بخشی از مقاله

خلاصه:

بودجه ریزی عملیاتی، روشی برای تخصیص منابع به منظور دستیابی به اهداف، برنامه ها و نتایج ارزیابی شده است. هدف غایی نظام بودجه ریزی عملیاتی، تغییر کانون توجه موضوع مدیریت و پاسخگویی در دولت از فعالیتهای دستگاههای اجرایی به سوی نتایج حاصل از این فعالیتها است. محقق شدن چنین تحولی دستگاههای اجرایی را ملزم می سازد که اصلاحات مربوط به نظام مدیریت مبتنی بر نتایج - همچون برنامه ریزی استراتژیک، برنامه ریزی عملیاتی، ارزیابی عملکرد و ارائه گزارش - را به اجرا درآورند.

و از طرفی حسابرسی عملکرد به دلیل ناتوانی حسابرسی های سنتی در پاسخگویی کامل به نیازها، به عنوان معیاری مناسب برای ارزیابی کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی فعالیتها، به منظور بررسی هدفمند و سیستماتیک برای تهیه یک ارزیابی مستقل از عملکرد و فعالیتهای سازمان های دولتی جهت بهبود پاسخگویی عمومی و نیز سهولت تصمیم گیری واحدها می باشد.

هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تجزیه و تحلیل هزینه ها در بودجه ریزی عملیاتی بر اجرای حسابرسی عملکرد در سال 1393 می باشد. برای این منظور، اثرات تجزیه و تحلیل هزینه ها در بودجه ریزی عملیاتی بر اجرای حسابرسی عملکرد مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه پژوهش توصیفی- پیمایشی است و برای آزمون فرضیه، اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است.

جامعه آماری تحقیق را حسابرسان و کارشناسان دیوان محاسبات کشور تشکیل می دهند. در این تحقیق برای بررسی فرضیه تحقیق از آزمون t یک نمونهای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که »تجزیه و تحلیل هزینه ها« در بودجه ریزی عملیاتی بر اجرای حسابرسی عملکرد تاثیر دارد و می تواند تا حد زیاد منجر به بهبود ارزیابیها در اجرای حسابرسی عملکرد شود.

.1 مقدمه

بودجه به عنوان بیان مالی عملیات دولت، مهمترین سند دولتی است که دستگاههای اجرایی را در دستیابی به اهداف سند چشم انداز و برنامه های توسعه کشور و انجام اثربخش وظایف خود یاری می رساند. از این رو تلاش برای بهبود این سند مالی و بهره وری بودجه در اجرای فعالیتهای دستگاههای اجرایی همواره مورد توجه و چالش بوده است.

نظام بودجه ریزی عملیاتی با هدف نتیجه محوری این سند مالی تلاش می کند با پیوند اعتبارات بودجه ای به نتایج اقدامات دولت به اهداف صرفه جویی، شفافیت، کارایی و اثربخشی بودجه دست یابد. بودجه ریزی عملیاتی به اصلاح مدیریت بخش عمومی و افزایش اثربخشی مخارج این بخش می پردازد. که از مهمترین ویژگی های این اصلاح می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1    - تضمین و تحکیم پاسخگویی در سطوح مختلف مدیریتی

2    - تحقق رویکرد خروجی محور

3    - اعطای اختیارات لازم به مدیران در انتخاب نهاده های لازم برای تولید خروجی های مورد نظر

4    - ارزیابی مستمر عملکرد مدیران و مبنا قرار دادن نتایج عملکرد به عنوان یکی از معیارهای تخصیص اعتبارات و تصمیم گیری در رابطه با ارزیابی عملکرد مدیران

5    -  تولید اطلاعات مدیریتی و مالی شفاف برای تصمیم گیری در رابطه با افزایش، کاهش و تخصیص اعتبارات بودجه ای

6    - رهایی از روزمرگی و نیل به سمت برنامه ریزی بلندمدت و هزینه کرد بر اساس برنامه

7    - افزایش توانمندی مدیران در مدیریت منابع مالی، فیزیکی، انسانی و اطلاعاتی

8    - کاهش فساد و رانت خواری در سطوح مختلف اجرایی و تصمیم گیری

گرایش به بودجه ریزی عملیاتی در سراسر جهان روز به روز در حال افزایش است. ایران نیز مانند سایر کشورها، بودجه ریزی عملیاتی را به منظور بهبود برنامه ریزی بودجه ای و مدیریت مالی خود پذیرفته و انتظار می رود که استقرار بودجه ریزی عملیاتی دولت را شفاف تر و پاسخگوتر سازد.

از طرفی در سالهای اخیر کانون توجه و دامنه بسیاری از حسابرسیها در بخش عمومی و خصوصی دستخوش دگرگونی هایی شده است. و از آنجا که صورتحساب ها و صورتهای مالی به تنهایی پاسخگوی نیازهای اطلاعاتی مدیریت نیست، نیاز به ضرورت وجود حسابرسی عملکرد برای ارزیابی اثربخشی، کارایی و صرفه اقتصادی عملیات، به دلایل متعددی از جمله توسعه سازمانها، پیچیده تر شدن روابط و پیشرفت های فن آوری از یک سو و لزوم استفاده بهینه از منابع محدود از سوی دیگر به نحو چشمگیری افزایش یافته است.

گرچه از انجام حسابرسی عملکرد در کشورهای پیشرفته سالهای متمادی می گذرد لیکن این شکل از حسابرسی در کشور ما در ابتدای راه است. و با توجه به اینکه دیوان محاسبات کشور این حسابرسی را به صورت محدود از سال 1388 آغاز نموده و در حال گسترش آن می باشد لذا لازم است چشم اندازهای استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی و تاثیر آن در اجرای حسابرسی عملکرد، از ابعاد گوناگون مورد توجه و بررسی قرار گیرد. و از جمله این بررسی ها، بررسی اثر تجزیه و تحلیل هزینه ها در بودجه ریزی عملیاتی بر اجرای حسابرسی عملکرد می باشد، که محور مطالب این مقاله قلمداد می گردد.

.2 بیان مسئله

بودجه، مجموعه ای از جهت گیریهای سیاسی، هدف گذاریهای اقتصادی، سازماندهی های مدیریتی، گرایش های بخشی و منطقه ای و حتی آرمان ها و آرزوهای حکومتی در صحنه بین الملل در قالب هزینه ها و درآمدهای دولت می باشد. بودجه از لحاظ حجم و عظمت بزرگترین سند مالی و از لحاظ اهمیت، مهمترین عامل مستقل و پویا در اداره عمومی کشور و سطح کلان اقتصادی است

نظام بودجه ریزی عملیاتی به عنوان یک نظام مدیریتی برای ارتقاء کارایی و اثربخشی مصرف منابع سازمانی مورد توجه جدی دولت ها در سطوح ملی و محلی بوده است. در این نظام اعتبارات بودجه ای بر مبنای عملکرد واحدهای سازمانی در راستای تولید خروجی ها - محصولات و خدمات - یا همان اهداف کوتاه مدت، و دستیابی به پیامدها و یا همان اهداف بلند مدت، تخصیص می یابد. و بدین ترتیب سازمان به سمت افزایش شفافیت در نحوه مصرف منابع برای انجام فعالیت ها، تولید خروجی ها و دستیابی به اهداف و استراتژی ها و نیز پاسخگویی بیشتر سوق می یابد

بودجه ریزی عملیاتی به دنبال ایجاد پیوند میان شاخص های عملکرد و تخصیص منابع است. هر چند چنین پیوندهایی اغلب ضعیف هستند، ولی می توانند سیاست گذاری بودجه ای را تسهیل و نظارت وقانونگذاری بر نتایج و دستاوردهای مرتبط با مخارج عمومی را افزایش دهند

بودجه موقعی منشاء اثر است که بطور صحیح اجرا شود، زیرا در صورت عدم اجرای صحیح، نمی توان به هدفهایی که از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در تنظیم آن مورد نظر بوده، نایل آمد. عملیات اجرایی صحیح و منطبق با هدفها و برنامه های پیش بینی شده در سیاستها و خط مشی های دولت بسیار موثر است. به همین جهت نظارت و کنترل بر اجرای بودجه از اهمیت بالایی برخوردار است

در نگرش سیستمی به نظام گزارشگری مالی، مشاهده می شود که این نظام از دو شاخه حسابداری و حسابرسی تشکیل گردیده است. دکتر حساس یگانه، در کتاب فلسفه حسابرسی رابطه حسابداری و حسابرسی را به رابطه نویسنده و ویراستار تشبیه و بیان می کند. همانطوری که نوشتن و ویراستن مکمل یکدیگر هستند، در مورد حسابداری و حسابرسی نیز وضع به همین منوال می باشد.

از این رو به نظر می رسد همانند سایر نظام ها، نظام گزارشگری مالی دولتی زمانی می تواند به هدف خود نایل شود که شاخه های اصلی آن یعنی » حسابداری و بودجه ریزی دولتی « و »حسابرسی دولتی« با همدیگر در تعامل بوده و هماهنگ باشند. بنابراین در راستای این مباحث و با توجه به تغییر نظام بودجه ریزی دولتی کشورمان از بودجه ریزی برنامه ای به بودجه ریزی عملیاتی، ضرورت می یابد که نظام حسابرسی دولتی نیز هماهنگ با آن و به موازات آن تغییر یابد تا نظام بودجه ریزی دولتی و در نهایت نظام گزارشگری مالی به اهداف متعالی خود دست یابند و ابزاری قدرتمند برای دولت در ادای مسئولیت پاسخگویی خود باشد، و فراتر از آن، برای شکوفایی و پیشرفت اقتصادی کشور نقش بسزایی ایفا نمایند.

بر اساس مطالعات صورت گرفته و با توجه به قوانین و مقررات وضع شده در داخل کشور از جمله مواد 138 و 144 قانون برنامه چهارم و ماده 219 قانون برنامه پنجم توسعه و بنا بر عقیده آقایان محمد حسن آبادی و علیرضا نجار صراف - 1388 - که مدلی بنام مدل الماس در خصوص بودجه ریزی عملیاتی ارائه کرده اند، در می یابیم که تجزیه و تحلیل هزینه ها بعنوان یکی از عناصر و مولفه های استقرار مدل جامع نظام بودجه ریزی عملیاتی بشمار می رود.

با عنایت به اینکه موضوع اصلی این تحقیق، تاثیر عنصر تجزیه و تحلیل هزینه ها در بودجه ریزی عملیاتی بر اجرای حسابرسی عملکرد از دیدگاه کارشناسان و حسابرسان دیوان محاسبات کشور می باشد، لذا در این تحقیق انتظار می رود به این سوال کلی که تجزیه و تحلیل هزینه ها تا چه اندازه منجر به بهبود ارزیابی ها در اجرای حسابرسی عملکردمی شود ، پاسخ داده شود.

.3 مطالعات پیشین - سابقه و پیشینه تحقیق -

خدامی پور و زینالی - 1386 - در مقاله»سیستم بودجه بندی بر مبنای عملکرد و تأثیر آن بر عملکرد و مسئولیت پاسخگویی دولت« عنوان کرده اند که از میان هدف های مورد نظر برای پیاده سازی نظام بودجه ریزی عملیاتی، هدف پاسخگویی مبنا و پایه قوی تری برای تعیین موفقیت آن، نسبت به تخصیص بودجه، ایجاد می کند. بودجه ریزی عملیاتی، مستقیم ترین پیوند میان اطلاعات عملکرد و افزایش کارایی و کیفیت خدمات است. سامانه بودجه ریزی عملیاتی از طریق استفاده از مدیریت کیفیت جامع و کاهش هزینه ها و همچنین افزایش رضایت مصرف کنندگان باعث بهبود عملکرد دولت شده و در واقع منجر به بهره برداری اثر بخش تر از منابع سازمان خواهد شد و مدیران می تواننداز منابع موجود در راستای دستیابی به هدف های مورد انتظار تبیین شده در بودجه به طور اثر بخش تری بهره برداری کنند.

قدیم پور و طریقی - 1388 - در مقاله »بودجه ریزی عملیاتی و رابطه آن با حسابرسی عملیاتی « اعلام کرده اند که بودجه ریزی عملیاتی و حسابرسی عملیاتی از لحاظ اهداف، رابطه تنگاتنگی با همدیگر داشته و به سوی اهداف یکسانی در حرکت هستند و به عنوان اجزای اصلی نظام گزارشگری مالی دولتی با همدیگر همپایانی دارند به گونه ای که این دو مکمل همدیگر بوده و حول سه محور اصلی کارایی، اثر بخشی و صرفه اقتصادی می چرخند و تنها در سایه مشارکت این دو، مطلوبیت نظام گزارشگری مالی دولتی افزایش یافته و این نظام می تواند ابزاری قدرتمند برای دولت در مسئولیت پاسخگویی باشد. همچنین این محققان بیان نموده اند که برای پاسخگویی کامل و دقیق بخش دولتی و همچنین به منظور موفقیت نظام بودجه ریزی عملیاتی، تغییر و توسعه نظام حسابرسی دولتی و انجام حسابرسی عملیاتی ضرورت می یابد.

ارسلان و طاهری » - 1389 - استقرار بودجه ریزی عملیاتی در جهاد دانشگاهی یزد، با استفاده ازروش «swot را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصل از پژوهش آن ها عبارتند از: این که بودجه بندی بر مبنای عملکرد به تمرکز بر نتایج برنامه ها باعث بهبود اثربخشی،کارایی و پاسخ گویی می شود. نظام بودجه ریزی عملیاتی از طریق استفاده از مدیریت کیفیت جامع، کاهش هزینه ها و همچنین افزایش رضایت مصرف کنندگان موجب بهبود عملکرد سازمان و در واقع منجر به بهره برداری اثربخش تر از منابع سازمان خواهد شد.

پاک مرام و همکاران - 2012 - در پژوهشی با عنوان »شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بودجه ریزی عملیاتی در شرکت مخابرات با استفاده از روش «TOPPIS در شرکت مخابرات استان آذربایجان شرقی به این نتیجه رسیده اند که کنترل های محیطی، اداری و عملیاتی برای اجرای بودجه ریزی عملیاتی ضروری هستند و عدم وجود آنها در سازمان ها مانعی برای اجرای بودجه ریزی عملیاتی است. همچنین بیان نموده اندکه از عوامل پیش گفته، عامل محیطی مؤثر ترین عامل است و عوامل کنترلی و اجرایی در اولویت های بعدی قرار دارند.

باباجانی - 1388 - در مقاله ای با عنوان »تحلیل مبانی نظری و قانونی رویکرد جدید بودجه ریزی سال 1387 از منظر مسئولیت پاسخگویی« بیان نموده است که به رغم تحولات شگرفی که در دو دهه اخیر در نظام های حسابداری و گزارشگری مالی بخش عمومی کشورهای توسعه یافته و بسیاری از کشورهای در حال توسعه رخ داده است، اقدام موثری از سوی نهادهای مسئول در برای ایجاد تحول در نظام حسابداری دولتی کشور صورت نگرفته است.

به نظر نگارنده، ورود به فرایند تحول در »نظام بودجه ریزی« و » نظام حسابداری و گزارشگری مالی« در درجه اول مستلزم درک صحیح نقش و اهمیت این دو نظام در فرایند پاسخگویی عمومی است. باید نقش و اهمیت بودجه سالانه به عنوان گستره و حوزه عمل مسئولیت پاسخگویی مالی و عملیاتی دولت و نقش بی بدیل حسابداری و گزارشگری مالی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی و با اهمیت تحقق و ارتقای سطح این دو مسئولیت، برای دولتمردان، سیاست ورزان و نهادهای متولی و مسئول امور مالی و بودجه ای کشور روشن شده و به باور عمومی این قبیل مقامات تبدیل شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید