بخشی از مقاله
چکیده:
افزایش استخراج نفت و گاز و نگهداشتن سهم هر کشور در بازار جهان سبب آسیبی جدی به منابع آب، هوا و خاک گردیده و سبب واردکردن پسماندهای کربنی و غیرکربنی زیادی به زیستمحیط شده است؛ این آلودگیها بهطور مستقیم برکیفیت آبوهوا، زیستبوم، شیلات و بهطور غیرمستقیم، سلامت انسان و سایر جانداران را تحت تاثیر قرار میدهند. این آلودگیها در هر کشور با توجه به مکان استخراج، میزان استخراج نفت و گاز، شرایط و قوانین استخراج، جمعیت و ... متفاوت است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر تولید نفت و گاز بر سه زیر شاخص، عملکرد محیطزیست - شیلات، کیفیت هوا و منابع آبی - در نه کشور عمده تولیدی نفت وگاز با روش سیستم معادلات همزمان مبتنی بر دادههای تابلویی انجام گردیده است. دوره زمانی مورد مطالعه از سال 2000-2014 میباشد.
نتایج این پژوهش حاکی از آنست که تولید نفت و گاز روی منابع آب و کیفیت هوا، منفی و از لحاظ آماری معنادار است؛ که این نشاندهنده وضعیت نامطلوب منابع آبی و هوا کشورها میدهد و تاثیرات تولید نفت و گاز روی شیلات مثبت و بی معنا بوده است.
مقدمه:
اقتصاد علم استفادهی بهینه از منابع است. آگاهی از این علم و استفاده از آن بشر را قادر میسازد تا از منابع کمیاب طبیعت به نحو مطلوب استفاده نماید. اما باید به این نکته توجه داشت که الزاماً نفع فرد در راستای منافع جامعه قرار ندارد. به همین جهت، استفادهی بهینه از منابع طبیعی باید در راستای منافع جمعی و با لحاظ منافع نسلهای آتی و به حداقل رسانیدن تخریب و آلودگی محیطزیست صورت پذیرد.
به طور کلی بین اقتصاد و محیطزیست واکنشی دو طرفه وجود دارد. بنگاه ها با استفاده از منابع اقتصادی از جمله مواد اولیه و انرژی، کالاها و خدمات را تولید میکنند و در این فرآیند قسمتی از نهادههای مورد استفاده در تولید را به عنوان ضایعات و پسماند به محیطزیست باز میگردانند. این ضایعاتکهعمدتاً به شکل گازهای مونواکسیدکربن، دی اکسیدکربن، دی اکسیدسولفور و یا مواد زائد جامد و فاضلاب میباشد، موجب بروز آلودگیها یا تحمیل هزینههای خارجی به جامعه میگردد. بدین ترتیب ملاحظه میشود که اتخاذ هر تصمیم در اقتصاد با هزینهی فرصت یا فرصتهای از دست رفته روبهرو است .[1]
از آنجا که انجام هر فعالیت اقتصادی مستلزم مصرف انرژی است، لذا از یک طرف انرژی به منزلهی عامل محرک توسعهی اقتصادی، اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی انسانی تلقی می شود و از سوی دیگر، موجب تولید آلایندههای زیست محیطی میگردد به ویژه اگر مصرف انرژی با ناکارآمدی نیز مقارن باشد فرآیند تولید آلایندهها تشدید می شود.
رشد اقتصادی یکی از عوامل مهم در خصوص منبع و منشأ اثرات زیستمحیطی میباش زیرا افزایش رشد اقتصادی، هم باعث استفاده بیشتر از منابع طبیعی و زیستمحیطی میشود و هم سبب افزایش خروجیهای نامطلوب و آلایندهها میگردد که در تخریب محیطزیست مؤثر هستند .در این زمینه، مطالعات زیادی صورت گرفته است که از آن جمله میتوان به منحنیهای زیستمحیطی کوزنتس1اشاره کرد. برای رسیدن به توسعهی اقتصادی، تجزیه و تحلیل رفتار مصرف حاملهای انرژی از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. بکرمن با ارائهی استدلالی نشان داد شواهد روشنی وجود دارد که رشد اقتصادی در مراحل اولیهی خود منجر به تخریب محیطزیست میشود؛ ولی در نهایت بهترین و شاید تنها راه برای حفظ و ارتقای سطح کیفی محیطزیست در کشورهای جهان، ثروتمند شدن است
در این راستا مطالعات کوزنتس از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار میباشد. سیمون کوزنتس رابطهی درآمد سرانه و نابرابری درآمدی را به صورت یک رابطهی⋂ بیان میکند. او در مطالعهی خود نشان میدهد که با افزایش درآمد سرانه، نابرابری درآمدی نیز در ابتدا افزایش مییابد و بعد از رسیدن به سطح معینی از درآمد، نقطهی بازگشت شروع به کاهش میکند. یعنی در مراحل اولیهی رشد، توزیع درآمد نابرابرتر میشود و با ادامه یافتن رشد اقتصادی، توزیع درآمد را میتوان با یک منحنی زنگوله شکل نشان داد که این پدیدهی تجربی به عنوان منحنی کوزنتس مشهور است .[2]
در سالهای اخیر فعالیتهای اقتصادی در زمینه تولید نفت و گاز در کشورهای دارای منابع انرژی افزایش یافته است. فعالیتهایی نظیر: حفاری و انتقال، پالایش نفت خام و گاز، تولیدات، تعمیر و ساخت کشتی، تخلیه و بارگیری انواع مواد معدنی و شیمیایی و... در این کشورها موجب تشدید بار آلودگی و تخریب اکوسیستم این مناطق شده است. لذا شناسایی و اندازهگیری میزان تولید نفت و گاز در هر کشور و همزمان بررسی تأثیرات زیانبار آنها بر اکوسیستمهای دریایی، هوا، جنگلها و آبزیان و بهتبع آن بر انسان از اهمیت ویژهای برخوردار است. این کشورهای تولید و صادرکننده نفت و گاز، با افزایش میزان تولید خود سبب آلودگی بیشتر محیطزیست خود گشتهاند. همچنین با انتقال، کشف و استخراج نفت و گاز در زیردریا سبب آلودگی دریا و آبزیان نیز گردیدهاند.
در این پژوهش تأثیرات تولید نفت و گاز بر محیطزیست با تأکید بر بخشهای منابع آبی، هوا و شیلات در نه کشور بزرگ تولید وصادر کننده انرژی - روسیه، الجزایر، قطر، عمان، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و ایران - که طی سالهای گذشته سعی در افزایش سهم خود نیز در جهان بوده اند، را بررسی میکنیم.
از زمانی که آلودگیهای زیستمحیطی، بهعنوان مسئلهای اقتصادی و اجتماعی مطرح گردید، مطالعه در مورد عوامل مؤثر بر آلودگی زیستمحیطی نیز آغازشده است. در ایران، عربستان، امارات متحده عربی، روسیه، قطر، الجزایر و عمان شاهد دامنهی وسیعی از فعالیتهای نفت و گاز هستیم که یا بهرهبرداری شدهاند یا در حال بهرهبرداری و انتقال میباشند.
اقتصاد اکثر این کشورها بر روی همین ذخایر بناشده است، و کشف، استخراج و همچنین انتقال این حاملهای انرژی سبب آلودگی در این کشورها و خصوصاً روی محیطزیست آنها تأثیر به سزایی گذاشته است. با توجه به اهمیت سلامت انسانی و محیط زیستی، ترانزیتی، اقتصادی و شیلاتی بررسی تأثیرات تولید نفت و گاز در هر کشور میتواند میزان آلودگی محیطزیست هر کشور را سنجیده و رابطه بین میزان تولید نفت وگاز و میزان آلودگی محیط زیست را، مورد آزمون قرار دهد. در این پژوهش سعی بر آن است که تأثیر تولید نفت و گاز بر شاخص محیطزیست با تأکید بر منابع آبی، جنگل، کیفیت هوا
و شیلات مورد مطالعه قرار گیرد.
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
تاکنون شاخصهای محیطزیستی متعددی نیز برای نظارت بر فرایندهای تخریب محیطزیست از سوی سازمان مللمتحد و دانشگاهها مطرح شده است. از این شاخصها میتوان شاخصهای توسعه پایدار سازمان ملل متحد، آرمان هفتم اهداف توسعه هزاره، گزارشهای شاخصهای توسعه بانک جهانی را نام برد. یکی از مهمترین این شاخصها که در حال حاضر بهصورت گسترده ملاک مقایسه کشورها بوده و در خصوص حفاظت از محیط زیست به صورت سالانه منتشر میشود، شاخص پایداری محیط زیست 2 ESIو شاخص عملکرد محیطزیست EPI است که توسط دانشگاه ییل و دانشگاه کلمبیا و با همکاری مجمع جهانی اقتصاد منتشر میشود.
با توجه به تفاوتهای اساسی که بین این شاخصها وجود دارد به تنهایی نمیتوان گفت که جایگاه یک کشور از لحاظ محیطزیست در بین کشورهای جهان ارتقا، یا تنزل یافته است ولی رتبه کشور در هر سال و در هر گزارش به طور مجزا نشاندهنده جایگاه آن کشور در بین سایر کشورهای دنیاست.
از سال 1999 تا 2005 در مجموع 4 گزارش سالانه ESI منتشر شده است. با ایرادهایی که به گزارش پایداری محیطزیست ESI از سوی صاحبنظران و محققان سراسر جهان، بویژه کشورهای در حال توسعه در سال 2005 مطرح شد، شاخصها و متغیرها مورد بازنگری قرار گرفت و گزارش مزبور در سال 2006 با عنوان گزارش شاخص عملکرد محیطزیست EPI براساس متغیرها و شاخصهای جدید منتشر شد.
تفاوت این شاخص با شاخص پایداری محیط زیست ESI، در محدودتر بودن متغیرها و تأکید بیشتر بر عملکرد کشورها در زمینه محیطزیست است. شاخص عملکردی محیط زیست بر دو هدف اصلی حفاظت از محیط زیست شامل کاهش فشارهای محیطزیستی بر سلامت انسان و ارتقای وضعیت زیستبومها و مدیریت صحیح منابع طبیعی تأکید دارد. این دو مؤلفه در سال 2006 دارای 16 شاخص در 6 زمینه بهداشت محیط، کیفیت هوا، کیفیت منابع آب، کیفیت منابع طبیعی مولد، تنوع زیستی و زیستگاه و انرژی پایدار اندازهگیری میشوند. در این شاخص با تعیین اهداف نهایی و مطلوب کمی و تعیین فاصله هر کشور نسبت به آنها، امتیاز و رتبه هر کشور مشخص میشود. گزارش شاخص عملکرد محیط زیست EPI در سال 2006 برای 133 کشور که اطلاعات و شاخصهای مورد اشاره در مورد آنها وجود داشت، تهیه شد.