بخشی از مقاله
چکیده
در این تحقیق تأثیر خصوصی سازي بر عملکرد مالی شرکتهاي دولتی خصوصی سازي شده در دوره زمانی بین سالهاي 1379 الی 1385 مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه عملکرد شرکتهایی که به روش عرضه عمومی سهام خصوصی سازي شده اند، با استفاده از معیارهایی چون کیفیت سود حسابداري و سودآوري مورد بررسی قرار گرفتند. براي محاسبه کیفیت سود حسابداري از مدل دیچاو و دیچو - 2002 - استفاده گردید.
پس از آزمون نرمال بودن داده ها و با توجه به نتیجه این آزمون، از آزمون هاي مقایسه میانگینهاي زوجی پارامتریک و ناپارمتریک براي آزمون فرضیه ها استفاده گردید .شاخص کیفیت سود حسابداري به همراه یکی از شاخص هاي کارایی عملیاتی با عنوان نسبت فروش به نیروي انسانی کاهش معنی داري را در عملکرد مالی و عملیاتی نشان داد.
کشورهاي توسعه نیافته به خصوص بعد از دهه ي هشتاد، به صورت سرسام آوري در راستاي خصوصی سازي صنایع و شرکت هاي دولتی دست یازیدند. فروپاشی ایدئولوژي سوسیالستی و شکست تجربی دولتی کردن اقتصاد و یا اقتصاد مرکزي از یک طرف و تجربه موفق تعدادي از کشورهاي جهان به خصوص کشورهاي جنوب شرق آسیا، این باور را تقویت کرد که براي رسیدن به رشد پایدار اقتصادي، جز پیوستن به اقتصاد بازار آزاد و کاهش مداخلهی دولت از طریق خصوصی سازي شرکت هاي دولتی، راه دومی وجود ندارد .
اما به منظور بررسی این مساله که آیا شرکتهاي خصوصی سازي شده به اهداف بهبود عملکرد مالی و عملیاتی دست یافته اند یا نه، نیاز به ابزارهایی است .همانطور که در تحقیقات پیش گفته نیز اشاره گردید یکی از این ابزارها اطلاعات مالی شرکت ها می باشد .با تجزیه و تحلیل این اطلاعات در وضعیت قبل و بعد از خصوصی سازي می توان به ماهیت عملکرد شرکت در طول این تغییر و تحول پی برد و معیارهاي پیش گفته را سنجید
.از آنجایی که این اطلاعات تاریخی و حسابرسی شده هستند، قابلیت اتکاء به این تجزیه و تحلیلها افزایش خواهد یافت و از نتیجه این تحقیق می توان به منظور بازخوردگیري فرآیند خصوصی سازي استفاده کرد .با توجه به تاثیر شرکتها در زندگی مردم و مباحثی که در مورد حاکمیت شرکتی وجود دارد، پرداختن به این موضوع از موارد بسیار حساس و خطیر می باشد زیرا منابع مادي و معنوي که در اختیار شرکتها قرار دارد و مسئولیت اجتماعی این شرکت ها چه با مالکیت دولتی و چه با مالکیت خصوصی ذهن هر پژوهشگري را در مورد درست بودن تغییر مالکیت این شرکت ها به چالش می کشد. لذا این تحقیق در صدد آن است که به ارزیابی عملکرد مالی شرکت ها بعد از خصوصی سازي بپردازد.
مبانی نظري تحقیق:
وجود زمینه هاي مناسب براي دستکاري سود، ناشی از تضاد منافع و همچنین به علت پاره اي از محدودیت هاي ذاتی حسابداري از جمله نارسایی هاي موجود در فرآیند برآوردها و پیش بینی هاي آتی و امکان استفاده از روش هاي متعدد حسابداري، باعث شده است که سود واقعی یک واحد اقتصادي از سود گزارش شده درصورت هاي مالی متفاوت باشد .
محققان و دست اندرکاران حرفه حسابداري با توجه به اهمیت سود به عنوان یکی از مهمترین معیارهاي ارزیابی عملکرد و تعیین کننده ارزش شرکت، ناگزیر به ارزیابی سود گزارش شده توسط واحدهاي اقتصادي می باشند.براي ارزیابی این سود از مفهومی به نام کیفیت سود استفاده می شود .
در مقالات مختلف در تعریف مفهوم کیفیت سود به دو ویژگی براي تعیین کیفیت سود اشاره شده است، یکی از آنها سودمندي در تصمیم گیري و دیگري ارتباط بین این دو مفهوم و سود اقتصادي مدنظر آقاي هیکس می باشد - هیکس اقتصاددان انگلیسی بود و تئوري عمومی سود اقتصادي را ارائه نمود که آن را می توان بدین صورت تشریح کرد که سود عبارت است از حداکثر مبلغی که یک شخص می تواند طی یک دوره زمانی مشخص به مصرف برساند به طوري که ثروت او در پایان دوره همان ثروت اول دوره باشد - . به عبارت دیگر کیفیت سود عبارت است از بیان صادقانه سود گزارش شده، از سود مدنظر آقاي هیکس .منظور از بیان صادقانه تطابق بین توصیف انجام شده و آن چیزي که ادعاي آن را دارد، می باشد
یعنی کیفیت سود بالا نشان دهنده مفید بودن اطلاعات سود براي تصمیم گیري استفاده کنندگان و همچنین مطابقت بیشتر آن با سود اقتصادي هیکس می باشد .اما به دلیل آن که افراد از اطلاعات در تصمیمات متفاوتی استفاده می کنند، امکان ارائه یک تعریف جامع از سود وجود ندارد .برخی تحلیل گران مالی، کیفیت سود را به عنوان سود عادي و مستمر، تکرارپذیر و ایجاد کننده جریان نقدي حاصل از عملیات می دانند، آنها معتقدند که کیفیت سود رقمی بین سود خالص گزارش شده و جریان نقدي حاصل از عملیات منهاي ارقام غیرتکراري می باشد .تاکنون متخصصان مالی نتوانسته اند به یک محاسبه مستقل از سود که از نظر آنها کیفیت لازم را دارا باشد دست یابند .
در این حالت، متخصصان مالی با انجام تعدیلات مناسب، می توانند به یک دامنه که به شکل صحیح تر نشانگر کیفیت سود نسبت به سود خالص گزارش شده باشد، دست یابند .بنابراین مفهوم کیفیت سود، یک امر تعریف شده ثابت نیست که بتوان به آن دست یافت .بلکه مفهومی است نسبی که به ارتباط آن با دیدگاه ها و نگرش ها بستگی دارد .دیدگاه هاي مختلفی در مورد ارزیابی کیفیت سود وجود دارد، که ذیلاً تعدادي از آنها مورد بررسی قرار می گیرد
»هانت«1 مدیر مالی شرکت جنرال میلز معتقد است که در ارزیابی کیفیت سود دو مورد ارزیابی می شود، یکی تناسب داشتن سود فعلی شرکت با سودهاي گذشته و دیگري برداشت بازار از کیفیت سود شرکت است که در نسبت P/E متجلی می شود. »هگن«2 مدیر مالی شرکت دنیولوز معتقد است که کیفیت سود را می توان با شناسایی یا حذف اثرات تغییر روش هاي حسابداري، اقلام غیرعادي و شرایط بازار یا هزینه هاي موقتی، اندازه گیري نمود. »کونولی«3 دیگر تحلیل گر مالی معتقد است که کیفیت سود را می توان از طریق اندازه گیري ارزش قابل بازیافتی دارائی ها ارزیابی کرد.
»والن«4 مدیر مالی شرکت امریکن برودکاستینگ5 معتقد است که کیفیت سود را می توان از طریق تفاضل بین سود تورمی و سود گزارش شده اندازه گیري کرد
»اسلون - 1996 - « 6 اثبات کرد که شرکت هاي با سود گزارش شده بالاتر از جریان وجود نقد عملیاتی - حجم بالاي اقلام تعهدي - ، در سال هاي آتی یک کاهش در سود عملیاتی را تجربه خواهند کرد .بنابراین حجم اقلام تعهدي یک شاخص خوب براي کیفیت سود می باشد