بخشی از مقاله

چکیده

هدف از این پژوهش تاثیر رویکرد اکتشافی بر پرورش خلاقیت دانش آموزان می باشد که در این روش دانش آموز فعال است و روش تحقیق کتابخانه ای با روش گردآوری اطلاعات از منابع استفاده شد تا به معلمان نشان دهیم که با بکارگیری روشهایی خلاقانه و پویا که به کشف مطالب توسط خود دانش آموزان و بروز خلاقیت آنها در درس علوم تجربی منجر شده است؛ یافته ها نشان می دهد که می توان سطح یادگیری دانش آموزان را بالا برد. زیرا دانش آموزان در این رویکرد در جوی آزاد و فعال، حقایق را کشف می کنند و از بند قوانین تحمیلی و سطحی آزاد می شوند، همین استقلال در یادگیری سبب می شود تا دانش آموزان انعطاف در یادگیری داشته باشند و به راحتی بتوانند، باورها وانتظارات خود را بیان کنند که همین سبب نگرش مثبت به یادگیری در آنها شده است.

-1 مقدمه:

امروزه جامعه نیازمند الگوهای نوین وخلاق آموزش است تا دانش آموزان را برای مقابله با بحران های زندگی و بهره گیری از فرصت ها و توانایی های خویش آماده سازند؛ لذا دانش آموزان باید به جای به خاطر سپردن قابلیتهای چگونه آموختن را ازطریق تفکر وبرخورد منظم با مسا یل و مشکلات را به طریق علمی یاد بگیرند در چنین حالتی است که دانش رشد می کند وفراگیر احساس مفید بودن می کند. برای تحقیق چنین اهدافی با به کارگیری روش های فعال تدریس دانش آموزان به جای ذخیره سازی اصول ومطا لب علمی درگیر مسائل زندگی می شوند و مسائلی که با زندگی واقی آن ها مرتبط باشد یاد می گیرند ،زیرا روش های منطبق با زندگی موقعیت آموزش را جذاب تر و رغبت و تلاش فراگیران را در یادگیری افزون تر می کند

بخشی از دانش امروز بشرکه حاصل مطالعه وجستجوی او در جهت شناخت جهان مادی ونظام ها و قوانین آن است علوم تجربی نامیده می شود بشر برای کشف شناخت جهان مادی عمدتاً از ابزارهای حسی خود استفاده می کند به همین دلیل نقش تجربه در این حوزه بسیار اساسی و تکیه بر آن بسیارضروری است.

دانش آموزان بسیار کنجکاو هستند، نیرویی که هر لحظه او را به یافتن دانشی تازه و پاسخی برای پرسش های بی شمار می کشاند. برای آموزش علوم باید سعی شود که فرآیند یادگیری از حالت انفعالی یعنی یاد گیری به روش سنتی به حالت یاد گیری فعال1 درآید. کلاس درس قلمرو فعالیت دانش آموز است و طراحی آموزش باید همواره در جهت فراهم آوردن هر چه بیشتررامکانات شرکت فعالانه ی دانش آموزان در امر یادگیری باشد معلم به عنوان یک سازنده، رهبر، تحلیل گر در کلاس عمل می کند تا بتواند امکانات نامبرده را فراهم آورد

استیون - 2002 - 2 بیان داشته است که در کنار تدریس محتوای علوم، بایستی دانش آموزان را در فرایندهای علمی درگیر نمود، اما متأسفانه در عمل چنین اتفاقی نمی افتد و تحقیقات نشان داده اند که در این زمینه معلمان تا حدودی ضعیف عمل می کنند. بسیاری ازفراگیران در فهم قسمت هایی از برنامه درسی به کمک نیاز دارند که باید محتوایدانش عملاً به آنها نشان داده شود .

کسب اطلاعات دانش آموزان درخارج از مدرسه، فعالیتها و عقیده های والدین بر روی دانش آموزان باعث ایجاد کج فهمی هایی می شود که بر یادگیری دروس مدرسه تأثیر گذار است و معلم باید درباره این که دانش آموز چگونه به جهان می نگرد؟ چگونه در فعالیتهای یادگیری شرکت می کند؟ چگونه اطلاعات جدید کسب می کند؟ آگاهی کافی داشته باشد

-1 خلاقیت

خلاقیت یک ویژگی مطلوب انسانی است که مدارس باید برای آموزش و یا پرورش آن جدیت نشان دهند. آموزش خلاقیت و یا تربیت تفکر خلاق، به عنوان یکی از هدفهای اساسی و شناخته شده تعلیم و تربیت، همیشه از حمایت عمومی برخوردار بوده است. درس علوم تجربی که اکنون در آموزش وپرورش ابتدایی از جایگاه ویژهای برخورداراست، شامل مجموعهای ازمطالب سازمان یافته وروشهای شناخته شده است که میتواند به پرورش خلاقیت کمک کند.

گیلفورد - 1989 - 1 خلاقیت را قدرت بیان، انعطاف پذیری و توانایی ابتکار تعریف کرده است. مدنیک - 1962 - 2 خلاقیت را به صورت تشکیل ترکیب های نو از عناصر به هم مرتبط برای رفع ضرورتی خاص یا برای مقصودی سودمند می داند. هرچه عناصر ترکیب جدید متقابلاً از هم دور باشند، فرایند حلخلاّقانه تر است. استین - 1962 - معتقد است خلاقیت در کاری نو می باشد که در زمانی، توسط گروه با اهمیتی از اشخاص دیگر درست یا مفید یا رضایت بخش تلقی شود 

ورنون معتقد است که خلاقیت توانایی فرد برای تولید ایده ها، نظریه ها، بینش ها، یا اشیاء جدید و بدیع و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه ها است که توسط متخصصان، اصیل و از نظر علمی، زیبا شناسی، تکنولوژی و اجتماعی با ارزش تلقی گردد 

گیلفورد و دوبونو از جمله پیش قدمانی هستند که به بحث درباره ی تفاوت انواع تفکر می پردازند. گیلفورد تحت عنوان تفکر واگرا وهمکرا به تفکر منطقی وخلاق می پردازد. از نظر وی تفکر همگرا همان استدلال یا تفکر منطقی است که به دنبال یک جواب صحیح می گردد. در حالی که تفکر واگرا یا تفکر خلاق به راه حلهای مختلفی برای یک مسئله توجه می نماید. مهمترین ویژگی های تفکر واگرا عبارتنداز

-1مرحله ی آمادگی: این مرحله از رشد خلاقیت شامل تمرکز بر روی مسئله، سازماندهی اطلاعات، تعریف مسئله وتولید ایده های مربوط است وبخشی از مطاله ، یادگیری و تلاش برای بیان حقایق به طریق مختلف است - مرحله ای که انگیزش درونی ابداع در فرد به وجود می آید - .

-2مرحله نهفتگی: نهفتگی، هنگامی است که شخص ایده های خود را سازمان دهد وبازبینی نماید ودر معرض آزمون قرار دهد.

-3مرحله ی اشراق یا بصیرت: مرحله ای که با شناخت ناگهانی همراه است وآن هنگامی است که شخص ناگهان موضوعی را درک کرده وبه اجزای مختلف مسئله ارتباط می دهد.

-4مرحله ی بازبینی: در این مرحله، عکس العمل ها، ارزشیابی ها و پیشنهادات مشخص به شکل منتقدانه مورد ارزیابی قرار می گیرد وممکن است مطالعه ی نتایج تفکر تازه یا راه حل جدید، اورا وادار به تغییر یا تجدید نظر در آن بنماید.

-2 ابعاد خلاقیت

خلاقیت دارای سه بعد شناختی، انگیزشی و غیر شناختی است. بعد شناختی خلاقیت ناظر بر وجود تفکر واگرا در فرد است. فرد خلاق، توانمندی تولید ایده های بیشتری دارد. بعلاوه، وی در جریان تولید ایده هایش نیز ایده هایی بدیع و ابتکاری تولید می کند که این ایده ها به ذهن کمتر کسی خطور می کند. بعد انگیزشی خلاقیت، ناظر به انگیزه درونی فرد بوده، وی را بر آن می دارد تا بدون آن کهزاماًال پاداش بیرونی وجود داشته باشد، به شکل مستمر و پی گیر به کار مورد علاقه اش بپردازد. بعد غیر شناختی خلاقیت هم شامل ویژگیهای خلاق در امور حرکتی، هنری و توانایی های خاصی است که در سطح افراد مشابه، کمتر می توان شاهد آن بود

-3 رویکرد اکتشافی

برونر31،روان شناس آمریکایی در زمینه ی یادگیری شناختی و صاحب نظریه ی - - یادگیری اکتشافی - - معتقد است: شاگردان را نباید در برابر دانسته ها قرار داد، بلکه باید آنان را با مسأله روبرو کرد تا خود به کشف روابط میان امور اقدام کنند.»برنامه باید به قدری منظم و سازمان یافته باشد که شاگرد را به فعالیت وا دارد، زیرا اینکه ما پاسخ را مستقیما در اختیار شاگردان قرار دهیم، آنان را به کتاب و معلم متکی می سازد وسبب می شود که از خود کوششی نشان ندهند، درنتیجه، رضایت خاطر از یادگیری به دست نیاورند، وانگیزه های یادگیری در آنان تضعیف گردد

درنظریه مقوله سازی برونر ،اکتشاف عبارت است از:"ایجاد مقوله ها و یا مهمتر از این ایجاد نظامهای رمزگردانی که بر حسب روابط - شباهت ها و تفاوت ها - میان اشیاء و رویدادها تعریف می شوند" - لفرانسوا، ترجمه هادی فرجامی، . - 153 :1380 روش تدریس کاوشگری در ادبیات تدریس تحت عناوینی چون آموزش اکتشافی وآموزش پژوهشگری شده است - سیف، . - 1379 کاوشگری یک فرآیند کلی است که درآن انسان اطلاعات را جستجو می کند وبه فراسوی اطلاعات داده شده سوق داده می شود. عموما چنین تصور می شود که کاوشگری برای فکر کردن است

یادگیری اکتشافی فرایندی است که درآن دانش آموز باید مسئله مورد نظررا مشخص کند راه حل های ممکنی رابرای آن در نظرگیرد این راه حلها را باتوجه به شواهد آزمایش کند، نتیجه گیری های مناسبی رابا توجه به این آزمایش به دست آورد واین نتیجه گیریها رادرموقعیت های جدید به کار گیرد وسرانجام به قوانین کلی و قا بل تعمیم برسد - صفوی، . - 115 :1392 ویژگی های عمده ی روش اکتشافی عبارت است از میزان راهنمایی ای که معلم برای شاگرد به عمل می آورد. راهنمایی معلم به شاگرد می تواند در محدوده های زیر باشد

1:    معلم می تواند اصول وراه حل مسئله را برای شاگرد توضیح دهد.

2:    معلم می تواند فقط اصولی راکه در یادگیری ا کتشافی به کار می رود برای شاگرد توضیح دهد اما راه حل مسئله را در اختیار اونگذارد.

3:    معلم می تواند اصول را تشریح نکند اما راه حل مسئله را تشریح کند.

4:    معلم می تواند نه اصول ونه راه حل را در اختیار شاگرد قرار دهد که در این صورت آن را یادگیری بدون راهنمایی معلم می نامیم.

"الگوی اکتشافی، دانش آموزان را در موقعیتی قرار می دهد که آنها مسائل خود را از طریق اندیشه، کاوش و پژوهش به کمک مشاهده و گردآوری داده ها مورد آزمون قرار داده تا با تبادل اطلاعات در گروه های کاری به نتیجه دست یابند. با چنین رویکردی آنها علاوه بر یادگیری حقایق علمی، روش و نگرش علمی را نیز کسب می کنند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید