بخشی از مقاله
طراحي پاركها در باغ هاي صخره اي
با پیشرفت صنعت و وجود کارخانه های صنعتی در نزدیکی شهر ها و دیگر عوامل از جمله، رفاهی و .... موجب افزایش جمعیت در شهرها همراه با ازدیاد آپارتمان ها گردیده است. بنابراین ایجاد فضای سبز در شهرها ضروری به نظر می رسد. اینگونه تحولات بیشتر در کشورهای در حال توسعه بروز می نماید. لذا متخصصین فضای سبز توصیه می نمایند که درس شهرهای بزرگ سطح فضای سبز به حد استاندارد 12 تا 30 متر مربع به ازاء هر نفر باشد. در مورد اثرات فضای سبز در آب و هوای منطقه، تعدیل درجه حرارت جلوگیری از فرسایش آبی و بادی، بهداشت محیط، در روحیه افزار
جامعه و آلودگی های حقوقی بخشهای بسیاری شده و نتایج آن بصورت جداول متعدد در مناطق مختلف دنیا ارائه گردیده است. از نقطه نظر تأمین اکسیژن و تهدید هوا ضرورت وجود فضای سبز در شهرهای پرجمعیت و پرترافیک بسیار مهم و اساسی است. هنگامی که سطح پوشش گیاهی در منطقه ای افزایش یابد، در تغییرات درجه حرارت خاک و هوا مؤثر است و ؟؟؟ تعدیل را به وجود می آورد. (مثل داشتن یک چمن خوب). فضای سبز مانع تابش مستقیم نور آفتاب و تبخیر شدید می شود. در مناطقی که رطوبت محیط کم است خاک شدیداً آسیب پذیر می گردد. لذا کاشت و
افزایش گیاهان مقاوم به عنوان حفاظت از خاک و جلوگیری از فرسایش بسیار لازم و ضروری است. پوشش گیاهی مؤثرترین وسیله کنترل انواع فرسایش (آبی، بادی و ....) می باشد و پوشش گیاهی مناسب سرعت بادها در سطح خاک کم و مانع جابه جایی آن می شود. به طونر کلی می توان گفت بشرط جمعیت ترکیب غیر قابل تفکیکی می باشد. لذا همیشه بین این دو عامل ارتباط کامل برقرار و بدون هماهنگی زندگی بشر میسر نیست. از یک ؟؟؟ راجع به رابطه بشر و طبیعت اینگونه اظهار می دارد. عمیق ترین احتیاج بشری همان یکی شدن با طبیعت است او به هر عنوان باید جدایی بین خود و طبیعت را از بین ببرد، به طوری که مسئله زندگی و طبیعت لازم و ملزوم
یکدیگر کند. از آنجایی که ماهیت فکری و احساسی بشر دو از طبیعت نیست. لذا برای نزدیک شدن به آن و گریز از ارتفاعات آسمان خراش ها، آهن ها و تجملات مصنوعی سعی داشته نمونه هایی خرد شده و کوچک از طبیعت آزاد را در کنار خود محلق و نگاهداری نماید.
ایجاد پارک و باغ و فضای سبز در شهرها و حومه آن ها تأثیر بسزائی در سرعت تن و رمان، فعالیت های اجتماعی شهر نشینان، تأمین اقتصاد سالم کشور، رشد جمعیت، ضریب هوش بالا و افزایش توان کار و فعالیت مردم داشته و شکل جدید و رضایت بخشی بر زندگی شهرنشینان می دهد. پارک و فضای سبز باید در راستای ضروریات زندگی شهری، پاسخ به انتظارات شهرنشینان و تأمین الگوی با ارزش و معنی راز زندگی و بر اساس مفاهیم فرهنگ ملی جامعه صورت گیرد.
بخش دوم
سیر تاریخ باغ سازی در دنیا
باغهای ایرانی: با توجه به علائق ایرانیان به باغ و بستان، پرورش و تربیت درختان، ابداع و ابتکارات خاصی که امروزه به صورت باغ های ؟؟؟ عنوان می شود، در طول زمان در ایران باستان شکل گرفته است. بسیاری از باغهای ایران در اصول فرضیه سازی، و ترکیب رنگ گل ها و گیاهان بر خوردار بوده و خود از سبک و روش خاصی در زمینه آرشیتکت باغ می یابند. براساس طمع حساس و ظریف جدا ناپذیر ایرانیان از طبیعت، تبسم اشکال طبیعی از قبیل: ایجاد کانال های آب، بهره
جستن از کاربرها و رشد دادن به مظهر قنوات در باغات به تدریج مرسوم گشتر است. خلق فواره در حوض های ایرانیان پدیده ای زیبا و سرگرم کننده بوده است، در مورد گتسرش کشت گیاهان زینتی در ایران قدیم تنوع زیاد نبوده و بیشتر شامل انواع نترن ها رنگین، یاس، شقایق، سوسن، بنفشه، میخک، و شب بو .... بوده است، در باغ های قدیم ایران استخر ها و آب نماهای متعدد به اشکال مستطیل و دایره ای احداث می شده و بندرت ؟؟؟؟ بوده است. ؟؟؟ بعداً استخرهای هشت گوش و دوازده گوشه ای متداول گشته است. طرح های فواره سازی و آب نماهای کوچک بسیار مرسوم بوده وایجاد اشکال آب روها و آب شره ها که امروزه هم کم و بیش وجود دارد.
یکی از ؟؟؟؟ باغسازی ایران در دوران قاجاریه باغ ارم در شیراز است که رویت شمال شرقی شیراز کنار رودخانۀ خشکی احداث گردیده است. طرح های این باغ از سبک متقارن برخوردار است عدد مقابل ساختمان استخر بزرگی احداث گردیده که سرریز آب آن توسط شهری طول باغ ها طی می کند. مناً ؟؟؟؟ کاشی کاری متعددی در طول هنر مزبور ساخته اند که اطراف آن همکاری گردیده است. بر اساس خصوصیات شکل زمین، سطح باغ توسط پله هایی به قطعات مسطح و منظمی تقسیم شده که بر زیبایی آن افزوده و شاید بتوان به آن نوعی تراس بندی گسترده نام نهاد. شهرت باغ ارم به خاطر سروهای بلند قامت و موزون آن است.
1- کسب باغسازی در انلگستان
در طرح های نتشی و قدیمی انگلستان سعی بر این بوده که از خطای چشم در مورد ترکیب رنگها، کاشت درختان و درختچه ها با نظم ردیفی نیست سر هم و همچنین ایجاد تپه ماهور، برکه و یا دریاچه های مصنوعی استفاده شود د راین گونه از طرح های کلاسیک قدیمی خیابان ها باریک واز دو طرف
پوشیده از درختان وهمچنین کاشت تک درخت در فضای بزرگ مرسوم بوده است. در سبک خاص که از اوائل سلطنت جمیز اول آغاز شد، پیاده روها عریض تر و مقدار گلکاری کمتر بوده است به طور کلی هنر باغسازی در انگلستان به نوعی با فرهنگ رومانتیک انگلیسی همبتسگی داشته، ؟؟؟؟ این مطلب نیز ایجاد باغ و پارکی که خصوصیات دور نمای تابلوی نقاشی را نشان دهد، بیشتر مورد پسند واقع شده است. در هر حال امروزه در باغ های انگلیسی طرح هایی اجرا می شود که بیشتر سعی بر عدم تقارن و ایجاد پرپین های کوتاه، حفظ درختان کهن، ایجاد برکه ای کوچک و سنگ چین های نامنظم در فضای چمن می باشد در برخی از نواحی با استفاده از وسائل مدرن متأثر از تکنیک های پیشرفته قرن حاضر نبوی در طبیعت دخل و تصرف نموده اند.
2) کسب باغسازی در ایتالیا
بطور کلی باغهای رومی از مجموعه درختان زینتی و پوشش های از گیاهان مانند مورد و؟؟؟ ایلکس بوده است. در این باغ ها سنگ ریزه ها، انواع صدف های دریایی را برای تزئین به کار می بردند و بتدریج در طول تاریخ کاربرد مجسمه در باغ ها و پارک های اطراف قصرها مرسوم گردید.
در طراحی باغ در ایتالیا سبک باغسازی منحصر به قطعات بزرگ و نوعی تراس بندی بود سبک مزبور بتدریج تا اوائل قرن شانزدهم به کشورهای ؟؟؟ مانند فرانسه برده شد. بنابراین انواع بازی های ایتالیایی خود راهنمایی در قرن شانزدهم و پانزدهم برای احداث باغ ها و پارک ها در اروپا شد که
نوعی گسترش فرهنگ و خصوصیات ایتالیایی را نشان می دهد.به طور خلاصه در معماری باغهای ایتالیایی باغها با وسعت بسیار، تراس بندی، بنوعی متأثر از سبک های معماری همراه با مجسمه ها، درختان، درختچه های ژاپنی و گلکاری های حاشیه ای در فضای باز مرسوم شده بود. در هر حال در دورۀ رنسانس رعایت قرینه سازی در طرح ها مرسوم بوده است.
سبک باغسازی در فرانسه
در عهد رنسانس باغ های بزرگتر و ترکیب دخرتان متنوع تر گردیده است. در این طرح ها از ایوانها، طارمی، نرده ها، پله ها، حوض ها، مجسمه ها استفاده شده و درختان از سبک منظم و مرتبی برخوردار هستند در این استیل دیواره های سبز، ضخیم،بلند راه روها بصورت سرپوشهای سبز و طویل و نرده های چوبی کناری مرسوم بوده است. در این دوره سعی می شده که روش باغبانی و باغداری ارزان، سادهبود وامکان انطباق با فضا رعایت گردد. گلکاری ها معمولاً بشکل باغچه های مربع مستطیل، کم وبیش وسیع با اشکال هندسی با اندازه های بزرگ باشد.
باغ فرانسوی عبارت از فضای بزرگتری است که از چند باغچه به اندازه های مختلف و با استفاده از مجسمه ها، آب نماهایی که به نظم در آمده اند یک مجموعه را تشکیل می دهد. این گونه باغ ها را در زمین های صاف و هموار و یا در زمین های شیب دار در انتهای یک ساختمان یا یک قصر احداث می کرده اند.
فرانسوی ها استفاده از مجسمه ها،گلدانهای سنگی (که بالاتر از سطح زمین قرار می گرفتند) غرس درختان در اطراف باغ و خیابانها را جزئی از ترکیب یک باغچه می دانستند ضمناً سعی داشتند که استیل منظم همراه با تناسبهای هندسی و ترکیب رنگ گلها را رعایت نمایند.
در اوائل قرن شانزدهم سبکهای ایتالیایی بنوعی در هنر باغ و پارک سازی فرانسه رسوخ نمود.
اشکال هندسی در طراحی (گلکاری، چمن کاری، راه روهای شنی، استفاده از شمشادهای پاکوتاه در تنظیم اشکال هندسی برای بیان بهتر حالات قرینه سازی در باغچه ها) بطور چشم گیری بکار گرفته می شد.
اینگونه باغچه ها را پارتر(پارترها شامل قطعات گلکاری و سبزیکاری ودرختکاری، آب نماها، حوض خانه و محل استراحت می باشد) می گفتند. کاربرد اینگونه طرح تا اواخر قرن هفدهم و اوائل قرن هجدهم بسیار متداول بوده است. برای آنکه موضوع روشنتر گردد، باید گفته شود که در آغاز طراحان کوشش می کردند خطوطی که برای انواع طرح ها در نظر گرفته می شوند کاملاً منظم و طرح های هندسی (مربع، مستطیل و زاویه دار) بنحوی گویا و مشخص نشان داده شوند. ولی بتدریج این خطوط در طرح ها، انحناهایی یافته و گیاهان مناسبی انتخاب شدند و مناظر بدیعی خلق شد.
بطور کلی در اوائل دوره رنسانس، باغ سازی در فرانسه تعریف خاصی داشته، که عبارت از مجموعه باغ های مختلف ومتعدد است و این مجموعه از معماری غیر قرینه برخوردار بوده است،شاید بتوان گفت که قبل از آن اصولاً باغ ها در فرانسه از نکات محور سازی به دور و ایده این گونه طرح ها از ایتالیا به فرانسه آمده است.
باغهای تفریح مصریان و پارسیان خصوصاً قبل از میلاد مسیح، خود بزرگترین منبع تاریخ هنر باغسازی می باشند. کهن ترین دوره ای که در آن هنر باغسازی را می توان به کمک نقوش و کتیبه ها جستجو کرد مصر قدیم می باشد.
نکته مهم در باغ های مصری (در زمان فراعنه) تنظیم طرح بر اصول محور سازی است. در تنظیم این هم آهنگی، محور اصلی را از درب ورودی باغ آغاز و به پارک یا قصر، حیاط کوچک و حیاط بزرگ مرتبط می کردند. (باید اضافه کرد در این باغ ها آلاچیق هایی به اشکال مختلف در کنار نهرهای کم عمق وجود داشته است) تزئینات در باغ های مصری، مخصوصاً در اطراف قصرها، از روشهای خاص مهندسی برخوردار و ایجاد داربست های یک طرفه، یا دو طرفه در کناردیواره ها، راه روها مرسوم
بوده، همچنین در فضای باغ، حوض و حوضخانه بسیار بزرگ احداث می شده است. به منظور تزئین اطراف حوض و حوضخانه ها از گیاهان زینتی پاکوتاه برای جداسازی قطعات از یکدیگر از دیواره یا پرچین های کوتاه با طول زیاد (که همیشه سبز بوده اند) استفاده می شده است. از آن جاییکه فراعنه خدایان بودند، نصب مجسمه های آنان خدایان قدیمی عظمتی به باغ و قصر می بخشیده است.
بطور کلی تنوع گلکاری در مصر قدیم بسیار کم و محدود و به بسیار از گیاهان دارویی و دائمی بوده است. بنظر نگارنده طرز ساختمان باغ در مشرق زمین اصولاً بر مبنای دو اصل باغ سازی (محور و سایه) قرار داشته، شاید اجرای این روش مربوط به خشکی هوا و نیاز به سایه بوده است.
بطور کلی شاید مناظر باغ ها مقیاس کوچکی از فرمهای آزاد طبیعت شکل گرفته باشد. بنابراین می توان چنین دریافت، که هر آنچه در باغ پارک بکار گرفته می شده خود مفهوم خاص و بیانگر نکته ای از واقعیت های موجود در طبیعت بوده است.
باغ های اولیه در ژاپن بسیار ساده و از مجموعه آبگیرها، جزیره ها و نهرها تشکیل شده بودند. گیاهان در باغ های ژاپنی اهمیت و معنای خاصی دارند، در برخی موارد سعی شده است که بزرگی طبیعت را بر مقیاس کوچکی بنشانند.
این توجه اختصاصی به گیاهان و حفظ دائمی آنهابر مبنای داشتن طبیعت آزاد با مقیاس کوچک هنر بونسای را در این قسمت از خاور دور خلق کرد.
در طرح های ژاپنی بجای آنکه از تعداد زیادی گل و گیاه استفاده شود، سعی بر این است بین عوامل طبیعی که نقش سمبلیک دارند، ارتباط عاطفی برقرار شود و هر قسمتی از باغ نمایان گر گوشه ای از طبیعت باشد.
موادیکه در احداث باغ ها ژاپنی بیشتر مورد توجه می باشد، اشکال مختلف سنگ ها و طرز قرار گرفتن شان، آب، گیاهان زینتی و ایجاد رابطه خاصی بین آنها است. همانطور که در بالا اشاره شد
در باغهای ژآپنی سنگها نقش عمده ای به عهده دارند. در طبیعت باغ های ژاپنی، یک سنگ کاملاً منظم و صاف بکار نمی رود، بکله اشکال نامنظم و سطوح مختلف سنگ ها است که زیبایی هایی را ایجاد می کند. به طور کلی ژاپنی ها هر سنگی را که در باغ بکار می برند، معنای بخصوصی برایش در نظر می گیرند. شاید بنظر آنها سنگ ها ابدی هستند و معنای سمبلیک خود را حفظ می کنند. هر سنگی به تنهایی رسالت و واقعیتی مجزا از دیگر حقایق هستی است و فلسفه تجرید خود بشکلی در هر کدام از سمبل ها بیانگر می باشد.
بر اساس مراجع و مدارک موجود، احداث باغ های سنگی تقریباً از زمان ملکه الیزابت اول در انگلستان مرسوم و خود نوعی الهام گیری و ارتباط با طبیعت واقعی است. ولی تا قرن نوزدهم احداث باغ های سنگی نتوانست علاقمندی مردم را جلب کند. در قرن بیستم پس از جنگ جهانی دوم کسانیکه از ژاپن دیدن کرده بودند و با طبیعت منطقه و فلسفه آن آشنایی پیدا کردند، طرح باغ های سنگی با مشخصاتی که در ژاپن مرسوم بوده توسعه یافت. یکی از خصوصیات مهم باغ های سنگی در ژاپن، قرار دادن سنگ ها با فواصلی از یکدیگر می باشد. در لابلای فواصل سنگ ها،
گیاهان مختلف به صورت توده ای و یکنواخت از نظر رنگ با تنوع کاشته می شوند. در حالی که در باغ های سنگی انلگیس فواصل بین سنگ ها بسیار کم، گاهی به یک دیگر چسبیده می باشند و در کوچکترین فاصله بین سنگ ها از انواع گیاهان بودته ای سازگار و تقریباً همیشه سبز می کارند. ولی نکاتی که امروزه در احداث این گونه باغچه ها باید در نظر گرفت، عبارت از رعایت فواصل مشخص و معنا دار بین سنگ ها به نسبت اندازه گیاه هم چنین اندازه های مختلف و تعداد آنها است. به طوری که سنگ ها در لابلای توده گیاهان پنهان نشود.
همان طوری که قبلاً گفته شد، شکل سنگ ها و طرز قرار گرفتن آن ها خود نشانه حرف، معنا یا سمبلی است. بنابراین سنگ های بزرگ و بلند را نشانه کوه، سنگ های تیره با شکستگی های مختلف را به معنای آتش، سنگ های کوچک صاف و یا گرد را به معنای تپه و سنگ های مستطیلی شکل و صیقلی را به مفهوم آب های آرام می دانند.
مواد اصلی که در باغ های خاور دور بیشتر به کار برده می شوند شامل سنگ و آب (آب گیر، آبشار، مرداب، نهرهای کوچک همراه با پل) می باشد. برای آنکه بیشتر به طبیعیت نزدیک شوند کف پوش های پیاده رو ها را از سنگ، قلوه سنگ و یا سنگ های شکل گرفته شده تزئین می کنند.ضمناً گاهی در برخی از باغچه های از توده های شن رنگی و یا قلوه سنگ های صیقلی و جلا داده شده برای تزئین استفاده می شود. گاهی آمیختگی طرح های تزئینی ژاپنی و اروپایی مانند استفاده از شن های الوان در مجاورت بوته های گل و نوارهای حاشیه ای گلکاری که معمولاً هندسی شکل می باشد، زیبایی خاصی را پدید می آورد.
نقطه
هنگام طراحی فضا باید توجه داشت که مکانهای خاصی در ترکیب وجود دارند. این مکان های خاص می توانند مفهوم محیط و منظر را در خود متمرکز کنند. در ایجاد فضا باید اهمیت این نقاط را بیان کرده و توجه خاصی را نسبت به آن معطوف کرد.
این نقاط به سازماندهی یک ترکیب کم می کنند و بر خطوطی مانند خطوط دید، دلالت کرده و می توانند از نظر بصری غالب باشند.
در طراحی، خط، تقاطع دو ماده مختلف را نشان می دهد. مثل تقاطع جوی آب با زمین یا تقاطع چمن با پیاده رو. از خط به منظور ایجاد الگوی حرکت و جلب توجه استفاده می شود. انواع خطوط از لحاظ تأثیرات بصری، نتایج حسی مختلفی را به بار می آورند. مثلاً یک خط زاویه دار معمولاً احساس انرژی، قدرت و جسارت را بیان می کند. برعکس، خط موجی شکل، احساس آرامش، سکون و استراحت را القا می نماید.
محور یا خط الگویی برای کنترل طرح نیز می باشد. طراح برای کنترل حرکت بصری و فیزیکی از خطوط استفاه می کند. به این معنی که طراح توسط خط می تواند دید ناظر را به جسم یا مکانی خاص هدایت کند.
بعلاوه مسیر و سرعت حرکت باز دیدکنندگان از باغ نیز به کمک خطوط یامحور مشخص می شود. مثلاً پیاده روهای وسیع، مستقیم و بلامانع برای حرکت سریع به کار می رود. ولی پیاده روهای مارپیچ و خطوط منحنی حرکت را آهسته تر می نمایند.
در طراحی باغ های مننظم که خطوط رسم شده هندسی است، گیاهان به صورت منظم و ترتیبی کاشته می شوند، ولی در طراحی باغ های
نامنظم نیازی به شکل هندسی نبوده و کاشت گیاهان بر روی خطوط نامنظم انجام می گیرد.
در جایی که منحنی، تند، باریک و بلند باشد، ترسیم دارای حرکتی تند است ولی در یک منحنی که انحنای آن به طرف خارج Outcurve و کوتاه است، حرکت ترسیم، آهسته و یا اثبات خواهد بود.
در باغ های نامنظم معمولاً با یک سری از منحنی هایی که به طرف داخل و خارج خمیدگی دارند مواجه هستیم. این امر باعث ایجاد تنوع زیادی در باغ می شود.
منحنی های برجسته هنگامی که به وسیلۀ درختان و درختچه ها تقویت شوند، ساختمان اصلی باغ را به وجود می آورند.
از آنجا که خارج انحنا برجسته و مشخص بوده و بلند ترین و عریض ترین نقطه در بستر کشت می باشد، سعی گردد درختانی که مطلوب تر و مورد پسندتر هستند در این نقطه قرار گیرند. این تکنیک برای بزرگتر نشان دادن منظره مطلوب است.
درختچه ها در خارج انحنا و در سمت پایین مورد استفاده قرار گیرند. بستر کشت گیاهان علفی در جلوی خارجی بستر و در عریض ترین نقاط منحنی قرار گیرند.
درخت یا گروهی از درختان در مرکز هر یک از نقاط خارجی انحنا قرار گیرند. این مسأله بایستی پیرو اصول بوده و تأکید را به وجود آورد.
فرم یک درخت از مجموع تنه، شاخه و برگ های آن تشکیل می گردد. اجسام بلند و باریک را فرم عمودی، تودۀ نهایی اجسام کوتاه و پهن را فرم افقی و اجسام مثلثی شکل را فرم مخروطی می نمامند.
در هنگام بررسی فرم گیاه، بایستی به شکل گیاه منفرد و هم به فرم مجموعۀ آنها توجه کرد. فرم گیاه ترکیبی از نمای کلی گیاه و نحوۀ رشد آن است.
1. گیاهان مخروطی شکل بر جهت عمودی تأکید دارند. این گیاهان معمولاً در طراحی به عنوان نقاط کانونی مطرح می شوند.
2. گیاهان ستونی شبیه گیاهان مخروطی شکل هستند، با این تفاوت که نوک آنها مدور است و در طراحی نیز به همان منظور به کار می روند.
3. گیاهان مدور که معمولی ترین نوع گیاهان هستند، اغلب در مجموعۀ طراحی، بخش عمده گیاهان را تشکیل می دهند. آنان فاقد جهت بوده، به عنوان زمینه ای برای فرم های جهت دارتر کارایی داشته و غالباً برای مجموعۀ گیاهان نقش پیوند دهنده دارند.
4. گیاهان چتری بر جهت افقی تأکید می کنند. این گیاهان برای ادامه دادن فرم های معماری به درون سایت کاربرد دارند
.
5. گیاهان هرمی شکل ویژگی رسمی و معمارانه ای دارند. آنها به مجموعه استحکام و دوام می بخشند.
6. درختان مجنون غالباً در نواحی مرطوب می رویند. این درختان اگر بصورت نیم رخ در مقابل فرم های معماری مورد استفاده قرار گیرند، مؤثرتر خواهند بود.
7. گیاهانی که به اشکال بدیع و برجسته دیده می شوند. نامنظم و خمیده هستند. فرم آنها معمولاً در اثر عوامل طبیعی ایجاد شده و از این طریق به بیان آن عوامل می پردازند این گیاهان در زیر واحد های ساختمانی و درختان بلند نیز دیده می شود که برای دریافت نور، خود را به سمت نور می کشانند.
تودۀ گیاهی را، با توجه به فرم کلی آنها به نحوی گزینش می کنند که مشاهدۀ آنها اثر مشخصی داشته باشد. مثلاً شاخه های رو به بالا نگاه را به سوی بالا هدایت می کنند، درختان همیشه سبز که به سوی بالا رشد می نمایند، ارتفاع یک خانه یا یک تپه را بلندتر نشان می دهند، شاخه تهای افقی توجه چشم را به طرف شکل هایی که بر سطح دید ما قرار دارد، جلب نموده و بر وسعت میدان دید می افزایند. درختان مجنون به علت رو به پایین بودن شاخه هایشان دید بیننده را به سمت پایین متمایل می کنند.
فرم های درختی افشان به علت دارا بودن شاخه های ظریف و نرم، که به راحتی با کوچک ترین وزش بادی تکان می خورد، حالت سبکی، رهایی حرکت و تکان را به همراه داشته و بیشتر برای فضاهایی که جهت آرامش و استراحت اختصاص دارند، مناسب می باشد. فرم های مخروطی و هرمی با نوک پیکانی و کشیده ضمن انحراف دیده به سمت بالا، به علت داشتن فرمی استوار و محکم، بیشتر برای مناطق صخره ای مناسب به نظر می رسند. فرم های پهن و افقی برای دشت های باز و وسیع،درختان به اشکال توپی و گرد برای مناطقی که دارای تپه ماهور و زمینی با تپه های گرد هستند، مناسب تشخیص داده شده است.
بافت
بافت به معنی زبری یا نرمی بصری سطح است.
بافت باید هدف طرح و حس مکان را تقویت کند.
بافت درشت: بافت درشت به خوبی قابل رؤیت بوده، مشخص، قوی، مطمئن و جسور به نظر می رسد.
عناصری که بافت درشت دارند، خطوط پیرامونی نامنظم و پر انرژی را ایجاد می کنند. در فضاهای سبزی که از این بافت استفاده شده، به نظر می رسد که عناصر به طرف جلو آمده اند. آنها باعث می شوند که فضا کوچک تر درک شود و خود بر عناصر دیگر غالب هستند.
بافت متوسط: بافت متوسط از نظر احساسسی خنثی است. اشیایی که بافت متوسط دارند، نه جسور و نه محبوب به نظر می رسند.
این بافت اگر در زمینۀ بافت های ریزتر قرار بگیرد، کمی جلوتر به نظر می آید
، اما در صورت قرار گرفتن در میان بافت های درشت تر، کمی عقب تر دیده می شود.
بافت های متوسط بصورت زمینه ای خنثی می توانند سایر بافت ها را به نمایش بگذارند.
بافت ریز: عناصری که دارای بافت ریزی هستند از قسمت های کوچکی تشکیل شدهاند و سطح و فرم صاف و همواری دارند. این عناصر معمولاً ظریف، عالمانه و حتی شکننده به نظر می رسند. چنین عناصری غالباً از قسمت های دیگر جدا بوده و عموماً در یک ترکیب، آخرین عناصری هستند که کشف می شوند. اما به دلیل لطافت، ظرافت و دقتشان، مخصوصاً اگر در ارتفاع چشم بوده واز فاصلۀ نزدیک مشاهده شوند، توجه بیننده را مدتی به خود معطوف می نمایند.
از بافت های ریز می توان برای نمایش چشمگیر عناصری با بافت درشت و ارائه زی
ر کانۀ بافت های متوسط سود جست. این بافت ها برای بزرگ تر نشان دادن فضاهای کوچک مفید هستند و در فضاهای بسیار کوچک، اکثر عناصر از میان بافت های نرم انتخاب می شوند.
اختلاط دقیق دسته های مختلف بافت، معمولاً در فضاهای کوچک تر اهمیت بیشتری پیدا می کند و با افزایش اندازۀ فضا و فاصلۀ دید از اهمیت آن کاسته می شود.
برای اینکه اندازه و عمق واقعی فضا را نشان دهیم، می توانیماز ترکیب نسبتاً ثابت بافت ها در پیش زمینۀ، قسمت میانی و پس زمینه، استفاده کنیم. اگر بخواهیم فضا فشرده شد، از عمق آن کاسته شود، باید بافت های ریز را در پیش زمینه و بافت های نسبتاً درشت را در پس زمینه به کار ببریم.