بخشی از مقاله
بیان مساله:
جهان اجتماعی همواره در حال تغییر است . در طول قرن بیستم، آهنگ و ضربان تغییر به طورچشم گیری افزایش یافته است . این تغییرات در زمینه های اجتماعی و سلامت روان مشهود است . از طرفی در چند دهه اخیر با توجه به پیشرفت های غیر قابل تصور در زمینه تمامی علوم و صنایع، آدمی با مسائل و مشکلات عدیده ای مواجه شده است و دائم در حال دست و پنجه نرم کردن با مسائل و مشکلات می باشد.
گاهی اوقات قدرت فائق آمدن بر موقعیت های چالش برانگیز پیش رو را نداشته و مقابله های ناقص و ناکارآمد، عوارض و مشکلات دیگری به دنبال خود آورده و روند زندگی انسان امروز را پیچیده تر می کند توجه به مشکلات و طبقه بندی آن ها از مشکل اجتماعی، آسیب اجتماعی و جرم گرفته تا تغییر در روند آسیب های اجتماعی و اضافه شدن آسیب های جدید، تحولات زیادی را در مفهوم سلامت روان ا یجاد کرده است . به طوری که مفهوم سلامت روان از نبود صرف یک بیماری به وجود ظرفیت کامل زندگی کردن و شیوه های سازگاری با دنیا تبدیل گشته است
سازگاری و هماهنگ شدن با خود و محیط پیرامون برای هر موجود زنده، یک ضرورت حیاتی است . تلاش روزمره همه انسان ها بر محور همین سازگاری دور می زند . سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متکی است که نیازها و خواستههای فرد با منافع و خواسته های گروهی که در آن زندگی می کند، هماهنگ و متعادل شود
منظور از سازگاری، رفتارها، واکنش های عاطفی و شناخت هایی است که مطلوب، انطباقی، مؤثر و یا سالم تلقی می شوند، اما ناسازگاری یا آسیب روانی به آن دسته از اعمال، عواطف و افکاری اشاره دارد که نامطلوب، غیرانطباقی، نامؤثر و ناسالم به شمار می آیند
- ساپینگتون، . - 1382 کورتز - 1959 - 1، تحقیقی با این فرضیه که ناتوانی جسمی و آن دسته از بیماری های مزمن که سبب نوعی معلولیت می شوند، می توانند اختلالات روانی ایجاد کنند، انجام داد . نتایج این پژوهش نشان گر آن بودکه افراد معلول دچارگوشه گیری، ناامیدی، کم اشتهایی، کاهش فعالیتهای جسمی و روانی و نارضایتی بی دلیل بوده و هم چنین در روابط با اطرافیان و سازگاری با محیط دچار مشکل هستند
بنابراین کمک به معلولین جسمی- حرکتی در جهت رشد و گسترش مهارت های مورد نیاز برای زندگی مطلوب، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و هم چنین کمک به آنها در جهت رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی جهت سازگاری مؤفق با محیط اجتماعی ضروری به نظر می رسد. یکی از راه های رسیدن به اهداف ذکر شده، آموزش مهارت های زندگی است وازآنجا که سازگاری اجتماعی و سلامت روان معلولین جسمی- حرکتی امری مهم و مؤثر در بالا بردن تأثیر خدمات توانبخشی و آموز ش و پرورش است، آموزش مهارتهای زندگی به این افراد امری ضروری به نظر می رسد، تا با استفاده از نتایج این گونه تحقیقات، توانبخشی اجتماعی این گروه از معلولین با کیفیت بهتر و در سطحی وسیع تر صورت گیرد. تحقیق حاضر گام کوچکی برای نیل به این منظور محسوب میگردد.
ازاین رو این پژوهش برآن است تا به " بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری فردی دختران معلول جسمی- حرکتی شهر مشهد" بپردازد.
• اهمیت و ضرورت تحقیق:
در چند دهه اخیر با توجه به پیشرفت های غیر قابل تصور در زمینه تمامی علوم و صنایع، آدمی با مسائل و مشکلات عدیده ای مواجه شده است و دائم در حال دست و پنجه نرم کردن با مسائل و مشکلات می باشد. گاهی اوقات قدرت فائق آمدن بر موقعیت های چالش برانگیز پیش رو را نداشته و مقابله های ناقص و ناکارآمد، عوارض و مشکلات دیگری به دنبال خود آورده و روند زندگی انسان امروز را پیچید هتر میکند
معلولیت به عنوان یکی از این مسائل، بحرانی است که هر فردی در مسیر زندگی خود ممکن است با آن روبرو شود . تأثیری که معلولیت بر وضعیت روحی- روانی و روابط خانوادگی و اجتماعی بر جای می گذارد، غیرقابل انکار است . معلولیت از هر نوع و به هر شدت که باشد، اغلب از طریق ایجاد اضطراب، نگرانی، کا هش اعتماد به نفس و دشواری های روانی دیگر در پیدایش بحران های روحی مؤثر واقع می شود معلولیت جسمی-حرکتی بر سازگاری روانی- اجتماعی و سلامت روانی شخص نیز تأثیر میگذارد
تحقیقات نشان داده است که هرگونه اشکال و نقص بدنی در افراد موجب برداشت و تصویر منفی آنان از خویشتن می گردد و بر کارآیی و عملکرد آنان تأثیر منفی بر جای می گذارد. معلولیت جسمی- حرکتی می تواند در درازمدت بر فرایند زندگی فرد تأثیری ناخوشایند بگذارد و موجب پیدایش نگرش های منفی در فرد معلول و اطرافیان گردد و این موضوع شکل گیری عزت نفس مثبت این افراد را دچار مشکل میسازد. لذا این افراد در برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی با دیگران ممکن است احساس ضعف و حقارت کنند . بنابراین پذیرش مثبت فرد دچار معلولیت جسمی - حرکتی تو سط خود و اطرافیانش شرط اساسی برای رشد مثبت عزت نفس و سازگاری بهتر فرد میباشد
چندین دهه تلاش پژوهش گران در زمینه علت شناسی اختلالات عاطفی، به شناسایی عوامل متعددی منجر شده است که از آن میان میتوان به ضعف برخی از مهارت های اجتماعی در افراد اشاره کرد . ویس2 و آلیسون - 2004 - 3، کمبود مهارت های اجتماعی لازم برای کسب تقویت از محیط اجتماعی در بیماران افسرده را به عنوان عامل افسرده ساز دانسته اند
همچنین مطالعات بی شماری نشان داده که ریشه بسیاری از مشکلات جسمی- عاطفی، مسائل اجتماعی و روانی می باشد که بیان گر تأثیر ابعاد سه گانه جسمی، روانی و اجتماعی آدمی بر روی همدیگر است . علاوه بر این زندگی در دنیایی پر از فشار و استرس، دنیایی که از تجربه های تلخ و شیرین و در عین حال پر تنش لبریز می باشد، مهارت های سازگاری بسیاری می طلبد که فقدان آن، سلامت عمومی فرد را به خطر می اندازد
بنابراین انجام مداخلاتی به منظور ارتقای توانایی های روانی، اجتماعی معلولین جسمی- حرکتی ضروری به نظر میرسد.
مستقیمترین مداخله به منظور ارتقای توانایی های روانی اجتماعی معلولین جسمی- حرکتی، مداخله هایی است که منابع مقابله ای این اشخاص و تواناییهای فکری و اجتماعی آنان را تقویت می کند.
مهارتهای زندگی به منظور ارتقای توانایی های روانی اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد. یونیسف مهارت های زندگی را به این صورت تعریف میکند:" یک رویکرد مبتنی بر تغییر رفتار یا شکل دهی رفتار که برقراری توازن میان سه حوزه را مد نظر قرار می دهد. این سه حوزه عبارتند از دانش، نگرش و مهارت ها". تعریف یونیسف به شواهد پژوهشی مبتنی است که نشان می دهد اگر در توانمندسازی افراد جامعه بحث دانش، نگرش و مهارت به صورت تلفیقی مورد توجه قرار نگیرد، نتیجه مورد نظر یعنی کاهش رفتارهای پرخطر بدست نمی آید
مهارتهای زندگی توانایی هایی است که فرد را قادر می سازد انگیزه و رفتار سالم داشته باشد و فرصت انجام چنین رفتاهایی را نیز ایجاد میکند. آموختن و به کارگیری مهارت های زندگی بر احساس فرد از خود و دیگران به اندازه ادراک دیگران از وی اثر می گذارد. مهارتهای زندگی بر ادراک فرد از کفایت خود، اعتماد و عزت نفس اثر دارد، بنابراین نقش مهمی در سلامت روان دارد .
همراه با ارتقاء سلامت روان، انگیزه فرد در مراقبت از خود و دیگران، پیشگیری از بیماری های روانی، پیشگیری از مشکلات بهداشتی و مشکلات رفتاری افزایش می یابد. افزایش کفایت و کارآمدی در فرد، آمادگی رفتارهای صحیح و سالم فردی، اجتماعی را در او منجر می شود. اگر بتوانیم مهارت های زندگی را به اکثر افراد جامعه آموزش دهیم، چنین روندی برای اکثریت جامعه رخ داده و در نتیجه جامعه به سطح مناسبی از رفتارهای سالم و مفید اجتماعی خواهد رسید
· هدف تحقیق:
تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر میزان سازگاری فردی - اعتماد به نفس، درک ارزش های خویشتن، آزادی فردی، احساس وابستگی، تمایلات واپس زده و نشانگان عصبی - دختران معلول جسمی- حرکتی
· فرضیه تحقیق:
آموزش مهارتهای زندگی سازگاری فردی دختران معلول جسمی- حرکتی را افزایش میدهد.
· ادبیات تحقیق
· تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها: سازگاری:
سازگاری به عنوان وفق پیدا کردن با شرایط جدید است . سازگاری فرایندی پویاست که به عنوان پاسخ فرد در برابر استرس - هر عاملی که تعادل زندگی را به هم می زند اعم از بیماری جسمی، روانی و یا هر واقعه دیگر - ایجاد می شود. جریاناتی را که با به وجود آمدن احتیاجی شروع شده و انسان پیش از انجام فعالیت هایی به برطرف کردن آن ها اقدام می کند، سازگاری می نامند