بخشی از مقاله

چکیده

تاکنون مطالعات زیادی در خصوص آثار متغیرهای اسمی و حقیقی بر کسری بودجه در اقتصاد ایران صورت گرفته است. اما با توجه به تغییرات ساختاری پیاپی و تغییرات رژیم سیاستی انتظار نمیرود که این اثرات خطی و باثبات باشند. لذا در این مطالعه با استفاده از مدل رگرسیون آستانهای TAR به بررسی رفتار غیرخطی و آستانهای متغیرهای اسمی و حقیقی بر کسری بودجه برای دادههای فصلی دورهی 1369:2 تا 1391:4 پرداخته میشود. رشد نقدینگی به عنوان متغیر آستانه انتخاب و مقدار 6/26درصد 25/04 - درصد سالانه - به عنوان حد آستانه این متغیر برآورد میشوند.

نتایج مطالعه نشان میدهد که در رژیم رشد نقدینگی پایین، وضعیت فصل گذشته کسری بودجه مهمترین متغیر تاثیرگذار است، به نحوی که 25درصد آن در دوره فعلی حفظ میشود. رشد اقتصادی، رشد نقدینگی و رشد درآمدهای نفتی به ترتیب دارای تاثیر مثبت بر وضعیت بودجه هستند و در صورت وجود کسری آن را به سمت تعادل تعدیل میکنند.

انتظارات تورمی در رژیم پایین معنیدار هست و کسری بودجه را تشدید میکند، اما از لحاظ عددی قابل چشمپوشی است. تورم تاثیر منفی بر روی کسری بودجه داشته و مانع از بهبود آن میشود. در رژیم رشد بالا، درآمدهای نفتی و رشد نقدینگی قادر به بهبود وضعیت کسری بودجه نمیباشند. وضعیت دوره گذشته کسری بودجه تاثیر خود را در این دوره مانند رژیم پایین حفظ میکند. همچنین در این رژیم رشد اقتصادی به عنوان مهمترین عامل تعدیل کسری شناخته میشود.

با توجه به قرارگیری در رژیم بالا، انتظار تورم بالاتر زمینه را برای تاثیر منفی بیشتر تورم و نااطمینانی تورمی فراهم میکند. در این رژیم تورم و نااطمینانی تورمی هر دو کسری بودجه را تشدید میکنند. به علاوه انحراف کسری بودجه از رابطه تعادلی بلندمدت در رژیم بالا معنیدار بوده، به طوری که به صورت کاملا ملایم به شکاف واکنش نشان میدهد.

بر اساس نتایج حاصل بهنظر میرسد که رشد نقدینگی مهمترین عامل تغییر رژیم در رابطه میان کسری بودجه و متغیرهای اسمی و حقیقی در اقتصاد ایران بهحساب میآید. ازاینرو، سیاستگذار قادر است با کاهش رشد نقدینگی به رژیم پایین و حاکم ساختن انضباط پولی، از طریق رشد اقتصادی، درآمدهای نفتی و حجم پول کسری بودجه را مهار سازد و از اثرات چرخهای آن - برای مثال رشد نقدینگی برای کاهش کسری بودجه با پیامد تورم بالاتر - جلوگیری نماید.

.1  مقدمه

ارتباط بین کسری بودجه دولت و تورم، به عنوان یکی از مهمترین مباحثی است که در اقتصاد کلان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، از کسری بودجه به عنوان ابزار سیاست مالی استفاده می کنند.

اصولاً از ویژگیهای کشورهای در حال توسعه این است که به دلیل مشکلات اجتماعی، اقتصادی و ساختاری، سرمایه بخش خصوصی بسیار ناچیز بوده؛ بنابراین وظیفه افزایش نرخ سرمایهگذاری خالص در اقتصاد برعهده دولت است، اما به علت کمبود منابع برای سرمایهگذاری، دولت به اجبار متوسل به سیاست کسری بودجه شده و استفاده از آن را در کشورهای در حال توسعه مجاز میداند. لذا میتوان برای توسعه اقتصادی و سرمایه گذاری در طرحهای با اولویت بالاتراز این روش استفاده نمود. هرچند این سیاست میتواند تنگناهای اقتصادی و کمبودهای زیربنایی را تاحدی مرتفع و به بهرهوری و بازدهی تولید بیفزاید، لیکن استفاده از این سیاست ممکن است پیامدها و تبعات منفی زیادی در پی داشته باشد.

به طور کلی ارتباط بین این دو متغیر مهم کلان اقتصادی از لحاظ تئوری مبهم میباشد و کارهای تجربی انجام یافته در داخل و خارج، به نتایج متفاوتی رسیدهاند. برخی از پژوهش ها1، تأثیر کسری بودجه را بر تورم تأیید نمودهاند و نشان دادهاند تورم به عنوان یکی از متغیرهای اثر گذار بر کسری بودجه میتواند در نظر گرفته شود و بعضی از مطالعات این رابطه را رد کردهاند. تعدادی نیز ارتباط آنها را مبهم میدانند.

در برخی از مطالعات تجربی، افزایش تورم موجب کسری بودجه شده و در برخی دیگر، کاهش و یا برآن تأثیری نداشته است. بنابراین از لحاظ تجربی، اثر تورم بر کسری بودجه به طور قطعی مشخص نیست و با توجه به ساختار اقتصادی هر کشور ممکن است اثر منفی، مثبت یا خنثی داشته باشد. همچنین شواهد آماری مربوط به این دو متغیر برای برخی کشورهای جهان نشان میدهد که ارتباط بین کسری بودجه دولت با تورم برای کشورها متفاوت است.

برای مثال، کشورهای فنلاند، فرانسه، ایتالیا و انگلستان با وجود اینکه از نسبت کسری بودجه بالایی نسبت به تولید ناخالص داخلی برخوردارند، نرخ تورم در آنها بسیار پایین است. از سوی دیگر برخی از کشورها مانند شیلی و مکزیک، از مازاد بودجه برخوردارند. ولی با این حال، نرخ تورم در آنها دو رقمی است. برخی از کشورهای دیگر، مانند رومانی و ترکیه، هرچند که نسبت کسری بودجه چندان زیادی ندارند، ولی تورم بسیار بالایی دارند.

مطالعه حاضر با اتخاذ رویکرد غیرخطی به دنبال استخراج رژیمهای مربوطه و بررسی رابطهی بین کسری بودجه و تورم میباشد. این مقاله از پنج بخش تشکیل شدهاست. در بخش بعد به نظریات کلان اقتصادی در ارتباط با نحوه اثرگذاری و تعامل متغیرها با کسری بودجه پراخته میشود. سپس به مطالعات داخلی و بینالمللی مربوطه پرداخته میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید