بخشی از مقاله
چکیده
وجوه نقد اضافی نگهداری شده به معنای ناکارآمدی عملیات واحد تجاری است. در صورتی که این منابع به درستی مصرف نشوند، هیچ نوع بازدهی برای شرکت نخواهد داشت. ارزش یک شرکت تابع سودآوری سرمایه گذاری های آن شرکت است و مدیران با هدف حداکثر نمودن ثروت سهامداران، باید با شناخت عوامل موثر بر سطح سرمایه گذاری، بین انتظارات سهام داران و سرمایه گذاری مطلوب شرکت، تعامل برقرار نمایند تا هم فرصت های سودآور سرمایه گذاری را از دست ندهند و هم رضایت سهامداران را فراهم نمایند.
دراین پژوهش به برررسی تاثیر وجوه نقد اضافی بر استراتژی پرداخت سود سهام و چشم انداز بازار سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در خلال سال های 1386 الی 1393پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در رویارویی با رکود بازارچشم انداز بازار سرمایه گذاری، بازده سهام شرکتهایی که سود تقسیمی بین سهامداران توزیع نمی کنند، بیشتر از بازده سهام شرکتهایی است که سودتقسیمی توزیع می کنند.
همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد در رویارویی با کاهش چشم انداز بازار سرمایه گذاری، تفاوت بازده سهام شرکتهایی که سود تقسیمی بین سهامداران توزیع نمی کنند و شرکتهایی که بین سهامداران سود سهام تقسیم می کنند با افزایش وجوه نقد اضافی، افزایش می یابد.
مقدمه
جریان وجوه نقد برای واحد های اقتصادی بسیار با اهمیت است. در واقع شرکت هایی که دارای وجوه نقد اضافه بالایی هستند، کمتر به تامین مالی خارجی متکی هستند و وام دهندگان نیز به این شرکت ها به راحتی اعتبار می دهند زیرا از نقدینگی بالایی برخوردارند. بنابراین شرکت های با وجوه نقد اضافی بالا سریعتر از سایر رقیبان، قادر به اجرای پروژه های سرمایه گذاری مورد نظر خودهستند
فرصت های سرمایه گذاری در واقع توانایی بالقوه سرمایه گذاری های شرکت را نشان می دهند. بدین معنی که هرچقدر فرصت های سرمایه گذاری بیشتر باشد، توانایی انجام سرمایه گذاری شرکت در آینده بیشتر خواهد بود
در این پژوهش، شرکت ها به دو گروه بیش سرمایه گذار و کم سرمایه گذار طبقه بندی می شوند. منظور از شرکت های بیش سرمایه گذار، شرکت هایی است که سود سهام نقدی توزیع نمی کنند و بیشتر تلاش می کنند که وجوه نقد اضافی شرکت را در پروژه های سودآور سرمایه گذاری کنند. نقطه ی مقابل آن، شرکت های کم سرمایه گذار است که ترجیح می دهند وجوه نقد اضافی را جهت جلب نظر سهامداران بین آنها توزیع کنند.
بر اساس نظریه وجوه نقد اضافی، در شرایط بهبود چشم انداز بازار، سرمایه گذاری بیش از حدی که به وسیله شرکت های "بیش سرمایه گذار" صورت می گیرد را بیشتر از شرکت های پرداخت کننده سود سهام - کم سرمایه گذار - کاهش می دهد. این روند، سود بیشتری را برای شرکت های "بیش سرمایه گذار" نسبت به " کم سرمایه گذار" در مواجه با بهبود چشم انداز بازار سرمایه، پیش بینی می کند.
همچنین این نظریه نشان می دهد که مقایسه تفاوت موجود در سود شرکت های "کم سرمایه گذار" نسبت به شرکت های "بیش سرمایه گذار" باید پیرامون شرکت هایی صورت گیرد که دارای وجوه نقد اضافی هستند. به ویژه این که مشکلات سرمایه گذاری بیش از حد، در بین شرکت هایی که دارای محدودیت نقدینگی اضافی هستند، حداقل است. بنابراین ذکر این علامت که چنین شرکتی بیش از اندازه سرمایه گذاری نمی کند و پرداخت سود سهام زیاد است، ضروری نیست.
از این رو، وقوع چنین امری مادامی که چشم انداز بازار سرمایه بهبود می یابد نمی تواند منجر به تفاوت بین سودهای شرکت های " کم سرمایه گذار" و "بیش سرمایه گذار" شود. در مقابل، هنگامی که میزان وجوه نقد اضافی شرکت ها بالا است، سرمایه گذاری بیش از حد شرکت های "بیش سرمایه گذار"، بیشتر از شرکت های "کم سرمایه گذار" است. بنابراین شرکت های "بیش سرمایه گذار" به خاطر بهبود فرصت ها، سود بیشتری از کاهش در سرمایه گذاری بیش از حد می برند و این مساله منجر به عایدات - سود - بیشتر شرکت های "بیش سرمایه گذار" نسبت به سود شرکت های "کم سرمایه گذار" می شود
همچنین، مشکلاتی که در ادغام شواهد مربوط به نظریه وجوه نقد اضافی و پرداخت سود سهام وجود دارند، عبارتنداز: -1 تغییرات فزاینده کم سود سهام نسبت به وجوه نقد اضافی، -2 ارتباط مستقیم بین تغییرات سود سهام و تغییرات درآمدها و -3 کمبود انگیزه برای مدیران ذینفع که می خواهند خود را با افزایش سود سهام وفق دهند
لذا با توجه به اهمیتی که جریان نقد اضافی در چشم انداز سرمایه گذاری و پرداخت سود سهام برای سرمایه گذاران و سهامدارن دارد، پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخ پرسش های زیر است:
-1 آیا در رویارویی باکاهش چشم انداز بازار سرمایه گذاری، بازده سهام شرکت هایی که سود تقسیمی بین سهامداران توزیع نمی کنند بیشتر از بازده سهام شرکتهایی است که سودتقسیمی توزیع می کنند یا خیر؟
-2 آیا در رویارویی با کاهش چشم انداز بازار سرمایه گذاری، تفاوت بازده سهام شرکتهایی که سود تقسیمی بین سهامداران توزیع نمی کنند و شرکتهایی که بین سهامداران سود سهام تقسیم می کنند با افزایش وجوه نقد اضافی، افزایش می یابد یا خیر؟
مبانی نظری، ادبیات و فرضیه ها
بریور و همکاران - - 2014 در پژوهشی وجوه نقد اضافی و تاثیرات آن بر سرمایه گذاری و پرداخت سود سهام به سهامداران را در کانادا مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند با توجه به بهبود چشم انداز سرمایه گذاری، نظریه وجوه نقد اضافی نشان می دهد که این مساله می بایست بیشتر به نفع شرکت های "بیش سرمایه گذار" باشد تا شرکت های " کم سرمایه گذار". این مساله، سرمایه گذاری بیش از حدی که به وسیله شرکت های "بیش سرمایه گذار" صورت می گیرد را بیشتر از شرکت های پرداخت کننده سود سهام - کم سرمایه گذار - کاهش می دهد. این روند، سود بیشتری را برای شرکت های "بیش سرمایه گذار" نسبت به "کم سرمایه گذار" در مواجهه با بهبود چشم انداز بازار سرمایه، پیش بینی می کند.
کاناد حسن - - 2014، در پژوهشی به بررسی تاثیر اهرم مالی بر تصمیم های سرمایه گذاری پرداخت. نتایج این پژوهش نشان داد بین اهرم مالی و تصمیمات سرمایه گذاری رابطه معنادار و منفی وجود دارد. همچنین بین فرصت های رشد و جریان نقد عملیاتی با تصمیمات سرمایه گذاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
سانتوش و همکاران - - 2013، در پژوهشی تاثیر کیفیت گزارشگری مالی را بر اثر تقسیم سود بر تصمیم گیری های سرمایه گذاری را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این پژوهش نشان داد تقسیم سود بر تصمیم های سرمایه گذاری تاثیر منفی و معناداری دارد. از طرفی کیفیت گزارشگری مالی این اثر منفی را کاهش می دهد.
نیکولاس - - 2013، در پژوهشی عوامل موثر بر سطح نگهداشت وجه نقد شرکت ها را مورد مطالعه قرار داد و دریافت، در صورت عدم وجه نقد کافی در شرکت، وجوه نقد یا از محل حقوق صاحبان سهام تامین می گردد و یا از محل وام، هر کدام از آنها هزینه سرمایه خاص خودش را دارد. لذا شرکت ها برای نگهداری وجوه نقد اضافی متحمل هزینه می شوند و آز آنجا که نگهداری اینگونه وجوه بازدهی هم ندارد، لذا هزینه سرمایه بیشتر از نرخ بازدهی شرکت است و ارزش شرکت کاهش می یابد.
کیم و همکاران - 2010 - ، در پژوهشی عوامل موثر بر سطح نگهداری وجوه نقد را مورد بررسی قرار دادند. آنها به شواهدی دست یافتند مبنی بر اینکه شرکت های با فرصت های سرمایه گذاری بیشتر، وجه نقد بیشتری نگهداری می کنند و شرکت های با مخارج سرمایه ای بیشتر و همچنین شرکت هایی که سود نقدی تقسیم می کنند، وجه نقد کمتری نگهداری می کنند.
گارسیا - - 2009، در پژوهش خود به بررسی ارزش بازار شرکت از طریق سیاست تقسیم سود، تصمیمات سرمایه گذاری و نسبت بدهی در کنار تاثیر انباشت وجه نقد پرداخت. نتایج پژوهش وی نشان می دهد که عدم تقارن اطلاعاتی بر وجوه نقد تاثیر می گذارد؛ شرکت های با وجوه نقد اضافی با مشکل بیش سرمایه گذاری مواجه اند و کمتر ارزش گذاری می شوند؛ افزون بر این، سیاست تقسیم سود و بدهی، تاثیر مثبت بر ارزش شرکت ها دارند.
باکر و پییر - - 2009، در پژوهشی در مورد تصمیم های مرتبط با توزیع سود سهام در کانادا دریافت، توزیع سود سهام نوعی تصمیم تامین مالی تلقی می شود که از طرفی بر بازدهی سهامداران موثر است و در مقابل بر میزان سود انباشته و سرمایه گذاری مجدد سود در شرکت تاثیر دارد. سیاست سود تقسیمی، بیانگر سیاست پرداخت شرکت و میزان وجوه نقدی است که بین سهامداران توزیع می شود.
گنجی و اسکندری - - 1393، در پژوهشی به واکنش بازار سرمایه به وجوه نقد اضافی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته اند، آنها با بررسی داده های 51 شرکت طی بازه زمانی 1385 تا 1390 به این نتیجه رسیدند که بین جریان نقد اضافی و ارزش شرکت رابطه معناداری جود ندارد.
فروغی و همکاران - - 1390، رفتار سیاست های تقسیم سود و احتمال پرداخت سود تقسیمی را با استفاده از متغیرهای مالی در بازار بورس و اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دادند. متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش شامل نسبت اهرمی، ساختار دارایی ها، فرصت های سرمایه گذاری سودآور، فرصت های رشد، اندازه شرکت و میزان مالکیت نهادی است.
نتایج داده های آنها با استفاده از 74 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1381تا 1387 و بهره گیری از رگرسیون توبیت حاکی از این است که فرصت های سرمایه گذاری سودآور، فرصت های رشد، اندازه شرکت و میزان مالکیت نهادی از عوامل موثر بر نسبت پرداخت سود تقسیمی به شمار می آیند، اما نسبت اهرمی و ساختار دارایی ها تاثیر معناداری بر نسبت پرداخت سود تقسیمی ندارند.
عربصالحی و اشرفی - - 1390، رابطه بین محدودیت های مالی و حساسیت سرمایه گذاری- جریان نقد را بررسی کردند. برای طبقه بندی، شرکت ها را در دو گروه دچار محدودیت مالی و فاقد محدودیت مالی، و میزان دخایر نقدی شرکت ها به عنوان متغیر طبقه بندی کننده اصلی مورد توجه قرار گرفت.