بخشی از مقاله

چکیده

مساله ی مورد نظر ، انگیزه کم و کم توانی دانش آموزان از خانواده های کم در آمد در یاد گیری واژگان و درک مفاهیم زبان انگلیسی و هدف از انجام آن ،افزایش انگیزه ی دانش آموزان برای واژه آموزی ، بهره گیری بهینه از سبکهای یادگیری کار آمد درفراگیری و ماندگار سازی عناصر واژگانی ونیز درک مفاهیم آن بوده است. بر این اساس ، پژو هشگر بانظر خواهی ازمدیر، همکاران گروه آموزش زبان وپرسشنامه ی دبیران ودانش آموزان به تجزیه و تحلیل آنها جهت شناسایی عوامل موثر در ایجاد مساله پرداخت.

از میان راه حل های پیشنهادی سازگارترین، وبهره ورانه ترین آنهایعنی :یاری جستن از آموزه نمای واژگانی وارزشیابی مستمرآن، بهره گیری از شگردهای نوین آموزه نما-محورماننددیوار واژگانی، نقشه معنایی وفرهنگ واژگان دست ساز دانش آموزی برگزیده وبه یاری کمیته پژوهش ،روایی بخشی گردید. پس از اجرا ، پژوهشگر توانست فراوانی دانش آموزان علاقه مند به واژه آموزی ژرف اندیشانه وخواندن و درک مفاهیم زبان انگلیسی را از 31 درصد به85درصد برساند.

در پایان این نتیجه به دست آمد که توجه بیشتربه تفاوتهای فردی ونیازها و علایق گوناگون فراگیران ، بهره وری بهینه تراز سبکهای مختلف آنها دریادگیری ، بهره جستن از شیوه ی آموزش چند حسی وسرانجام ،آموزش شگردهای ماندگار سازی واژه ها در ذهن مانند کمک گرفتن از آموزه نمای واژگانی ،دیوار واژگانی، نقشه معنایی وفرهنگ واژگان شخصی، در بالا بردن میزان علاقه به یادگیری واژگان ، مانایی بخشی آنها درذهن فراگیران، درک بهترمفاهیم انگلیسی وافزایش خودجوشی و خودباوری درزبان آموزان کارآیی چشمگیری داشته است.

.1 مقدمه و بیان مسأله

در نظام آموزشی کنونی کشور ما ایستگاه پایانی آموزش زبان ، درک مطلب است واز برای درک متون هر زبانی شرط اساسی، درک معنای انبوهی از واژگان ،یادسپاری صحیح ، ماندگارسازی و توانایی به کارگیری آن هاست . بی بهره بودن از دانش گسترده واژگان و راهبرد های کار آمد برای یادگیری عناصر واژگانی جدید در هر درس زبان، احساس نا امیدی و از دست دادن اعتماد به نفس درزبان آموزان راسبب می گردد .

بنابراین لازم است زبان آموزان با شماری از راهبرد های های مفید برای یادگیری واژگان آشنا شوند تا گنجیه واژگانی خود را گسترش دهند وراهبردهای مختلف یادسپاری وماندگارسازی عناصر این گنجینه رابه منظور کسب مهارتهای چهارگانه زبانی - شنیدار،گفتار،خوانش و نگارش - در خودنهادینه سازند.

از طرف دیگر،در حالیکه تأکیدکارشناسان امر زبان آموزی براینکه برقراری ارتباط با بهره گیری ازتوانش زبانی، نیازمند داشتن توانایی درهر چهار مهارت زبانی می باشد، تأکیدسیاست زبانی درآموزش و پرورش ما - در سطح کلان وبالادستی - وبرنامه ریزی وتدوین کتب درسی زبان انگلیسی - در پایین دست - بیشتربر تسلط نسبی بر دستور زبان و درک مطلب است؛ به گونه ای که، دانش آموزتنها بتواند از پس سؤالات آزمونهای پایانی یک سال تحصیلی یا نهایتاً سؤالات چهار گزینه ای آزمونهای ورودی دانشگاهها ، آزمونهای جایابی استخدامی و...بر آیند. از این رو گفتارونگارش ودر کل ،نقش تعاملی درکاربرد زبان ، به بوته فراموشی سپرده می شود.

ازآنجا که برای درک متون هر زبانی ،فراگیر، ناگزیر ازدرک معنای انبوهی از واژگان و توانایی به کارگیری آن هاست و این امرخود نیازمند تمرین و برخورد فراون با واژگان ]یعنی پرتودهی واژگانی یاهمان [exposure to vocabulary itemsاز طریق مهارت های چهارگانه می باشد،روبرو شدن دانش آموزان با حجم زیادی از واژه های جدید در متون زبان سوم دبیرستان مشکلات زیادی را برای آن ها ایجاد می کند؛ به ویژه اینکه دوره راهنمایی - درنظام 4- 3-5 - به دلیل تدوین نا مناسب کتب، برای فراگیران ،گنجینه واژگانی کوچک و ناکارآمدی که تناسب زیادی هم باآموزش موضوع-محور ندارد ، به ارمغان می آورد .

به عبارت دیگر، دانش آموزان دبیرستانی با مساله جدی درک واژگان مواجه اند و درک آن ها از متون خواندنی تحت تأثیر منفی این مساله می باشد. یکی دیگر از دلایل ضعف دانش آموزان در درس زبان انگلیسی وبه ویژه خوانش، این است که متأسفانه در سال سوم دبیرستان، فقط دوساعت درهفته به آموزش زبان انگلیسی اختصاص داده شده است که برای فرآیند یاددهی -یادگیری به صورت تعاملی-ارتباطی ناکافی است.

علت دیگر ، شیوه های تدریس معلم-محور درسالهای پیش بودکه گذر ازآن ، وروی آوردن به آن دسته از فعالیتهای کلاسی که بیشتریادگیرنده-محوریا ، یادگیری-محورباشند امری گریزناپذیرمی نمود، که به دنبال آن پویایی ، خودجوشی ، خود مختاری وخود باوری در فراگیران به میزان چشمگیری افزایش می یابد.

به این ترتیب و با توجه به حجم انبوه مطالب و به ویژه واژگان، دبیران زبان انگلیسی - به دلیل اجباری که در پیروی از برنامه ی درسی زبان خارجی دارند - آزادی لازم و وقت کافی برای تکرار و تمرین واژگان را ندارند؛ در نتیجه ، یادگیری واژگان اندک اندک به مشکلی عمومی برای همه دانش آموزان و دبیران تبدیل می شود که سبب درمانگی وناامیدی آنان می شود.

در ابتدای سال تحصیلی 94-93،دردبیرستان علمازاده درناحیه 4 اصفهان , در یکماه اول و پس ازآزمون آغازین، اجرای نخستین طرح درس مربوط به بخش Reading درس اول ، انجام بعضی از تمرینات گفتاری و نوشتاری درس اول توسط دانش آموزان وهمفکری با همکاران زبان درهمان دبیرستان وسرانجام بهره گیری ازنظریات و تجربیات همکاران گرامی در گروه زبان انگلیسی و سرگروه محترم زبان متوسطه ی دوم پی بردم که اصلی ترین مشکل دانش آموزان در درس زبان وعامل اصلی کم توانی آنها در درک متون ، دانش ضعیف آن ها در زمینه واژگان است.

در همان آزمون آغازین کمتر دانش آموزی بخش کلمات به هم ریخته را به طور صحیح پاسخ داده بود وفقط31 در صد بخش » واژگان زیر را در جاهای خالی مناسب قرار دهید « را کامل و صحیح پاسخ داده بودند؛ ازاین گذشته ،بیشتر دانش آموزان در ساختن یک جمله ساده که فقط ازیک نهاد ویک گزاره 4 واژه ای ساده تشکیل می شود ، دچار تردید ، اظطراب وسردر گمی می شدند؛ چه در پاسخ به پرسشهای گفتاری وچه درپاسخ به تمرینها وپرسشهای نوشتاری .حتی در آزمون آغازین ودر بخش »واژگان به هم ریخته ی زیر را مرتب کنید.

« که آسانترین بخش برای جمله سازی بود نیز حدود%60 پاسخ نادرست یا نیمه-درست، نوشته بودند ودر باز نگری این گونه سوالات در کلاس، متوجه شدم که مشکل اساسی آنها در جمله سازی و نا آشنایی یا کم آشنایی با اجزای جمله، نقش واژگان در جمله واز همه مهمتر، چگونگی همنشینی واژگان در جمله بود؛ به علاوه ، اگر واژه ای راکه در سالهای پیش خوانده بودند می پرسیدم، شمار زیادی از آنهادر یاد یاری معنا، مترادف ، متضاد وحتی املای آن دچارمشکل می شدند. سطح تحصیلی ودانش زبانی خانواده های این دانش آموزان غالبا متوسط پایین ، اما سطح در آمد بیشتر آنهابسیارپایین وبقیه متوسط؛ با این وجود، % 65 خانواده ها از اهمیت بالا ی درس زبان انگلیسی درآینده ی فرزند خود نسبتا آگاه بودند ، ولی از علل ناکار آمدی و ضعف آنها در بخش واژگان آگاهی نداشتند.

با شناسایی عوامل موثردر ایجادمساله یعنی : آموزش معلم-محور ونمره -محور، همسو نبودن سبکهای یادهی با سبکهای یادگیری ، نداشتن اعتماد به نفس وانگیزه ی کافی برای یادسپاری ویادیاری واژگان پربسامد، ضعف دراملا وتلفظ صحیح واژگان پیش-آموخته ،نا آگاهی از چگونگی همنشینی واژگان در جمله، ساعات کم درس زبان وحجم بالای واژگان، وتصاویر مبهم مربوط به آنها ، یاددهی-یادگیری واژگان به دغدغه ذهنی این پژوهشگر تبدیل شد و بر آن شدم تا به شیوه ای انگیزش بخش ، رستم وار، پای درهفت خوان نهاده واژدهای خیالی راکه دانش آموزان از یادگیری واژگان در ذهن خود ساخته بودند، با همیاری خودآنها در هم شکنیم.

.1-1 اهداف پژوهش
زبان انگلیسی از زبان های زنده و بین المللی دنیاست که پر طرفدارترین زبان مکالمه ای دنیاست.و آنچه که این زبان رااز زبان های دیگر جهان متمایز می کند، یادگیری وکاربرد آسان و روان آن در گفت و شنود ونگارش ودر کل، ارتباط است. آموختن آن برای دانش آموزان از اجزای جدایی ناپذیر پیشرفت تحصیلی می باشد. بر این اساس ، هدف کلی از پرداختن به این پژوهش ، علاقه مندسازی دانش آموزان به یادگیری واژه ها و در نتیجه خواندن و درک مفاهیم زبان انگلیسی بوده همچنین آموزش شیوه های ماندگارسازی عناصر واژگانی است. به بیان روشن تر، هدف این پزوهش این بود که پس از اجرای طرح ، میزان انگیزه ی دانش آموزان به واژه آموزی خواندن وبه دنبال آن درک مفاهیم درس زبان انگلیسی از 31 درصد به بیشینه ای آرمانی تر افزایش یابد.  

.2 جمع آوری داده ها - شواهد 

به منظور یافتن موانع درک مطلب وواژه آموزی دانش آموزان، با تهیه ی پرسش نامه و بررسی پاسخ ها، مصاحبه با خود دانش آموزان، بررسی آثار عملکردی آنها مانند تکالیف نوشتاری در دفترچه هاویا پاسخهای شفاهی آنها به سوالات و تهیه ی نمودارمیانگین ارز شیابی دانش آموزان در رابطه با بخش دانش واژگانی آن ها در آزمون آغازین،ونیز آزمون های کلاسی مستمردر نوبت اول و پیش از اجرای پژوهش و تهیه ی منابع علمی، به بررسی وضعیت موجود در این کلاس پرداختم - جداول ونمودار مربوط به این داده ها در بخش پیوست ها آمده است - . نتایج به دست آمده مرا در شناسایی عوامل موثردر ایجادمساله یاری نمود که می توان به شرح زیر خلاصه کرد:

.1عدم تسلط کافی بر راهکارها وسبکهای یادگیری کار آمدو زایا برای واژه آموزی پایا تر،وژرف آموزی واژگان

.2ناتوانی دربهره گیری از واژه های پیش آموخته در مهارت های خوانش و گفت

.3 نداشتن انگیزه ی لازم برای گستراندن وماندگارسازی واژگان در گنجینه واژگانی خود،ازآغاز زبان

.4 بهره نگرفتن از شیوه ی دانش آموز محور به جای روش سنتی معلم محور

.5نداشتن اعتماد به نفس کافی برای یادسپاری ویادیاری واژگان پربسامد درمتون خواندنی هر درس

.6ناتوانی درمرتب کردن کلمات به هم ریخته ای که تنها نهاد وگزاره ای ساده دارند

.7ضعف فراوان در تلفظ واژگان پیش آموخته وترس ازخواندن متون جدیددربرابربقیه فراگیران

8 .شک و تردید درکاربرد صحیح واژگان هم آوا

به دلیل ندیدن آموزش کافی دربهره گیری ازسبکهای یادگیری متفاوت ،درنظرنگرفتن تفاوتهای فردی وبکاربردن سبک تدریس یکسان برای همه در سالهای پیش از دبیرستان واز همه مهمتر بهره نگرفتن از طرح درس ازطرف برخی همکاران، بیشتردانش- آموزان از مهارت خوانش ، نگارش وگفتاربسیارضعیفی برخوردار بودند؛ از این رو، یک نیمسال طول کشید تا آنها باگذشت زمان با این موارد آشنا ودر فعالیتهای نوپدید، درگیرشوند.

جهت آسان سازی یادگیری واژگان برای دانش آموزان، دست به مطالعه، و گردآوری اطلاعات از منابع گوناگون زدم :

.1 دادن پرسش نامه ای به دانش آموزان، وجویا شدن علل ضعف آن ها در دریادگیری ویادسپاری واژگان. .

2 با طرح سؤالاتی در کلاس، از دانش آموزان خواستم نظر خود را در مورد علل ضعف خود در درس زبان انگلیسی، از جمله نا آگاهی ازسبکهای گوناگون واژه اموزی، آزادانه بیان کنند .

.3 طی تماس هایی که به شکل رایان نامه ای وپیامک با همکاران خود در گروه آموزش زبان انگلیسی ناحیه 4 داشتم و نیزنظرخواهی حضوری ازدو تن ازاساتید محترم دانشگاه فرهنگیان که درعین حال همکار ناحیه ای بنده نیز بودند، عقاید آن ها را در زمینه علل ضعف کلی و به ویژه واژه آموزی فراگیران دبیرستانی جویا شدم.

.4 با توجه به فعالیت درجلسات گروه آموزشی ناحیه، ازنظرات همکاران بهره ی بیشینه ای جستم .5در جریان کار، هر از گاهی با روش های مختلف، از دانش آموزان می خواستم نظرات خویش را آزادانه و بی نام روی برگه هایی بنویسند و به من تحویل دهند تا روند کار را ارزیابی و مطالعه کنم. .6همچنین باارزیابی نتایج آزمونهای مستمر که هفته به هفته باشیوه ی عملکرد-محوردردقایق پایانی هرکلاس وبر اساس طرح درس روزانه وهفتگی به عمل می آمد پیشرفت کار را زیر نظر داشتم .

.3 واکاوی داده ها

شواهد تشخیصی با روش های بالا، برای گردآوری اطلاعات بکار گرفته شد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید