بخشی از مقاله

چکیده

هدف اصلی محقق از انجام پژوهش حاضر با عنوان اثر بخشی دو روش بارش مغزی و اکتشافی هدایت شده در افزایش خلاقیت دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهر ری در سال تحصیلی 1394-1395، این بود که راهکار هایی برای پرورش خلاقیت پیدا کند. بدین منظور دو روش بارش مغزی و اکتشافی هدایت شده در نظر گرفته شد.

انتخاب یک طرح پژوهشی مناسب به همراه انتخاب تصادفی آزمودنیها، اولین و مهمترین قدم در این طرح بود، زیر این دو عمل در کنترل متغیرهای مزاحم نقش بسیار مهمی دارند. در این پژوهش از طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی استفاده شد که دقیقترین و مناسب ترین طرح برای این موضوع پژوهشی به شمار می رود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهر ری تشکیل دادند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت.

بدین ترتیب که سه دبیرستان دوره اول مختلف به طور تصادفی ساده انتخاب شد، سپس سه کلاس مختلف از این مدارس به روشی تصادفی ساده انتخاب شد. حجم هر کدام از سه گروه؛ بارش مغزی ، اکتشافی هدایت شده و گروه کنترل، 24 نفر در نظر گرفته شد. ابتدا برای هر سه گروه پیش آزمون اجرا شد، سپس دو روش آموزش آفرینشدگی - اکتشافی هدایت شده و بارش مغزی - در 8 جلسه 20 دقیقه ای اجرا شد.

سپس برای هر سه گروه پس آزمون اجرا شد. فاصله بین پیش آزمون و پس آزمون 2 هفته در نظرگرفته شد. به منظور جمع آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون خلاقیت تصویری - فرم ب - تورنس - 1971 - استفاده شد. نمره گذاری بعد از مطالعه دقیق راهنمای نمره گذاری آزمون صورت گرفت. تحلیل آماری اطلاعات با استفاده از روش تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. یافته های پژوهش به قرار زیر است:

-1 فرضیه »آموزش خلاقیت به روش بارش مغزی باعث می شود دانش آموزانی که به این روش آموزش دیده اند، نسبت به گروه کنترل خلاقیت بیشتری نشان دهنده، در مورد جزء بسط در سطح 001٫0 تایید شد ولی در مورد سه
جزء انعطاف پذیری .اصالت و روانی تأیید نشد.

-2 فرضیه »آموزش خلاقیت به روش اکتشافی هدایت شده باعث می شود دانش آموزانی که به این روش آموزش دیده اند، نسبت به گروه کنترل خلاقیت بیشتری نشان دهند، تأیید نشد.

-3 فرضیه »آموزش خلاقیت به روش اکتشافی هدایت شده باعت می شود دانش آموزانی که به این روش آموزش
دیده اند، نسبت به دانش آموزانی که به روش بارش مغزی آموزش دیده اند، خلاقیت بیشتری نشان دهند،تأییدنشد.

.1 مقدمه

خلاقیت یک ویژگی ذاتی است که با توانایی تولید فرآورده های فکری به طریقی نو مشخص می شود - استرنبرگ، 1998، به نقل از وستن . . - 2002 خلاقیت،تقریباً در تمامی حوزه های دینی ، علمی ، فلسفی و هنری نقش مهمی ایفا می کند. اساس خلاقیت عبارتست از نو بودن ، حرفی تازه زدن ، از دیدی تازه به مساله نگریستن. از آنجه که جوامع امروزی با جوامع سنتی تفاوت زیادی دارند طبعاً نیازها، مسائل و اولویتها نسبت به گذشته تغییراتی کرده است و روشهای قدیمی از کار آمدی لازم برای پاسخگویی مؤثر به مسائل دنیای امروزی برخوردار نیست.

بنابراین ضروری است که از روشهای نو و مطابق با مقتضیات زمان استفاده شود. نظر به اینکه مهمترین نهادی که می تواند خلاقیت را پرورش دهد، آموزش و پرورش است، پیدا کردن روشهای مؤثر پرورش خلاقیت در مدارس، مؤثر ترین راه برای پرورش خلاقیت می باشد و کوشش محقق در این پژوهش در همین راستا بوده است. روشهای مختلفی برای پرورش خلاقیت ابداع شده است. از معروفترین این روشها روش بارش مغزی است. در پژوهش حاضر خلاقیت براساس محتوای مبتنی بر تفکر واگرا و با استفاده از دو روش بارش مغزی و اکتشافی هدایت شده آموزش داده شد و با استفاده از فرم به آزمون خلاقیت تصویری تورنس مورد سنجش قرار گرفت.

از آنجا که پرورش خلاقیت یکی از مهمترین اهداف آموزش و پرورش است ، پیدا کردن روشهای مؤثر پرورش خلاقیت می تواند در پیشبرد اهداف آموزش و پرورش ما را یاری دهد. رابرت گانیه1 خلاقیت را نوعی از حل مسأله می داند 1977 - ، 1986، به نقل از سیف ، . - 1390 گانیه در طبقه بندی خود از انواع بازده های یادگیری ، بالاترین سطح یادگیری را حل مسأله نامیده است و معتقد است که خلاقیت نوع ویژه ای از حل مسأله است. با وجود شباهت زیاد بین حل مسأله و خلاقیت می توان آنها را از این لحاظ متفاوت دانست که حل مسأله فعالیتی عینی تر از خلاقیت است. و از آن هدف مشخص تری دارد. بنا به گفته ولفولک 1987 - 3، ص 9؛1، به نقل از سیف، - 1390، هسته اصلی تمام مفاهیم مربوط به خلاقیت را مفهوم تازگی تشکیل می دهد. خلاقیت به راههای تازه ، اصیل ، مستقل و تخیلی اندیشیدن درباره کارها می انجامد ودر نظریه گیلفورد4 خلاقیت بر حسب تفکر واگرا تعریف شده است 

به نظر گیلفورد ویژگی مهم خلاقیت تفکر واگرا است. بسیاری از روانشناسان پرورشی بر این باورند که هم توانایی حل مسأله هم هوش هم خلاقیت را می توأن آموزش داد. یعنی همه فعالیتهای فکری در مدرسه قابل آموزش دادن هستند. تورنس 142 مورد پژوهشی را ذکرمی کند. که همگی بیانگر این واقعیت هستند که خلاقیت را می توان اموزش داد - عابدی. . - 1372 در همین راستا تعدادی روش و فن اموزشی وجود دارد که استفاده از آنها در پرورش استعدادهای خلاقیت کودکان مؤثر است - سیف، . - 1390 یکی از معروفترین این روشها روش بارش مغزی است. پارنس و میدو 1959 - ، 1990، به نقل از سیف، - 1390 پژوهشهای زیادی را درباره روش بارش مغزی انجام داده اند، خلاصه پژوهشهای آنان به شرح زیر است:

الف - اموزش دادن افراد با روش بارش مغزی توانایی حل کردن مسائل به نحو آفریننده را در آنها بالا می برد.

ب - روش بارش مغزی بیش از روش سرزنش پاسخهای غلط به راه حل مسائل می انجامد.

پ - روش بارش مغزی بیش از روش مرسوم آموزشی به ایجاد عقاید و اندیشه های آفریننده منجر می شود.

ت - کوشش در جهت دادن هر چه بیشتر پاسخ به سؤالات طرح شده منجر به افزایش پاسخهای آفریننده می شود.

ث- دانش آموزانی که دوره های مربوط به حل مسائل با روش بارش مغزی را می گذرانند از کسانی که این دوره ها را نمی گذرانند در آزمونهای خلاقیت گیلفورد نمرات بیشتری می گیرند.

اهداف پژوهش:
در این پژوهش سه هدف زیر مورد بررسی قرار گرفت:
-1 سنجش کار آمدی روش بارش مغزی6 در افزایش خلاقیت دانش آموزان.

-2 سنجش کارآمدی روش اکتشافی هدایت شده7 در افزایش خلاقیت دانش آموزان.

-3 مقایسه کارآمدی دو روش بارش مغزی و اکتشافی هدایت شده در افزایش خلاقیت دانش آموزان.

فرضیه های پژوهش

-1 آموزش خلاقیت به روش بارش مغزی باعث می شود دانش آموزانی که به این روش آموزش دیده اند ، نسبت به گروه کنترل. آفرینندگی بیشتری نشان دهند.

-2 آموزش خلاقیت به روش اکتسابی هدایت شده

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید