بخشی از مقاله

چکیده

جهانی شدن به بیان ساده، به معنای گسترش مقیاس، رشد اندازه، سرعت یافتن و تعمیق تاثیر فراقارهای جریانات و الگوهای تعامل اجتماعی است. جهانی شدن دارای وجوه مختلف اقتصادی، فرهنگی، ارتباطات و قومیتی و مذهبی می باشد. روندهای جهانی از جمله جهانی شدن اقتصاد به لحاظ ایجاد وابستگی متقابل میان کشورها و همچنین نزدیک سازی مقولات سیاسی و اقتصادی، سیاست خارجی کشورها از جمله ایران را متاثر ساخته است.

با جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ، این عوامل بیش از پیش به وزنه ای مهم در سیاست خارجی کشور تبدیل شد باعث شد تا بسیاری از جهت گیری ها ملاحظات اقتصادی و فرهنگی را در ترسیم خطوط کلی سیاست خارجی بیشتر بگنجاند. بهبود روابط با کشورهای منطقه و یا تقویت ارتباطات با شرکای اقتصادی، به ویزه پس از جنگ 8 ساله ایران و عراق و ضرورت توسعه و پیشرفت کشور مستلزم ایجاد برخی تغییرات در رویکردهای سیاست خارجی بود.

جهانی شدن ارتباطات نیز از منظر اهمیت یافتن مباحث گفتمانی و ارتقای آگاهی و ایجاد ادراکات، منافع و مطالبات و ضرورت اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی هم بر سیاست خارجی کشور اثر گذار بوده است و هم به عنوان ابزاری در دست دستگاه های دیپلماسی مورد بهره برداری قرار گرفته است. همچنین جهانی شدن قومیتی و مذهبی و ارتباطات آنها در کشورهای ایران و عراق باعث شده است که این کشورها، سیاست خارجی نزدیکی داشته باشند و اتحاد بیشتری باهم داشته باشند.

.1 مقدمه

جهانی شدن از مباحث مهم و جنجال برانگیز دنیای معاصر است که با وجود دیدگاه های گوناگون و برداشت های مختلف اندیشمندان از آن، اصل وجود و تاثیر این پدیده بر زندگی بشر انکارناپذیر است. به عبارت دیگر جهانی شدن فرایندی در حال گذرا می باشد که زندگی انسان ها را در سطح فردی و ملی و بین المللی تحت تاثیر خود قرار داده است.

جغرافیا در عصر جهانی شدن معنای گذشته خود را از دست داده و با گسترش مبادلات تجاری، مالی، سیاست سرمایه و بین المللی شدن تولید؛ مرزهای ملی کشورها در حال رنگ باختن می باشند. با پایان دوران دولت گرایی کنیزی در اقتصاد و روی آوردن اقتصادهای آمریکا و انگلستان در دوران دولت های محافظه کار رایگان و تاچر به اقتصاد بازار و دوری گزیدن آنها به دخالت دولت در بازار، رویکردهای لیبرالی سرلوحه کار بسیاری از کشورها قرار گرفت و بیش از پیش اقتصاد اهمیت و جایگاه ویژه ای در عرصه تعاملات و روابط بین دولت ها یافت. امروزه توسعه و پیشرفت کشورها در برون گرایی اقتصادی و اتخاذ سیاست هایی در راستای اقتصاد جهانی به منظور پیشرفت و توسعه و استفاده از فرصت های جهانی شدن می باشد .

سیاست خارجی ایران و عراق نوین نیز وابسته به همین پدیده جهانی شدن می باشد. در دوره تشکیل حکومت عراق نوین، جمهوری اسلامی ایران ضمن استقبال از فروپاشی رژیم بعث، خواهان خروج هر چه سریع تر نیروهای خارجی از عراق و گسترش مناسبات با این کشور شد .[2] افزون بر این، دولت ایران اولین کشوری بود که شورای انتقالی حکومت عراق را به رسمیت شناخت و با حمایت از گسترش اختیارات آن به ویژه در حوزه اختیارات امنیتی، به تشکیل سریعتر یک دولت با ثبات و مقتدر در عراق کمک کرد.

در این دوران شیعیان در انتخابات ژانویه 2005 در صدر نظام سیاسی عراق قرار گرفتند. محاکمه صدام از سوی دستگاه قضایی و صدور بیانه ای در مورد به رسمیت شناختن قرارداد 1975 الجزایر از سوی دولت عراق از دیگر عواملی بود که نگرش دستگاه دیپلماسی ایران نسبت به دولت جدید عراق را تغییر داد. افزون بر هم سویی سیاسی، زمینه های تاریخی نیز باعث نزدیکی میان شیعیان ایران و عراق گردیده است.

وجود شهرهای مذهبی شیعه در عراق و همچنین حوزه علمیه نجف به عنوان یکی از مراکز مهم شیعی از دیرباز مورد عنایت شیعیان ایران بوده است. علاوه بر این همکاری لازم برای انتقال زائران ایرانی جهت زیارت عتبات عالیات و نیز همکاری دوجانبه ای اقتصادی از سوی ایران از جمله همکاری در عرصه انرژی، اتصال خط لوله نفت بصره-آبادان، ترانزیت، فن آوری و همکاری در جهت مقابله با تروریست های تکفیری-سلفی از دیگر اقدامات مشترک دو کشور در زمینه بهبود رابطه حسنه محسوب می شوند .

.2 جهانی شدن

جهانی شدن تعریف مشخصی ندارد و هر پژوهشگری با توجه به برداشت خود به تعریف این فرایند پرداخته است. این ایده به دلیل ظرفیتش برای آفرینش حدس و گمان ها، فرضیه ها، تصویرها و استعاره های اجتماعی نیرومندی که از واقعیت های اجتماعی محض بسی فراتر می روند، مفهوم فوق العاده خلاقی دارد .[4] اما در مورد اینکه این واژه از چه زمانی به کار رفت، باید گفت اصطلاح جهانی شدن اولین بار در سال 1961 میلادی، وارد فرهنگ انگلیسی و بستر شد و برای توصیف ارتباط رویدادهای اجتماعی و روابط بین آنها به کار رفت. ولی تعریف این واژه چندان تغییر وسیعی نکرد.

تا اینکه نظریه پرداز بزرگ بریتانیایی، دیوید هلد تعریف وسیعی از این واژه به عمل آورد:

جهانی شدن بهترین نوع فهم از یک پدیده فضایی امتداد یافته در یک زنجیره محلی و جهانی است. این نشان دهنده تغییر در سازمان انسانی و فعالیت های قاره ای و بین منطقه ای و تعامل و اعمال قدرت آنهاست. جهانی شدن امروزه بیانگر دو پدیده متمایز است: اول، به فعالیت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در وسعت منطقه ای و دوم، به تشدید مراحلی از تعامل و ارتباط درون و بین دولت ها و جوامع اشاره دارد .

.3 سابقه واژه جهانی شدن

در زبان فارسی با توجه به دیدگاه موجود در فهم این پدیده، معادل های مختلفی را چون جهانی شدن، جهان سازی، جهان گستری، جهانی بودن و جهان گرایی برای آن وضع کرده اند که در هر یک، وجود یا عدم وجود فاعل بیرونی و نوع نگرش مفهومی، در ساختار لفظی هر واژه مورد تایید قرار گرفته است. پیچیدگی و چند وجهی بودن مفهوم جهانی شدن، باعث شده است تا اندیشمندان مختلف بنا به رویکرد خود نسبت به این پدیده، اغلب با تمرکز بر یکی از وجوه این مفهوم به تعریف آن بپردازد.

بعضی با تاکید بر بعد اقتصادی جهانی شدن، آن را به معنی ادغام همه جنبه های اقتصادی در گستره ای جهانی یا خلق بازار نوین جهانی و به تبع آن سازمان های سیاسی فراملی جدید و فرهنگ جهانی تازه دانسته اند و برخی همچون مک گرو با تاکید بر حنبه سیاسی، جهانی شدن را برقراری روابط متنوع و متقابل بین دولت ها و جوامع که به نابرابری انجامیده است، تعریف کرده اند .

بعضی دیگر نیز با نگاه ایدئولوژیک نسبت به این پدیده، آن را فرایند غربی کردن جهان، شکل جدید استعمار و آخرین مرحله امپرالیسم، غلبه لیبرال-دموکراسی در جهان یا نوعی آمریکایی شدن دانسته اند .[7] به نظر می رسد برای دستیابی به تعریف صحیح و عام از جهانی شدن تعبیر فشردگی زمان و مکان که افرادی مانند دیوید هاروی، آنتونی گیدنز، رونالد رابرتسون، مارتین آلبرو و مالکوم واترز به کار برده اند، جامع تر از تعاریفی است که تنها به یک یا چند وجه این پدیده توجه کرده است .[6] در رویکرد این افراد جهانی شدن به عنوان پدیده ای جدید و فراگیر در حوزه های مختلف اندیشه و جامعه شناسی در نظر گرفته می شود.

با وجود دیدگاه های مختلف درباره زمان آغاز پدیده جهانی شدن، به نظر می رسد با پذیرش تعریف عام جهانی شدن، این پدیده سابقه ای به عمق تمدن های باستانی و ادیان جهان شمول داشته باشد که در طول تاریخ دچار فراز و نشیب های فراوان شده و اشکال متفاوت و امواج مختلفی داشته است. از تلاش های ادیان الهی جهان گستر تا جهانگشایی امپراتوری های باستان و میل به جهان گستری مدرنیسم یا سرمایه داری که هر یک بر مفهوم خاصی از جهانی شدن تاکید داشته اند همگی گامی در جهت جهانی شدن محسوب می شود، با این تفاوت که جهانی شدن در دنیای معاصر و در دهه های انتهایی قرن بیستم با مفهومی نوین و شکلی متفاوت ظاهر شده است که بسیار گسترده تر و عمیق تر از اشکال قبلی است.

.4امینت ملی و جهانی شدن

امروزه در دنیای جهانی شده، امنیت ملی با سطوح فردی، منطقه ای و بین المللی در ارتباط است و بدون آن محقق نمی شود. یک عامل مهمل نما در امنیت سیاسی، فرهنگی این است که خود تهدیدها، اغلب موجب تقویت و تحکیم همان هویت های مورد تهاجم می گردد. چنانچه درجه وفاداری نسبت به برخی باورها نیز احتمالا در واکنش به فشارهای خارجی افزایش می یابد دولت برای تحقق امنیت نیاز به وضعیتی دارد که جامعه به سطح قابل قبولی از اطمینان برای تحصیل و پاسداری از منافع ملی اش دست یافته باشد .

جامعه ما دارای امتیازاتی است که باعث توسعه سیاسی گردید و همچنین حکومت همگام با تغییرات و تحولات دست به تغییر و تحول جهت دستیابی به ثبات و دوام زده است. این شاخص ها هر چند وجود داشته و به ماهیت تحولات ساختار اجتماعی جامعه مرتبط بوده است اما جهانی شدن باعث آگاهی و توجه به آنها شده است و نظام چند قطبی اش ناشی از جهانی شدن به ما کمک می کند که بدور از سلطه تک قطبی و یا دو قطبی به تلاش جهت انطباق توانایی های خود را نظام بین المللی برآمده است.

در روند جهانی شدن کشورهایی که نتوانند خود را با شرایط جهانی وفق دهند محکوم به نابودی هستند چرا که وسایل و نهادهای غیر دولتی با دور زدن حکومت ها به مردم آگاهی داده و آنها را به تحرک وادار می کنند یا دولت هایی که آگاهانه می کوشند جهان را به گونه ای که بود مجددا مستقر کنند به حاشیه رانده یا می کوشند از طریق تلاش هایی برای حصار کشیدن به دور خود به درجه ای از خود بسندگی دست یابند که اکثرا موفق نمی شوند .

.5 وجوه و شاخص های جهانی شدن
جهانی شدن پدیده ای چند بعدی و هم زمان دارای وجوه مختلف فنی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است:

-1 بعد فنی یا تکنولوژیک جهانی شدن که در آن از پیشرفت گسترده در فناوری های ارتباطات، صنعت حمل و نقل و رشد دانش بشر در زمینه های مختلف علم و فناوری نظیر میکروالکترونیک ها، فناوری های زیستی، صنایع علمی فرآوری مواد جدید، ابزارهای ماشینی، روبات ها و رایانه ها-سخت افزار و نرم افزار به عنوان یکی از وجوه بنیادین این پدیده یاد می شود، بستر اصلی و خاستگاه سایر ابعاد جهانی شدن محسوب می شود.

-2 جهانی شدن اقتصاد که تحت تاثیر وقایع مهمی چون توسعه صنعتی، تولد قدرت های بزرگ صنعتی، همگرایی های منطقه ای و جهانی در عرصه اقتصاد، رشد سریع تجارت، توسعه ارتباطات، گسترش حمل و نقل، نیاز به مواد اولیه و بازار مصرف تولیدات کشورهای صنعتی، کمک به بهره برداری از معادن، منابع و ...، تصرف بازارها، نیاز کشورها به یکدیگر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید