بخشی از مقاله

خلاصه

ادبیّات به عنوان شاخهای از علوم انسانی نمود کاربردی آن در ادبیّات داستانی، نمایشی، حماسی، غنایی است. القاء مفاهیم از طریق رمان و فیلم نامهنویسی، حکمت مدّ نظر اهل علم بوده و در ژانرهای ادبی، طنز، تخیل، فرهنگ نامه نویسی،نقد حال، فنون ادبی، تاریخ ادبیّات، عرفان، کتابشناسی، سبک شناسی، ادبیّات مدرن و پسامدرن و ... به عنوان موارد پراهمیت در ادبیّات با حدود کاربردش در جوامع بشری از طریق بررسی منابع موجود در کتابخانه ها ژرف نگری گردیده است.

1.  مقدمه

آنچه قدرت اندیشیدن و قدرت ارتباطات را تقویت نموده و سبب پیشرفتهای روزافزون گشته ادبیّات بوده و هست. در تئوری بررسی نقش کاربردی ادبیّات و تأثیر آموزه های ادبی به مقولاتی پرداخته میشود که مستقیم با حیات ما و سرگذشت زندگی ما و روند زیستن و کردار و رفتار و پندار ما ارتباط تنگاتنگ دارد.

در فرایند توسعه زیبای ادبیّات به چهار شاخه یا انواع یا ژانر ادبی برمیخوریم که عبارتند از حماسی، غنای، نمایشی، تعلیمی که بسیاری از مقولات و زیر مجموعهها را شاملگردندمی. ادبیّات داستانی راهبردی صحیح و روش مطلوب در ارائه مفاهیم است که حتّی قرآن کریم در بیشتر بخشها به این زبان بیان گردیده است که داستان های ساده و بلند در ادوار زندگی بشر خوش درخشیدند و آنچه در قرون متمادی داستان فراز و نشیب را به تصویر کشیده و زبان بیان آن ادبیّات بوده و بسیاری از زندگی مادی انسان ها را سروسامان بخشیده هنر فیلمنامه نویسی است که سینما و تلویزیون محفل ارائه آن بوده استاقبال. به حکمت چه در ادبیّاتکهن و چه در ادبیّات انگلیسی و فارسی سابقه درخشان دارد که از دوران افلاطون تا ساموئل جانسون و ابوعلی سینا و تابه حال سوژه عظیم انسانهاست که بهره از خود هوشمند دارد.

در کنار ادبیّات انسانها از طنز آرامش میپذیرند و با خطابه راه معاش و معاد میجویند و با تخیل و با خلق شعر موجب ادراک شهودی و بصیرت درونی میشوندو با نگارش فرهنگ نامه ها یا دایره المعارف ها از دانستیهای ملت ها در مقوله دینی و غیر دینی کسب اطلاع مینمایند و در حیات خلوت خود به عنوان ستارگان ادبیّات به راز گوئی با خداوند میپردازند و یادگاری از نقد حال خود و دیگران را به نگارش در میآورند و در تخیل های خود زندگی نامه و خاه نویس کرده و روایتی از دوران خوش و ناخوش را چون تذکره ای ذکر کرده و با شناخت آرایه های ادبی و فنون و صناعات به نگارش آثار مکتوبی پرداخته اند که لازمه همه دوران ها بوده است و در حوزه سیاست نیز با زبان های دیگر وارد شده و با خلق آثاری چون کلیله و دمنه بزرگ و کوچک را تحت الشعاع مواعظ خویش قرار داده اند.

تاریخ ادبیّات مدرن و پسامدرن و توجّه به آنها با سبک و سیاق خاص همواره از رویکردهای جاری و فعلی ادبای معاصر است که درباره عنصر مدرن رد ادبیّات در تامل و اندیشه . ادبیّات حماسی در اقالیم مختلف محور موضوعی بسیاری از روشنفکران ادب و فرهنگ بوده که با بهرهیابی از تخیل و نقش قهرمانان در حوادث و اتفاقات به خلق آثاری در این فن پرداختهاند که حکایت از تسلط آنان در فن نگارش و طبع آراسته و شناخت صنعت نویسندگی دارد که در این حوزه نیز صاحب اثر و محتوا و مضموناند.

2.  بیان مسأله: تئوری بررسی نقش کاربردی ادبیّات و علوم انسانی در دنیای معاصر

در طول تاریخ بشر با فراز و نشیب زندگی مواجه بوده است و در آن حال از ادامه فعالیت و پژوهش و کنکاش فروگذار نبود و دائماً به ساختارهای جدید و برنامه های نو و طراحی های ارزشمند دست یافته است که هریک افق جدید را به روی انسانها باز نمودهاند و بخشی از سختیها و مشکلات روزمره را که از گذشت زمان به ما رسیده بر طرف کردهاند پس این یعنی یک گام به پیشرفت و ترقّی و هوشیاری و اینها حاصل نشدمگراینکه پایگاه اندیشه بشرتغییر یافت و انسان در فراخنای وسیع عالم هستی در اثر تکاپو و ژرف نگری خوش درخشید و گامهای مثبت برداشت و در اثبات جهل و تاریکی خود به سوی روشنایی و کشف وسیعتر سرعت به خرج داد. و به قول ارسطو اورکا اورکا یافتم یافتم را مقوله عمقنگری خود قرار داده بازتاب این اندیشه و این نگاه عظیم و صحیح و پیچیده محصول زحمات و بغرنجها هزاران و میلیون ها انسانی بوده که در طول زمانهای دراز از خواب و خوش دست کشیدند تا در راستای خدمات بشری به چیزی دست یابند که همه انسان ها بدان ها نیازمند بودند و آن چیز دست یافته میتوانست راهکار خوبی برای رسیدن آنان به آسایش باشد.

انسان هم اجبار دارد یاد بگیرد و تحوّل آفرین باشد و هم اختیار دارد مغلوب زمان و زرق و برق هستی گردد چه بهتر که در این اختیار و اجبار راهی که انشعاب آن همزیستی همراه با قدر و منزلت است مدنظر قرار گیرد و با تنوره عشق و معرفت و کشف کوره راههای حقیقت بازشناخته گردد تا انسان بر مرکب و و راهور تیزرو نشیند و با آیندهای درخشان هر عصر و زمانی را پشت سر گذارد از جمله این علوم ذکر نشده ادبیّات است که حضور آن در زندگی به اشکال گوناگون و در انواع متفاوت شهود می پذیرد و ما را به سوی انسان مدرنیک و دنیای مدرنیک میکشاند. علمی که با همه قداستش گاه می تواند به جای گام به سوی معرفت آدمی مصارف مضر و زیان آفرین داشته باشد.

اندیشیدن موجب تقویت فکر و نظر می شود و فکر صحیح موجب تحوّل است و تحوّل نیاز به ابزار و امکانات دارد و امّا در کنار ابزار و تکنولوژی آنچه در فراسوی اندیشه در نقش ادبیّات می تواند همه انسان ها را یاری رساند.

حمایت از انسانها در راه رفتن و حرکت به سوی تعالی و معرفت وظیفه همه اندیشمندان و صاحب نظران و صاحبان آراست تا با سخن تازه و گفتاری نو دنیایی را تازه سازند که در این خصوص حافظ شیرین سخن فرمود:
این سخن تازه شنو تاز جهان تازه شود    یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود

کشکول ادبیّات در آموزههای و زبان های زیر می تواند بر انسان های معاصر مایه تأثیر مثبت باشد که عبارتنداز:ادبیّات داستانی-رمان-فیلم-حکمت-ژاثر - انواع ادبی - -طنز-خطابه-استعاره-تخیل-نظریه های ادبی-تاریخ ادبیّات-فرهنگها- مناقب و مناجات-نقد حال-خاطرات- سفرنامهها-فنون ادبی- ادب در حوزه سیاست-ادب تعلیمی-ادب حماسی-اخلاق-عرفان-زندگینامه یا شرح احوال-ادب غنایی- دل نوشته ها- اسطوره-تمثیل-کمدیادبیّات- مدرن-وپسامدرن-مهارت گفتگو-فن نگارش-مجموعه معرفتشناسی- درج وقایع روزنامه- بررسی زیان ادوار یا زبان شناسی- بیان و بلاغت- کتابشناسی- سبک شناسی.

.3  ادبیّات داستانی

آنچه به آسانی در تمام طول تاریخ در زبان های مردم سینه به سینه ضبط میشد و انتقال مییافت و پند و اندرز و نصایح و مواعظ را به همراه داشت و خاطر بشر را متبلور و منور مینمود و در درون خودگاه داستان های فرعی را حمل مینمود داستان است. داستانها راهنما و راهبر خوبی در زندگی افرادند که گاه میخنداند و گاه میگریانند و گاه مایه تاسفاند و بیان آنها گاه شیرینترین لحظات عمر و گاه تلخ ترین لحظات عمر را در برمی گیرد. مثلاداستانهای هزار و یک شب عبدالطیف طسوجی- داستان ویس و رامین- داستان لیلی و مجنون-یوسف و زلیخا- رستم و سهراب- رستم و اسفندیار-داستان زال و رودابه و داستان های کلیه و دمنه.

4.    رمان

در دوران های گذشته داستان شکل کوچک و بزرگ داشت که امروز شکل طویل داستان را رمان گویند. رمان در حال حاضر در بسیاری از کشورها چاپ و منتشر میگردد و اقبال عمومی خوبی دارد. رمان نویسها نیز جزو اروپا بوده و در نگارش داستان ها به شکل طولانی در اندیشه تلقین مفاهیم و نصایحاند. و میکوشند انسان ها را به سوی فرهنگ و خوش زیستی دعوت نمایند.

5.    فیلم

فیلم همان مجموع یک نمایش سینمایی است که توسط فیلم نامه نویس در موضوعات گوناگون به نگارش در میآید و دارای شخصیت های خاص است که پس از تمرین زیاد و فیلم برداری تهیه می گردد و در سینماها و تلویزیون به نمایش در می آید.

6.    حکمت

حکمت در لغت به معنی پند و اندرز است و سخن حکمت آمیز به سخنی اطلاق میشود که مشحون به دانش و خرد باشد. در ادبیّات انگلیسی نمونههای اینگونه سخنان حکمت آمیز در آثار فرانسیس بیکن، الکساندر پوپ، ساموئل جانسون و بسیاری دیگر یافت میشود

7.    انواع ادبی - ژانر -

شعبهای از نظریه های ادبی است که توجّه به آن تأثیر نظریه داروین رواج یافت و هدف آن به عنوان حوزه ای علمی، طبقه بندی آثار ادبی بر مبنای ویژگیهای درونی و پیروز استدر. ادبیّات فارسی با توجّه به سابقه بحث راجع به انواع ادبی در متون کهن فارسی اشعار در دستههای زیر گروه بندی شده اندغنائی. شامل نسیب، تشبیب - تغزّل - ، رثاء، شکوی، اعتذار. حماسی: شامل مفاخره، مدح، هجائی: آیروئی و طنز-روایی، تعلیمی: حکمت و اخلاق طبقه بندی نثربیشتر ناظر به سبک میباشد و تنها مقامه میتواند یک نوع ادبی به شمار آید. - داد: 13858، - 58

8.    طنز

نویسندگان دوره نوکلاسیک طنز را مناسبترین قالب برای بیان نظریات ارشادی یافتند. طنز در این دوران رشد بسیار یافت. - داد: 1385، - 23 طنز در لغت یعنی فسوس کردن، فسوس داشتن، افسوس داشتن، افسوس کردن، برکسی خندیدن، عیب کردن، لقب کردن، سخن به رموز گفتن، طعنه - دهخدا: 1377، - 15532 سخریه: آنچه دیده و نیده از احوال نوخاستگان و حرکات ایشان و سخنان با طنز که میگفتند بازراند.
9.    خطابه

خطبه خواندن برقومی، خطبه کردن، خطیب شدن، خطیبی کردن، سخن رانی، کلامی به صورتی رسمی که در سر جمع به طول گویند. فریب به وسیله زبان،گفتار از چیزهای مقنعه و معنی اقناع آنست که شنونده تعقل کند گفته را و آنرا تصدیق کند و هرچند آن تصدیق به برهان نباشد. صناعتی است علمی که ممکن باشد که بدان همه را قانع کنند بدانچه تصدیق ایشان بدان خواهند بقدر امکان

1.    استعاره

استعاره در زبان فارسی واژهای برگرفته از زبان عربی و به معنی عاریه گرفتن و قرص کردن است در مباحث مربوط به بیان ادبی استعاره نوعی زبان مجازی و یکی از راهکارهای تصویرگری شاعرانه میباشد. اساس این نوع مجاز بر جایگزینی هویت عاریه ای به جای هویت حقیقی شی، پدیده یا مفهوم خاص و همانند سازی موقتی استوار است. در زنجیره مجازها به لحاظ ویژگی، استعاره حد فاصل تشبیه و نماد است

11.    تخیل

در قرن هفدهم در آراء اندیشمندانی نظیر هابس، جان لاک و آدیسون، رویکرد فلسفه به تخیل عمدتا رویکردی تجربی بود که زمینه سازی نظریه های روانشناسی در نقد زیباییشناسی و نقد ادبی نزد تجربیون قرن هجدهم گردید. در قرن هجدهمفرایند نوآوری و خلاقیت ذهن مورد توجّه نظریه پردازانی نظیر هارتلی در کتاب مشاهداتی بر ذهن، جوزف پرستلی و هیوم و شافتسبری و الکساندر جرارد شد. اندیشمندان اسلامی و ایرانی تخیل را در برابر mimesis ارسطو گرفته اند که از جمله مشتقات ایهام بوده است نزد شعرای ایرانی تخیل همان تخیل است .

21.    فرهنگنامهها

نامه یا کتابی که در آن دانش و فرهنگ و حکمت باشد. کتاب لغت ، فرهنگ، فرهنج، لغت نامه، قاموس - دهخدا: 1377، - 71132 دانشنامه یا فرهنگنامه که به عربی به آن دایره المعارف می گویند، نام عمومی کتابهای مرجعی است که دانستیها و مفاهیم یک یا چند رشته از دانشهای بشری را در خود دارند.

31.    مناقب و مناجات

رازگوئی به درگاه خدای تعالی و عرض نیاز و درخواست از درگاه خدای تعالی - دهخدا: 1377، - 21549 که این مناقب و مناجات گویی توسط ستارگان ادبیّات ایران دیده شده و به بهترین شکل نمود یافته است. از جمله این بزرگانتوان،می امیر معزّی، سنایی، نظامی، غزّالی، خاقانی، عطار، در اخلاق ناصری خواجه نصیر الدین طوسی، گلستان سعدی، مصباحالهدایه عز الدین محمود کاشانی، مجمل التواریخ و القصص، لباب الالباب که در تصوّف مناجات عبارت است از مخاطب اسرار است در مقام صفای اذکار

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید