده از دورة ساسانی، این آثار را با اطمینان بیشتري می توان به دورة ساسانی منسوب کرد. از چهار دیوارة تسطیح شده شناخته شده، دیوارة هرسین از نظر بزرگی رتبه دوم را دارا است. این در حالی است که ابعاد این دیواره هاي تسطیح شده از کادر تمامی نقوش برجسته ساسانی شناخته شده بزرگتر است. اما این سطوح بزرگ عملاً در دورة احداث مورد استفاده قرار نگرفته است. در یک برآورد نسبی زمان ایجاد این سطوح مربوط به اواخر عهد ساسانی و دورة خسرو پرویز تاریخ گذاري شده است. به طور کلی با بررسی دقیق سطوح تراش خورده می توان تصور نسبی از مراحل ساخت و ایجاد کادر و سطح اولیه نقوشبرجسته ساسانی بدست آورد.

مقدمه

در هنر نقش برجسته تراشی دورة ساسانی، ایجاد نقوش برجسته صخره اي شامل مراحل متفاوتی بوده است. اولین مرحله انتخاب محل مناسب جهت ایجاد این نقوش بوده است. بطور معمول نقوش برجسته شناخته شدة این دوره وابستگی شدیدي به رودها و چشمه سارها دارند. علاوه بر این عوامل طبیعی بطور معمول این نقوش به راههاي تجاري و شهرهاي مهم نزدیک بوده است.

به عنوان مثال نقوش تنگ چوگان به شهر بیشاپور و آثار نقش رستم به شهر استخر نزدیک بوده است. علاوه بر موارد بالا، جنس صخره نیز اهمیت زیادي در انتخاب آن براي ایجاد نقش برجسته داشته است. امروزه ما تصور دقیق یا متن مکتوبی دربارة چگونگی آماده سازي سطوح صخره اي و ایجاد نقش برجسته نداریم.اما بنظر می رسد بعد از انتخاب صخرة مناسب هنرمند سنگ تراش براساس یک الگوي از پیش تعیین شده دیوارة صخره را بصورت یک کادر مکعب مستطیل شکل تراش می داده است. بعد از این مرحله هنرمندان دیگري براساس یک الگوي طراحی شده شروع به تراش دیوارة صخرهاي و ایجاد نقوش برجسته میکردهاند.

برجسته کاري نهایی و ایجاد تزئینات و ریزه کاري ها بعد از مراحل فوق صورت میگرفته است و در پایان در مواردي کل نقش برجسته رنگ آمیزي می شده است. - آثار و بقایاي رنگ امروزه بر روي نقش برجسته شاپور دوم در بیشاپور و نقش برجسته شاپور اول در افغانستان قابل مشاهده است -

اما در مواردي بنا به دلایل نامشخص برخی از این سطوح صخره اي تسطیح شده بدون ایجاد نقش رها شده اند. تاکنون چهار دیوارة صخره اي تسطیح شده در جنوب و غرب ایران شناسایی شده است.

هر چند همواره احتمال وجود سطوح مشابه و معرفی نشده وجود دارد. این سطوح در ادامه مورد بررسی قرار میگیرند.

هنر نقش برجسته تراشی دورة ساسانی چنانکه شیپمان خاطر نشان کرده قابل رؤیتترین سند هنري این دوره است. - شیپمان، - 136 :1384 دورة ساسانی را می توان دوره اعتلاء هنر نقش برجسته تراشی قلمداد کرد. پادشاهان این سلسله با ایجاد بیش از 30 نقش برجسته بخشی از رخدادهاي سیاسی، دینی و خانوادگی این دوره را بر دیوارة کوهها ثبت کردند.

ایالت پارس به عنوان خاستگاه ساسانیان بیشترین تعداد آثار معماري و حجاري این دوره تاریخی را در خود جاي داده است. اما از قرن چهارم میلادي به بعد و از دورة شاپور دوم 309-379 - م - تغییري در مرکزیت سیاسی- مذهبی قدرت ایجاد شد. دقیقاً از این تاریخ به بعد است که آثار ساسانی در پارس به چشم نمی خورند و در عوض در غرب کشور - کرمانشاه - ظاهر می شوند. هر چند انگیزه اصلی این اقدام در تغییر مرکزیت قدرت به درستی مشخص نیست. اما احتمالاً این تغییر مرکزیت را می توان اقدامی در جهت کاهش قدرت بیش از حد روحانیون زرتشتی ایالت پارس دانست. رقابت روحانیون استخر با روحانیت غرب کشور - شیز - نیز میتوان از عوامل تغییر مرکزیت قدرت سیاسی باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید