بخشی از مقاله

چكيده

پژوهش حاضر به بررسي تاثير استراتژهاي سرمايه در گردش بر روي بازده سهام در شركت هاي پذ يرفته شده بورس اوراق بهادرا تهران مي پردازد.اين تحقيق از نظر روش توصيفي و از لحاظ هدف كاربردي است.جامعه آماري تحقيق، شامل شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند. دوره زماني تحقيق ، از سال ١٣٨٩ الي ١٣٩٤ مي باشد.كه در كل تعداد ٩١ شركت به عنوان نمونه هاي تحقيق انتخاب شدند. براي آزمون فرضيه هاي تحقيق ازآزمون هاي داده هاي تركيبي و تحليل براساس همبستگي تركيبي توسط نرم افزار Eviews9 انجام شده است.يافته هاي تحقيق حاكي از اين مي باشد كه بين سياست سرمايه گذاري جسورانه و بازده سهام رابطه مثبت و معناداري وجود دارد ، ولي بين سياست تامين مالي جسورانه و بازده سهام رابطه معكوس و معنا داري وجود دارد.و همچنين بين چرخه تبديل وجوه نقد و بازده سهام رابطه منفي و معناداري وجود دارد.

 مقدمه

تحقيقات گسترده اي با موضوع مديريت سرمايه درگردش در حوزه تحقيق هاي مالي تاكنون انجام يافته است. اما تحقيقات انجام شده در حوزه استراتژي هاي سرمايه در گردش اندك مي باشد. امروزه در همه واحدهاي تجاري سرمايه در گردش بخش عظيمي از سرمايه سازمان را به خود اختصاص مي دهد و مديريت آن نيز از اهميت به سزايي برخوردار است. سرمايه در گردش براي موفقيت هر واحد تجاري يك عامل مهم است و نيازمند كنترل و مديريت كافي مي باشد. مديريت سرمايه در گردش، به دنبال رسيدن به شرايطي است كه شركت با مازاد يا كمبود نقدينگي مواجه نشود. در صورتي كه شركت با كمبود نقدينگي مواجه گردد ،باعث مي شود آن شركت دراستفاده از فرصت هاي سرمايه گذاري كوتاه مدت موفق نباشد و براي توليد كالاها و رفع نيازهاي مشتريان، به مواد اوليه مورد نياز دسترسي به موقع نداشته باشد. هم چنين ممكن است واحد تجاري در ايفاي به موقع تعهداتش با مشكل مواجه شده و بر اعتبار آن اثر سوء گذارد. چنين شركتي به علت كمبود منابع قادر به بهره برداري از شرايط مطلوب بازار و پذيرش پروژه هاي سودآور نخواهد بود. اين شركت قادر به تهيه يك جاي تجهيزات مورد نياز خود و استفاده از تخفيفات نقدي نخواهد بود. ادامه اين وضعيت ممكن است باعث سقوط - ريزش - قيمت سهام شركت و نهايتا با كاهش ارزش به خاتمه فعاليت واحد تجاري منجر شود]٤.[

يكي از مسائل اساسي مديريت مالي اداره انواع دارايي ها و بدهي هاي جاري است. اكثر كساني كه دست اندر كار صنايع كشور هستند پي به اهميت موضوع برده اند ولي در مرحله چاره جويي بيش تر به دنبال راه حل هاي برون سازماني و مقطعي براي حل آن هستند به عبارت ديگر، چاره را در گرو اعطاي وام و تسهيلات ارزان و كافي به شركت ها مي دانند.علت اصلي كمبود نقدينگي، فاصله و شكاف بين جريان هاي ورودي و خروجي نقدي شركت ها است و شركت ها در همه سال با اين كمبود مواجه نيستند بلكه تنها در دوره هاي معيني از سال كه در شركت هاي مختلف نيز با هم يكسان و مشابه نيست، با اين امر مواجه اند.

لذا تنها منبع تامين كمبود نقدينگي تسهيلات بانكي نيست و راه كارهاي ديگري هم دارد. با توجه به ريسك و بازده مربوط به تعيين نوع و تركيب مصارف شركت - دارايي ها - و نيز نوع و تركيب منابع شركت - بدهي ها و حقوق صاحبان سهام - ، تعيين تركيب و حجم سرمايه در گردش ضروري مي باشد. به طوري كه، حدود ٦٠ درصد از وقت مديران مالي صرف اين مقوله مي گردد. شركت ها مي توانند با به كارگيري استراتژي هاي گوناگون در رابطه با مديريت سرمايه در گردش ميزان نقدينگي شركت را تحت تاثير قرار دهند، به عبارتي اين نوع استراتژي ها ميزان ريسك و بازده آن ها را مشخص مي كند]١٠.[

امروزه مديريت سرمايه در گردش كه همان مديريت بر منابع و مصارف جاري جهت حداكثر سازي ثروت سهامداران است به عنوان بخشي از وظيفه مديريت مالي داراي اهميت ويژه مي باشد، با توجه به اين كه ميزان سرمايه در گردش بر بازده دارايي ها، بازده حقوق صاحبان سهام و ريسك تاثير دارد و از نظر سرمايه گذاران و سهامداران ميزان ريسك و بازده معيار مهم در تصميم گيري است]٧.[ انجام تحقيقات در زمينه ارتباط اين متغير ها مي تواند اطلاعات مفيدي را براي تصميم گيري مديران،سرمايه گذاران و سهامداران فراهم نمايد. در اين تحقيق سعي بر آن است تا با استفاده از مفاهيم و نظريه هاي مديريت مالي و مطالعات انجام شده تاثير استراتژي هاي سرمايه در گردش را بر بازده سهام مورد بررسي قرار گيرد.

 مباني نظري پژوهش

مشكل مهمي كه بازار سرمايه به عنوان نبض اقتصاد كشور از آن رنج مي برد شرايط ركودي اقتصاد است كه تاثير مستقيم خود را بر سودآوري بنگاه ها و نيز معاملات بازار سهام گذاشته است.دنياي اقتصاد به سرعت در حال تغيير و تحول مي باشد.تغييرات سريع فن آوري همگام با افزايش رقابت جهاني مسئوليت مديران را در فعاليت هايشان سنگين تر مي كند.يكي از فعاليت هاي مديران،تصميم گيري مي باشد.مسئله تصميم گيري در تمام زمينه هاي امور مالي به چشم مي خورد و اين قاعده از مديريت سرمايه در گردش مستثني نيست.

درك چگونگي تأثير مديريت سرماية در گردش در خلق ارزش براي واحد تجاري، از دسته مباحثي است كه مي تواند مورد توجه سرمايه گذاران و استانداردگذاران باشد . سرمايه گذاران علاقه مند هستند از طريق درك مديريت بهينة سرماية در گردش، به خريد سهامي اقدام كنند كه ثروت شان را به حداكثر برساند]٢.[ مديريت كاراي سرماية در گردش به اين معني است كه مدير، دارايي ها و بدهي هاي جاري بنگاه را به گونه اي برنامه ريزي و مديريت كند كه هم زمان به تعهدهاي كوتاه مدت بنگاه عمل شود و از سرمايه گذاري بيش از حد در دارايي هاي كوتاه مدت نيز جلوگيري به عمل آيد. از اين رو، سودآوري بنگاه را مي توان از دو طريق بهبود داد ؛كارايي عمليات و مديريت بهينة سرماية در گردش است

يكي از معيارهاي اساسي براي تصميم گيري در بورس اوراق بهادار، بازده سهام مي باشد، بازده سهام خود به تنهايي داراي محتواي اطلاعاتي است و بيش تر سرمايه گذاران بالفعل و بالقوه در تجزيه و تحليل مالي و پيش بيني ها از آن استفاده مي نمايند.بازده سهام ميزان كارايي يك شركت، در خلق سود خالص براي سهامداران را بيان مي كند در واقع اين نسبت بيان مي كندكه يك شركت به ازاي هر يك واحد سرمايه گذاري سهامداران به چه ميزان سود خالص براي آن ها كسب مي كند.بازده در فرآيند سرمايهگذاري نيروي محركي است كه ايجاد انگيزه ميكند و پاداشي براي سرمايهگذاران محسوب ميشود. بازده ناشي از سرمايهگذاري براي سرمايهگذران حائز اهميت است، براي اين كه تمامي بازي سرمايهگذاري به منظور كسب بازده صورت ميگيرد]

در تمام شركت ها چه بزرگ و چه كوچك، هدف اصلي از اقدامات حسابداري ، كنترل بخش هاي حياتي، كنترل عملكرد شركت و هم چنين اميد به پيشرفت عملكرد مي باشد . يكي از بخش هاي اصلي كه نياز به كنترل و مديريت صحيح دارد ، بخش دارايي ها و بدهي هاي جاري است . به طور كلي مديريت سرمايه درگردش بيان گر سياست ها و تصميماتي است كه در بخش سرمايه درگردش به منظور تغيير در انواع دارايي هاي جاري و منابع تأمين مالي كوتاه مدت اعمال مي شود]

در اداره امور سرمايه درگردش يك واحد تجاري استراتژي هاي گوناگوني وجود دارد كه از تلفيق استراتژي دارايي هاي جاري و استراتژي بدهي هاي جاري حاصل مي شود . مديريت سرمايه درگردش واحد تجاري در شرايط مختلف بايد استراتژي هاي مناسبي را براي شركت انتخاب كند تا قادر باشد به نحو كارآمدي دارايي هاي جاري و بدهي هاي جاري را اداره نمايد . به اين طريق بازده شركت افزايش و ثروت سهامداران حداكثر مي گردد .از اين ديدگاه ارزش زايي مديريت سرمايه درگردش بسيار حائز اهميت است]

سياست ها و رويه هاي كه خط و مشي مديريت مالي را به وجود مي آورد مبتني بر اين فرض است كه شركت، برخي از تصميم هاي اصلي را گرفته و آن ها را به اجرا در آورده است.اين تصميم ها شامل تعيين و انتخاب نوع كالا و خدماتي است كه بايد عرضه شود و نحوه تامين مالي - براي تهيه دارايي هاي ثابت - شركت است.اين تصميم ها در فرايند سودآوري شركت - در بلند مدت - نقش اصلي و تعيين كننده را ايفا مي كننند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید